فرآیند خانواده درمانی (بخش اول)

خانواده درمانی به عنوان یکی از موفق ترین روش های درمان، امروزه مورد توجه بسیاری از روانشناسان قرار گرفته است. در این رویکرد درمانی، روش های مختلفی در مواجه با خانواده وجود دارد. با ما همراه باشید تا در این مورد بیشتر بدانید.
جمعه، 22 فروردين 1399
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
فرآیند خانواده درمانی (بخش اول)
خانواده درمانی بعد از جنگ جهانی دوم بسیار مورد توجه قرار گرفت. 
 

فرآیند خانواده درمانی

درمان یک فرایند قابل پیش بینی در خانواده درمانی است. تمامی مکاتب خانواده درمانی از حیث نظری متعهد هستند که با فرآیند تعامل خانوادگی کار کنند. سیستم های متفاوت خانواده درمانی از حیث عمل به یکدیگر شباهت بیشتری دارند تا به لحاظ نظریه هایی که ارائه می دهند.

برای خانواده درمانگران مهم است که از روشهای فراگیر کار کردن با خانواده آگاه باشند. آنها با چنین آگاهی و اشرافی می توانند با متخصصان گوناگون در ارتباط باشند . همچنین آنها بهتر می توانند به بی نظیر بودن نظریه هایی که تحت الشعاع آنها کار می کنند پی ببرند. چنین معرفتی امکان انعطاف پذیری و اتحاد با دیگران را در حرفه های یاورانه برای آنها فراهم می کند.

یک دلیل برای خانواده درمانی این باور است که اکثر مشکلات در زندگی بروز می کند و می توان در درون خانواده آنها را به بهترین نحو مشخص کرد . خانواده ها به عنوان نیروهای قدرتمندی تلقی می شوند که خواه به سود یا به زیان اعضای خانواده بر سلامت یا ناسازگار بودن خانواده به عنوان یک کلیت و اعضایش موثر است(گلادینگ ۱۳۸۲). 
 

رویکرد بنیادی

اصول رویکرد بنیادی زیر بنای تمام الگوهای درمان است و با عنوان خانواده درمانی استفاده می شوند که می توان آنها را به صورت ذیل خلاصه کرد:
  1. افراد در خانواده پیوندهای نزدیک دارند و برای درک رفتارهای مشکل دار و ایجاد تغییر در آنها تمرکز در پیوندها و باورهای اعضای خانواده معتبرتر از تمرکز بر دیدگاه درمان بر یک فرد است.  
  2. افرادی که نزدیک یکدیگر زندگی می کنند الگوهای تعاملی را بنا می کنند که از زنجیره های نسبتا ثابت گفتار و رفتار ساخته شده اند.
  3. الگوهای تعاملی، اعتقادات و رفتار را که درمانگر مشاهده می کند و با آنها درگیر است، می توان به عنوان زمینه مشکل شناخت و به صورت علت و معلول در نظر گرفت که به شکل حلقه های بازخورد عمل می کنند و میان مشکل و خانواده پیوند ایجاد می کند.
  4. مسایل موجود در الگوهای زندگی خانوادگی غالباً مربوط به مشکلاتی در انطباق با بعضی از تاثیرات یا تغییرات محیطی هستند . رویکرد بنیادی در واکنش به تغییرات خانوادگی و اجتماعی ذاتاً در تغییر است و اصرار پیشگامان بر ملاقات همه اعضای خانواده در یک اتاق جای خود را به شناخت اهمیت این موضوع داده است که درمانگر همه خانواده را در ذهن داشته باشد و بپرسد که افراد غایب در نظر افراد حاضر چگونه اند. 

 

رویکرد سیستمی ( خانواده به عنوان یک سیستم)

این عقیده که خانواده یک سیستم است بر کار لودویک برتالانفی استوار است. برتالانفی زیست شناسی بود که پدیده های جوهری زندگی را به صورت تمامیت های فردی به نام ارگانیسیم می دید. وی ارگانیسم را به عنوان شکلی از زندگی، مرکب از اجزاء و فرایندهای به هم وابسته ای که در تعامل با هم هستند تعریف می کند.

صاحب نظران اجتماعی بر اساس کار برتالانفی چنین استنباط کردند که تمام سیستمهای زنده، از جمله خانواده ها طبق مجموعه اصول مشابهی عمل می کنند یعنی آنها از درون به هم مرتبط اند. بنابراین در خانواده، اعضا پی در پی در تعامل هستند و متقابلاً بر همدیگر موثرند.

وقتی در هر یک از اعضاء تغییر یا حرکتی صورت گیرد تمام جوانب خانواده متاثر می شود. خانواده یک ارگانیسم زنده است، سلامت و توانایی آن برای انجام وظیفه متاثر از سلامت تمامی اعضایش است. از دیدگاه سیستمها، خانواده ها دائماً در حال تغییر و جایگزین سازی خویش هستند. تلقی خانواده به عنوان یک سیستم مستلزم تشخیص این نکته است که روابط شکل گرفته میان اعضای خانواده بیش از حد قدرتمند هستند و سرشار از میزان قابل توجهی از رفتار، هیجان، ارزشها و نگرشهای آدمی است. 
 

رویکردهای درمانی سیستمی در مقابل فردی

خانواده درمانگران در نتیجه آغاز رویکرد مشاوره سیستمی، مداخلاتی متفاوت با متخصصانی که بر افراد متمرکز می شوند به عمل می آورند، علیت خطی فلسفه زیر بنایی اکثر مشاوره های فردی است (مثلاً الف علت ب است).

خانواده درمانی بر عکس بر تفکر حلقوی استوار است(مثلاً الف و ب بر رفتار یکدیگر تاثیر می گذارند). خانواده درمانی بر « چطور » و « چه چیز » متمرکز می شوند. مثلاً : چطور رفتار خاصی به خانواده کمک می کند؟ و چه چیزی باید تغییر کند؟

سومین تفاوتی که خانواده درمانی را از رویکردهای فردی جدا می سازد فرآیند در مقابل محتوا است. در خانواده درمانی توجه قابل ملاحظه ای در کشف پویایی های تعاملی می شود. حال اینکه در مشاوره فردی اغلب توجه به محتوای خاصی از مطلب و موضوع مربوط جلب می شود . سرانجام اینکه خانواده درمانی از همان ابتدا با موضوعات کنون  – اینجایی سر وکار دارد در حالی که بیشتر مشاوره های فردی بر اطلاعات تاریخچه ای تاکید می کنند. وقایع تاریخچه ای با موقعیت هایی مرتبط اند که تحلیل این موضوعات در آن موقعیت ها به ساخت شخصیت فرد منجر می شود. با این حال در خانواده درمانی اکثر موارد کانون توجه بر فراهم کردن تغییر سریع متمرکز است. 

ادامه دارد...

منبع: سایت دکتر سلام


سبک زندگی مرتبط
نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.