کارلوس کی روش هفتمین سال حضور خود را در فوتبال ایران سپری می کند. در این مدت که البته زمان کمی هم نیست، اشراف کاملی بر فوتبال ایرانی پیدا کرده و تقریبا از موجودی آن باخبر است. همه ی فوتبالی ها هم تقریبا می دانند چه بازیکنانی در لیست ملی حضور دارند. هر دفعه هم لیست تیم ملی با کمترین تغییر نسبت به قبل (2 تا 3 تغییر) اعلام می شود.
اما نکته قابل توجه در لیست جدید تیم ملی، دعوت از سردار آزمون بود. مهاجمی که با بازی ضعیف خود در جام جهانی 2018 روسیه انتقادهای زیادی را به جان خرید و فشارها باعث شد تا این بازیکن بالاخره در فضای مجازی از تیم ملی خداحافظی کند. بعد از این اتفاقات بود که همه فکر می کردند دیگر سردار در تیم ملی جایی نخواهد داشت چرا که کی روش در ماجرای مهدی رحمتی و هادی عقیلی نشان داده بود، بهایی به چنین بازیکنانی نخواهد داد و سفت و سخت پای موضع خود می ایستد.
چرا کی روش بین رحمتی و سردار تفاوت قائل شد؟
با دعوت سردار آزمون به اردوی جدید تیم ملی، منتقدان کی روش دوباره علیه سرمربی پرتغالی موضع گرفتند که چرا در یک موضوع مشابه، این مربی بین بازیکنان تفاوت قائل شده است؟ منتقدان معتقدند که وقتی کی روش بعد از خداحافظی موقت مهدی رحمتی، دیگر او را لایق پوشیدن پیراهن تیم ملی ندانست، نباید از سردار آزمون که او نیز از تیم ملی خداحافظی کرده بود، دعوت می کرد. آنها مرد پرتغالی را به بازیکن سالاری متهم می کنند و عقیده دارند، نباید "ناز" بازیکنی را بِکِشد که به خاطر بازی های ضعیف خود در جام جهانی عوض اینکه از مردم عذرخواهی کند، از تیم ملی می رود.
به کی روش اعتماد کنیم
فارغ از اینکه آیا حق با منتقدان است یا نه اما ذکر این نکته ضروری است که دعوت مجدد سردار آزمون و دعوت نشدن مهدی رحمتی در یک مورد مشابه، با هم تفاوت هایی دارد. اگر بخواهیم راحت تر در مورد این مورد مشابه قضاوت کنیم، باید به زمان خداحافظی 2 بازیکن هم دقت داشته باشیم. رحمتی در مقطعی تصمیم به خداحافظی گرفت که تیم ملی برای صعود به جام جهانی 2014 برزیل، 3 بازی حساس پیش رو داشت؛ پس در آن مقطع تصمیم درستی نگرفت و باعث ناراحتی و نگرانی کی روش و حتی طرفداران فوتبال شد.
اما سردار آزمون بعد از پایان جام جهانی و برای رهایی از فشارها، خداحافظی از تیم ملی را در فضای مجازی مطرح کرد. در این شرایط بود که کی روش می توانست 2 راه را انتخاب کند. 1- دعوت نکردن؛ که می توانست تصمیم آسان تری باشد و حداقل منتقدان را ساکت کند. 2- دعوت کردن؛ که تصمیم به مراتب سخت تری بود و صدای منتقدان را در می آورد که آورد!
نکته ای که باعث می شود به تصمیم کی روش احترام بگذاریم و به او اعتماد کنیم، اینجاست که او در این 7 سال حضورش در فوتبال ایران، در اکثر مواقع تصمیماتی اتخاذ کرده که به نفع شرایط تیم ملی شده است. او شاید با دعوت مجدد از سردار آزمون خواسته، تیم ملی از چنین استعداد خوب و گلزنی او بی بهره نباشد و در جام ملت های آسیا روی خلاقیت، سرعت و شَم گلزنی حساب باز کرده است.
هرچند منتقدان کی روش دعوت مجدد سردار آزمون را عقب نشینی این مربی از مبارزه با بازیکن سالاری می دانند و معتقدند "کشیدن ناز" بازیکنی که برای تیم ملی طاقچه بالا می گذارد، یک نوع بدعت گذاری است اما برای اینکه ثابت شود، سرمربی پرتغالی در مورد آزمون راه را اشتباه نرفته، لازم است که مهاجم جوان تیم ملی همه ی توان و تمرکز خود را برای درخشش در جام ملت ها و بازگشت به روزهای خوب خود به کار بگیرد تا هم فوتبال ملی ما از این اتفاق استفاده کند و هم منتقدان پی به اشتباه و قضاوت خود ببرند. آنچه در این مقطع ضرورت دارد، حمایت همه جانبه از تیم ملی و احترام گذاشتن به تصمیمات فنی کی روش است تا بتوانیم با همدلی و کمک، بعد از سالها انتظار جام ملت ها را بالای سر ببریم.
به قلم: سید مجتبی سیدی
اما نکته قابل توجه در لیست جدید تیم ملی، دعوت از سردار آزمون بود. مهاجمی که با بازی ضعیف خود در جام جهانی 2018 روسیه انتقادهای زیادی را به جان خرید و فشارها باعث شد تا این بازیکن بالاخره در فضای مجازی از تیم ملی خداحافظی کند. بعد از این اتفاقات بود که همه فکر می کردند دیگر سردار در تیم ملی جایی نخواهد داشت چرا که کی روش در ماجرای مهدی رحمتی و هادی عقیلی نشان داده بود، بهایی به چنین بازیکنانی نخواهد داد و سفت و سخت پای موضع خود می ایستد.
چرا کی روش بین رحمتی و سردار تفاوت قائل شد؟
با دعوت سردار آزمون به اردوی جدید تیم ملی، منتقدان کی روش دوباره علیه سرمربی پرتغالی موضع گرفتند که چرا در یک موضوع مشابه، این مربی بین بازیکنان تفاوت قائل شده است؟ منتقدان معتقدند که وقتی کی روش بعد از خداحافظی موقت مهدی رحمتی، دیگر او را لایق پوشیدن پیراهن تیم ملی ندانست، نباید از سردار آزمون که او نیز از تیم ملی خداحافظی کرده بود، دعوت می کرد. آنها مرد پرتغالی را به بازیکن سالاری متهم می کنند و عقیده دارند، نباید "ناز" بازیکنی را بِکِشد که به خاطر بازی های ضعیف خود در جام جهانی عوض اینکه از مردم عذرخواهی کند، از تیم ملی می رود.
به کی روش اعتماد کنیم
فارغ از اینکه آیا حق با منتقدان است یا نه اما ذکر این نکته ضروری است که دعوت مجدد سردار آزمون و دعوت نشدن مهدی رحمتی در یک مورد مشابه، با هم تفاوت هایی دارد. اگر بخواهیم راحت تر در مورد این مورد مشابه قضاوت کنیم، باید به زمان خداحافظی 2 بازیکن هم دقت داشته باشیم. رحمتی در مقطعی تصمیم به خداحافظی گرفت که تیم ملی برای صعود به جام جهانی 2014 برزیل، 3 بازی حساس پیش رو داشت؛ پس در آن مقطع تصمیم درستی نگرفت و باعث ناراحتی و نگرانی کی روش و حتی طرفداران فوتبال شد.
اما سردار آزمون بعد از پایان جام جهانی و برای رهایی از فشارها، خداحافظی از تیم ملی را در فضای مجازی مطرح کرد. در این شرایط بود که کی روش می توانست 2 راه را انتخاب کند. 1- دعوت نکردن؛ که می توانست تصمیم آسان تری باشد و حداقل منتقدان را ساکت کند. 2- دعوت کردن؛ که تصمیم به مراتب سخت تری بود و صدای منتقدان را در می آورد که آورد!
نکته ای که باعث می شود به تصمیم کی روش احترام بگذاریم و به او اعتماد کنیم، اینجاست که او در این 7 سال حضورش در فوتبال ایران، در اکثر مواقع تصمیماتی اتخاذ کرده که به نفع شرایط تیم ملی شده است. او شاید با دعوت مجدد از سردار آزمون خواسته، تیم ملی از چنین استعداد خوب و گلزنی او بی بهره نباشد و در جام ملت های آسیا روی خلاقیت، سرعت و شَم گلزنی حساب باز کرده است.
هرچند منتقدان کی روش دعوت مجدد سردار آزمون را عقب نشینی این مربی از مبارزه با بازیکن سالاری می دانند و معتقدند "کشیدن ناز" بازیکنی که برای تیم ملی طاقچه بالا می گذارد، یک نوع بدعت گذاری است اما برای اینکه ثابت شود، سرمربی پرتغالی در مورد آزمون راه را اشتباه نرفته، لازم است که مهاجم جوان تیم ملی همه ی توان و تمرکز خود را برای درخشش در جام ملت ها و بازگشت به روزهای خوب خود به کار بگیرد تا هم فوتبال ملی ما از این اتفاق استفاده کند و هم منتقدان پی به اشتباه و قضاوت خود ببرند. آنچه در این مقطع ضرورت دارد، حمایت همه جانبه از تیم ملی و احترام گذاشتن به تصمیمات فنی کی روش است تا بتوانیم با همدلی و کمک، بعد از سالها انتظار جام ملت ها را بالای سر ببریم.
به قلم: سید مجتبی سیدی