یادداشت روزنامههای سه شنبه ۱۱ خردادماه
روزنامه کیهان
اسرائیل، قفلهای بسته/سعدالله زارعی
روز چهارشنبه هفته پیش، مهلت سههفتهای «لاپید» برای تشکیل کابینه رژیم صهیونیستی به پایان رسید و او نتوانست موانع پیچیدهای که بر سر راه تشکیل دولت جدید است را از سر راه خود بردارد. از این رو رئیسجمهور رژیم اشغالگر فلسطین، «نفتالی بنت» وزیر سابق خارجه را مأمور تشکیل کابینه کرد. اما سؤال اساسی این است که آیا او میتواند موانعی که لاپید نتوانست از آن عبور کند را پشت سر بگذارد. روز یکشنبه او گفت: اگر نتواند در موعد سههفتهای، دولت جدید را تشکیل دهد، رژیم اسرائیل لاجرم به سمت برگزاری پنجمین انتخابات طی حدود دو سال خواهد رفت. در این میان یک نکته متفقالقول در اسرائیل وجود دارد و آن این است که دوران سیاسی نتانیاهو به پایان رسیده است. درخصوص این موضوعات نکاتی وجود دارد:۱- یک سؤال اساسی این است که چرا اسرائیل نمیتواند مانع کنونی در تشکیل دولت را برطرف نماید؟ اگر به روند سیاسی رژیم صهیونیستی نگاه کنیم میبینیم که احزاب مقتدر و صاحبنام تاریخی یکی یکی از میدان خارج شدهاند. امروز از حزب چپگرای کار و شخصیتهای مؤثری مثل ایهود باراک خبری در صحنه سیاسی نیست. حزب کادیما به رهبری ایهود اولمرت با شکست اسرائیل در جنگ ۳۳ روزه به حزب مستعجل تبدیل شد و از بین رفت. در دو سال گذشته، حزب لیکود به رهبری نتانیاهو با عدم توانایی در تشکیل دولت عملاً موقعیت خود را از دست میدهد.
الان صحبت بر سر این است که آیا احزاب «یش عتید» و «خانه یهود» که در پارلمان ۱۲۰ نفره رژیم به ترتیب تنها ۱۱ و ۸ کرسی دارند، میتوانند دولت تشکیل دهند؟ این به معنای به هم خوردن موازنه سیاسی در این رژیم است چرا که همین حالا حزب لیکود در پارلمان ۳۰ کرسی دارد و طبعاً برای تشکیل دولت و دستیافتن به ۶۱ کرسی موقعیت بهتری دارد. حداقل این چالش، فقدان قدرت سیاسی بهگونهای که بتواند به وضعیت نابسامان دو سال اخیر پایان دهد، میباشد. احزاب مقتدر هماینک از توان افتاده و از دور خارج شدهاند و احزاب کوچک به سختی میتوانند جای احزاب مقتدر سابق را بگیرند بهعنوان مثال حزب آبی سفید در انتخابات سال ۲۰۱۹ توانست حدود ۳۰ کرسی به دست آورده و مدعی نخستوزیری شود، ولی با شکست در تشکیل دولت و برگزاری انتخابات سوم پارلمانی تعداد کرسیهای آن به ۴ عدد نزول کرد و البته در انتخابات چهارم سال ۲۰۲۰ کرسیهای آن به ۸ عدد رسید و البته از حاشیه خارج نشد.
۲- سقوط احزاب قدرتمند در اسرائیل و شکلگیری پیدرپی احزاب جدید و سپس بهحاشیه رفتن آنها، رابطه مستقیمی با مقوله امنیت و شکستهای امنیتی اسرائیل دارد. رژیم صهیونیستی حداقل از سال ۲۰۰۰ به طور متوالی با شکست در جنگها مواجه گردیده است. عقبنشینی کامل از لبنان و سپس شکست از حزبالله در سال ۱۳۸۵، عقبنشینی ۱۳۸۴ از غزه -که از سال ۱۳۴۶ در اشغال رژیم صهیونیستی بود- و سپس شکست از مقاومت فلسطین در پنج جنگی که در این فاصله روی داده است، احزاب اسرائیلی را با دشواری مواجه کرده و امکان حفظ اقتدار تاریخی را از آنان گرفته است کما اینکه ناامیدی ناشی از شکستها که بر کل جامعه سیاسی صهیونیستی سایه افکنده، امکان شکلگیری یک جریان قوی جدید را از بین برده است.
همه میدانیم که اسرائیل یک دولت نیست یک ارتش است که برای آن ملتی نظامی تعریف شده است. بر این اساس اولین مطالبه از این دولت، مطالبه امنیت میباشد وقتی امنیت با علامت سؤالهای پیاپی مواجه میشود، طبعاً دولت در کارکرد اصلی زیر سؤال رفته و ناکارآمد دیده میشود. چنین دولتی زیر نگاه تند مطالبهگران نمیتواند دوام بیاورد کما اینکه احزاب تازه تأسیس هم نمیتوانند در چنین فضایی به جلب اعتماد عمومی دست یابند. این وضعیت را اگر در دو دهه اخیر مرور کنیم درمییابیم که روندی رو به شدت یافته و قابل مهار نبوده است. پس میتوانیم بگوییم جامعه سیاسی اسرائیل هم اینک معنای خارجی خود را از دست داده است.
۳- شکست اسرائیل در جنگ ۱۲ روزه اخیر، تصویر جدیدی از این رژیم را در برابر چشمان یهودیان قرار داد. مخاطبان دولت در این رژیم میپرسند آیا روند رو به شدت حدود دو دهه گذشته، درگیریهای فلسطینی-عربی علیه اسرائیل در ماهها و سالهای آینده کاهش مییابد یا مهار میشود؟ بسیار بعید به نظر میرسد که حتی در درون دولت اسرائیل کسانی وجود داشته باشند که بتوانند پاسخ معتبر مثبتی به این سؤال بدهند یعنی بگویند «بله و دلیل آن این است». اما مسلماً این سؤال با پاسخهای منفی بسیار زیادی مواجه است. این پاسخهای منفی معتبر هستند یعنی میگویند «خیر و دلیلهای آن هم اینهاست».
رژیم در طول جنگ ۱۲ روزه دو برابر جنگ ۲۲ روزه و بهاندازه جنگ ۵۱ روزه زیر حجم عظیمی از موشکهای شلیک شده قرار گرفت و این به آن معناست که در فاصله جنگ ۲۲ روزه در سال ۱۳۸۷ تا جنگ ۱۲ روزه در سال ۱۴۰۰ تهدیدپذیری امنیتی رژیم صهیونیستی ۴ برابر افزایش پیدا کرده است. اسرائیل در جنگهای بزرگ عربی هم تا این حد زیر فشار بارش بیامان تسلیحات نبوده است الان سؤال عناصر مهاجر یهودی این است که در جنگ بعدی قرار است چه تعداد موشک بر سر آنان فرو ریخته شود. در این جنگ، ارتش اسرائیل نشان داد که قادر نیست یک سپر دفاعی مستحکمی برای حفاظت از جان غاصبان صهیونیست باشد. این در حالی است که کارکرد ارتش در هر دولتی اولاً حفاظت از جان و امنیت جانی شهروندان خود میباشد.
نتیجه این موازنه چه خواهد بود؟ به عبارت دیگر وقتی مرور زمان با رشد گروههای مقاومت از یکسو و آسیبپذیری بیشتر شهروندان صهیونیست از سوی دیگر توأم میشود، مهاجرین چه راهحلی را پیش روی خود میبینند؟ پاسخ به این سؤال خیلی ساده است چرا که حفظ جان مقولهای قابل معامله نیست و هر کسی آن را اولین مسئله خود تلقی میکند؛ بنابراین به طور قطع بهزودی موج بازگشت یهودیان به اروپا، آمریکا، آسیا و آفریقا شکل میگیرد و به همین دلیل ارتش به دلیل خطری که این موج دارد، در برابر مرجوعین خواهد ایستاد. نتیجه این چه میشود؟ این روزها چندین نفر از صهیونیستها از جمله رئیسسابق موساد پاسخ این سؤال را دادند آنان با صراحت گفتند: «جنگ داخلی سرنوشت محتوم اسرائیل است». تا چندی قبل رژیم جعلی اسرائیل برای نشان دادن دشمن اصلی خود، ایران را روی نقشه غرب آسیا علامتگذاری کرده بود، بعد از چندی در این تابلو علاوه بر نام ایران، نام مقاومت فلسطین به چشم میخورد. هماینک روی این تابلو علاوه بر ۲ نام ایران و مقاومت فلسطین، نوشته شده است: «خود یهودیان»!
۴- یک نکته مهم این است که اسرائیل قادر به بازسازی خود نیست. وقتی سران اسرائیل با صراحت از لزوم برگزاری پنجمین انتخابات پارلمانی طی حدود دو سال صحبت میکنند، در واقع اعتراف میکنند که راهحل سیاسی وجود ندارد. زمانی که خود اسرائیل اعتراف میکند که در جنگ ۱۲ روزه اخیر با غافلگیری و در واقع با ناباوری مواجه شده است، زمانی که ارتش صهیونیستی میگوید قدرت رهگیری موشکهای مقاومت و انهدام آنان از سوی ارتش لااقل ۴ بار کاهش پیدا کرده و از رهگیری ۴۰ تا ۵۰ درصد موشکها در جنگ ۲۰۱۸ به رهگیری پانزده درصد موشکها در جنگ ۱۲ روزه اخیر تنزل یافته است، وقتی رژیم اسرائیل میگوید نمیتواند مانع توسعه اقتدار مقاومت در غزه و کرانه شود، در واقع اعتراف میکند که دردهای شدید داخلی اسرائیل چاره داخلی ندارد. طبعاً دردی که چاره داخلی نداشته باشد چاره خارجی هم برای آن کارساز نخواهد بود. به عبارت دیگر وقتی ارتش اسرائیل نتواند مانع اقتدار بیشتر مقاومت فلسطینی شود، به طریق اولی ارتش آمریکا هم نمیتواند به آن کمک کند پس راهحلی برای اسرائیل وجود ندارد جز آنکه به طور جدی بپذیرد که فلسطین و ملت آن زندهاند و باید حقوق آنان به آنان بازگردانده شده و سرزمین فلسطین را ترک کنند.
روزنامه وطن امروز
کشتار سیاهپوستان در آمریکا؛ از تالسای ۱۹۲۱ تا مینیاپولیس ۲۰۲۰/ثمانه اکوان
«چطور باید به مردمی که برای دعا خواندن و التیام بخشیدن به زخمهای ناشی از تنفر نژادی به کلیسای من میآیند، بگویم که خدا عادل است و عدالت خدا بزودی در برابر چشمان شما نمودار میشود؟»اینها صحبتهای کشیش تنها کلیسای قدیمی به جا مانده از شهر تالسا در اوکلاهمای آمریکا است که بعد از آتشسوزیهای گسترده در این شهر، همچنان پابرجا مانده بود. او که خود از نوادگان قربانیان کشتار نژادی در محله گرینوود تالسا در سال ۱۹۲۱ میلادی است، در مستندی که بتازگی توسط شبکه انبیسی منتشر شده، میگوید: «ما تمام تلاش خود را میکنیم تا عدالت در حق خانوادههایی که دقیقا ۱۰۰ سال پیش عزیزان خود را در این اتفاق وحشتناک از دست دادند، برقرار شود». تلاش برای کشف گورهای جمعی، تشکیل کمیسیون ویژه برای بررسی این کشتار و درخواست از کنگره برای وارد شدن به این مساله و پرداخت غرامت به خانوادهها بعد از گذشت ۱۰۰ سال، از مواردی است که شهروندان تالسایی و از جمله کشیش خیابان گرینوود در یکصدمین سالگرد این حادثه به دنبال آن هستند.
اتفاقات محله گرینوود در تالسا از روز ۳۰ مه آغاز شد. تفکیک نژادی در آمریکا و برخورد حقارتآمیز با سیاهان در سراسر آمریکا باعث پدید آمدن محلههایی در تمام شهرهای آمریکا شده بود که مختص زندگی سیاهپوستان بود. آنها در جوامع کوچک خود احساس امنیت بیشتری میکردند. سیاهپوستان تالسا، اما تنها به جمع شدن در یک محله اکتفا نکرده بودند. آنها تجارت و کاسبی خود را به راه انداخته بودند و طولی نکشید که سیاهان تبدیل به جمعیت ۸۰ درصدی این شهر شدند. آنها زمین زراعی داشته، تجارت میکردند، خانههای بسیار گرانقیمتی برای خود ساخته بودند و حتی تعدادی از تجار آن دارای هواپیمای شخصی بودند. سفیدپوستان بر عکس سایر شهرهای آمریکا در این شهر در حاشیه ساکن شده و در اقلیت به سر میبردند. آوازه ثروت سیاهان در این شهر باعث جذب تعداد بیشتری از آنها به این شهر میشد. رسانهها دیگر از تالسا با عنوان «والاستریت سیاه» آمریکا یاد میکردند؛ شهری که قرار بود ذهنیت نسبت به طبقه اجتماعی سیاهان را برای همیشه تغییر دهد.
با این حال این شهر کوچک، اما زیبا چندان هم روی آرامش به خود ندید و سفیدپوستان متعصب در پی بهانهای کوچک، بزرگترین عملیات تروریستی زمینی و هوایی را علیه این شهر ترتیب داده و ۳۵ بلوک از این شهر را طی ۱۸ ساعت درگیری زمینی و هوایی با خاک یکسان کرده و در حدود ۳۰۰ سیاهپوست را نیز به قتل رسانده و در گورهای جمعی به خاک سپردند. آنها به بهانه اینکه یک پسر سیاهپوست ۱۹ ساله در آسانسور یک عمارت، به یک دختر سفیدپوست بیاحترامی کرده است، شورشی عظیم به پا کرده و کل شهر را به خاکستر تبدیل کردند. بعد از مدتی با جمعآوری تاریخ شفاهی شهر، مشخص شد این ادعا هرگز درست نبوده است و کشته شدن ۳۰۰ نفر و مفقود شدن حدود ۱۰۰۰ نفر و بیخانمانی و آوارگی حدود ۱۰ هزار سیاهپوست، حاصل یک دروغ بوده است برای ویران کردن پایههای اعتماد به نفس سیاهان در آمریکا.
سیاهپوستان تالسا بر این باورند که نخستین حمله تروریستی از طریق هوا به خاک آمریکا نه در ۱۱ سپتامبر و نه توسط القاعده، بلکه در تالسا در سال ۱۹۲۱ و توسط سفیدپوستانی که با هواپیماهای شخصی بر سر مردم بمب میریختند صورت گرفته است. کتابهای تاریخی آمریکا معمولا صحبتی از تالسا به میان نمیآوردند، اما بعد از سال ۲۰۰۱ که کمیسیونی مسؤول رسیدگی به این حادثه در آمریکا شد و گزارش خود را منتشر کرد، دیگر میتوان داستانهای مختلف درباره تالسا و سیاهان این شهر را در رسانههای آمریکایی پیدا کرد.
امسال به مناسبت صدمین سالگرد این حادثه، رسانههای مختلف آمریکایی از ۳ مستند جدید در این باره رونمایی کردند؛ مستندهایی که نه براساس گفتههای دولتی، بلکه بر اساس تاریخ شفاهی سیاهان و معدود افراد باقیمانده از این حادثه تهیه شده است. نکته جالب در این مستند حضور چندین نسل از اعضای یک خانواده در این شهر و صحبتهای هر کدام درباره نگاهشان به تبعیض نژادی در سیستم و ساختار ایالات متحده است. پیرمردی با اشاره به اینکه پدرش در مغازه خود در تالسا این داستانها را با سیاهپوستان در میان میگذاشته و از آن دوران مخوف میگفته، میگوید بعد از آن، من شاهد بودم که چگونه پدرم مغازه را در خدمت جنبش حقوق شهروندی مارتین لوترکینگ قرار داد و اعضای فعال این جنبش در جلسات و گردهماییهای مغازه دور هم جمع و خواستار رفع قانونهای تبعیضآمیز علیه سیاهان در آمریکا میشدند. او از خاطره خود از سفرش به واشنگتن برای شرکت در راهپیمایی مقابل بنای یادبود لینکلن میگوید و از اشکهایی میگوید که هنگام شنیدن سخنرانی «رویایی دارم» مارتین لوترکینگ بر گونههایش جاری میشده است.
او از شهردار محافظهکار شهر در دوران جورج بوش میگوید که در برابر خواستههای مردم برای کند و کاو قبرستانها و پیدا کردن جنازههای انبار شده روی هم، مقاومت میکرد و شهری را به تصویر میکشد که دیگر تنها ۱۵ درصد از جمعیتش را سیاهان تشکیل میدهند. او به اتوبانهای روگذری اشاره میکند که محله سیاهان را به زیرزمینی کثیف در شهر تبدیل کرده تا جلوی تجارت آنها را حتی در سال ۲۰۲۱ بگیرد و میگوید حالا این بار در مغازهای که از پدرم به ارث رسیده، دور هم جمع میشویم تا درباره جورج فلوید یا دیگر جوانان سیاهپوستی که هر روز به دست نیروهای پلیس آمریکا کشته میشوند صحبت کنیم: اینجا تالسا است و زمان همچنان در روز ۳۰ و ۳۱ مه ۱۹۲۱ باقی مانده است. ما هنوز هم به دست سفیدپوستهای افراطی کشته میشویم و هیچکس برای این کار به زندان نمیرود.
مغازه او حالا جزئی از تاریخ شفاهی شهر تالسا است؛ تاریخی که میگوید لینکلن با جنگ داخلی بردهها را آزاد نکرد، جان اف کندی نتوانست و نخواست سیستم تبعیض و تحقیر را علیه سیاهپوستان از بین ببرد. اوبامای سیاهپوست رئیسجمهوری نبود که بتوان «سیاهپوست» خطابش کرد و حالا دولت دموکرات بایدن نیز با تمام شعارهایی که میدهد نمیخواهد به تبعیض اقتصادی علیه سیاهان پایان دهد. شعارهای او برای بازسازی زیرساختهای آمریکا شامل مناطق سیاهپوستنشین نمیشود و آزادراههای بینهایت سفیدپوستان همچنان بالای سر سیاهان، مانعی بزرگ برای رونق اقتصادی محلهها و شهرهای آنها ایجاد میکند.
کشیش کلیسای محله گرینوود با اشاره به مبارزات خود و گروههای فعال مدنی برای گرفتن غرامت از دولت آمریکا درباره حادثه تالسا میگوید: «این ما مردم هستیم که با تلاشهای خود باید ثابت کنیم عدالت وجود دارد و مرحمت و لطف خدا ما را برای رسیدن به حقوقمان و برقراری عدالت رهنمون میشود». گرینوود حالا به محلهای برای تربیت مبارزان اجتماعی تبدیل شده است؛ کسانی که راهپیماییهای اعتراضی به تبعیض علیه سیاهان را در روزهای تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری در آمریکا ترتیب دادند و رئیسجمهور نژادپرست آمریکا را به جایی رساندند که برای مخفی شدن از دست معترضان سیاهپوست مجبور شد یک شب را در پناهگاه زیرزمینی کاخ سفید بگذراند!
روزنامه خراسان
عناصر قدرت ساز منطقهای مقاومت/امیر مسروری
چندی پیش سرلشکر سلامی فرمانده کل سپاه در سخنرانی درباره عناصر امنیت ساز منطقهای سخن به میان آورد. سلامی با اشاره به جایگاه محور مقاومت، مبانی قدرت را در منطقه غرب آسیا درون زا و متفاوت از راهبردهای آمریکا برشمرد. فرمانده سپاه با اشاره به پیروزیهای مقاومت اسلامی از جایگاه متزلزل آمریکا در غرب آسیا نیز سخن گفت، اما سوال این جاست عناصر قدرت ساز منطقهای چیست؟۱- قطع نیاز به آمریکا: یکی از مهمترین عناصر قدرت ساز، توان رزمی و آمادگی دفاعی و آفندی است. بسیاری از تجهیزات نیروهای مسلح جهان به ویژه غرب آسیا بدون همکاری با پنتاگون و صنایع دفاعی و تسلیحات سازی آمریکا غیرممکن است فعال باشد؛ اما در محور مقاومت این موضوع کاملا برعکس است. دانش تسلیحاتی جبهه مقاومت به سبب تحریمهای مختلف عملا درون گرا و فاقد وابستگی به بازیگر خارجی است. امروز در بستهترین منطقه جهان (نوار غزه) مقاومت توانسته قدرت آتشی به دست آورد که سامانههای موشکی و ضد موشکی رژیم صهیونیستی را با چالش اساسی مواجه سازد. غزهای که در کمال ناباوری در محدودترین شرایط جنگی قرار دارد، روزانه بیش از ۳۰۰ موشک، راکت و خمپاره به سمت اهداف مختلف در سرزمینهای اشغالی شلیک کرده است. این موضوع یکی از مهمترین عناصر قدرت ساز منطقهای است.
۲- کمربند منطقه ای: تفرقه بینداز و حکومت کن، یکی از اصلیترین سیاستهای بازیگران خارجی در غرب آسیا به ویژه در حوزههای دینی و مذهبی بوده است. جنگهای قومیتی، راه اندازی درگیریهای مذهبی و دینی و رنگ و لعاب اجتماعی دادن به آن یکی از مهمترین رویکردهای امنیتی آمریکا در غرب آسیاست. از ابتدای تشکیل داعش و پس از تشکیل ارتش جهانی مقاومت (متشکل از سوریه، لبنان، عراق، یمن، پاکستان، افغانستان، گروههای مختلف فلسطینی، کردی، ایزدی و...) عملا کمربند مقاومت در غرب آسیا تشکیل شد. راهبردی که قرار بود موجب جدایی تهران از فلسطین شود به محور اتصال تهران با بغداد، دمشق و بیروت مبدل شد و دسترسی زمینی تهران – غزه را فراهم ساخت. کمربند منطقهای بزرگترین دستاورد جبهه مقاومت در سالهای اخیر است و هر بازیگر خارجی و داخلی بدون توجه به نقش و اثر گذاری آن نمیتواند درباره غرب آسیا بیندیشد.
۳-دین: دین و مذهب که یک پارادایم ناهمگون در غرب آسیا در نیم قرن اخیر بود، با شکل گیری مقاومت به یک پارادایم متحد ساز و اجماع ساز تبدیل شده است. در مقاومت از سنی تا شیعه، از علوی تا دروزی، ایزدی تا مسیحی به عنوان واحدهای مذهبی مختلف با هدف مشترک به معنای اتحاد در برابر دشمن خارجی گرد یکدیگر آمده و مسئله اخراج نیروهای آمریکایی و مبارزه با رژیم صهیونیستی به اولویت روزمره و حتی ایدئولوژیک آنها تبدیل شده است. پارادایمی که قرار بود مزاحم امنیت مقاومت شود به عنصر مقوم آن تبدیل شده است.
۴- آلترناتیو غرب: غرب آسیا پس از سایس پیکو یکی از مناطق بسیار مهم در نمایش چهره غیر عزتمندانه از سیاست ورزی داخلی و خارجی است. کشورهایی که عمدتا دست نشانده سیاسی غرب بودند و بر آن هستند منافع استراتژیک و اقتصادی واشنگتن، لندن و دیگر کشورهای بازیگر خارجی را تامین کنند. با شور انقلاب اسلامی و پس از آن پیروزیهای عزتمندانه مقاومت در برابر داعش، آمریکا، رژیم صهیونیستی و موارد مشابه، عملا مقاومت به آلترناتیو غرب در غرب آسیا تبدیل شد که هدفش اتکا به مردم و توجه به خواست اجتماعی است. موضوعی که مهمترین تهدید برای دولتها با سیاستهای مونوکراسی و خاستگاه پادشاهی مورد حمایت غرب است. این ۴ بخش تنها بخشی از عناصر قدرت ساز و حیاتی مقاومت در سالهای اخیر است که ظرفیت مهمی برای ناامن سازی منافع آمریکا و دیگر بازیگران متجاوز خارجی است.
روزنامه ایران
خطر موج پنجم کرونا در سایه واکسیناسیون/حسین میرزایی*
یکسال و اندی از حضور حیرتآور ویروس کرونا با پیامدهای خاص خود در جهان میگذرد و ما امروزه بسیاری از رفتارهای قبل خود را ترک گفته و سبک زندگی بازاندیشانهای را برای خود جاری ساختهایم. به ندیدن، دست ندادن، نبوسیدن و در آغوش نکشیدن یکدیگر عادت کردیم، ارتباط مجازی، همه زندگی ما را تسخیر کرده، گویی جهان واقعی جای خود را به جهان مجازی داده است. اضطراب، روانپریشی، افسردگی و تنهایی بیش از پیش بر انسانها مسلط شدهاند و رفتارهای وسواسگونه در جای جای زندگی ما جا باز کرده و احساساتی مانند خشم نهفته در افراد بیش از پیش انباشته شده است. با کشف اولین واکسنها امید در دل جهانیان زنده شد که میتوان از شر این بیماری نیز رها شد و زندگی عادی را از سر گرفت.در ایران نیز تزریق واکسن بیش از یک ماه است که به تناوب آغاز شده و نسیم خوشبینانه برای از بین رفتن شرایط قرنطینه وزیدن گرفته است. اما دریافت دوز اول واکسن به هیچ عنوان به معنی حل مسأله و از بین رفتن شرایط احتیاط نیست. طبق پژوهشهای بالینی، واکسیناسیون بهطور آنی ابتلا به کووید ۱۹ را متوقف نمیکند به خاطر داشته باشیم که واکسن، میکروب (ویروس یا باکتری) ضعیف شده یا دستکاری شده را وارد بدن میکند که خود نمیتواند بیماری تولید کند، اما به سیستم ایمنی بدن اجازه خواهد داد تا ویروس را بشناسد و برای آن پادتن تولید کند. در این حالت، اندامهای زیستی ما مجهز میشوند تا هنگام حمله یک ویروس واقعی بهتر بتوانند از خود دفاع کند. این فرایند، زمانبر خواهد بود و اندامهای زیستی ما بهطور مستقیم محافظت نمیشوند. طبق گفته ایمونولوژیستها، بعد از دریافت اولین دوز، دستکم تا دو هفته هیچ محافظتی برای بدن وجود نخواهد داشت و این دو هفته برای تولید پادتن در بدن ضروری است. این فرایند، برای همه واکسنها صدق میکند. البته بعد از دو هفته نیز پادتن در بدن رو به افزایش میگذارد و این به معنی این نیست که بدن کاملاً محافظت شده است.
در این وضعیت باید منتظر دوز دوم واکسن باشیم که حداقل باید دو هفته بعد از دوز اول تزریق شود تا ایمنی نسبی بدن تأمین شود. این سؤال همواره مطرح است که چه زمانی میتوانیم به زندگی قبل از کووید ۱۹ باز گردیم؟ در واقع، بعد از دریافت دوز دوم در سراسر کشور، میتوانیم به تغییرات در رفتارهای بهداشتی مثل برداشتن ماسک و تجمعات و ارتباطات بدون فاصله فکر کنیم. هنوز نادانستهها درباره این ویروس بسیار است و عقل حکم میکند تا زمان قطعی مصونیت، باید همچنان به پروتکلهای بهداشتی، یعنی ماسک زدن و رعایت فاصله فیزیکی مقید باشیم. حال که وضعیت رو به بهبود است و کشور از موج چهارم و وضعیت قرمز عبور کرده، لازم است با وجود ملالها و خستگیها، از رفتارهای پرخطر اجتناب کرده تا خدای ناکرده وارد موج پنجم فراگیری کرونا نشویم. با رعایت مداوم پروتکلها، همچنان میتوانیم خود و اطرافیانمان را از شر آسیبهای این ویروس منحوس مصون سازیم.
*جامعهشناس، عضو هیأت علمی دانشگاه علامهطباطبایی
روزنامه شرق
شگفتیهای انتخابات ۱۴۰۰/جاوید قرباناوغلی
از قرائن چنین برمیآید که انتخابات پیشرو نه فقط در رد صلاحیتهای دور از انتظار بلکه در سایر زمینهها بیبدیل و شگفتیساز خواهد بود. از حذف شاخصترین چهرهها که مسئولیتهای سنگینی را در چهار دهه گذشته در مناصب کلیدی قوای اجرائی و تقنینی داشتهاند (و دارند) میگذریم که دراینباره نه فقط منتقدان که دلسوزان نظام بسیار گفتهاند و تکرار آن با وجود ضرورت انکارناپذیر کنکاش در آن حداقل درحالحاضر که تنور مبارزات انتخاباتی با حضور افراد عبورکرده از فیلتر «نظارت استصوابی» گرم شده، قرین فایدهای نیست.شگفتانگیزتر از رد صلاحیتها (یا به تعبیر آقایان عدم احراز) اظهارات مطرحشده درباره نقش مردم و مشارکت آنان در انتخابات است. پس از چهار دهه و تأکیدات صریح امام خمینی و آیتالله خامنهای درباره ضرورت حضور و مشارکت قاطبه مردم در انتخابات و تأکید مکرر آنان در اهمیت مشارکت در مشروعیت نظام، سخنگوی شورای نگهبان با رویکردی کاملا مغایر با تصریحات امام خمینی و رهبری، در اظهاراتی که بازتاب بسیار گستردهای داشت، گفته است از منظر حقوقی مشارکت پایین تأثیری در مشروعیت انتخابات نخواهد داشت و مشکل حقوقی ایجاد نخواهد کرد؛ اما عجیبتر و شگفتانگیزتر از اظهارات سخنگوی شورای نگهبان، تفسیر روشن و بیرتوش این حرف از زبان نایبرئیس مجلس شورای اسلامی بود که با صراحت لهجهای ناشیانه گفت انتخابات پرشور میتواند به «نتیجه نادرست» منجر شود.
ورود مقامات قضائی به انتخابات با هشدارهایی که برای اولینبار در انتخابات ریاستجمهوری مطرح میشود، پدیده نادر و شگفتیساز دیگر این دوره از انتخابات است. مناظرههای انتخاباتی در سالهای گذشته بیشترین جذابیت را در انتخاب احسن نزد رأیدهندگان داشت. از برخی موارد اتهامات (مانند آنچه در سال ۱۳۸۸ شاهد بودیم) بگذریم، مناظرهها فرصتی برای بیان واقعیتهایی است که با وجود انکار دستاندرکاران، نقل محافل مردم در کوچه و خیابان و مدرسه و دانشگاه و ادارات است. از منظر امنیتی نیز با وجود ورود برخی کاندیدها به خطوط بهاصطلاح قرمز برای کسب رأی بیشتر (که در انتخابات دیگر کشورها هم مرسوم است) شنیدن واقعیتهای کشور از زبان کسانی که به «ناگفتهها» دسترسی دارند، علاوه بر جذابیت، سوپاپ اطمینان تخلیه فشارهایی است که ممکن است در فقدان آن آفاتی را در پی داشته باشد؛
اما در پدیدهای کاملا بدیع دادستان عمومی و انقلاب تهران هشدار داده که «نامزدهای انتخاباتی در تبلیغات و سخنرانیها از خطوط قرمز نظام عبور نکنند... و در صورت عبور از خطوط قرمز نظام، وفق موازین قانونی قاطعانه و بدون درنظرگرفتن موقعیت و جایگاه، با آنها برخورد خواهد شد». جالب است که آقای دادستان در جایگاه شورای عالی امنیت ملی با وصلکردن اظهارات کاندیداها به «منافع ملی» تشخیص مغایرت آن را به خود و دستگاه تحت امرش ارجاع داده است. طرفه آنکه تاکنون کسی در برابر ساختارشکنی و اظهارات رئیسجمهور سابق که تمام ارکان کشور را زیر سؤال برده و تهدید به تحریم انتخابات کرده سخنی نگفته.
شگفتانگیزتر از همه این موارد ورود نظامیان این بار نه در کسوت کاندیدای انتخابات بلکه در تحلیل مشکلات کشور است. رئیس پلیس کشور در اظهاراتی در جلسه ویژه مسئولان هیئتهای مذهبی و مداحان با ورود به انتخابات ۱۴۰۰ علت مشکلات کشور را «انتخاب نادرست مردم» بیان کرد که باید آن را پدیدهای نادر و مغایر با حق مصرح در قوانین بالادستی کشور و نافی حقوق مردم در انتخاب آزادانه ارزیابی کرد. البته باید از جناب اشتری تشکر و قدردانی کرد که برخلاف اظهارات پیشگفته سخنگوی شورای نگهبان و نایبرئیس مجلس شورای اسلامی، در راستای مشارکت حداکثری و اهمیت آن در «مشروعیت و مقبولیت» نظام، با تأکید به حضور پرشور مردم در انتخابات به مداحان گفته «از آبرویی که حضرت اباعبدالله به شما داده است استفاده کنید و همه را پای صندوق رأی بیاورید، هر کسی را هم میخواهید، آزاد هستید که انتخاب کنید».
پدیده شگفتانگیز دیگر در انتخابات ۱۴۰۰ تأکید اختصاص تقریبا صددرصدی هر هفت کاندیدا بر مسئله «اقتصاد» و البته وعدههای آنان بر پشتسرگذاشتن شرایط بسیار بد اقتصاد کشور و به تبع آن «معیشت مردم» و سفرههایی است که در پرتو آن هر روز کوچک و کوچکتر میشود. به نظرم باید مسئولانی که برای کاندیداها در عبور از خطوط قرمز نظام خطونشان میکشند، به «انتظارآفرینی» نزد مردم با وعدههایی که تحقق آنها در صورت استمرار تحریمها اگر محال نباشد و فقط در صورت معجزه امکانپذیر است، ورود کنند و از کاندیداها سؤال کنند با استفاده از کدام منابع، یارانه یا کمکهای چند صد هزارتومانی ماهانه یا وام چند صد میلیونی را به مردم و متقاضیان خواهند داد.
بهعنوان فردی که به کشور و نظام سیاسی علاقهمند و نسبت به آینده آن نگران است، به کاندیداها توصیه میکنم با پرهیز از وعدههای انتظارآفرین که در شرایط کنونی بهمثابه «چاشنیهای آماده انفجار» است، اولا برنامههای روشن خود در حوزههای ترمیم شکاف دولت-ملت، رفع تحریمهای فلجکننده و برنامه سیاست خارجی خود را که ارتباطی تنگاتنگ و انکارنشدنی با اقتصاد و امنیت دارد، به مردم توضیح دهند؛ زیرا ضروری است اولویت دولت آینده و حتی سایر قوای کشور بر بازسازی اعتماد مردم به نظام سیاسی و ترمیم شکافهای موجود متمرکز شود. محور اصلی وصول به این هدف در نگاه مسئولان کشور بهبود وضع معیشت مردم، کاهش نرخ تورم، کاهش بیکاری بهویژه در میان اقشار تحصیلکرده و اقداماتی از این قبیل است.
به باور نگارنده این امر بدون تغییر در روش اداره کشور و ایجاد اصلاحات عمیق در راهبردهای سیاست داخلی، شفافسازی حکمرانی، مبارزه جدی با فساد سازمانیافته و افسارگسیخته ساختاری راه به جایی نخواهد برد. تحقق این اصلاحات نیازمند ارادهای نیرومند و بهرهگیری از تجربه کشورهایی است که در جهان آن را به کار بسته و نتیجه گرفتهاند. ثانیا برنامه روشن سیاست خارجی خود و نقش انکارناپذیر آن در برونرفت از شرایط کنونی کشور و قرارگرفتن قطار اقتصاد در مسیر رشد و توسعه را بیان کنند. به جرئت میتوان ادعا کرد کشوری را در جهان سراغ نداریم که با تشنج و تقابل در مناسبات خود با جهان در مسیر پیشرفت و توسعه قرار گرفته باشد. چین بهعنوان یکی از مهمترین متحدان ما که اتفاقا حزب کمونیست در آنجا حاکم است، سیاست خارجی خود را به طور کامل با اقتصاد و توسعه کشور پیوند زده و از هرگونه تنش و درگیری غیرضروری پرهیز میکند. در راهبرد چین هرگونه تنش در روابط با کشورها به شمول آمریکا کنار گذاشته شده است.
سال پیش رهبران چین دریافتند که تعامل سازنده با جهان شرط لازم برای توسعه است. اصلاحات عمیق در اداره کشور، شفافیت در همه ارکان حکمرانی از طریق حاکمیت قانون، قرارگرفتن حاکمان در اتاق شیشهای، جذب سرمایهگذاری و دستیابی به تکنولوژی پیشرفته برای توسعه کشور در گرو تغییر در رویکرد سیاست خارجی، تغییر رویکرد تقابل و اولویت منافع ملی بر مسائل دیگر است. امیدوارم دولت بعدی، فرصت مناسبی برای تغییر در رویکردهای سیاست خارجی کشور باشد.
اخبار ویژه سه شنبه ۱۱ خردادماه
روزنامه کیهان
نقیضگویی درباره FATF به خاطر سیاسیکاری
ضد و نقیضگویی رئیس بانک مرکزی درباره FATF، تعجب رسانهها را برانگیخته است. به گزارش رجانیوز، اظهارات متناقض همیشه کار دست سیاستمداران داده است. این اتفاق زمانی ناپسند و غیرقابل قبول میشود که به اهداف سیاسی هم آلوده شود و کار از یک تحلیل اشتباه فراتر رود. عبدالناصر همتی حالا در خصوص FATF اظهاراتی مطرح میکند که قبلاً برخلاف آن را به مردم گفته است.او ضمن گفتوگویی دریکی از پیامرسانها به منتقدان FATF حمله کرد و گفت: «FATF از ملزومات اداره کشور است، اما متاسفانه در ایران، در گردنه سیاسی قرار گرفتهایم. من یک بار گفتم بیشترین نظر را در این زمینه باید رئیس بانک مرکزی بدهند. اما من کمترین نظر را داشتم.» وی افزود: «مگر FATF چیست که نمیگذارند تصویب شود، دو سال معطل کرده اند؛ دیگر دارم خفه میشوم از دست اینها؛ همین آقایانند که بانی وضع موجودند. بانی وضع موجود کسانی هستند که مدعی دولت سایه هستند، اینها و نهادهای دیگر در وضعیت امروز کشور شریک هستند، معطل کردن FATF اگر آسیب به کشور نیست پس چیست؟»
این اظهارات در حالی است که وی بهمن ماه ۹۸ با اشاره به اجلاس ضدایرانی FATF گفته بود: «برخی به خاطر اجلاس آتی FATF تلاش میکنند التهابی در بازار ارز ایجاد کنند، ولی همان طور که گفتم تصمیم اجلاس FATF، تاثیر معناداری در بازار ارز نخواهد داشت.» وی حتی اعلام کرده بود که ورود ایران به لیست سیاه FATF تاثیری در روابط و معاملات تجاری ایران نخواهد داشت. «قبلا هم گفتهام هر اتفاقی درباره افای تی اف بیفتد از آنجایی که ۹۰ درصد معاملات تجاری ما از مسیرهای تحریمناپذیر انجام میشود، نمیتواند تاثیری در این مقطع در بازار ارز و روابط تجاری ما داشته باشد.»
همتی همچنین علت مشکلات در روابط بانکی ایران را تحریمهای آمریکا معرفی کرده بود و نه تصمیمات FATF. «به خاطر تحریم آمریکا و فشاری که آمریکا به کشورهای دوست ما وارد میکند خیلی از بانکها با ما همکاری نمیکنند، ولی چگونه از ابتدای سال ۳۵.۵ میلیارد دلار تامین ارز برای واردات انجام شده است؟ همین مسیر را باز هم ادامه میدهیم.»
از مردم بپرسید؛ به شما میگویند که «روحانی متشکریم» یعنی چه!
توئیتهای تاریخ مصرف گذشته برخی اصلاحطلبان و کاسبان سیاسی با هشتگ «روحانی متشکریم»، انتقاد توأم با هجو و مطایبه کاربران شبکههای اجتماعی را به دنبال داشت. گروهی از اصلاحطلبان حامی دولت در آستانه انتخابات سیزدهم و تغییر رئیسجمهور با هشتگ روحانی متشکریم از عملکرد روحانی در دولتهای یازدهم و دوازدهم تشکر کردند. به گزارش روزنامه جوان این موج توئیتری با واکنش عمده کاربران شبکههای اجتماعی همراه شد. آنها این حرکت را اعجاببرانگیز دانستند و حتی برخی به طنز از لزوم مطالعات اجتماعی و روانشناختی بر روی این کاربران نوشتند. آنها ضمن اینکه بخشهایی از عملکرد روحانی را بازخوانی کردند، از کاربران خواستند فقط سری به بقالی محل بزنند تا واکنشهای هشتگشان را ببینند:* اینکه رد صلاحیت جناب جهانگیری و... را نقطه عزیمت کاهش مشارکت بگیریم، اما تأثیر عملکرد دولت مستقر بر مشارکت را به روی خود نیاوریم و هشتگ روحانی مچکریم بزنیم خودش هنری است که از هر کسی برنمیآید.
* بهخاطر اینکه هشت سال جوانی ما رو نابود کردی؛ مردم رو به ذلت صف مرغ کشوندی. بهخاطر عزتی که به پاسپورت ایرانی ندادی. برای این همه گرونی سرسامآور و بیکاری و بدبختی... #روحانی_متشکریم
* طرفدارای فعلی روحانی بهترین کیس برای ازدواجن، فکر کن هشت سال زیر همه قولهات بزنی و هر بلایی سرش بیاری بعدش باز بهت بگه مرسی عشقم فکر نمیکردم انقدر خوب باشی.
* هشتگهایی شبیه روحانی متشکریم، آدم را به زمینههای پژوهشی مانند روانشناسی اجتماعی علاقهمند میکند. #جدی
* روحانی متشکریم شوخیه؟ بابت بورس و دلار هشتگ میزنید یا بابت قیمت مسکن؟ شاید از سر لجبازی با منتقدان روحانی هشتگ میزنید. مهم نیست هرچه که باشد؛ حتی شما هم وقتی به بقالی محل میروید چیز دیگری میگویید.
* هشتگ روحانی متشکریم یعنی هیچ اشکالی نداره مردم رو بدبخت و فقیر کنی و کشور رو به خاک سیاه بنشونی؛ فقط همفکرِ ما باش.
* شما برو تو خیابون بگو روحانی متشکریم کلی فحش جدید یاد میگیری!
* هشتگ روحانی متشکریم اصلاحطلبان بیشتر به شوخی تلخی میماند که هدف آن فرار از تمام ناکارآمدیها و ضعفهای آنان در مدت هشت سال گذشته است. این عمل آنان مثل نمک بر زخم پاشیدن است. کاش بیش از این خود را در پیشگاه ملت شرمنده و خجل نکنند. انصاف و وجدانم آرزوست.
* از اینکه اجازه ندادی در پیادهروها دیوار بکشند و بهجای آن دیوار بین فقر و غنا را به اوج رساندی... #روحانی_متشکریم
* حالا اینایی که از روحانی متشکر هستند؛ بابت ارز، بابت مسکن، بابت خودرو، بابت بورس نابود، بابت سفره کوچیک شده مردم، بابت چی بابت کدوم افتخار روحانی ازش متشکر هستند؟! #روحانی_متشکریم
* والا ما هم بخایم هشتگ روحانی متشکریم بزنیم چیزی جز بدبختی به ذهنمون نمیرسه چه جوری از خوبیهای نداشتهاش میگید آخه.
رکوردهای منفی که دولت در سال اخیر برجای گذاشت
رئیسجمهور در حالی پس از ۳ سال، رئیس کل بانک مرکزی را ۲ ماه مانده به پایان دولت کنار گذاشت که رکوردهای افزایش انتشار پول و نقدینگی و تورم و نرخ ارز شکسته شده است. جام جم در گزارشی که به تصمیم روحانی برای جابهجایی رئیس بانک مرکزی اختصاص داشت، نوشت: مرداد سال ۹۷ زمانی که عبدالناصر همتی وارد ساختمان بانکمرکزی شد، نرخ دلار ۹۰۰۰ تومان بود و اکنون که خبر برکناری او منتشر شده این ارز بر پایه ۲۴ هزار تومان قرار دارد. بررسیها نشان میدهد قیمت دلار در دوره ریاست کلی همتی در بانکمرکزی حدود ۱۵ هزار تومان افزایش داشته است. از سوی دیگر، وی تحت فشار دولت برای جبران کسری بودجه به انتشار پول در اواخر سال ۹۸ و سال ۹۹ اقدام کرد؛ البته هر فرد دیگری بود مقاومت کمی در مقابل این خواسته دولت داشت، اما او مقاومت زیادی کرد، ولی نتوانست راه به جایی ببرد. با وجود این، رکورد انتشار پول در سال ۹۹ شکسته شد.بانک مرکزی در این دوره نه تنها در برابر این درخواستها ایستادگی نکرد، بلکه بر اساس اظهارنظرهای رئیس کل بانک مرکزی در طول سالهای ۹۷، ۹۸ و ۹۹ استقراضهای فراوانی از طریق چاپ اسکناس صورت گرفته است. در واقع بخش قابلتوجهی از تورم امسال، سال قبل و سالهای پیش از آن به دلیل همین اقدامات پرخطر رخ داده است. ایراد آقای همتی در حوزه بانک مرکزی ناهماهنگی نرخ سود و سیاستهای پولی با سیاستهای بازار سرمایه بود، به طوری که اگر هماهنگیای بین وزارت اقتصاد و سازمان بورس اوراق بهادار با بانک مرکزی صورت میگرفت طبیعتا بازار سرمایه کشور تبعات کمتری داشت. رئیسکل بانک مرکزی تلاش کرد نرخ سود بین بانکی را افزایش بدهد و همین عامل یکی از دلایل ریزش بازار سرمایه بود، ولی میبایست با مدیران بازار سرمایه هماهنگتر میشد.
بانکمرکزی برای اولینبار بهطور رسمی اعلام کرد برای سال ۱۳۹۹ هدفگذاری تورمی را مدنظر قرار داده و نرخ ۲۲درصدی (با دامنه ۲± درصد) را بهعنوان هدف تورمی خود انتخاب کردهاست. در همان زمان بسیاری از کارشناسان اقتصادی اعلام کردند در تحقق نرخ هدفگذاری تورمی بانکمرکزی تردید دارند و حتی هشدار دادند اگر این هدفگذاری به نتیجه نرسد، اعتماد و سرمایه اجتماعی نهاد ناظر پولی و بانکی بهشدت آسیب خواهددید. تورم در پایان سال ۱۳۹۹ عددی نزدیک به ۴۰ درصد را ثبت کرد و حتی در اردیبهشت امسال تورم سالانه از ۴۱ درصد نیز فراتر رفت. البته همانطور که گفته شد این نرخ اعلامی مرکز آمار ایران بوده و در واقعیت ۴ تا ۵درصد نیز از نرخ واقعیای که بانکمرکزی اعلام میکند، کمتر است. رکوردداری همتی در نرخ تورم از این منظر بیرقیب است، درحالی در دولت هاشمیرفسنجانی نرخ تورم ۴۹ درصدی سال ۱۳۷۴ در سال بعد به ۲۳ درصد رسیده که این میزان در دوره همتی از ۴۱ درصد سال ۱۳۹۸ بار دیگر در اردیبهشت سال۱۴۰۰ نرخ ۴۱ درصدی را به ثبت رسانده است. با این حساب اگر بپذیریم تورمهای بالا بهنوعی مالیات پنهان و برداشت ظالمانه از جیب فقرا و دیگر گروههای جامعه است، همتی نمیتواند نماینده خوبی برای کسانی باشد که با سیاستگذاری اشتباه بیشترین آسیب را به معیشت و زندگی مردم و بهویژه کمدرآمدها زدهاست. همچنین در این دوره نقدینگی دو برابر شده و از ۱۶۰۰ هزار میلیارد در تیر ۹۷ به ۳۱۳۰ هزار میلیارد تومان در آذر ۹۹ (۳۷۰۰ هزار میلیارد در اردیبهشت ۱۴۰۰) رسیده است.
نیوزویک: فشار حداکثری فقط با برجام احیا میشود
یک مجله آمریکایی خطاب به مخالفان سیاسی برجام در این کشور تصریح کرد: این احیای برجام است که برای ما اهرم فشار علیه ایران را فراهم میکند. نیوزویک در یادداشتی مینویسد: جمهوریخواهان سنا اینطور استدلال میکنند که تحریمهای دونالد ترامپ مقدار زیادی اهرم فشار بر ایران ایجاد کرده و دولت جو بایدن نباید برای بازگشت به توافق هستهای ۲۰۱۵ از این اهرم فشار چشم پوشی کند. حتی اعضای حزب دموکرات رئیسجمهوری هم روند بازگشت به توافق دوره باراک اوباما را کند کردهاند. اما واقعیت کاملاًً برعکس است. دولت بایدن تنها با بازگشت به انطباق با برجام میتواند اهرمهای فشار ایالات متحده بر ایران را احیا و منافع آمریکا را تضمین کند. این تفکر رواج یافته درباره اینکه ایالات متحده در خارج از برجام اهرم فشار بیشتری بر ایران دارد، اشتباه است. لازم به یادآوری است که این رویکرد نه تنها اهرم فشاری برای آمریکا ایجاد نکرده، بلکه در سراسر دوران ترامپ حتی یک نتیجه مثبت نداشته است. بازگشت ایالات متحده به برجام، باعث تقویت مجدد این اهرم فشار از سه روش مهم میشود.اول، هرگونه توافقی که به موجب آن ایالات متحده و ایران به برجام متعهد شوند، منافع مهم ایالات متحده را در محدود کردن برنامه هستهای ایران و تسهیل دسترسی بینالمللی به تاسیسات هستهای این کشور تامین میکند. دولت ترامپ با اعمال فشار حداکثری سبب شد ایران از اجرای محدودیتهای برجامی خودداری و دسترسی آژانس به تاسیسات خود را محدود کند. یعنی نتیجه دقیقاً عکس ادعاهای مطرح شده درباره سیاست اعمال فشار حداکثری بود. دولت بایدن از طریق بازگشت متقابل به برجام سعی دارد پیشرفتهای هستهای ایران را معکوس کرده و آتشی را که ترامپ روشن کرده بود، خاموش کند. بازگشت به برجام میتواند اهرمهای فشار ایالات متحده بر برنامه هستهای ایران که دولت ترامپ آنها را واگذار کرد، مجدداًً احیا کند.
دوم، بازگشت به برجام به دولت بایدن امکان میدهد تا تحریمها علیه ایران در راستای اهداف غیرهستهای را به درستی پیش ببرد. استراتژی «اعمال فشار حداکثری» دولت ترامپ در قبال ایران اثر تأسفباری بر اهرم فشار تحریمهای ایالات متحده داشت. در نتیجه این رویکرد، برنامه هستهای ایران حالا مجدداً بهطور قابل توجهی گسترش یافته، فعالیتهای منطقهای این کشور بیشتر شده و حتی موشکهای ایرانی روی نیروهای آمریکایی در عراق آزمایش شدهاند. تحریمهای ترامپ نهتنها تأثیر بازدارندگی نداشتند، که بهصورت تسریعکننده عمل کردند. عدم موفقیت تحریمهای ترامپ نشان میدهد که نگرانیها درباره دامنه تخفیف تحریمها برای ایران بهعنوان بخشی از بازگشت متقابل به پیروی از شرایط برجام بیمورد است. اگر قرار باشد دولت بایدن درسی از رویکرد دولت پیشین گرفته باشد، این است: تحریمهای ایالات متحده زمانی بیشترین کارآمدی را دارند که بهطور مناسب استفاده شوند. اگر تحریمها بطور گسترده ایجاد شوند، بهویژه در رابطه با کشوری مانند ایران که میداند تاب دوام آوردن زیر فشار آنها را دارد، اهرم فشار کمتری را ایجاد میکنند.
سوم اینکه دولت بایدن با اعمال محدودیت بر برنامه هستهای ایران این امکان را برای ایالات متحده و شرکای آن فراهم میآورد تا توجه خود را به سایر فعالیتهای ایران معطوف کنند. این روند از اندکی پیش آغاز شد. متحدان منطقهای آمریکا بهویژه عربستان سعودی گفتگو با ایران درباره تعدیل رقابت در منطقه را آغاز کرده است.
دولت ترامپ بهرغم آنکه مدام درباره پرداختن به مسائل مربوط به ایران ابراز تمایل میکرد، باعث شد شرکای بینالمللی آمریکا همه انرژی خود را صرف حفظ برجام کنند و این رویکرد، حتی تحمل پیشرویهای ایران در برنامه هستهای و صرف سرمایه قابل توجه دیپلماتیک برای سازوکارهای طراحی شده برای دور زدن تحریمهای ایالات متحده را شامل میشد. دولت بایدن با برجام، بهتر میتواند از قدرت آمریکا برای به حداکثر رساندن اهرم فشار در برابر ایران استفاده کند.
عملکرد منفی دولت بر اساس چند شاخص اقتصادی
یک کارشناس اقتصادی میگوید: کاهش سرمایهگذاری در دولت روحانی، یک رکورد منفی در چند دهه گذشته است. وحید شقاقیشهری به روزنامه فریختگان گفت: عملکرد دولتهای یازدهم و دوازدهم، بعد از گذشت هشت سال اکنون به بوته عمل رسیده و قابل ارزیابی است. وقتی یک دولت عملا هشت سال اختیارات گسترده داشته، عملکرد و کارنامه آن قابل تحلیل است؛ لذا اگر عملکرد قریب به یک دهه گذشته نتیجه داده باید بگوییم موفق بوده و میتوان این مسیر را ادامه داد، ولی اگر در این سالها آرمان و شعارهای دولت به نتیجه نرسیده باید یک تغییر نگرش و رویکرد داشته باشیم و به عدم موفقیت در هشت سال گذشته اذعان کنیم.به نظر بنده دهه ۹۰، دهه فرصتسوزی و از دست رفتن فرصتها بود و حتی بین دهههای گذشته در حوزه اقتصاد کارنامه بسیار ضعیفی در این دهه به نتیجه رسیده است، اگر آمار را ملاحظه کنیم، متوجه میشویم فاصله تولید ایران با کشورهای رقیب بیشتر شده است.
وی درباره ادعاهای اقتصادی جهانگیری گفت: مهمترین متغیر اقتصادی برای خروج از رکود و اشتغال، بحث سرمایهگذاری است. وقتی آمار را ملاحظه میکنیم در طول دهههای گذشته، کمترین میزان رشد اقتصادی را در دهه اخیر داشتیم. میانگین رشد سرمایه ثابت ناخالص در دهه ۹۰ منفی ۵ درصد شد.
در سال ۹۸ رشد ماشینآلات منفی ۱۰ درصد و رشد تشکیل سرمایه ثابت ناخالص ما در سال ۹۸ منفی ۶ درصد بود و این نشان میدهد در سال ۹۸ هم در حوزه رشد سرمایهگذاری وضعیت مناسبی نداشتیم، در کنار این رشد اقتصادی سال ۹۸ ما منفی ۶/۵ درصد شد و در سال ۹۸ بخش خدمات ما صفر درصد و بخش صنعت و معدن فقط ۲ درصد رشد اقتصادی مثبت داشت.
این امر بیانگر این است که سال ۹۸ به تفکیک بخشهای اقتصادی وضعیت مناسب نبوده، چرا که رشد اقتصادی اندک و رشد سرمایهگذاری منفی بوده است. استاد دانشگاه خوارزمی میافزاید: در حوزه بهبود فضای کسبوکار هدفگیری ما این بود که به رتبه هفتادم دنیا برسیم، ولی وقتی آمارها را ملاحظه میکنیم متوجه میشویم در سالهای اخیر در رتبه ۱۲۸ قرار گرفتهایم، در حالی که بهبود فضای کسبوکار که میتواند موتور محرک سرمایهگذاری در رشد اقتصادی باشد نیز وضعیت مناسبی نداشته است. در حوزه شاخصهای توزیع درآمد نیز عملکرد ضعیف بود. مهمترین شاخص توزیع درآمد ما ضریب جینی است؛ ضریب جینی در سال ۹۰ به ۳۷ صدم رسیده بود، ولی اکنون آخرین عدد نشان میدهد ضریب جینی ما به ۴۱ صدم رسیده و شکاف طبقاتی گستردهتر و فاصله بین فقیرترین با ثروتمندترین طبقه درآمدی بیشتر شد.
روزنامه وطن امروز
سعید جلیلی: سیستانوبلوچستان محور بازارهای صادراتی شرق کشور است
نامزد سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری با اشاره به بازارهای صادراتی در شرق کشور گفت: اگر بنای ما بر تعاملات اقتصادی در منطقه باشد، سیستانوبلوچستان یکی از محورهای این تعامل خارجی است و باید نگاه ملی به این استان معطوف شود.به گزارش «وطنامروز»، سعید جلیلی در آخرین برنامه از مجموعه برنامههای روایت با موضوع «سیستانوبلوچستان» بر لزوم تغییر رویکرد فعلی نسبت به استان سیستانوبلوچستان تاکید کرد و گفت: نگاه به استان سیستانوبلوچستان به عنوان استان محروم باید تغییر کند؛ نگاه درست این است که در این استان فرصتهای بینظیری وجود دارد که اگر احیا شود، نهتنها مردم استان، بلکه کل کشور از آن بهره خواهند برد.
نامزد سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری با اشاره به سفرهای خود به شهرهای مختلف این استان ادامه داد: برای توسعه استان سیستانوبلوچستان حتما باید نگاه ملی به این استان معطوف شود؛ باید استانداری در آنجا منصوب شود که بتواند ظرفیت ملی و اجماعی از توان کشور را به سمت این استان هدایت کند.
وی با بیان اینکه همسایگان شرقی ایران از بهترین بازارهای صادراتی ما هستند، افزود: از جمله فرصتهای بسیار مهم این استان، همسایگی با ۲ کشور پاکستان و افغانستان است. سیستانوبلوچستان دروازه ورود ایران به این ۲ کشور است و اگر بنای ما بر تعاملات اقتصادی در منطقه باشد، سیستانوبلوچستان یکی از محورهای این تعامل خارجی است.
جلیلی با اشاره به دسترسی به آبهای آزاد از طریق بندر چابهار، خاطرنشان کرد: بندر چابهار یک بندر استراتژیک در دریای عمان است که ظرفیت اتصال اقتصادهای بزرگی همچون چین و هند را به کشورهای غربی دارد. چابهار یکی از قطبهای کریدور جنوبی- شمالی محور ترانزیت در ایران است و وقتی میگوییم فرصتهای سیستانوبلوچستان کمنظیر است، به چنین ظرفیتهایی اشاره داریم.
وی همچنین با انتقاد از توزیع تبعیضآمیز امکانات در منطقه آزاد چابهار گفت: در بخشی از این منطقه آزاد مجتمعهای رفاهی- اقامتی لوکس برای عدهای تدارک دیده شده است، در حالی که ما در وسط شهر شاهد کپر و زندگی برخی مردم در آن شرایط هستیم. توسعه باید متوازن و عادلانه باشد تا عموم شهروندان از آن بهرهمند شوند.
نامزد سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری با اشاره به سواحل مکران و ظرفیت مهم گردشگری این منطقه، تصریح کرد: یکی دیگر از فرصتهای مهم مردم سیستانوبلوچستان، برخورداری از سواحل جذاب گردشگری و حتی جهانگردی است؛ همچنین کشاورزی جنوب این استان برای کشت میوههای گرمسیری یکی دیگر از زمینههای ایجاد اشتغال و جلوگیری از خروج ارز از کشور است.
حداد عادل: نخستینبار است نامزدها برنامه مدون دارند
رئیس شورای ائتلاف نیروهای انقلاب گفت: آیتالله رئیسی به عنوان قهرمان مبارزه با فساد شناخته میشود و به حسب مسؤولیت خود در قوه قضائیه این افتخار را دارد. غلامعلی حدادعادل در آیین آغاز فعالیت رسمی ستاد مرکزی کمیته اقتصادی شورای ائتلاف با طرح این سوال که آیا دولت در این ۸ سال آرایش مناسب تحریم به خود گرفت یا نه؟، گفت: مهمترین شاخص در تحریم اقتصادی قیمت ارز است. آیا سیاست جدید ارزی دولت که متناسب با شرایط تحریم اتخاذ کرد، عاقلانه بود؟وی با بیان اینکه با دونرخی کردن قیمت ارز شاهد فسادها و رانتخواریها بودیم، افزود: همچنین در موضوع سکه شاهد فروش کلان و مفاسد بسیاری بودیم که در هر ۲ زمینه ذخایر ارزی و سکه کشور از بین رفت. رئیس شورای ائتلاف نیروهای انقلاب گفت: آیتالله رئیسی به عنوان قهرمان مبارزه با فساد شناخته میشود و به حسب مسؤولیت خود در قوه قضائیه این افتخار را دارد. حدادعادل تصریح کرد: امیدی ایجاد شده که حضور سید ابراهیم رئیسی در قوه مجریه تحولی ایجاد کند تا فساد را از ریشه بخشکاند و از سرچشمه با سازوکار منطقی و پشت کار از این آسیب جلوگیری شود.
وی اظهار داشت: وقتی به حافظه خود مراجعه میکنم، میبینم این نخستین بار است که نامزدها با برنامههای مدون وارد انتخابات میشوند. نفس اینکه قبل از انتخابات تیمهای مختلف با همفکری آسیبشناسی و برنامهریزی کنند پدیده مبارکی است و باعث بلوغ سیاسی خواهد شد. رئیس شورای ائتلاف نیروهای انقلاب درباره برنامه اقتصادی که از آن رونمایی شد، گفت: با نگاه به این برنامه دیدم ذیل ۲۷ عنوان مشکلات بیان و راهحلهایی برای آن مطرح شده است.
حدادعادل با اشاره به اینکه یکی از اشکالات بزرگ در این ۸ سال امید بیش از حد به وعده غربیها بود، تصریح کرد: این امید بیش از حد به غربیها باعث شد دولت از توجه به شرق و کشورهایی مثل چین و هند غافل شود. ما ۸ ماه در چین سفیر نداشتیم. وی با تاکید بر اینکه شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی به دست شخص آیتالله رئیسی آغاز به کار کرد، افزود: این شورا تمام امکانات و ظرفیتهای خود را بدون هیچ پیششرط و پسشرط و سهمخواهی برای حمایت از ابراهیم رئیسی به میدان خواهد آورد. این بزرگترین خوشحالی همه ما خواهد بود که شایستگان و افراد متخصص اداره کشور را به دست بگیرند.
روزنامه خراسان
اقدام برای افزایش واردات مرغ یارانهای با وجود مازاد تولید!
مهر - دولت در حالی مجوز واردات ۱۲۰ هزار تن مرغ را با ارز دولتی صادر کرده که بسیاری از مواد اولیه تولید از جمله نهادههای دامی به دلیل تامین نشدن ارز، امکان ترخیص از گمرکات را ندارند. دولت در تازهترین اقدام، برنامه خود برای واردات مرغ را افزایش داده و بر اساس مصوبه هیئت وزیران میزان واردات مرغ با ارز ترجیحی از ۵۰ هزار تن به ۱۲۰ هزار تن افزایش یافته است. این در حالی است که کشور با محدودیت منابع ارزی مواجه است و ترخیص بسیاری از مواد اولیه تولید از جمله نهادههای دامی در ماههای اخیر به دلیل تأمین نشدن ارز، قطره چکانی بوده و نگرانیهای بسیاری را ایجاد کرده است. در همین زمینه «ارسلان قاسمی»، رئیس کمیسیون کشاورزی اتاق تعاون با اشاره به این که نیاز کشور به مرغ بین ۸/۱ تا ۹/۱ میلیون تن است، گفت: ظرفیت تولید مرغ در واحدهای تولیدی کشور بیش از ۳/۲ میلیون تن است و این یعنی ما به راحتی میتوانیم صادر کننده مرغ باشیم.شایعه درباره رمز ارزها بعد از آگهی اپل
اقتصادنیوز - بر اساس گزارش فوربس، یک آگهی استخدام اپل این شایعه جذاب را ایجاد کرده که این شرکت ممکن است به زودی از پرداخت ارزهای رمز نگاری شده پشتیبانی کند. اپل یک جای خالی کار برای «مدیر توسعه تجارت - پرداختهای جایگزین» اعلام کرده که یکی از شروط آن این است که داوطلبان باید تجربه کار با ارزهای رمز پایه را داشته باشند. اگر اپل بخواهد ارزهای رمز پایه را به طور کامل بپذیرد، یک سیگنال مثبت و قوی به بازار است.ارتباط ۲.۵ میلیون ابزار پرداخت الکترونیکی بی هویت قطع شد
مهر - معاونت فناوریهای نوین بانک مرکزی اعلام کرد: این بانک با عاملیت شرکت شاپرک در راستای اجرای ماده ۱۱ قانون پایانههای فروشگاهی و سامانه مؤدیان تاکنون ۵/۲ میلیون ابزار پرداخت الکترونیکی را که فاقد اطلاعات هویتی کامل یا نقص در مدارک شناسایی بودهاند، از شبکه پرداخت الکترونیکی کشور قطع کرده است. علاوه بر این اطلاعات مرتبط با حدود ۴/۸ میلیون ابزار پرداخت الکترونیکی در بهمن سال گذشته در اختیار سازمان امور مالیاتی قرار گرفته است تا این سازمان ضمن بررسی این اطلاعات درخصوص تشکیل خودکار پرونده مالیاتی برای این پذیرندگان اقدام کند.تولید یخچال و فریزر بیش از ۲ برابر شد
ایسنا - جدیدترین آمار منتشر شده از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت (صمت) نشان میدهد که در فروردین امسال، از بین ۲۴ کالای منتخب صنعتی، تولید ۲۳ کالا نسبت به ماه مشابه سال قبل بین ۵ تا ۸۰۰ درصد افزایش و تنها تولید یک کالا کاهش یافته است. از بین انواع لوازم خانگی نیز تولید انواع یخچال و فریزر، ماشین لباس شویی و کولر آبی هم در این مدت با افزایش ۱۱۵.۲، ۶۸.۹ و ۶۴.۷ درصدی مواجه بوده و تولید این سه محصول از حدود ۴۷ هزار و ۶۰۰، ۴۰ هزار و ۷۰۰ و ۶۷ هزار و ۹۰۰ دستگاه در فروردین سال گذشته به ۱۰۲ هزار و ۴۰۰، ۶۸ هزار و ۷۰۰ و ۱۱۱ هزار و ۸۰۰ دستگاه در فروردین امسال رسیده است.شمارش معکوس برای ساخت یک نیروگاه با سرمایه گذاری روسیه
فارس - خط اعتبار اسنادی پروژه نیروگاه ۱۴۰۰ مگاواتی سیریک تا تاریخ ۱۲ خرداد امسال توسط روسیه فعال و فرایند تامین مالی ساخت این نیروگاه آغاز میشود.طلسم ورود سیمان به بورس کالا شکسته شد
ایرنا- در نخستین روز عرضه سیمان در بورس کالا، ۲۹ هزار و ۷۰۰ تن از این محصول به فروش رسید. فعالان این صنعت امیدوارند با تداوم این مهم، همه شاهد شفافیت معاملات، واقعی شدن قیمت این محصول و رسیدن آن به دست مصرفکننده نهایی باشند. دیروز ۸۳ هزار تن سیمان برای فروش طی یک هفته (پنج روز کاری) توسط ۹ شرکت یاد شده عرضه شد.روزنامه ایران
اخبار ضد و نقیض درباره زمان مناظرات انتخاباتی
خبر اول اینکه، در حالی که دیروز وزارت کشور از تغییر زمان مناظرههای انتخاباتی خبر داده بود، صدا و سیما بر برگزاری مناظرههای نامزدها در روزهای هفدهم، بیست و یکم و بیست و پنجم خردادماه تأکید کرد. به گزارش ایسنا، مدیر کل روابط عمومی صدا و سیما با تأکید بر برگزاری ساختار تلویزیونی در همان تاریخ قبلی اعلام شده توسط این سازمان، یادآور شده است که «بر اساس آنچه در برنامهریزی قبلی صورت گرفته بود و در قرعهکشی هم اعلام شد، مناظرات در روزهای ۱۷، ۲۱ و ۲۵ خرداد به صورت قطعی برگزار میشود و زمان هر مناظره سه ساعت خواهد بود.»محمدحسین رنجبران در عین حال در گفتوگویی با یکی از رسانههای وابسته به صدا و سیما، تأکید کرده است که مناظرات کاملاً خارج از زمان بازیهای فوتبال تیم ملی در انتخابی جام جهانی پخش خواهد شد و از ابتدا هم به این موضوع دقت شده بود. این در حالی است که سید اسماعیل موسوی، سخنگوی ستاد انتخابات کشور اعلام کرده که برنامه مناظره نامزدهای ریاست جمهوری به لحاظ زمانی با مسابقات فوتبال تیم ملی در کشور بحرین مصادف شده است و در نتیجه با تدبیر وزیر کشور برنامه مناظره نامزدهای ریاست جمهوری تغییر یافت. به گفته وی، «کمیسیون تصمیم گرفته است زمان برگزاری مناظرهها به روزهای ۱۶، ۲۰ و ۲۴ و یا ۱۸، ۲۲ و ۲۶ خرداد منتقل شود.» اجرای این مناظرهها برعهده مرتضی حیدری است و از شبکه اول سیما پخش خواهد شد.
آخوندی به رقابت انتخابات برمیگردد؟
خبر دیگر اینکه، عباس آخوندی داوطلب رد صلاحیت شده انتخابات ریاست جمهوری از حضور خود در شورای نگهبان و دیدار با دبیر این شورا خبر داده است. به گزارش خبرآنلاین، آخوندی توضیح داده که در نامهای به آیتالله جنتی بر عدم احراز صلاحیت خود اعتراض کرده و در پی این اعتراض روز شنبه ۸ خرداد به دیدار دبیر شورای نگهبان رفته است. وی افزوده: آیتالله جنتی استقبال کرد و صحبتمان ۱.۵ ساعت بهطول انجامید. بر اساس برخی گزارشهایی که به شورای محترم نگهبان ارائه شده بود، برخی ابهامها در ذهن تعدادی از اعضای محترم شکل گرفته بود. ایشان موارد را تکبهتک با من مطرح کرد. موارد بسیار پیشپاافتاده و از نظر من بهکلی بیمبنا و بیاساس بودند. به تمامی آنها پاسخ دادم. در نهایت قرار شد که ایشان موضوع را با اعضای محترم شورا در میان بگذارد و نتیجه را به من بگوید. آخوندی گفت: در آخرین پیگیری که دیروز (دوشنبه) از ایشان داشتم، گفتند که موضوع در جلسه روز چهارشنبه شورا ۱۲خرداد طرح و نتیجه اعلام خواهد شد.تأکید وزارت کشور بر پیگیری شکایت از یک خبرگزاری
شنیدیم که، جمال عرف، رئیس ستاد انتخابات کشور گفت: بعد از اعلام اسامی ۷ نفر تأیید صلاحیت شده در انتخابات ریاست جمهوری توسط خبرگزاری فارس، از این خبرگزاری شکایت کردیم و مسئولان این خبرگزاری باید بگویند این اطلاعات را از کجا آوردهاند. به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، رئیس ستاد انتخابات کشور که با رادیو انتخابات گفتگو میکرد، گفت: هنوز وزارت کشور اسامی تأیید صلاحیت شدهها را نداشت و شورای نگهبان هم اسامی را به ما اعلام نکرده بود، اما خبرگزاری فارس این اسامی را منتشر کرد. عرف درباره دلیل حساسیت این موضوع گفت: در مرحله نهایی حساسیت بالاتر است و باید اقدامات لازم را انجام دهیم. باید ساز و کار حقوقی و قانونی لازم برای این نوع مسائل در نظر گرفته شود تا شاهد این اتفاقات نباشیم. رئیس ستاد انتخابات کشور تأکید کرد: این اعلانها میتواند تنشزا باشد و جزو خط قرمزهای ما است و با آنها برخورد میشود.۴ گزینه پیشنهادی اصولگرایان برای شهرداری تهران
دست آخر اینکه، رئیس ستاد انتخابات شورای وحدت اصولگرایان در تهران درخصوص ویژگیهای شهردار آینده پایتخت گفت: شهردار تهران باید دارای ویژگیهایی مانند رویکرد اجتماعی، علم مدیریت و تخصص باشد که رستم قاسمی، سردار دهقان، سعید محمد و مهرداد بذرپاش دارای این ویژگیها بوده و گزینه ما هستند. مرتضی طلایی که با آنا گفتگو میکرد، سپس رستم قاسمی، سردار دهقان، سعید محمد و مهرداد بذرپاش را دارای چنین ویژگیهایی عنوان کرد و گفت: گزینه مطلوب بنده برای تصدی پست شهرداری تهران یکی از این ۴ گزینه است. شورای وحدت یکی از دو تشکل اصولگرا برای ائتلاف میان جریان اصولگرا در انتخابات آتی است. تشکل دیگر اصولگرایان که به موازات شورای وحدت فعالیت میکند، شورای ائتلاف نیروهای انقلاب است. این دو تشکل جدا از هم کار میکنند.روزنامه شرق