راسخون با نگاهی اجمالی شکل گیری نیروی قدس و دست‎آوردهای آن را بررسی می‎کند

از حسن انتخاب نام تا نماز در مسجد الاقصی

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، سپاه پاسداران تاسیس شد. در دید بسیاری از موسسین، سپاه متعلق و محدود به ایران نبود و این را می‎شد در کلام امام خمینی(ره) هم به خوبی دریافت. آرمان انقلاب اسلامی غلبه مستضعفین بر مستکبرین بود؛ لذا همکاری‏هایی از سوی برخی نیروهای سپاه با مبارزان فلسطینی، لبنانی، افغانی و... صورت می‏گرفت و واحدهایی در سپاه برای این منظور شکل‎گرفت.
يکشنبه، 15 دی 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
از حسن انتخاب نام تا نماز در مسجد الاقصی
با شکلگیری انقلاب اسلامی برخی نیروهای مبارز در ایران به علت سرکوب و بعضا فرار از دست ماموران ساواک به خارج از ایران میگریختند و یا این که برای دریافت آموزشهای لازم و کسب همکاری با کشورها و یا سازمان‌های همسو با مبارزان انقلابی سفرهای خارجی داشتند. از طرفی وجود علمای بزرگی مثل امام موسی صدر و شهید چمران در لبنان و همچنین استقرار یک دولت ضد صهیونیستی در مصر و سوریه، در دوران عبدالناصر و حافظ اسد و نیز نوع ناقصی از آرمانخواهی در معمر قذافی در لیبی باعث میشد که مقصد بسیاری از نیروهای مبارز انقلابی به سمت لبنان، سوریه، مصر و لیبی باشد تا همکاریهایی در این زمینه کسب کنند. همچنین جنگ شوری در افغانستان بخشی از آرمانخواهان شیعه در ایران را مجاب می‏کرد تا علاوه بر مبارزه در مقابل رژیم ستمشاهی راهی دیار افغانستان برای کمک به مجاهدان افغانی شوند.

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تاسیس شد. بخشی از موسسین همین نیروهایی بودند که در خارج از کشور آموزش دیده و فعالیتهای چریکی داشتند، شهید محمد منتظری، سید یحیی صفوی و... از شاخصهای این نیروها بودند. در دید بسیاری از موسسین، سپاه انقلاب اسلامی متعلق و محدود به ایران نبود و این را میشد در کلام امام خمینی(ره) هم به خوبی دریافت. آرمان انقلاب اسلامی غلبه مستضعفین بر مستکبرین بود؛ لذا همکاری‏هایی از سوی برخی نیروهای سپاه با مبارزان فلسطینی، لبنانی، افغانی و... صورت می‏گرفت و واحدهایی در سپاه برای این منظور شکلگرفت. واحد نهضتهای سپاه و نیز تیپ ابوذر در این واحد که در سالهای اخیر زمینه ساز تشکیل لشکر فاطمیون بود در همین راستا شکلگرفت. هرچند حاشیه سازی فردی مثل سید مهدیهاشمی معدوم و باند جنایتکار او در این واحد هم قابل توجه بود. در واقع جناحی از نیروهای این واحد که پیش از انقلاب مورد حمایت معمر قذافی رهبر سابق لیبی بودند _ و بعدها مشخص شد که آموزشهایی هم که فراگرفتهاند با هماهنگی قذافی و توسط موساد بوده است_ در این واحد حاشیه ساز شدند و در جریان فتنه قائم مقام رهبری هم نقش ایفا کردند که این حاشیهها در نهایت منجر به کشف باند مخوف وی و محاکمه و اعدام سید مهدی هاشمی شد. اما در واقع یکی از موفقیتهای این واحد را می توان در تشکیل تیپ ابوذر دانست که البته با بی مهریهای دولت‏های آن زمان هم مواجه بود.

از طرف دیگر بخشی از تشکیل دهندگان سپاه، در لبنان و سوریه و در فضای زیست شهید چمران و امام موسی صدر توانسته بودند جای پایی باز کنند. بازگشت شهید چمران به ایران و نیز فقدان مشکوک امام موسی صدر به واسطه معمر قذافی باعث شد تا جریان اصلی شیعه در لبنان یعنی جنبش امل، کمی تضعیف شود. اما تربیت یافتگان امام موسی صدر و شهید چمران در جنوب لبنان هم در سالهای ابتدایی انقلاب، خودجوش بیعت با ولی فقیه را انجام دادند، بیعتی که بعیت کنندگانش هسته اولیه موسسین حزب الله لبنان بودند. حضور برخی نیروهای لبنانی در دفاع مقدس هم ناشی از این بیعت بود؛ شهدایی از این عزیزان هم امروز در گلزارهای شهدای کشور دفن هستند. سال 61 بعد از حمله رژیم صهیونیستی به لبنان هم نیروهای ایرانی به سوریه اعزام شدند اما با تدبیر امام خمینی(ره) راهبرد جنگ با رژیم صهیونسیتی به تربیت رزمندگان همان مناطق تغییر یافت و سپاه لبنان با همکاری دولت سوریه شکل گرفت.

دفاع مقدس اما ماجرایی دیگر داشت. دو کشور شیعه باهم درگیر شدند. یکی با تفکر شیعه در راس حکومت و دیگری با تفکر پانعربیسم و حمایت تمام مستکبرین و این درحالی بود که عمده نیروهای عراقی را هم شیعیان تشکیل میدادند. از سویی صدام بسیاری از ایرانیهای متولد شهرهای کربلا و نجف را به ایران عودت داد و بسیاری از نیروهای شیعه و علما شیعه نیز مجبور به ترک خاک عراق شدند و عمدتا جایی بهتر از ایران و شهرهای قم و مشهد را برای ادامه زندگی نیافتند. لذا در جنگ ایران و عراق عدهای از رزمندگان شیعه عراقی طرف حق را گرفتند و این شد هسته اولیه رزمندگان شیعه عراقی در سپاه، که کم کم با سیاست و تدبیر اسیرگیری از دشمن به جای تلفات انبوه حلقه رزمندگان و مجاهدان شیعه عراقی گسترش یافت و سپاه بدر و تشکیلات آیت الله حکیم و... هم بخشی از سپاه شد. در دیگر سو ارتباطات خوبی بین کردهای عراقی با ایران به واسطه وجود دشمن مشترک یعنی صدام ایجاد شد و قرارگاهی با همکاری کردهای عراقی برای عملیات برون مرزی در کشور عراق شکل گرفت به نام قرارگاه رمضان.

مجاهدان فلسطینی هم دست یاری به سوی انقلاب اسلامی دراز کردند. جهاد اسلامی فلسطین با تفکران دکتر فتحی شقاقی نزدیکترین شیوه مبارزاتی را به انقلاب اسلامی پیدا کرد. در واقع شهید فتحی شقاقی متاثر از تفکران امام خمینی(ره) جنبش جهاد اسلامی را تشکیل داد. سایر گروه های فلسطینی نیز به نسبتی با انقلاب اسلامی همکاری کردند.

در دفاع مقدس به جز افغانی ها، لبنانی ها و عراقی ها دیگر ملیت ها هم حضور داشتند، شیعیان پاکستانی، ترکیه ای، آذربایجانی و... همه این ها فرصت بود.
پایان دفاع مقدس هشت ساله و قبول قطعنامه باعث شد تا برای سازماندهی این نیروها فکر بهتری صورت گیرد. با رحلت امام خمینی(ره) و زعامت امام خامنهای(مدظله العالی) بعد از پایان جنگ دوران جدید نیروهای مسلح در کشور آغاز شد. واحدهای برون مرزی سپاه که تا پیش از این یا به صورت مستقل و یا به ذیل اطلاعات سپاه فعالیت می‏کردند آرام آرام تجمیع شدند. همزمان که پاسداران در سپاه به لباسهای جدید و درجه مجهز میشدند اما زیر پوست سپاه تحولات اساسی در حال رخ دادن بود، تحولاتی که در پایان چهل سال اول عمر سپاه کارایی خود را به خوبی نشان داد.

اطلاعات سپاه که اولین تشکل اطلاعاتی و امنیتی کشور بعد از انقلاب بود در سال 63 با تشکیل وزارت اطلاعات عملا وظایفش تغییر کرده و بخشی از وظایف برون مرزی سپاه را برعهده داشت. اما تدبیر فرمانده معظم کل قوا برای اطلاعات چیز دیگری بود. باید تمام واحدهای نهضتی و برون مرزی سپاه در قالب یک نیرو تفکیک میشد و نیروی محرمانه ای را شکل میداد. نیرویی که به دنبال آرمان جهانی انقلاب اسلامی باشد که مقدماتش در دفاع مقدس فراهم شده بود. انتخاب نام «قدس» برای این نیرو اگرچه مشخص نیست دقیقا توسط چه کسی پیشنهاد داده شده است اما حسن تدبیر در انتخاب این نام کاملا مشخص است. «مقصد دیار قدس است.» نیروی قدس با تمرکز بر نابودی رژیم صهیونیستی و به شکل محرمانه با تجمیع واحدهای برون مرزی سپاه که اکثر آنها در این گزارش ذکر شد شکل گرفت. سردار احمد وحیدی به عنوان اولین فرمانده این نیرو حکم ماموریت گرفت. فرمانده فعلی این نیرو سردرا قاآنی نیز از مسئولیت اطلاعات سپاه به سمت جانشینی فرمانده این نیروی راهبردی و مهم منصوب شد و تا شهادت سردار رشید اسلام حاج قاسم سلیمانی در این منصب بود.

اولین ماموریت جدی برون مرزی این نیرو جدای از ماموریتهای متداولش در لبنان، عراق و فلسطین در ماجرای جنگ بوسنی بود. زمانی که ملت مظلوم و مسلمان بوسنی نیاز به کمک داشتند در کنار همه ی کمکهای انسانی، امدادی و فرهنگی که از ایران به این منطقه ارسال شد، نیروی قدس هم رسالت خود را انجام داد و به محض این که دشمنان در این منطقه با حضور نیروی قدس احساس خطر کردند به این جنگ پایان دادند. شهید الماسی را میتوان از اولین شهدای نیروی قدس بعد از تشکیل رسمی آن دانست که در بوسنی به شهادت رسید.

نیروی قدس به صورت محرمانه فعالیتهای خود را ادامه داد، قدرتگیری مقاومت در لبنان و فلسطین، در این سالها به خوبی قابل مشاهده بود. فرار ارتش و مزدوران رژیم صهیونیستی در سال 2000 از جنوب لبنان یکی از مهمترین ثمرات این فعالیتهای مشترک رزمندگان ایرانی و لبنانی این نیرو بود. 

تحولات بعد از 11 سپتامبر شاید در ذهن جورج بوش این را تداعی میکرد که باید به نیروی قدس پایان داد. سردمداران کاخ سفید با حمله به افغانستان و عراق دو دشمن شرقی و غربی ایران را کنار زدند تا خود به عنوان محاصره کننده ایران در منطقه حاضر باشند. نیروی قدس سپاه اما بهترین استفاده کننده از این فرصت بود. سازماندهی نیروهای عراقی وابسته به انقلاب اسلامی و حرکت دقیق آنها باعث شد تا عراق ظرف چند سال و با هزینه آمریکاییها یک کشور متحد با جمهوری اسلامی باشد. افغانستان نیز از چنگ آمریکاییها خارج شود.

در این میان جنگ های 33 روزه لبنان و 22 روزه غزه و... اگرچه طراحی زایمان جدید برای منطقه بود اما باز نیروی قدس از دل تهدیدات فرصتهای جدید برای انقلاب ایجاد کرد.
 
از حسن انتخاب نام تا نماز در مسجد الاقصی

در کشاکش بهار عربی، بخشی از بیداری اسلامی شکل گرفت، اما اقدامات مقابلهای آمریکا در بحث تشکیل گروههای تکفیری به سرعت سمت و سوی این حرکات را تغییر داد. درگیریهای سوریه با هدف قطع ید پشتیبانی ایران از مقاومت در لبنان و فلسطین، یعنی سوریه آغاز شد. گروههای تروریست به سرعت در سوریه شکل گرفتند. همه در ایران ناامید از شرایط سخت سوریه میگفتند، الا فرمانده و امام و سربازانش در سپاه. ماموریت سوریه آغاز شد، نیروی قدس کارش را شروع کرد، اول توجیه سران سوریه و بعد صدور تفکر انقلاب با تشکیل بسیج مردمی و ایجاد ارتش اعتقادی و گسیل مستشاران نظامی از ایران. در همین زمان اما سودای خلافت شام و عراق شعله کشید و داعش ظهور کرد. با درخواست دولت عراق ماموریت دفاع از حرم بر عهده کلیه نیروی‌های مسلح ایران گذاشته شد و در این میان نیروی قدس فرماندهی این دفاع را برعهده گرفت. ارتش و سپاه آماده حمله به داعش شدند و بعضا حملاتی هم به این گروه انجام گرفت. تجهیزات نظامی لازم هم به ارتش عراق فروخته شد. اما مزیت نیروی قدس همینجا عیان شد. مجاهدان عراقی مزیت این نیرو در عراق بودند. برخی بعضا در گذشته سازماندهی داشتند و سازمان رزم را گسترش دادند و برخی هم در همان زمان تشکیل شدند. گردانها، تیپ و لشکرهای بسیح مردمی عراق بر داعش فائق آمدند و همه نقش فرماندهان سپاه و نیروی قدس را در این میان دیدند. نیروی قدسی که یکی دو سال قبل از این زمانی که شهید حاج قاسم درجه سرلشکری را با دستان امام خود دریافت کرد از حالت محرمانه خارج و محصولات عینیاش دیده شده بود.

سوریه و عراق به دست نیروهای بسیج مردمی و مریدان و سربازان غیر ایرانی و ایرانی حاج قاسم از ملیتهای مختلف از دست تروریست ها آزاد شد. حاج قاسم سلیمانی و فرماندهان سپاه از شاخصترین چهره‏هایی بودند که در میان این نیروها حاضر بودند و عملیات ها را هدایت می کردند، منطبق با مکتب دفاعی انقلاب اسلامی.

اما در جنوب منطقه حجاز هم در یمن تحولاتی رخ داده بود. گروهی از مردم یمن نیز تحت تاثیر انقلاب اسلامی بودند. این گروه بارها با عربستان درگیر و آن ها را شکست داده بود. عربستان هم برای نابودی این گروه اقدام به تشکیل ائتلاف و حمله به مردم یمن کرد. اما غافل از این که تربیت یافتگان مکتب خمینی(ره) در یمن الگوهای لازم را از انقلاب اسلامی به همکاری نیروی قدس سپاه گرفتهاند.

امروز این نیرو در برآوردهای دشمنان و مراکز مطالعاتی آمریکایی و صهیونیستی پنج میلیون نیروی نظامی و شبه نظامی را سازماندهی کرده است. چیزی که در عین درست یا غلط بودن نشان از کابوسی دارد که آن ها هر شب میبینند. حال با حضور قاسم سلیمانی یا با حضور هر فرمانده دیگر. این که آزادی قدس و نماز لشکریان قدس در مسجد الاقصی هر روز نزدیک تر میشود اگر روزی رویای ما بود، امروز دارد لحظه به لحظه از فضای ذهن ما به یک تحقق عینی میرسد. هرچه زودتر انشا الله


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.