آلیس در سرزمین عجایب

شنبه، 21 ارديبهشت 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آلیس در سرزمین عجایب
کارگردان: تیم برتون تهیه‌کننده: ریچارد دی زانوک، سوزان تاد، جنیفر تاد نویسنده رمان: لوئیس کارول نمایشنامه: لیندا وولورتون بازیگران: جانی دپ، آن هاتاوی، هلنا بونهام کارتر، کریسپین گلوور، میا واشیکوفسکا نویسنده:امیر تجویدی سینمای تیم برتون، سینمای غریبی است. سینمایی است که چه به لحاظ دکوپاژ و میزانسن و چه به لحاظ ساختاری با هر معیاری جور در نمی‌آید. دنیای فانتزی برتون همواره عشاقی دارد و تفاوتی هم ندارد که این دنیای فانتزی پر از پارادوکس، دنیای مطرود «سوئینی تاد» و «ادوارد دست قیچی» باشد یا مدینه فاضله ادوارد بلوم، دنیای پوچ‌گرای اد وود باشد یا مثل همین آخری، آموزشی باشد برای یک زندگی آرمانی. برتون همواره در آثار خود به سراغ مفاهیم عمیق انسانی رفته است. هر چند دنیای انسان‌نمای برتونی هیچ شباهتی به واقعیت زندگی بشریت ندارد اما فانتزی برتون در همه آثارش، بعدی از اخلاقیات و روحانیت انسان را نشانه گرفته است. در «ادوارد دست قیچی» ادوارد به مثابه مخلوقی است که می‌کوشد با اجتماع پیرامونش نیک رفتارکند و «انسان» باشد اما همین اجتماع نمی‌گذارد که این نیکی در وجود او تبلور پیدا کند و او را به بعد متروک مثبت انسان تبدیل می‌گرداند. در «سوئینی تاد» درست نقطه مقابل ادوارد در شمایل بنجامین بارکر ظاهر می‌شود. او نیز توسط این اجتماع مطرود شده است اما پس از بازگشت دیگر همان انسان سابق نیست. حال او بعد منفی زندگانی است که قصد دارد از زمین و زمانش انتقام بگیرد. در «ماهی بزرگ» اد بلوم نمایانگر آمال بشری است. بعد تخیل روح انسانی که برای اجتماع قابل درک نیست اما برای خود شخص، واقعیت دارد و از قضا بسیار هم باارزش است. «در آلیس در سرزمین عجایب» برتون به سراغ داستان متفاوت لوئیس کارول در باب بلوغ جسمانی و روحانی رفته است با قرائتی نو و متفاوت از اصل داستان.آلیس برتون دیگر آن دختر خوش‌ذوق و سرحال داستان کارول و انیمیشن سابق دیزنی نیست. این بار سرزمین عجایبی که حکم ورود به وادی معرفت را دارد هم به آن خوشی و سرزندگی نیست. ملکه دیگر بر تخت پادشاهی نیست و بنابر جبر روزگار در انتظار گودویی چون آلیس است تا بیاید و هم حق را از باطل جدا کند و هم خود به یک معرفت حقیقی و خودشناسی عمیق برسد. «آلیس ...» برتون از این حیث اثر تابوشکنی محسوب می‌شود. برتون در واپسین اثر خود به سراغ مفاهیم آشنای خود رفته. آلیس در شرف ازدواج با پسری اشرافزاده است. پسری که چیزی از عشق نمی‌داند. آلیس هم اوضاع بهتری ندارد. دختری سرد و خشک که زندگی اطرافیانش را درک نمی‌کند. سردرگم اوهام و خیالاتش است. آلیس گویا گمشده‌ای دارد. یک نیروی ذاتی بشری که گویی خیلی وقت است برای او مرده. خرگوشی از دنیایی ماورایی به سراغ آلیس می‌آید. این خرگوش یا همان کلید ورود به سرزمین عجایب، در واقع بعد گمشده وجود آلیس است.یعنی قوه ماجراجویی و کنجکاوی وجودی آلیس. سرزمین عجایبی که برتون خلق کرده،کاملا امضای شخص تیم برتون را پای خود دارد. یک دنیای فانتزی خوشایند که در عین خوشایندی، تلخی خاصی را در خود پنهان کرده. تلخی که حتی در آخر داستان و با ظهور منجی و نجات ملکه سپید-که گویی نماد شادی از دست رفته آلیس است-هم پایان نمی‌پذیرد. سرزمین عجایب همان‌طور که گفته شد حکم وادی معرفت را دارد برای آلیس سردرگمی که هنوز کابوس تشکیل خانواده با پسر اشرافی را رد نکرده است. او مسئولیت نجات قومی را از دست ملکه‌ای سنگدل متحمل می‌گردد. اینجاست که تیم برتون آلیس خودش را می‌سازد. درست از جایی که مد هتر-با بازی متفاوت جانی دپ-داستان زندگی پیشین خود را برای آلیس بازگو می‌کند. دنیای برتون پای خود را به فیلم باز می‌کند. از این جای کار به بعد در تمامی نقاط فیلم شاهد نبوغ برتونی هستیم و درمی‌یابیم که با یک قصه شاه پریان طرف نیستیم. اینجا نه خبری از آلیس سرخوش همیشگی است و نه سرزمین عجایبش آنطور که باید تمیز و پاک است. قرار نیست نجات سرزمین عجایب به دست آلیس با یک مبارزه کودکانه پایان پذیرد بلکه قرار است شاهد یک موتیف جدید باشیم. آلیس به جنگ سپاه سیاهی می‌رود، برای اینکه ثابت کند که به بلوغ رسیده است. ثابت کند که نمی‌خواهد این سایه سنگین عزلت بر سرش سنگینی کند و به همین دلیل مبدل می‌شود به آلیسی شجاع و تجربه‌گرا. اما دقیقا همین جاست که بزرگ‌ترین ایراد فیلم نمود پیدا می‌کند. آلیس برتون هرچند متفاوت از داستان اصلی است ولی به قول راجر ایبرت داستان کارول به قدری دارای کشش و شخصیت‌پردازی مناسب هست که نشود چنین جنگ دور از انتظاری را برای پایانش در نظر بگیریم.سکانس‌های نهایی و نبرد پایانی کاملا غیرمنتظره‌اند. آن هم در جهت منفی. این جنگ آکنده از اکشن تین‌ایجری یک وصله ناجور بر داستان نمادین «آلیس در سرزمین عجایب» است. اصلا چه نیازی بود که برای کشتن اژدها چنین جنگی بر پا شود و آلیس این‌گونه به خودشناسی برسد؟ آیا بهتر نبود برتون روال داستان اصلی را ادامه می‌داد؟ مشکل دیگر شخصیت‌پردازی‌های «آلیس...» است. تیم برتون معروف است به اینکه از شاهکارهای ادبی و اساطیر اروپایی-آمریکایی،داستانی کاملا نو با قرائتی همخوان با سلیقه خودش می‌آفریند. مثلا در« اسلیپی هالو» که از روی یکی از افسانه‌های غریب اروپای غربی ساخته شد و با فضاسازی‌های برتون و شخصیت‌های اضافه بر سازمانش به اثر نسبتا خوبی تبدیل شد یا «سوئینی تاد» که بنجامین بارکر تیم برتون در آن با بنجامین استیفن ساندهایم تئاتر زمین تا آسمان تفاوت دارد و این امتیاز فیلم برتون بود.در آلیس همین نکته به نقطه ضعف فیلم بدل شده.آلیس خوش روی داستان کارول تبدیل شده به دختری عبوس و سرد. آن هم با بازی بد میا واسیکوفسا که لطمه جبران‌ناپذیری به محوریت داستان زده است یا مد هتر جنگجوی فیلم برتون،که کاملا متفاوت از مد هتر غمگین و دلشکسته اثر کارول است.اینها در نقاطی لطمات غیرقابل اغماضی به فیلم زده‌اند. در نهایت فیلم را می‌توان قرائتی نو و جذاب از اثری کهن دانست. برتون در این اقتباس واپسین سینمایی خود با وجود تمام کاستی‌هایش، مفهوم انسانی دیگری را در ذهن مخاطب حک می‌کند. آلیس،نسل بشریت،پس از ورود به وادی معرفت خود را از نو می‌سازد،طی فرآیندی از استیصال همیشگی‌اش رهایی می‌یابد و راه و رسم زندگی صحیح را می‌آموزد. او دراین سفر فانتزی ماجراجویانه درمی یابد که لازمه یک زندگی خوب و در عین حال ماجراجویانه توان رویارویی با شجاعت و جسارت است. پس چه بهتر که به فکر یک زندگی سرشار از تجربه باشد. همه اینها در کنار یکدیگر تبدیل شده‌اند به دستاوردی نوین برای تیم برتون، تجربه‌ای نو برای مخاطب امروزی که می‌تواند هم از آن بیاموزد و هم لذت ببرد... «آلیس در سرزمین عجایب» ادامه سیر منطقی انسانی-روانشناختی است که برتون در آثار پیشین‌اش آنها را دنبال کرده بود وحال در کالبد داستانی کلاسیک و حتی تا حدودی کالت، به سراغ بخش دیگری از دغدغه‌های خود رفته و آنها را احیا کرده. یک تز روان‌شناختی فرویدوار که آمیزش موفق آن با فانتزی‌های کاملا ساختگی اما نبوغ آمیز برای مخاطبان و فیلمسازان. الگویی مناسب بوده و خواهد بود و باعث می‌شود تا بیننده با این قرائت نو از داستانی کلاسیک ارتباط بیشتری برقرار کند و بیشتر جذبش گردد. هرچند که خود شخصیت آلیس‌اش چندان «برتونی» نباشد! منبع: کافه نقد


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
خیابانی: آقای بیرانوند! من بخواهم از نام بردن تو معروف بشوم؟ خاک بر سر من!
play_arrow
خیابانی: آقای بیرانوند! من بخواهم از نام بردن تو معروف بشوم؟ خاک بر سر من!
توضیحات وزیر رفاه در خصوص عدم پرداخت یارانه
play_arrow
توضیحات وزیر رفاه در خصوص عدم پرداخت یارانه
حمله پهپادی حزب‌ الله به ساختمانی در نهاریا
play_arrow
حمله پهپادی حزب‌ الله به ساختمانی در نهاریا
مراسم تشییع شهید امنیت وحید اکبریان در گرگان
play_arrow
مراسم تشییع شهید امنیت وحید اکبریان در گرگان
به رگبار بستن اتوبوس توسط اشرار در محور زاهدان به چابهار
play_arrow
به رگبار بستن اتوبوس توسط اشرار در محور زاهدان به چابهار
دبیرکل حزب‌الله: هزینۀ حمله به بیروت هدف قراردادن تل‌آویو است
play_arrow
دبیرکل حزب‌الله: هزینۀ حمله به بیروت هدف قراردادن تل‌آویو است
گروسی: فردو جای خطرناکی نیست
play_arrow
گروسی: فردو جای خطرناکی نیست
گروسی: گفتگوها با ایران بسیار سازنده بود و باید ادامه پیدا کند
play_arrow
گروسی: گفتگوها با ایران بسیار سازنده بود و باید ادامه پیدا کند
گروسی: در پارچین و طالقان سایت‌های هسته‌ای نیست
play_arrow
گروسی: در پارچین و طالقان سایت‌های هسته‌ای نیست
گروسی: ایران توقف افزایش ذخایر ۶۰ درصد را پذیرفته است
play_arrow
گروسی: ایران توقف افزایش ذخایر ۶۰ درصد را پذیرفته است
سورپرایز سردار آزمون برای تولد امیر قلعه‌نویی
play_arrow
سورپرایز سردار آزمون برای تولد امیر قلعه‌نویی
رهبر انقلاب: حوزه‌ علمیه باید در مورد نحوه حکمرانی و پدیده‌های جدید نظر بدهد
play_arrow
رهبر انقلاب: حوزه‌ علمیه باید در مورد نحوه حکمرانی و پدیده‌های جدید نظر بدهد
حملات خمپاره‌ای سرایاالقدس علیه مواضع دشمن در جبالیا
play_arrow
حملات خمپاره‌ای سرایاالقدس علیه مواضع دشمن در جبالیا
کنایه علی لاریجانی به حملات تهدیدآمیز صهیونیست‌ها
play_arrow
کنایه علی لاریجانی به حملات تهدیدآمیز صهیونیست‌ها