تهران 1500

جمعه، 27 ارديبهشت 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تهران 1500
کارگردان: بهرام عظیمی منتقد: مازیار فکری ارشاد سینمای ایران امروز بیش از آنکه به فن آوری جدید مثل تکنولوژی سه بعدی دست پیدا کند ، به فیلمی مثل تهران 1500 نیاز داشت.یک انیمیشن داستانی با کیفیت و خوش آب و رنگ که استاندارد های لازم را دارد و از خام دستی های گاه تعمدی ( به نیت پنهان کردن ضعف ها ) انیمیشن های پیشین پرهیز می کند.حالا بهرام عظیمی گام بلندی در این زمینه برداشته و استاندارد های تازه ای را تعریف کرده است. در این دور باطلی که انیمیشن بلند ایرانی گرفتارش آمده ، " تهران 1500 " گشاینده معبری تازه و بی بازگشت است.پس از این اگر انیمیشن بلند تولید می کنیم حواسمان باشد که خواه ناخواه با کار بهرام عظیمی مقایسه می شود و دیگر کیفیت نازل آثار انیمیشنی ایرانی را نمی توان به گردن کمبود امکانات و فقر سخت افزاری و تازگی دنیای انیمیشن برای سینماگر اینجا و این روزگار انداخت. تهران 1500 به لحاظ پیشگامی و ایجاد تحولی در مناسبات تولید انیمیشن بلند در ایران ، اثری ماندگار خواهد بود.اما از منظر زبان سینما و عناصر روایت کاستی های بسیار دارد.فیلم سرشار است از ایده های خلاقانه و پر است از بازیگوشی های اجرایی.یعنی ترکیبی از شیطنت های کودک درون پیمان قاسم خانی در متن و بهرام عظیمی در اجرا.اما فوران ایده های درخشان و با مزه قصه و روایت را به حاشیه برده و چینش این موقعیت ها در کنار هم به خلق درام منجر نشده است.تهران 1500 از الگوی روایتی فیلمفارسی های قدیم ( و جدید؟) بر بستر انتزاعی آینده ای نامعلوم بهره می گیرد.در واقع به نوعی پارودی بر این گونه فیلم ها – که ازنشانه های ویژه دوران ساخت خود آکنده اند- تبدیل می شود.فانتزی دختر پولدار و پسر فقیری که بنا به دلیلی ناگزیر از همراهی و هم زیستی می شوند و در این فرایند دل به هم می بازند.بعد سر و کله پسر پولدار، ناسالم و بدجنسی در داستان پیدا می شود و مناسبات ساده انگارانه روایت را بر هم می ریزد.درنهایت تنش ایجاد شده با بازگشت ناگهانی دختر پولدار نزد پسر فقیر اما با معرفت قصه و ازدواج این زوج نامتجانس ،به شکلی محافظه کارانه و کلیشه ای به آرامش می رسد. عظیمی کوشیده است تا بر پایه این الگوی کلاسیک و هجو آلود طراحی شده توسط قاسم خانی ، ساختاری متفاوت و فرمالیستی بیابد که در تضاد حاصل از این دو رویکرد به خوانشی پست مدرنیستی از متن دست یابد.به همین دلیل در طراحی فضای شهر تهران ، آدم ها و روابط میانشان و همین طور تاثیر فن آوری آینده بر سبک زندگی ایرانی ، لحنی فوتوریستی با چاشنی طنز و سرخوشی شیطنت آمیز به خود گرفته است.تضاد و تناقض شکل گرفته میان زندگی سنتی ایرانی با پیشرفت های اجتناب ناپذیر فن آوری مهم ترین دستمایه فیلم است که روی آن پافشاری می شود.در این راه علاوه بر شوخی با مظاهر زندگی امروز ، با خیلی از خط قرمز های عرفی سینما و جامعه ایرانی هم رندانه بازی می شود.بسیاری از شوخی ها و ارجاع هایی که در سینمای امروز ما قابل ارائه نیست ، اینجا و در قالب جهان خیالی انیمیشن قابل اجراست.بعد بلافاصله صدای ناصر تهماسب در قالب نریتور روی تصویر می آید که : آینده است دیگه ، چرا فکر بد می کنین؟ و یا : فکر بد نکنین آدم که نیست ، رباته! به اینها بیفزائید ارجاعات پر شمار از فیلم ها و فیلمسازان معاصر سینمای ایران که در داستانی متعلق به صد و ده سال بعد ، به عناصری تاریخی و نشانه هایی از یک دوران سپری شده تبدیل شده اند.از کسب پنج جایزه اسکارتوسط اصغر فرهادی برای جدایی نادر از سیمین تا ساخت سی و هفتمین قسمت فیلم اخراجی ها توسط مسعود ده نمکی. اما مصالح داستانی متن اندک است و عدم توازن ریتم (که به سرعت و پس از 15 دقیقه افت می کند) ارتباط ذهنی مخاطب با فیلم را دچار وقفه می کند.مرحله زمینه چینی و معرفی موقعیت و شخصیت ها در تهران 1500 بیش از حد لزوم طول می کشد.در عوض یک سوم پایانی پیرنگ روایت به جای استفاده از موقعیت های رها شده در طول فیلم ، به شکلی عجولانه جمع می شود و به پایان می رسد. الگویی که متن برای دست انداختن انتخاب کرده ، پر از حفره های روایی کمبود های دراماتیک است.به نظر می رسد سازندگان این پروژه عظیم و پرهزینه ، بیش از آنکه به بهبود کیفی وجه داستانی یک انیمیشن بیندیشند ، مقهور امکانات تکنولوژیک و انیمیشنی کردن شخصیت های زنده و نام آشنای سینمای ایران شده اند.به لحاظ گرافیکی ، چهره بازیگران اصلی مثل هدیه تهرانی ، مهران مدیری ، بهرام رادان ، محمد رضا شریفی نیا ، گوهر خیر اندیش و دیگران نزدیک به واقعیت طراحی شده است.ضمن آنکه بخشی از پرسونای جا افتاده بازیگری و شخصیت حقیقی این بازیگران در شکل گیری شخصیت های انیمیشنی تزریق شده است.صدا پیشگی این بازیگران روی شخصیت ها هم با وسواس و کیفیت قابل قبولی صورت گرفته است.ولی در این بخش حرکات بدنی کاراکتر ها و برگردان انیمیشنی آنها اندکی خشک و مکانیکی است و از استاندارد های بین المللی انیمیشن فاصله دارد. یکی از مشکلات تهران 1500 آن است که خود را زیاده از حد درگیر ارجاع به نشانه های زندگی اجتماعی امروز می کند.آن قدر که از جا انداختن این عناصر در دل قصه باز می ماند.از شوخی با سهمیه بندی سوخت تا فرهنگ و ادبیات خیابانی و خیلی چیز های دیگر.انگار سازندگان اصرار داشته اند ده یا بیست یا پنجاه سال بعد ، این فیلم سندی تاریخی از مناسبات امروزی زندگی به دست دهد که در فضای خیالی صد و ده سال بعد بازتولید می شود.کیفیت مطلوب گرافیک و نرم افزار های مورد استفاده این وسوسه را ایجاد کرده که کارکرد های خرده فرهنگ های اجتماعی امروزی را در قالب فانتزی و آبستره قصه ای در آینده نادیده و غیر قابل پیش بینی،بررسی کند.در نهایت به رغم نوآوری و کیفیت استاندارد گرافیکی و ایده های پر شمار جذاب اما نامنسجم در متن ، تهران 1500 را می توان تلاشی برای ورود سینمای ایران(در بخش انیمیشن که در آن بسیار فقیر و مبتدی هستیم) به مرحله ای نوین ارزیابی کرد.موفقیت انیمیشن های مهم سینمای جهان در شور قصه سرایی و پیرنگ داستانی یکپارچه و محکم است.وگرنه همین تهران 1500 نشان می دهد که کیفیت تکنولوژیک دست یافتنی است.گیرم هنوز هم نمونه های اصل ، یک آب شسته تر از نمونه ما باشد. منبع: کافه سینما


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.