سبک زندگی باید بر اساس اهداف درست اجتماعی شکل بگیرد.
مقدمه
برای اینکه بتوان جامعه ای به سوی پیشرفت و تعالی داشت، لازم است آحاد آن جامعه سبک زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی خود را بر اساس الگوهای درستی شکل دهند.
سبک زندگی به هر سه نوعی که بیان شد (سبک زندگی در حوزه فردی، خانوادگی و اجتماعی) نیازمند تعیین هدفی است که یکی از مولفه های موثر در شکل گیری آن اهداف، جامعه ایست که در آن زندگی می کنیم. دلیل این امر هم یک گزاره مشخصی است به نام «انسان موجودی است اجتماعی»
از همین روی برای اینکه جامعه به اهداف خود برسد، لازم است الگوهای درستی را بر اساس آن ترسیم کرد. حال یکی از سئوالات مهم این است که سبک زندگی مناسب بر اساس «جهش تولید» چه نوع سبک زندگی ایست؟
سبک زندگی به هر سه نوعی که بیان شد (سبک زندگی در حوزه فردی، خانوادگی و اجتماعی) نیازمند تعیین هدفی است که یکی از مولفه های موثر در شکل گیری آن اهداف، جامعه ایست که در آن زندگی می کنیم. دلیل این امر هم یک گزاره مشخصی است به نام «انسان موجودی است اجتماعی»
از همین روی برای اینکه جامعه به اهداف خود برسد، لازم است الگوهای درستی را بر اساس آن ترسیم کرد. حال یکی از سئوالات مهم این است که سبک زندگی مناسب بر اساس «جهش تولید» چه نوع سبک زندگی ایست؟
معنای سبک زندگی
سبک زندگی[1]، بخش مهمی از زندگی هر فردی است. اگر بخواهیم به زمان پیدایی این واژگان اشاره کنیم، باید آن را از ویژگی های دوران مدرنیته دانست. نباید این تصور شود که قدمای علوم انسانی و علوم اجتماعی به این واژگان توجهی نداشتند. اما سخن آن است که انسان دوران مدرن این اصطلاح را به گونه ای وارد علوم اجتماعی و مباحث آکادمیک دانشگاهی کرد.
نمی توانید دانشی را بیابید که به توضیحی در مورد این اصطلاح نپرداخته باشد و به گونه ای خود را متولی تبیین آن ندانسته باشد. روان شناسی، جامعه شناسی، مطالعات فرهنگ، دانش سلامت، جامعه شناسی ارزش ها، جامعه شناسی پزشکی، تجارت، تبلیغات و رسانه هر کدام سعی کرده اند به گونه ای خود را متولی تبیین پارادایم های آن بدانند.[2]
در تعریف سبک زندگی می توان گفت: «سبک زندگی مفهومی است کلی که افزون بر هدف، دربردارنده اندیشه فرد درباره خود و دنیا و همچنین شیوه منحصر به فرد هر فرد برای نیل به هدف، در شرایط خاث است. سبک زندگی، پلی است به سوی نیل به هدف شخصی».[3]
نمی توانید دانشی را بیابید که به توضیحی در مورد این اصطلاح نپرداخته باشد و به گونه ای خود را متولی تبیین آن ندانسته باشد. روان شناسی، جامعه شناسی، مطالعات فرهنگ، دانش سلامت، جامعه شناسی ارزش ها، جامعه شناسی پزشکی، تجارت، تبلیغات و رسانه هر کدام سعی کرده اند به گونه ای خود را متولی تبیین پارادایم های آن بدانند.[2]
در تعریف سبک زندگی می توان گفت: «سبک زندگی مفهومی است کلی که افزون بر هدف، دربردارنده اندیشه فرد درباره خود و دنیا و همچنین شیوه منحصر به فرد هر فرد برای نیل به هدف، در شرایط خاث است. سبک زندگی، پلی است به سوی نیل به هدف شخصی».[3]
مولفه های الگوی مناسب سبک زندگی منطبق بر جهش تولید
بر اساس نامی (جهش تولید) که امسال مقام معظم رهبری، برای سال 1399 انتخاب نمودند، عمده اهداف اجتماعی باید بر اساس آن شکل گیرد. جهش تولید صرفاً یک امر و هدف اقتصادی نیست، بلکه این هدف یک هدف استراتژیک و راهبردی است در جهت اعتلای فرهنگ، سیاست و اقتصاد جامعه.
از همین روی لازم است که نگاه درستی به این نام داشت و آن را به اشتباه، یک راهبرد اقتصادی ندانست. اگر کشوری می خواهد وابستگی خود را به کشورهای دیگر کم کند، لازم است از لحاظ تولیدی به یک تعادل در صادرات و واردات برسد. کشوری که از لحاظ تولیدی دارای ساختاری فعال باشد، نیروی بیکار در آن حداکثر است و هزاران فوایدی که از جهش تولید برای جامعه به دست می آید.
از همین روی لازم است که نگاه درستی به این نام داشت و آن را به اشتباه، یک راهبرد اقتصادی ندانست. اگر کشوری می خواهد وابستگی خود را به کشورهای دیگر کم کند، لازم است از لحاظ تولیدی به یک تعادل در صادرات و واردات برسد. کشوری که از لحاظ تولیدی دارای ساختاری فعال باشد، نیروی بیکار در آن حداکثر است و هزاران فوایدی که از جهش تولید برای جامعه به دست می آید.
1)سبک درست مصرف
یکی از عواملی که می تواند تولید یک کشور را از بین ببرد، سبک مصرف و الگوی انتخاب کالاهای اساسی و غیر اساسی زندگی است. بر همین اساس اگر کشوری می خواهد در تولیدات، رشد مناسبی داشته باشد، لازم است افراد بیاموزند که در انتخاب کالاهای مورد نیاز خود، الگوی درستی را به کار بگیرند. الگویی که اولویت در انتخاب کالاها را به کالاهای کشور خود بدهند.
چرایی این امر مشخص است. چرا که اولین مشتریان یک کالا افرادی هستند که در آن کشور زندگی می کنند و اگر مشتری این کالا را انتخاب نکند، به مرور این تولیدی ها یا تعطیل می شوند و یا تغییر کاربری می دهند. ممکن است این سئوال مطرح شود که در رقابت میان کالاها چرا باید این تعصب را داشت که در انتخاب کالاها، حتما معیار اول، کالای کشور خودتان باشد؟
پاسخ این سئوال برای افراد آگاه از امور اقتصادی و اجتماعی یک امر مشخص است. یکی از عوامل موثر در پیدایی اقتصاد پویا، فعالیت چرخه تولید است. تولیدی که منجر به عرضه مناسب و منطبق بر نیازهای جامعه باشد. اقتصاد پویا هم می تواند زمینه ساز رشد در همه عوامل فرهنگی، اجتماعی و سیاسی شود. (توضیح بیشتر این مطلب نیازمند نوشتار دیگری است.)
چرایی این امر مشخص است. چرا که اولین مشتریان یک کالا افرادی هستند که در آن کشور زندگی می کنند و اگر مشتری این کالا را انتخاب نکند، به مرور این تولیدی ها یا تعطیل می شوند و یا تغییر کاربری می دهند. ممکن است این سئوال مطرح شود که در رقابت میان کالاها چرا باید این تعصب را داشت که در انتخاب کالاها، حتما معیار اول، کالای کشور خودتان باشد؟
پاسخ این سئوال برای افراد آگاه از امور اقتصادی و اجتماعی یک امر مشخص است. یکی از عوامل موثر در پیدایی اقتصاد پویا، فعالیت چرخه تولید است. تولیدی که منجر به عرضه مناسب و منطبق بر نیازهای جامعه باشد. اقتصاد پویا هم می تواند زمینه ساز رشد در همه عوامل فرهنگی، اجتماعی و سیاسی شود. (توضیح بیشتر این مطلب نیازمند نوشتار دیگری است.)
2)تربیت نیروهای مستعد در نهادهای خانواده و آموزش
یکی از خروجی های سبک زندگی درست، تربیت انسان های مستعد بر اساس اهدافی است که در آن جامعه، سبک زندگی شکل گرفته است. برای داشتن جامعه ای پویا در تولید، نیاز به نیروهای مستعدست. این نیروهای مستعد در درون خانواده هایی شکل می گیرد، که سبک زندگی خود را بر اساس اعتلا و ارتقای ارزش های اجتماعی شکل داده اند.
سبک زندگی ای که منجر به آن می شود که فرزندان آن، افرادی باشند که استعدادهای آنها به درستی شناخته شود و رشته های تحصیلی آن، بر اساس نیازهای جامعه که یکی از آنها، رشد و جهش تولید هست، شکل می گیرد.
یکی از ضعف هایی که در کشورمان دیده می شود همین بی توجهی به اهداف کلان کشور است. انتخاب رشته های تحصیلی و آموزش های در مدارس و دانشگاه ها، هیچکدام بر اساس نیازهای خط تولید نیست. یکی از دوستان که از کشور آلمان به ایران برگشته بود، بیان می کرد که اینگونه نیست که هر ساله برای هر کدام از رشته های دانشگاهی مثل ایران، این همه دانشجو به دانشگاه برود و بعد از فارغ التحصیلی، جزو بیکاران جامعه به شمار آید. در آلمان، صنعت گران و کارخانجات بر اساس نیازهایی که دارند، به دانشگاه ها سفارش تربیت نیروی علمی می دهند و دانشگاه ها بر اساس آن از بین افراد متقاضی دانشجو انتخاب می کنند.
پی نوشت:
سبک زندگی ای که منجر به آن می شود که فرزندان آن، افرادی باشند که استعدادهای آنها به درستی شناخته شود و رشته های تحصیلی آن، بر اساس نیازهای جامعه که یکی از آنها، رشد و جهش تولید هست، شکل می گیرد.
یکی از ضعف هایی که در کشورمان دیده می شود همین بی توجهی به اهداف کلان کشور است. انتخاب رشته های تحصیلی و آموزش های در مدارس و دانشگاه ها، هیچکدام بر اساس نیازهای خط تولید نیست. یکی از دوستان که از کشور آلمان به ایران برگشته بود، بیان می کرد که اینگونه نیست که هر ساله برای هر کدام از رشته های دانشگاهی مثل ایران، این همه دانشجو به دانشگاه برود و بعد از فارغ التحصیلی، جزو بیکاران جامعه به شمار آید. در آلمان، صنعت گران و کارخانجات بر اساس نیازهایی که دارند، به دانشگاه ها سفارش تربیت نیروی علمی می دهند و دانشگاه ها بر اساس آن از بین افراد متقاضی دانشجو انتخاب می کنند.
پی نوشت: