مردي از جنس استيل
گمان مي كنم بعد از موفقيت سري تازه بت من بود كه كمپاني برادران وارنر، يادشان افتاد كه مي شود يك بار ديگر آقاي سوپرمن را از آرشيوهايشان بيرون بكشند و تر و تازه اش كنند. چون گويي بهترين خاطره از سوپرمن همان فيلمي بوده كه در دهه 70 ميلادي با بازي كريستوفر ريوز ساختند. اما فيلم بازگشت سوپرمن(2006) با آن همه سر و صدا با حضور برايان سينگر به عنوان كارگردان شكست خورد و نتوانست رقيب خوبي براي بت من كريستوفر نولان باشد. بعد از موفقيت بي سابقه شواليه تاريكي زمزمه هاي فراواني از اين شد كه كارگرداني پروژه تازه اي از سوپرمن را به عهده نولان بگذارند تا شايد كاري را كه او براي بت من انجام داد، براي سوپرمن هم تكرار كند. ولي اين طور كه به نظر مي رسد نولان و داداش، عوض كارگرداني، دست به نگارش متن فيلمنامه سوپرمن تازه زدند و گذاشتند كارگرداني به عهده آقاي زَك اسنايدر باشد، كه البته به خيال اين نويسنده( يعني بنده) استاد گند زدن به آثار خوب است. هنوز افتضاحي به نام نگهبانان را به ياد دارم. و همين اواخر هم ما را با شاهكاري! به نام ساكرپانچ( هر چه دوست داريد ترجمه اش كنيد) شادكام فرمودند.
خلاصه داستان
هنوز اطلاعات زيادي از اين فيلم در دست نيست، اما تقريباً فكر مي كنم تمام علاقه مندان به سوپرمن داستان خبرنگاري را كه در اصل يك ابر انسان است بدانند؛ خبرنگاري كه با رفتن به يك كيوسك تلفن تغيير هويت مي دهد و خودش را تبديل به آن چيزي مي كند كه هست! اما مثل اين كه داستانش اين بار اين شكلي است كه وقتي دارد از غرب آفريقا( بعد از انجام عملياتي قهرمانانه) برمي گردد، به جايي به نام اسمالويل مي رسد و آنجا درباره گذشته خودش اطلاعاتي كسب مي كند.
درباره نويسندگان
فيلمنامه چهار نويسنده دارد. كريستوفر نولان و ديويد اس گوير داستان اوليه را شكل دادند و بعد جاناتان نولان، كرت جانستاد و خود ديويد اس گوير دست به نگارش نهايي فيلمنامه زدند. آقاي گوير از نويسندگان كهنه كاري است كه آثاري همچون بليد (هر سه قسمت) و سه قسمت بت من( همراه با نولان) را در كارنامه خود دارد و به نظر مي رسد كه در حال حاضر يكي از پركارترين نويسندگان در زمينه فيلم هاي ابرقهرماني باشد.
منبع: نشريه فيلم نگار، شماره 106.
