فضای مجازی علی الخصوص اینستاگرام و تلگرام فرهنگ سطحی نگری را با خود به همراه آورده است. لازم نیست پای سند و منبعی در میان باشد، همین که عکس متناسبی را در کنار متن متفاوتی بگذارید کافی است!
راسخون : چندسالی می شود که بسیاری از کاربران فضای مجازی وقت چندانی ندارند! تعداد مطالب کانال ها و پیج ها آنقدر ازیاد است که شاید برای اکثر پست ها در خوش بینانه ترین حالت فقط چند ثانیه زمان بگذارند. برای اینکه کاربران مدیون ادمین ها و دوستان خود نباشند مجبورند با سرعت زیاد تمامی پست ها را بررسی کنند. گاهی از یک پست فقط به دو کلمه ی آغازینش و گاهی هم به تصویر آن بسنده می کنند. اما اگر این حالت رو به ملکه شدن در ذهن شخص برود چه اتفاقی خواهد افتاد؟
دیگر حوصله ی خواندن یک مطلب علمی و یادداشت های تحلیلی را نخواهند داشت و در زندگی شان صرفاً به جملات کوروش و آل پاچینو و دیگران بسنده خواهند کرد!
فضای مجازی علی الخصوص اینستاگرام و تلگرام فرهنگ سطحی نگری را با خود به همراه آورده است. لازم نیست پای سند و منبعی در میان باشد، همین که عکس متناسبی را در کنار متن متفاوتی بگذارید کافی است!
حالا باید دید چنین فرآیندی چه بلایی را بر سر آگاهی و فهم صحیح مردم از مسائل خواهد آورد؟!
ناگفته نماند که این فرآیند کلی نبوده و می توان در کنار اینستاگرامی بودن، اهل مطالعه هم بود اما وجود تاثیرات این چنینی توسط فضای مجازی آن هم در سطح گسترده امری انکار ناشدنی است.
زاویه دیگر؛ پست ها و کامنت ها
جالب است بدانید که گذاشتن هیچ پست و کامنتی در فضای مجازی مالیات ندارد! با این حساب عده ای هر روزه بر اساس حال آن ساعتشان مسائل مختلفی را اعم از سیاست، فرهنگ، هنر و یا هر چه را که قابلیت لایک خوردن داشته باشد را به فراخور زمان در صفحه ی خود بارگذاری می کنند.
تعداد مخاطبین این پست ها بسته به این که جنسیت پست گذارنده چه بوده و آیا مجرد است یا متاهل و اینکه چند عمل زیبایی انجام داده متفاوت خواهد بود!
زمانی که بسیاری از کاربران با هر میزان دانش و اطلاعات صحیح و غلط خود، دست به تحلیل می زنند و هیچ مصَحِح و کنترل کننده ای هم برای تصحیح اغلاطشان وجود ندارد، کم کم توهم کارشناس بودن در هر زمینه ای برایشان شکل می گیرد. ناگفته نماند که این بیماری در تعداد قابل توجهی از سلبریتی ها نیز شیوع یافته است!
حالا اگر در فضای حقیقی با این قشر مواجه شوید احتمالا نتوانید بیش از یک دقیقه، گفتگوی آرامی را با آن ها داشته باشید! چرا که آن ها کارشناس اند و قاعدتاً کسی قدرت ایراد گرفتن و اعتراض به آن ها را ندارد! به هرحال هرچه باشد تحصیل کرده هستند و مدرک شان هم از دانشگاه معتبری مانند اینستاگرام است!
در انتها باید ببینیم مسئولان فرهنگی ذی ربط، بعد از مشاهده تاثیرات مخرب این طیف از فضاهای مجازی آن هم بعد از چندین سال، آیا قصد ندارند به این لجام گسیختگی افساری را بزنند یا خیر؟
به قلم : عین الف
راسخون : چندسالی می شود که بسیاری از کاربران فضای مجازی وقت چندانی ندارند! تعداد مطالب کانال ها و پیج ها آنقدر ازیاد است که شاید برای اکثر پست ها در خوش بینانه ترین حالت فقط چند ثانیه زمان بگذارند. برای اینکه کاربران مدیون ادمین ها و دوستان خود نباشند مجبورند با سرعت زیاد تمامی پست ها را بررسی کنند. گاهی از یک پست فقط به دو کلمه ی آغازینش و گاهی هم به تصویر آن بسنده می کنند. اما اگر این حالت رو به ملکه شدن در ذهن شخص برود چه اتفاقی خواهد افتاد؟
دیگر حوصله ی خواندن یک مطلب علمی و یادداشت های تحلیلی را نخواهند داشت و در زندگی شان صرفاً به جملات کوروش و آل پاچینو و دیگران بسنده خواهند کرد!
فضای مجازی علی الخصوص اینستاگرام و تلگرام فرهنگ سطحی نگری را با خود به همراه آورده است. لازم نیست پای سند و منبعی در میان باشد، همین که عکس متناسبی را در کنار متن متفاوتی بگذارید کافی است!
حالا باید دید چنین فرآیندی چه بلایی را بر سر آگاهی و فهم صحیح مردم از مسائل خواهد آورد؟!
ناگفته نماند که این فرآیند کلی نبوده و می توان در کنار اینستاگرامی بودن، اهل مطالعه هم بود اما وجود تاثیرات این چنینی توسط فضای مجازی آن هم در سطح گسترده امری انکار ناشدنی است.
زاویه دیگر؛ پست ها و کامنت ها
جالب است بدانید که گذاشتن هیچ پست و کامنتی در فضای مجازی مالیات ندارد! با این حساب عده ای هر روزه بر اساس حال آن ساعتشان مسائل مختلفی را اعم از سیاست، فرهنگ، هنر و یا هر چه را که قابلیت لایک خوردن داشته باشد را به فراخور زمان در صفحه ی خود بارگذاری می کنند.
تعداد مخاطبین این پست ها بسته به این که جنسیت پست گذارنده چه بوده و آیا مجرد است یا متاهل و اینکه چند عمل زیبایی انجام داده متفاوت خواهد بود!
زمانی که بسیاری از کاربران با هر میزان دانش و اطلاعات صحیح و غلط خود، دست به تحلیل می زنند و هیچ مصَحِح و کنترل کننده ای هم برای تصحیح اغلاطشان وجود ندارد، کم کم توهم کارشناس بودن در هر زمینه ای برایشان شکل می گیرد. ناگفته نماند که این بیماری در تعداد قابل توجهی از سلبریتی ها نیز شیوع یافته است!
حالا اگر در فضای حقیقی با این قشر مواجه شوید احتمالا نتوانید بیش از یک دقیقه، گفتگوی آرامی را با آن ها داشته باشید! چرا که آن ها کارشناس اند و قاعدتاً کسی قدرت ایراد گرفتن و اعتراض به آن ها را ندارد! به هرحال هرچه باشد تحصیل کرده هستند و مدرک شان هم از دانشگاه معتبری مانند اینستاگرام است!
در انتها باید ببینیم مسئولان فرهنگی ذی ربط، بعد از مشاهده تاثیرات مخرب این طیف از فضاهای مجازی آن هم بعد از چندین سال، آیا قصد ندارند به این لجام گسیختگی افساری را بزنند یا خیر؟
به قلم : عین الف
مطلب مرتبط :
فریاد بزن مائده !
طلاقِ مجازی !
اخلاق مجازی یا فضای مجازی اخلاقی؟