نقد فیلم خانه رویایی - Dream House

چهارشنبه، 19 تير 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نقد فیلم خانه رویایی - Dream House
زمانی که نام جیم شریدان به عنوان کارگردان یک فیلم به میان می آید ، همه ما به یاد شاهکارهای تاریخ سینما یعنی « پای چپ من » و « به نام پدر » می افتیم.11 شریدان کارگردان گزیده کاری است و این را با ساخته هایش به خوبی اثبات کرده. آخرین فیلمی که از شریدان به نمایش در آمد ، یک درام سیاسی به نام « Brothers » بود که در سال 2009 به نمایش درآمد. « Brothers » در گیشه توفیق چندانی نداشت اما در عوض تا می توانست رضایت منتقدان را جلب کرد. حالا پس از 2 سال از آخرین ساخته اش، اینبار شریدان سری به ژانر تریلر-معمایی زده و این امتیاز را هم داشته که از ستاره های هالیوود در فیلمش استفاده کند. دنیل کریگ ، ریچل وایز و نائومی واتس از جمله بازیگران مشهوری هستند که در فیلم « خانه رویایی » حضور دارند. این نامهای بزرگ در جلو و پشت دوربین سبب شد تا تماشاگران بی صبرانه منتظر اکران فیلم « خانه رویایی » باشند، اما فیلمی که بر پرده سینماها نقش بسته ، ساده تر و کهنه تر از آن است که بتوان آن را در رده فیلمهای رده A دسته بندی کرد. ویل آتنتون ( دنیل کریگ ) ناشری موفق است که به همراه همسرش لیبی ( ریچل وایز ) و 2 فرزندش در منطقه منهتن نیویورک زندگی می کند. ویل علی رغم اینکه در کار خود بسیار موفق است و پول خوبی هم در می آورد، تصمیم گرفته تا برای آرامش خود و خانواده اش، به یک منطقه آرام و به دور از هیاهوی شهری به نام نیو انگلند نقل مکان کند تا بتواند در مکان جدید با خیالی راحت شروع به نوشتن کتاب کند. ویل پس از در میان گذاشتن این مساله با خانواده اش ، رضایت آنها را جلب می کند و در ادامه به خانه بزرگشان در نیو انگلند نقل مکان می کنند. به نظر می رسد که خانه رویایی ویل اسباب کامل آسایش خانواده وی را فراهم کرده اما نکته ایی که باعث نگرانی او شده این است که در این خانه سابقاً یک مادر و 2 فرزندش توسط پدر خانواده کشته شده اند و آنطور که مدارک نشان می دهد، همسر زن مقتول، پس از گذشت2 5 سال از ارتکاب این جرم ، آزاد شده و نشانه هایی هم از وجود او در اطراف خانه به چشم می خورد. « خانه رویایی » شروع بسیار خوبی دارد. فیلم در ابتدا شخصیت ویل را به تماشاگر معرفی می کند و موقعیت اجتماعی او و خانواده اش را برای تماشاگر تشریح می کند. سپس ما بزودی شاهد هستیم که ویل و خانواده اش به خانه جدیدشان نقل مکان می کنند و آگاه می شوند که قبلاً در این مکان قتلهایی به وقوع پیوسته است؛ اینجاست که فیلم در مسیر اصلی خود یعنی تریلر قدم بر می دارد. در این قسمت شریدان سعی کرده تا با قرار دادن پازل های گوناگون، ذهن تماشاگر را به بازی بگیرد تا از مسیر یافتن حقیقت منحرف شود و اتفاقاً این کار را به خوبی در 45 دقیقه ابتدایی فیلم انجام داده است. در بین معماهایی که شریدان برای تماشاگر محیا می کند، ورود همسایه خانواده آنتینگتون به نام آن پاترسون ( با بازی نائومی واتس ) اوضاع را برای تماشاگر پیچیده تر می کند زیرا پاترسون ارتباط نزدیکی با خانواده مقتول داشته و به خوبی از جریان قتلها آگاه است اما به دلائلی نمی خواهد تا این راز را بازگو کند. اما بعد از 45 دقیقه از گذشت فیلم، متاسفانه دست شریدان برای تماشاگر رو می شود و فیلم هم دیگر معمایی پیجیده برای تماشاگر سراغ ندارد چراکه در همین مدت تمام نکات مبهم فیلم برای مخاطب باهوش فیلم روشن می شود ( به دلیل اینکه داستان لو می رود، از ذکر معماها خودداری می کنم ) حالا که معماها به اتمام رسیده، شریدان تصمیم می گیرد تا از این پس « خانه رویایی » را تبدیل به یک تریلر- ترسناکِ موش و گربه ایی کند!. اما « خانه رویایی » در ترساندن مخاطب چنان ضعیف عمل می کند که همان فصل ابتدایی فیلم هم زیر سوال می رود! متاسفانه3 پرداخت صحنه های ترسناک در « خانه رویایی » به قدری کلیشه ایی و ضعیف است که کم سن و سال ترین افراد هم از آن نمی ترسند!. شریدان علی رغم شیوه ی فیلمسازی منحصر به فردش که توجه به جزییات پرداخت صحنه ، از اصلی ترین اجزای آن به حساب می آید، در « خانه رویایی » با کهنه ترین روش غافلگیر کردن نظیر " ایجاد صداهای بلند و ناگهانی " ، " آهنگ های مورمور کننده! " و یا حتی " ایجاد استرس کاذب" سعی در ترساندن مخاطبش داشته است. اما همه این روش ها به ضعیف ترین و مبتدی ترین شکل ممکن انجام شده است. شاید این ضعف به دلیل عدم تجربه شریدان در ساخت فیلم تریلر و ترسناک باشد. تمام ساخته های سابق و موفق شریدان در درون ژانر " درام " قرار گفته اند و « خانه رویایی » اولین تجربه او در ساخت یک درام دلهره آور به حساب می آید. با اینحال از کسی مثل شریدان انتظار می رفت که بتواند با هوش و نبوغ فراوانی که در فیلمسازی دارد، از حداقل فرمول های موفق این ژانر استفاده کند اما در عمل چنین نشده و « خانه رویایی » عملاً در اجرا شکست خورده است. شاید بهتر می بود که شریدان همان مسیر نیمه ابتدایی فیلم را پی می گرفت چراکه انصافاً « خانه رویایی » در نیمه ابتدایی معماهای خوبی را مطرح می کند و تماشاگر را مجبور می کند تا بر سر صندلی اش بنشیند و داستان را تا به انتها دنبال کند. اما همانطور که گفتم ، شریدان در نیمه دوم که فیلم علناً تبدیل به یک فیلم ترسناک از نوع " بوووو " می شود، چیزی به جز چند صحنه جیغ و فریاد برای ارائه ندارد. متاسفانه در این قسمت خبری از نوآوری نیست و هرچه آنچه که وجود دارد تلاش های احمقانه خانواده ایی است که به جای حل مشکل ، سعی در درک آن دارند!. اما دلیلی که باعث می شود تا44 « خانه رویایی » در رده فیلمهای درجه ب رده بندی نکنیم ، حضور بازیگران شناخته شده ایی است که حداقل ظاهر فیلم را در اوج نگه داشته اند. دنیل کریگ و ریچل وایز در نقش زن و شوهر، شیمی بسیار خوبی بین خود برقرار کرده اند که این امر بی دلیل نیست. در ماه های گذشته کریگ و وایز در یک اتفاق ناگهانی اعلام کردند که با یکدیگر ازدواج کرده اند و به همین دلیل تماشای آنها در قامت یک زوج در فیلم « خانه رویایی » بسیار هیجان انگیز از آب درآمده است « خانه رویایی » از هر لحاظ فیلم ضعیفی است. مطمئنم اگر بازیگران این فیلم گمنام بودند، به راحتی می توانستیم « خانه رویایی » را در کنار دیگر فیلمهای سطحی ساخته شده در این ژانر قرار دهیم. منبع: مووی مگ


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.