My Mother (مادرم)

چهارشنبه، 13 خرداد 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
My Mother (مادرم)
کارگردان : Nanni Moretti نویسندگان : Nanni Moretti, Valia Santella بازیگران : Margherita Buy, John Turturro, Giulia Lazzarini خلاصه داستان : مارگریتا کارگردان میان سالی است که در حین بحران وجودی خود باید با غم از دست دادن مادرش کنار بیاید ... فیلمی درباره اعتصاب کارگران در یک کارخانه که نسبت به سیاستهای مالک جدید اعتراض دارند. کارگردان این فیلم خود مارگریتا (با بازی ماگریتا بای) است، که فردی بسیار آرام، صالح ولی حواس پرت است. او از پدرِ دختر نوجوانش جدا شده و حالا دارد با نامزد جدیدش که بازیگر فیلم اوست، به هم می زند. و به خاطر مهارتش در آرامش و ملایمت، این کار را آمرانه و بی احساس انجام می دهد. ولی او باید این موقعیت بحران افزا را مدیریت کند: مادر مسنش آدا (با بازی گیلیا لاتزارینی) در بیمارستان است، و مارگریتا نسبت به این موقعیتِ رو به وخامت بی توجه است. برادرش جیووانی (که نقشش را خود مورتی بازی می کند)، از محل کارش مرخصی گرفته، و متحمل بیشترین گرفتاری در ملاقات های مادر می‌شود. بنرهای اعتصاب گونه‌ای که بر روی آنها «اخلاقی» نوشته شده و بعضی خویشاوندان بیماران بیرون از بیمارستان به دست گرفته‌اند، مارگریتا را ناخودآگاه یاد پلاکاردهای فیلمش می اندازد. از طرفی مارگریتا از کابوس های واضحی درباره ی سرگذشت شخصی خود به ستوه آمده. وقتی از یکی از آن رویاها بیدار می شود و خود را در محیطی خانگی می یابد، او (و ما، مخاطبانش) اول فکر می‌کنیم یک رویای بد دیگر است. بنابراین او مجبور می شود به آپارتمان مادرش برود و آنجا زندگی کند. جایی که در آنجا بزرگ شده، و خاطرات گذشته اش او را به نوعی فروپاشی ناشناخته و پنهان نزدیک می کنند. مورتی زیرکانه به مخاطب اجازه می دهد که بپندارد مادر مارگریتا، تاحدودی از این مادرهای پیر از دنیا بی خبر است، و فرزندانش مارگریتا و جیووانی اولین نسلی هستند که موفق می‌شوند روشنفکر و تحصیل کرده باشند. اما سپس، مورتی با واداشتن آدا به یادآوری اینکه در اینجا یعنی بیمارستان، "هر چه مسن تر باشی، فکر می کنند کندذهن تری، در صورتی که در واقعیت خلاف این است: اتفاقا تو بیشتر می دانی" این پندار را به چالش می کشد. این تفکر از روی عقلانیت صرف و محض نیست: آدا در واقع معلمی بازنشسته است، که ادبیات کلاسیک تدریس می کرده، پژوهشگری سخت کوش و نیرومند که کتابخانه ی شخصی مهم و معتبرش، یکی از چیزهایی است که مارگریتا را در آپارتمان آزار می‌دهد: او حس می کند باید دخترش لیویا (بیترایس مانسینی) را تشویق کند تا لاتین بیاموزد. منبع : نقد فارسی /987/


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.