چطور شهید ابراهیم هادی به نمادی از وحدت دو ملت ایران و عراق تبدیل شد؟

این روزها «زهره هادی» خادم زائران اربعین در مسیر نجف به کربلاست. کسوت خادمی در پیاده‌روی اربعین چند سالی است قواره‌اش شده و الحق که پا جای پای برادرش «ابراهیم» گذاشته است.
دوشنبه، 29 مهر 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
چطور شهید ابراهیم هادی به نمادی از وحدت دو ملت ایران و عراق تبدیل شد؟
به گزارش راسخون به نقل از خبرگزاری تسنیم، از آن روز 39 سال می‌گذرد آقا ابراهیم! یکی از همان روزهای پرتلاطم اولین سال آغاز جنگ که بالای تپه‌های گیلان غرب با رزمنده‌های گروه اندرزگو کمین کرده بودید، آن روز بچه‌ها با حسرت به تردد بی‌قید و شرط بعثی‌ها در جاده‌های آن سوی مرز خسروی که راه به کربلا داشت نگاه می‌کردند و می‌گفتند چرا این بعثی‌ها به راحتی در این مسیر تردد می‌کنند؟! آن وقت سهم ما فقط حسرت است! ابراهیم گفت: «روزی می‌رسه که مردم از همین جاده‌ها دسته دسته می‌رن کربلا.»

«ای کاش بودی و می‌دیدی! تو که رفتی اما من و همرزمانت، آنها که عمرشان به دنیا بود این روزها، بارها و بارها جمله تو را با خود مرور می‌کنیم. نیستی که ببینی پیش‌بینی‌ات عجیب درست از آب درآمده برادرجان! آن مرز، مرز خسروی بود و حالا عاشقان اباعبدالله (ع) فوج فوج از آن می‌گذرند و به کربلا می‌روند.»
گفت‌وگوی ما با خواهر شهید ابراهیم هادی با مرور این خاطره زیبا آغاز می‌شود؛ پیش‌بینی شهید ابراهیم هادی از پیاده‌روی اربعین، آن هم در سال‌هایی که در مخیله هیچ کس نمی‌گنجید یک روز راه کربلا این چنین به روی همه باز شود.

«زهره ‌هادی»، این روزها خادم زائران اربعین در مسیر آسمانی نجف تا کربلا است. کسوت خادمی در پیاده‌روی اربعین چند سالی است قواره‌اش شده و الحق که پا جای پای برادرش ابراهیم گذاشته است.
 

همیشه پای ابراهیم در میان است!

می‌پرسیم شما کجا و خادمی در موکب‌های پیاده‌روی اربعین کجا؟ می‌گوید:«من و ابراهیم با هم قول و قرار گذاشتیم، به قول شاعر مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم!» می‌پرسیم چه قول و قراری؟ می‌گوید: «یک راز خواهر و برادری‌ است. همین قدر بگویم که ابراهیم همیشه با من است، کنارم است، فقط من بصیرت دیدنش را ندارم. از همان سالی که قصد کردم به پیاده‌روی اربعین بروم، مثل همیشه با ابراهیم حرف زدم و خواستم کمکم کند تا در این مسیر آسمانی خادم زائران شوم. می‌گفتم دعا کن، کمکم کن فقط کمی مثل تو باشم. باور می‌کنید؟! ابراهیم کمکم می‌کند، در طول مسیر نجف تا کربلا در چند سال گذشته خادم فرهنگی پیاده‌روی اربعین بودم و امسال هم این توفیق نصیبم شد که هم پای خادمان دیگر راهی شوم. البته همیشه پای ابراهیم در میان بود. در موکب‌ها وقتی متوجه می‌شدند خواهر شهید ابراهیم هادی هستم، کنجکاو می‌شدند. گاهی پیش می‌آمد دو ساعت با جمعی از زائران جوان از خاطرات او می‌گفتم. فرصت را غنیمت می‌دانستم و لابه‌لای خاطرات ابراهیم از غربت بعضی از خانواده‌های شهدا می‌گفتم. چون در سال‌های دهه 70 همه تمرکز من روی خانواده شهدا بود، دید و بازدید و شنیدن خاطراتشان. می‌دیدم که بعضی‌هاشان چقدر تنها و مظلومند.»
 

عکس شهید‌ هادی زینت موکب عراقی

«زهره‌ هادی» یک «سلام بر ابراهیمِ» مستند است. کنارش که بنشینی ساعت‌ها از ابراهیم برایت می‌گوید و در هر خاطره، درسی است برای انسان بودن. می‌گوید: «بسیاری از مردم عراق ابراهیم را می‌شناسند، جالب است که عکس ابراهیم را روی چند موکب عراقی هم دیده‌ام.» راز مِهر این شهید بر دل عراقی‌ها چیست؟ چطور می‌شود که شهیدِ جنگ میان ایران و عراق به نمادی از وحدت میان دوملت تبدیل شود؟
 

چطور شهید ابراهیم هادی به نمادی از وحدت دو ملت تبدیل می‌شود؟

پاسخ «زهره هادی» خاطره ای است ناب از معجزه صوت اذان شهید‌ هادی: «سال 60 در بحبوبه میدان نبرد، وقت اذان، ابراهیم با صدای بلند در ارتفاعات انار اذان می‌گوید و صوت زیبای او حال فرمانده عراقی را از این رو به آن رو می‌کند؛ آنقدر که آن فرمانده و 18 سرباز عراقی خودشان را تسلیم نیروهای ایرانی می‌کنند. آن زمان نیروهای ما تصور می‌کنند دلیل این تسلیم، حمله خوب رزمنده‌ها بوده که منجر به آتش بس عراقی‌ها و تسلیمشان شده. درجه‌دار عراقی را داخل سنگر می‌آورند و یکی از رزمنده‌ها که عربی بلد بوده را صدا می‌کنند. فرمانده نیروهای عراقی که سرگرد بوده می‌گوید ما از لشگر احتیاط بصره هستیم که به این منطقه اعزام شدیم. ما آمدیم و خودمان را اسیر کردیم. بقیه نیروها را هم فرستادم عقب. الان تپه خالیه! دلیل این کار را که جویا می‌شوند می‌گوید این الموذن؟ موذنی که اذان گفت، کجاست؟ با چشمانی اشک آلود صحبت می‌کند و می‌گوید به ما گفته بودند شما مجوس و آتش‌پرستید. گفته بودند برای اسلام به ایران حمله می‌کنیم و با ایرانی‌ها می‌جنگیم. همه ما شیعه هستیم. ما وقتی می‌دیدیم فرماندهان عراقی مشروب می‌خورند و اهل نماز نیستند، خیلی در جنگیدن با شما تردید کردیم. صبح امروز وقتی صدای اذان رزمنده شما را شنیدم که با صدای رسا و بلند اذان می‌گفت، تمام بدنم لرزید. وقتی نام امیرالمومنین (ع) را آورد با خودم گفتم تو با برادران خودت می‌جنگی. نکند مثل ماجرای کربلا... برای همین تصمیم گرفتم تسلیم شوم و بار گناهم را سنگین‌تر نکنم. دستور دادم کسی شلیک نکند. هوا هم که روشن شد، نیروهایم را جمع کردم و گفتم من می‌خواهم تسلیم ایرانی‌ها شوم. هرکس می‌خواهد، با من بیاید. این افرادی هم که با من آمده‌اند دوستان و هم‌عقیده من هستند. این خاطره را بسیاری از عراقی‌ها هم می‌دانند. برای همین شهید هادی را می‌شناسند.»
 

همه برادران شهید هادی در پیاده‌روی اربعین!

خاطرات خواهر شهید هادی از پیاده‌روی اربعین شنیدنی است: «سال گذشته در مسیر راهپیمایی از نجف تا کربلا زائرانی را دیدم که روی کوله‌هایشان عکس شهید هادی بود. من، بی‌هدف کنار این زائران راه می‌رفتم و سر صحبت را با آنها باز می‌کردم. می‌پرسیدم چرا عکس شهید هادی روی کوله شماست؟ می‌پرسیدم چه نیتی دارید؟ هر کس یک جوابی می‌گفت؛ یکی می‌گفت پیاده‌روی را با نیت شهید هادی شروع کردم، یکی می‌گفت به این شهید ارادت خاصی دارم، اما جواب یکی از این جوانان برایم خیلی جالب بود. از او پرسیدم چرا عکس شهید هادی روی کوله شماست؟ نگاهی کرد و گفت من برادرش هستم! این جمله را آنقدر با قاطعیت گفت که اگر من خواهر ابراهیم نبودم، باورم می‌شد که آن جوان برادرش نیست! گفتم: چه خوب! اما بعید می‌دانم شهید هادی برادری به این سن و سال داشته باشد؟ من هم خواهر ابراهیم هستم. ایستاد،نگاهی کرد و گفت: آقا ابراهیم خواهر و برادر زیاد داره. قصه این جوان خیلی جالب بود. وقتی فهمید من واقعا خواهرشهید هادی هستم، با گریه گفت: خدا برادر شما را سر راهم گذاشت. داشتم راهم را کج می‌رفتم. اعتقاد به هیج چیز نداشتم. قصه زندگی شهید هادی جرقه‌ای شد برای تغییر مسیر زندگی‌ام. حالا دو سال است همراه او به پیاده‌روی اربعین می‌آیم.»
 

ابراهیم چطور خواهرش را امر به معروف می‌کرد؟

پیاده‌روی اربعین با این عظمت، هدف غایی‌اش تحقق وحدت و امر به معروف است. گفت‌وگوی ما با خانم ‌هادی که به اینجا می‌رسد یاد خاطرات ابراهیم می‌افتد و ریزه‌کاری‌های او در امر به معروف: «ابراهیم روش خاصی در امر به معروف و نهی از منکر داشت، روشی که تاثیرگذاری‌اش فوق‌العاده بود. اول طرف مقابل را تایید می‌کرد، بعد با خوشرویی او را مورد نقد قرار می‌داد. یادم می‌آید وقتی می‌خواست به من در مورد چادرم تذکر بدهد، ذره‌ای کج خلقی نمی‌کرد. می‌گفت: «زهره جان! چادر خیلی قشنگی داری، اما اگر کمی ضخیم‌تر باشد، خیلی بهتر است.» من برادران بزرگ‌تر از ابراهیم هم داشتم اما از او طور دیگری حساب می‌بردم، با اینکه هیچ وقت اخمش را ندیدم.»
 

خادم افتخاری زائران اباعبدالله(ع)

«زهره هادی» همه زندگی‌اش را وقف خدمت کرده است؛ درست مثل ابراهیم. جهاد می‌کند اما از نوع فرهنگی‌اش و می‌گوید: «گاهی ناراحت می‌شوم از خودم. دلگیر می‌شوم از اینکه چرا تا ابراهیم بود، قدرش را ندانستم. اینقدر که حالا می‌شناسمش آن وقت‌ها نمی‌شناختم. با اینکه همیشه چشمم به دهان ابراهیم بود. حواسم بود به رفت و آمدهایش، خیرخواهی‌ها، خوش مرامی‌هایش. اما باز هم آنطور که باید قدردان بودنش نبودم.

زمان جنگ من دختری 16 ساله بودم و او 8 سال از من بزرگ‌تر بود. همراه مادرم در مسجد دارالشهدا برای رزمندگان ملافه درست می‌کردیم. یک روز کلاه می‌بافتیم، یک روز لباس گرم می‌دوختیم. اما اینها من را راضی نمی‌کرد. دوست داشتم مثل ابراهیم باشم. مرام و منش پهلوانی او را داشته باشم. بعد از شهادتش وقتی بسیج خواهران در مساجد قوت گرفت، سعی کردم در جذب جوانان شبیه او باشم. از ابراهیم خواستم کمکم کند و او واقعا کمک کرد. بی‌آنکه ببینمش مسیر درست را به من نشان داد.

هر چند دهه 70 دهه کم‌کاری در حوزه شهدا بود. اگر فعالیت‌های تبلیغی ما در آن دهه پررنگ‌تر بود، شاید الان جوانان، عِرق بیشتری به شهدا داشتند. خود من مصداق این کم‌کاری‌ام. سعی می‌کردم نوجوان‌ها و جوان‌ها را جذب مسجد کنم و راهشان که به خانه خدا باز می‌شد با روش‌های غیرمستقیم روی مسایل دینی و اعتقادی آنها کار می‌کردیم. اما من تا سال‌ها بعد از شهادت برادرم به هیچ کس نگفته بودم که خواهر ابراهیم هستم. ابراهیم را هم تا سال‌ها کسی نمی‌شناخت. چند سال بعد به خودم آمدم و دیدم چقدر دیر شده، باید زودتر از اینها از ابراهیم می‌گفتم.

حالا هر سال نیت کردم به پیاده‌روی اربعین بروم و خادم زائران اباعبدالله (ع) شوم. می‌دانم ابراهیم همقدم با من و همه جوانانی است که به نیت او در این مسیر آسمانی قدم برمی‌دارند.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
اخبار مرتبط
آخرین اخبار از وضعیت تردد زائران در مرز‌ها؛ روند تردد در مرز مهران معکوس شد
آخرین اخبار از وضعیت تردد زائران در مرز‌ها؛ روند تردد در مرز مهران معکوس شد
سه‌شنبه، 23 مهر 1398
یک میلیون و 850 هزار زائر ایرانی در عراق حضور دارند / بیش از 500 هزار نفر بازگشتند
یک میلیون و 850 هزار زائر ایرانی در عراق حضور دارند / بیش از 500 هزار نفر بازگشتند
يکشنبه، 21 مهر 1398
نیروی قدس سپاه، انتظامی عراق و حشدالشعبی حافظ امنیت زائران اربعین در عراق هستند
نیروی قدس سپاه، انتظامی عراق و حشدالشعبی حافظ امنیت زائران اربعین در عراق هستند
پنجشنبه، 18 مهر 1398
پاسخ کاربران به کسانی که به دنبال تفرقه میان ایران و عراق هستند
پاسخ کاربران به کسانی که به دنبال تفرقه میان ایران و عراق هستند
سه‌شنبه، 16 مهر 1398
حب الحسین یجمعنا
حب الحسین یجمعنا
سه‌شنبه، 16 مهر 1398
رشد ۳۳۹ درصدی خروج زائران اربعین نسبت به سال قبل/ هیچ نگرانی در خصوص امنیت زائران ایرانی در عراق وجود ندارد
رشد ۳۳۹ درصدی خروج زائران اربعین نسبت به سال قبل/ هیچ نگرانی در خصوص امنیت زائران ایرانی در عراق وجود ندارد
سه‌شنبه، 16 مهر 1398
لغو روادید عتبات از امروز تا پایان ماه صفر ادامه خواهد داشت
لغو روادید عتبات از امروز تا پایان ماه صفر ادامه خواهد داشت
يکشنبه، 10 شهريور 1398
حقایقی از اربعین حسینی که نمی‌خواهند دیده شود/تصاویر
حقایقی از اربعین حسینی که نمی‌خواهند دیده شود/تصاویر
سه‌شنبه، 1 آبان 1397
شماره تلفن‌های ضروری پیاده‌روی اربعین/عکس
شماره تلفن‌های ضروری پیاده‌روی اربعین/عکس
پنجشنبه، 26 مهر 1397
هزینه‌های "کرایه ماشین" برای زائران اربعین در عراق/ لیست کرایه‌ها
هزینه‌های "کرایه ماشین" برای زائران اربعین در عراق/ لیست کرایه‌ها
سه‌شنبه، 24 مهر 1397
موارد بیشتر برای شما
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
خیابانی: آقای بیرانوند! من بخواهم از نام بردن تو معروف بشوم؟ خاک بر سر من!
play_arrow
خیابانی: آقای بیرانوند! من بخواهم از نام بردن تو معروف بشوم؟ خاک بر سر من!
توضیحات وزیر رفاه در خصوص عدم پرداخت یارانه
play_arrow
توضیحات وزیر رفاه در خصوص عدم پرداخت یارانه
حمله پهپادی حزب‌ الله به ساختمانی در نهاریا
play_arrow
حمله پهپادی حزب‌ الله به ساختمانی در نهاریا
مراسم تشییع شهید امنیت وحید اکبریان در گرگان
play_arrow
مراسم تشییع شهید امنیت وحید اکبریان در گرگان
به رگبار بستن اتوبوس توسط اشرار در محور زاهدان به چابهار
play_arrow
به رگبار بستن اتوبوس توسط اشرار در محور زاهدان به چابهار
دبیرکل حزب‌الله: هزینۀ حمله به بیروت هدف قراردادن تل‌آویو است
play_arrow
دبیرکل حزب‌الله: هزینۀ حمله به بیروت هدف قراردادن تل‌آویو است
گروسی: فردو جای خطرناکی نیست
play_arrow
گروسی: فردو جای خطرناکی نیست
گروسی: گفتگوها با ایران بسیار سازنده بود و باید ادامه پیدا کند
play_arrow
گروسی: گفتگوها با ایران بسیار سازنده بود و باید ادامه پیدا کند
گروسی: در پارچین و طالقان سایت‌های هسته‌ای نیست
play_arrow
گروسی: در پارچین و طالقان سایت‌های هسته‌ای نیست
گروسی: ایران توقف افزایش ذخایر ۶۰ درصد را پذیرفته است
play_arrow
گروسی: ایران توقف افزایش ذخایر ۶۰ درصد را پذیرفته است
سورپرایز سردار آزمون برای تولد امیر قلعه‌نویی
play_arrow
سورپرایز سردار آزمون برای تولد امیر قلعه‌نویی
رهبر انقلاب: حوزه‌ علمیه باید در مورد نحوه حکمرانی و پدیده‌های جدید نظر بدهد
play_arrow
رهبر انقلاب: حوزه‌ علمیه باید در مورد نحوه حکمرانی و پدیده‌های جدید نظر بدهد
حملات خمپاره‌ای سرایاالقدس علیه مواضع دشمن در جبالیا
play_arrow
حملات خمپاره‌ای سرایاالقدس علیه مواضع دشمن در جبالیا
کنایه علی لاریجانی به حملات تهدیدآمیز صهیونیست‌ها
play_arrow
کنایه علی لاریجانی به حملات تهدیدآمیز صهیونیست‌ها