حجتالاسلام محمدتقی رهبر عضو جامعه روحانیت مبارز
پیامبر(ص) در روایتی فرمودهاند: «مصباحالهدی و سفینهالنجاه»؛ حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است. ماندگار شدن حادثه کربلا در تاریخ احیای تمام رسالتهاست. در زیارت وارث میخوانید: «السَّلامُ عَلَیْک یَا وَارِثَ آدَمَ صَفْوَةِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْک یَا وَارِثَ نُوحٍ نَبِیِّ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْک یَا وَارِثَ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلِ اللَّهِ»؛ همانطور ادامه میدهیم تا به «السَّلامُ عَلَیْک یَا وَارِثَ مُحَمَّدٍ حَبِیبِ اللَّهِ» میرسیم؛ امام حسین(ع) و عاشورا در حقیقت تجلی رسالتهای الهی هستند که از آغاز آمدهاند تا مردم را به خداپرستی دعوت کنند و بشریت را از انحراف، کجرویها، ظلم و زور و زورمداری نجات دهند. رسالتهای انبیا با عاشورا احیا شد و رسالت پیامبراکرم(ص) که خاتم رسالتها بود، ماندگار شد.بعد از پیامبر(ص) کسانی رأس کار آمدند که وارثان جاهلیت بودند؛ امثال معاویهها، یزیدها، عبدالملکها و کسانی بودند که وارث بتگران بودند و نه وارث انبیا و میخواستند جهالت و جاهلیت را احیا کنند و بشریت را به دوران قبل از اسلام برگردانند؛ امام حسین(ع) آمدند تا رسالت پیامبر را احیا کنند و فرمودند من خارج شدم برای احیا کردن دین جدم. ایشان خود را برای شهادت آماده کرده بودند، یعنی میدانستند که مردم کوفه وفادار نیستند و در حقیقت دعوت مردم کوفه بهانه بود، والا شهادت ایشان مسلم بود.
بنابراین از آنجایی که نهضت عاشورا احیاگر دین، شریعت، خداپرستی، توحید، مبارزه و جهاد فی سبیلالله است، باید باقی بماند، لذا هیچ یک طاغوتهای زمان نتوانستند این نهضت را خاموش کنند و هر چه زمان جلوتر آمد، دامنه آن گستردهتر شد. با نگاه به عصر حاضر میبینیم که در حقیقت انقلاب اسلامی ایران نیز با تکیه بر همان نهضت امام حسین(ع) ماندگار شد، یعنی بر پایه شهادتطلبی، فداکاری، مبارزه با ظلم و زیربار ظلم و زور نرفتن بود؛ به همین دلیل نهضت اسلامی ما با رویکرد به اسلام و مبارزه با طغیان و طاغوت بود و بر نهضت اباعبدالله الحسین(ع) تکیه دارد و بسیاری از نهضتهای بعد از امام حسین(ع) تا به امروز از کربلا درس گرفته بودند و بر همین اساس دشمنان از نهضت امام حسین(ع) میترسند.
یکی از نویسندگان غربی در یکی از نوشتههای خود در مجلات، نوشته بود ما نمیتوانیم ایرانیها را شکست دهیم؛ چراکه ایرانیها عاشورا دارند. عاشورا به جز اینکه برای همه مسلمانهاست، برای همه انسانهای آزاده عالم است. در مراسم اربعین که یکی از بزرگترین راهپیماییهای جهان به شمار میآید، از دینهای مختلف در آن شرکت میکنند؛ یک مرتبه یک کشیش که از آمریکا در این مراسم شرکت کرده بود، وقتی به وطن خود بازگشته بود، گفته بود میخواهم اسم کلیسا را حسینیه بگذارم، این یعنی عاشورا برای همه حتی مسیحیت درس است.
این نهضت در تاریخ ماندگار است و باید ماندگار بماند و هیچ کسی هم نمیتواند آن را از بین ببرد. البته نگه داشت نهضت عاشورا فقط مربوط به عزاداری نمیشود و عزاداری بهانهای برای آن است که کتاب کربلا و نهضت عاشورا، آزادی و آزادگی حسینبنعلی(ع) را مرور کنیم، بهانهای برای مرور فداکاریهاست تا در دین خود محکم و در حفظ کشور و ملت و خدمت به مردم استوار باشیم. در حقیقت، عاشورا زندهکننده دین و نگه دارنده است و خونی است که در خون امت اسلام به ویژه جامعه شیعه و کسانی که با حسینبنعلی(ع) و اهل بیت بیشتر ارتباط دارند تزریق میشود، بنابراین عاشورا از بین رفتنی نیست.
در حال حاضر که با بیماری کرونا روبهرو هستیم؛ مردم باید در عزاداریها رعایت کنند و سلامت مردم مهم است، اما میبینید که تمام شهر سیاهپوش شده است؛ چراکه به گفته سردار شهید حاج قاسم سلیمانی «ما ملت امام حسینیم». همه اینها برگرفته از نهضت عاشوراست که باید ماندگار بماند و برای این ماندگاری به جز عزاداری باید به عزتمندی امام حسین(ع)، نماز روز عاشورای امام حسین(ع) و انساندوستی ایشان و صفات این خانواده و مکتب عاشورا نگاه و دقت کنیم.
عاشورا و کربلا در حقیقت یک مکتب و یک مدرسه است؛ در این مدرسه درسهای مختلفی به ما میآموزند، از مردانگی مردانشان تا جوانان و بچه 13 ساله تا طفل خردسال؛ همه افرادی که در کربلا حضور داشتند از پیر و جوان و زن و مرد از مکتب امام حسین(ع) درس میآموزند، درس خداآموزی، نماز، توحید، آزادگی و درس زیربار زور و ستم نرفتن. در زمان راهپیماییهای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی مردم ما با تأسی از نهضت کربلا شعار میدادند که «زیر بار ذلت، نمیکنیم زندگی، جان فدا میکنیم در ره آزادگی» بنابراین درس نهضت عاشورا ماندگار است. در این ایام بیماری، عزاداریها باید به سمت و سویی باشد که طبق توصیههای هیئت پزشکی و رهبر معظم انقلاب باشد و اگر اجتماعات بزرگ برگزار نمیشود، در خانهها یا در برخی مساجد مراسم عزاداری را با حفظ پروتکلهای بهداشتی برگزار کنند و به گونهای باشد که از رهگذر عاشورا صدمهای به جان و سلامت مردم وارد نشود.
امروز که در این شرایط خاص قرار گرفتهایم با مراعات عزاداری میکنیم، اما امام حسین(ع) از دل های مردم جدا نخواهد شد و نهضت عاشورا با خون مردم آمیخته است و انشاءالله به برکت امام حسین(ع) این بیماری در همه جهان از بین برود؛ اما باید به یاد داشت که زنده نگه داشتن این مکتب و مدرسه و درسهای عاشورا باید باقی بماند؛ ستمستیزی، زیربار ظلم نرفتن و نماز باید بماند، چراکه امام حسین(ع) در روز عاشورا زیر رگبار تیر دشمن نماز خواندند. عاشورا کلاس و مکتب انسانساز است و باید بماند و باقی هم میماند و تا امروز هیچ کسی نتوانسته نهضت کربلا و عاشورا را از بین ببرد و انشاءالله تا روزی که امام زمان منتقم خون امام حسین(ع) ظهور میکنند، این نهضت باقی است و خونها برای آن میجوشد.
در گفتوگو با حجتالاسلام محمدحسن سعیدی
الگوگیری و الگوسازی از امام حسین(ع)
حجتالاسلام «محمدحسن سعیدی» در گفتوگو با صبح صادق با اشاره به لزوم تبیین سبک زندگی سیدالشهدا(ع) در جامعه امروز عنوان کرد: «اولین نکتهای که باید به آن توجه شود، این است که ما باید جایگاه امام حسین(ع) را به عنوان یکی از معصومین و اولیا و به عنوان حجت خدا در روی زمین، یعنی کسی که از طرف خداوند به عنوان شاخص و معیار برای ما معرفی شده، بشناسیم و بدانیم که امام یعنی پیشوا و مقتدا و کسی که جلودار و الگو و راهبر انسان است.» وی ادامه داد: «قرآن کریم تبلور کتبی و نظری انسان کامل است و حقیقت انسان کامل را برای ما تبیین میکند؛ امام معصوم (ع) هم تحقق عینی دین، یعنی مصداق پیاده شده و فعلیت یافته دین است که ما میتوانیم تمام دین و همه ارزشها و خوبیهایی که از طریق دین تبیین شده، بایدها و نبایدها و همه چیز را در وجود، کلام و رفتار امام مشاهده کنیم.برخی چیزها معیار نیستند
این کارشناس و مشاور خانواده تأکید کرد: «اینکه ما چطور میتوانیم امام حسین(ع) و سبک زندگی ایشان را الگو قرار دهیم، چند نکته دارد؛ اما نکته مهمش این است که ما برخی چیزها را میتوانیم بگوییم که اقتضائات شرایط آن زمان است؛ یعنی اگر امام حسین(ع) یا پیامبر(ص) یا هر کدام از اولیای خدا در جامعه دیگری زندگی میکردند لباس آن جامعه را میپوشیدند، به جز برخی جنبههایی که نامطلوب و ناپسند باشد که حذف میکردند؛ ولی فرهنگ و عرف آن جامعه در پوشش لباس و خیلی موارد دیگر را رعایت میکردند؛ یعنی لباس عربی که امام میپوشیدند به خودی خود ویژگی خاصی ندارد که بگوییم شرافت و برتری بر سایر لباسها دارد.»حجتالاسلام سعیدی افزود: «پس ما در برخی از خصوصیات که خود اولیای خدا هم آنها را معیار نمیدانستند و به ما نگفتند که شما در این جنبهها به ما اقتدا کنید، لازم نیست که الگوسازی کنیم؛ اما جنبههای انسانی و رفتاری که روح محتوا و اصیل و مرام و فرهنگ و اخلاق و اعتقادات و سبک زندگی امام حسین(ع) است، باید برای ما الگو قرار گیرد.»
تفکیکسازی اصول ثابت و امور متغیر
وی با اشاره به لزوم تفکیک بین آنچه مقتضای زمان است و به الگوسازی نیاز ندارد، با آنچه الگو و معیار شناخته میشود، گفت: «پیشنهاد میکنم مشتاقان به این امر کتاب «اسلام و مقتضیات زمان» مرحوم شهید مطهری را در این مورد مطالعه کنند؛ ایشان تحلیل بسیار خوبی در این زمینه دارند. ما باید از جمود و تحجر و افراطیگری در الگوسازی ائمه معصوم و اقتدا به سبک زندگی ایشان پرهیز کنیم.» این کارشناس مذهبی با تأکید بر برخی ساختارشکنیها در الگو گرفتن از ائمه معصوم(ع)، گفت: «گاهی هم افراد یک حالت بیپروایی و برخورد سلیقهای را دنبال میکنند و اینگونه نشان میدهند ما هر طور که دلمان بخواهد به دین اضافه یا از آن کم میکنیم، این هم غلط است! بنابراین الگو گرفتن ما از امام حسین(ع) باید با یک تحلیل دقیق و قوی همراه باشد.»شرایط زمان و مکان را بشناسیم
حجتالاسلام سعیدی ابراز کرد: «باید شرایط زمان و مکان را بشناسیم و بدانیم احکام امام حسین و جهتگیریهای آن حضرت دقیقا روی چه عناوینی بوده؛ مثلاً اگر امام با یزید مبارزه کردند چه ویژگیای در یزید باعث شد که امام در برابر او بایستد؟ آیا ما در برابر هر حاکم و هر مسئولی در جامعه باید بایستیم یا باید با همه سازگاری داشته باشیم؟ یا اینکه یک خصوصیاتی اگر در هر حاکمی ایجاد شود آن را منفی میکند و طبیعتا وقتی حجت خدا و امام معصوم در برابر او باشد به او اعتراض و با وی مبارزه میکند؟ما باید روح و حقیقت مسئله را در همه عرصهها بشناسیم و طبیعتا این اقتدای واقعی و الگو گرفتن از امام حسین(ع) است.» وی با بیان اینکه حالا ما چطور باید امام حسین(ع) را به عنوان یک الگوی مطلوب و قابل فهم در جامعه کنونی مطرح کنیم، گفت: «مثلا یک ویژگیای که در شخصیت امام حسین(ع) وجود دارد، جامعیت آن حضرت است؛ یعنی تمامی فضایل و خصوصیات مثبت در آن حضرت در بالاترین سطح خود است.»
جامعیت در امام حسین(ع)
این کارشناس تلویزیونی ادامه داد: «امام مظهر علم و آگاهی، معنویت، ایمان، عبادت و بندگی خداست، امام مظهر اخلاق و ادب است، امام نمود عینی و مصداق تام و تمام آرمانخواهی و هدفداری است؛ احساس مسئولیت اجتماعی و نوعدوستی و شجاعت در امام در بالاترین سطح خود متجلی است؛ چنانچه در عرصه زندگی فردی، اجتماعی و خانوادگی و در همه مناسبات سرآمد است.» این مشاور خانواده عنوان کرد: «ما مشاهده میکنیم که امام حسین(ع) نه یک انسان سیاسی محض بودند و نه در زمینههای مادی، اقتصادی و اجتماعی و... افراط و تفریط میکردند؛ اما امروز شاهد افراطگرایی برخی در عرصههای سیاسی و اجتماعی هستیم؛ به گونهای که انگار جز این مورد چیز دیگری در زندگی وجود ندارد.برخی ممکن است صرفا به عبادت بپردازند و بیخیال از سایر وقایع؛ یعنی دنیا را آب ببرد آنها را خواب میبرد و چیزی برایشان مهم نیست.» وی افزود: «برخی افراد حقوق همسر و فرزندان و والدین خود را نادیده میگیرند و برخی به شدت به خانواده خود اهمیت میدهند؛ طوری که انگار هیچ موضوع دیگری در عالم وجود ندارد، درست است که تک تک این مسائل همه مهم است، ولی همه باید در کنار هم باشد! در مجموع یک شاخصه مهم امام حسین(ع) جامعیت ایشان و تعادلی است که در ابعاد مختلف زندگی و ارزشها برقرار کردند و از افراط و تفریط پرهیز داشتند.»
دین معیار است نه ابزار!
این کارشناس مذهبی گفت: «مسئله دیگر اینکه ما باید دین را معیار بدانیم نه ابزار؛ یعنی دین شاخصی است که به ما خوب و بد، درست و غلط و باید و نباید را نشان میدهد؛ لذا دین نباید ابزاری باشد که ما اهداف دنیایی خود را براساس منافع و نفسانیت خودمان و در دستگاه محاسبات مستقل از دین تعیین کنیم و آنگاه بخواهیم از دین در جهت رسیدن به اهدافمان بهره ببریم.» وی افزود: «دین بالاترین ارزش است و چنانچه امام این انتقاد را به جامعه دارند که مردم بندگان دنیا هستند و دین برای آنها صرفا یک لقلقِه زبان است وقتی مردم منفعتشان از طریق دین تأمین شود، با آن کار دارند؛ ولی وقتی گرفتار بلا و مشکلی شوند، دینداران واقعی کم هستند.»مأمور به تکلیف یا نتیجه؟
حجتالاسلام سعیدی با بیان جملهای از امام خمینی(ره) گفت: «این بیان حضرت امام بسیار دقیق است و به تبیین و تحلیل نیاز دارد که فرمودند ما مأمور به تکلیف هستیم، نه مأمور به نتیجه؛ یعنی ما باید ببینیم دین برای ما چه ارزشهایی را تعریف میکند و در هر مقطعی و هر شرایطی چه دستورالعملهایی دارد یا تکلیف ما از منظر دین در هر شرایط و مناسباتی و در هر زمانی چیست؟»وی عنوان کرد: «ما باید همان آرمانها و اهداف دینی را دنبال کنیم و نیاییم اهداف و معیارهایمان را خارج از دین طراحی کنیم و بعد بخواهیم از اهرمهای دینی در راه رسیدن به اهدافمان، اعم از قدرت، ثروت، شهرت و هر چیز دیگری که در نظر داریم بهره ببریم.» این کارشناس ابراز کرد: «بنابراین شیوه الگو گرفتن از امام در جامعه امروز میتواند این باشد که ما حقیقت روح و راه امام را بشناسیم و معرفتمان را بالاتر ببریم. این قابل اثبات است که در جامعه و جهان امروز ما واقعا میتوانیم معیارهای دینی را به عنوان شاخصههای پیشرو، مترقی و پاسخگو معرفی کنیم که در برابر جهان موجب سرافرازی و سربلندی ما شود.»
حجتالاسلام سعیدی با بیان اینکه عدهای احساس میکنند دین پاسخگو نیست و در دنیای امروز نمیتواند راهنمای بشر باشد، ادامه داد: «این تفکر به دلیل عدم شناخت دین است، یا اینکه دینی که آنها شناختهاند دین ناقص و غلطی است که این توانمندی را ندارد وگرنه دین حقیقی یعنی آنچه محتوای واقعی قرآن و تعالیم اهل بیت(ع) است، به تمام معنا نه تنها میتواند پاسخگو باشد؛ بلکه پیشرو و در همه زمینهها راهنمای سعادت فردی و اجتماعی انسان باشد.»
حجتالاسلام والمسلمین اختری:چرا جنگ مذهب علیه مذهب راه افتاد؟
چرا که این نهضت لازمه دنیای امروز ماست. امروز همه جامعه فعلی بشر مانند همان زمان امام حسین(ع) در دوقطب جبهه حق و باطل قرار دارند.» رئیس شورای عالی مجمع جهانی اهل بیت(ع) گفت: «امپریالیسم جهانی به سرکردگی آمریکا و رژیم جناتکار صهیونیستی که دیدند این حرکت اسلامی منافع آنها را به خطر میاندازد و دست آنها را از کشورهای اسلامی کوتاه کرده و جلوی نفوذ و سیطرهشان را میگیرد، شروع به توطئه کردن علیه این اندیشه حکومت اسلامی و اندیشه اسلامخواهی کرده و لذا گروهکهای ترویستی را به وجود آوردند.» حجتالاسلام و المسلمین «محمدحسن اختری» در گفتوگو با بصیرت با اشاره به زنده نگه داشتن واقعه کربلا بعد از 1400 سال ابراز کرد: «مسئله مهمی که امروز در دنیا باید به آن توجه داشته باشیم، یادآوری خاطره عاشورای امام حسین(ع) و برگزاری مراسم عزاداری، هیئات و خیمهها و سوگواری کردنها به عنوان یکی از وظایفی است که بر عهده داریم.»
وی ادامه داد: «چون انقلاب امام حسین(ع)برای امروز ماست؛ یعنی ما برای حضرت اباعبدالله و یارانش که ۱۴۰۰ سال پیش به شهادت رسیدند، این مناسبت را زنده نمیکنیم؛ بلکه چون با مسئله امروز جامعه ما ارتباط دارد و آن واقعه امروز به عنوان یک واقعه زنده و روز به حساب میآید، به آن توجه میکنیم.» مدیر عامل بنیاد بینالمللی عاشورا عنوان کرد: «به تعبیر دیگر ما از آن حرکت امام حسین(ع) و شرایطی که در آن زمان به وجود آمده، امروز الگو میپذیریم و با یادآوری آن قیام و نهضت به این فکر خواهیم بود که چطور باید به این نهضت ادامه بدهیم؛ چرا که این نهضت لازمه دنیای امروز ماست. امروز همه جامعه فعلی بشر مانند همان زمان امام حسین(ع) در دوقطب جبهه حق و باطل قرار دارند.»
جبهه الرحمان در مقابل جبهه طاغوت
وی ادامه داد: «جبهه الرحمان در مقابل جبهه طاغوت و طاغوتیان؛ یعنی دوقطب و جبههای که همین امروز هم در میان جامعه وجود دارد. لذا توجه و پیروی ما از آن نهضت و گرفتن آن درسها امروز برای ما راهکار و برنامه است و آن راهکار و برنامه را ما باید به منصه ظهور برسانیم.» حجتالاسلام اختری افزود: «قیام امام حسین(ع) در شرایطی اتفاق افتاد که جبهه باطل و کسانی که به زور قدرت و با نیرنگ و فریب روی کار آمده بودند؛ مثل معاویه و به دنبال آن یزیدی که میخواستند به ملتها مسلط شود و بدون دلیل به عنوان خلیفه در میان مردم معرفی شد! چرا که به هیچ یک از موازینی که حتی درخلافت خلفای بعد از پیامبر(ص) انجام گرفته هم اعتنا نکرده و آنها را هم کنار زده بودند.»وی با بیان اینکه به هیچ دلیلی که بتواند ادعا کند یزید قابلیت و صلاحیتی برای خلیفه شدن دارد، او را روی کار آوردند گفت: «بعد هم به عنوان یک حکومت وراثتی و امپراتوری و سلطنتی و بر پایه زور و سرنیزه ادامه یافت و جامعه و ملت مسلمان را به ذلت کشاند؛ چنانچه حقایق ایمانی و اسلامی را نادیده میگرفتند و دروغ و فریب و نیرنگ را در میان جامعه گسترش داده و هیچ بهایی به ارزشهای دینی و اسلامی نمیدادند.»
امام حسین(ع) برای دفاع از دین کشته شد
این کارشناس ابراز کرد: «امام حسین(ع) برای دفاع از اسلام و احیای اسلام و خنثیسازی توطئهها و حرکتهای ضددینی و ضد اسلامی و احقاق حقوق اکثریت جامعه که حقوقشان پایمال شده بود، قیام کرد.» مدیر عامل بنیاد بینالمللی عاشورا گفت: «امام حسین(ع) به عنوان دین کشته نشد؛ بلکه برای دفاع از دین کشته شد و کسانی که در مقابل ایشان بودند. حضرت پیامبر(ص) طبق روایاتی که همه شیعه و سنی آن را قبول دارند، وقتی خبر شهادت امام حسین(ع) را از جبرئیل دریافت میکند، گریه کرده و در پاسخ پرسشکنندگان میگوید، فرزندم امام حسین(ع) را دشمنانش و گروهی طغیانگر و بقات امت من خواهند کشت.» اختری تأکید کرد: «امام حسین(ع) کشته دین است؛ یعنی برای دین قربانی شد و خودش با حرکتهای ضددینی و ضدبشری و حرکتهای شیطانی که آنها دنبال میکردند، مقابله کرد.»پیروزی انقلاب و ترس از حکومت اسلامی
رئیس شورای عالی مجمع جهانی اهلالبیت(ع) با اشاره به آنچه امروز در جاهای مختلف دنیا به اسم دین و مذهب در حال روی دادن بوده و به عبارتی در حال نشان دادن چهرهای ناخشنود و خشن از دین است، گفت: «ما شاهدیم که از پیروزی انقلاب اسلامی که اسلام به عنوان یک قدرت، نظام و یک حکومت اجرا شد و تحقق یافت و جمهوری اسلامی شکل گرفت، در همه دنیای اسلام این امید به وجود آمد که پس میشود در دنیا حکومت اسلامی برقرار کرد و نظام اسلامی را پایدار ساخت.»وی ادامه داد: «این اندیشه به عنوان اندیشه بزرگ امام خمینی(ره)، اندیشه حکومتخواهی و حکومتداری و عزت حکومتی اسلامی در میان جامعه مسلمانان دنیا منتشر شد؛ حتی میتوانیم بگوییم که این اندیشه به عنوان حکومت دینی حتی در میان غیر مسلمانان هم شکل گرفت و احیا شد تا جایی که غیر مسلمانان هم به فکر افتادند که پس میتوانیم حکومت دینی در دنیا ایجاد کنیم.»
حجتالاسلام اختری گفت: «این تفکر به سرعت در دنیا گسترش یافت که میتوان در برابر حکومتهای کمونیستی، امپریالیستی، لیبرالی، امپراتوری، سلطنتی و جمهوریهای کذایی حکومت دینی و مردمسالاری دینی به وجود آورد.»
مخالفت حاکمان کشورهای اسلامی با گسترش بیداری اسلامی
مدیر عامل بنیاد بینالمللی عاشورا اظهار کرد: «این اندیشه قطعاً در برابر طغیانگران حتی حاکمان کشورهای اسلامی که اجرای اسلام و گسترش اسلام به ضرر آنهاست، سنگین بود؛ لذا با این امر مخالفت میکنند و وقتی ما میبینیم بیداری اسلامی در کشورهای منطقه گسترش پیدا میکند همان حاکمان دربرابر این بیداری اسلامی ایستادند.»این کارشناس عاشورا ادامه داد: «خود امپریالیسم جهانی به سرکردگی آمریکا و رژیم جنایتکار صهیونیستی که دیدند این حرکت اسلامی منافع آنها را به خطر میاندازد و دست آنها را از کشورهای اسلامی کوتاه کرده و جلوی نفوذ و سیطرهشان را میگیرد، شروع به توطئه کردن علیه این اندیشه حکومت اسلامی و اندیشه اسلامخواهی کرده و لذا گروهکهای ترویستی را به وجود آوردند.»
تولد گروهکهایی با رویکرد خشونت
وی ابراز کرد: «گروههایی را به نام دین به وجود آوردند تا بتوانند به اسم دین با دین مقابله کنند؛ لذا گروه القاعده، طالبان و گروهکهای داعشی را به وجود آوردند تا با نشان دادن یک رویکرد خشونتزایی و خشونتخواهی و خشونتگرایی و اندیشههای تحجر مذهبی اسلام ناب را خدشهدار کنند.»حجتالاسلام اختری تأکید کرد: «درسی که امروز از قیام امام حسین(ع) میگیریم، این است که اولاً ما باید بصیرت داشته و تشخیص بدهیم راه حق و باطل کدام است و ویژگیهای حق کدام و باطل کدام است؟ و ثانیاً ویژگیهای دینی که خدا برای مردم خواسته و ویژگیهای اسلام اصیل را بدانیم و آن را بشناسیم.»
وی افزود: «بدانیم در دین، اطاعت از رهبری و امام شرط است و امروز که امام زمان(عج) غایب است ما باید از نایب آن امام غایب اطاعت و پیروی داشته باشیم و اگر بخواهیم هر کدام یا هر گروه براثر خواستههای نفسانی خودمان و براساس حکومتطلبی خودمان در جامعه علم دست بگیریم و بگوییم، ما امام مردم و پیشوا هستیم و مردم با ما بیعت کنید؛ مانند آنچه داعش و طالبان گفتند با انتخاب امام و داشتن رهبر منافات دارد.»
مدیر عامل بنیاد بینالمللی عاشورا ابراز کرد: «رهبر و امام و پیشوا در میان جامعه اسلامی حتی در زمان غیبت ویژگیها و خصلتهایی دارد که عدالت، مخالفت با هوای نفس، آگاهی بر شرایط زمان، دانایی و علم و فقاهت از شرایط آن است. مردم زمان امام حسین(ع) از امام و پیشوای معصوم و پیشوای به حقشان حمایت نکردند و گرفتار دشمنی و قلدری دشمنانشان از عبیدالله ابن زیاد تا شمر و معاویه و متوکل و حجاج و اینگونه جنایتکاران شدند.»
لزوم پیروی از ولایت و رهبری
حجتالاسلام اختری عنوان کرد: «ما امروز باید دنبالهروی یک رهبر صالح، شایسته، با تقوا، پاک و پاک دامن، آشنا، مدیر و مدبر باشیم. همچنین مانند یاران امام حسین(ع) ما باید از خط اصیل و اندیشه اصیل اسلامی و رهبری اسلامی حمایت و پشتیبانی کنیم.»وی ادامه داد: «تبعیت به این معنا که باید در برابر دشمنان و نقشههای آنها از رهبر و خط رهبری حمایت و پشتیبانی کنیم؛ لذا اینها چیزهایی است که ما در این انقلاب امام حسین(ع) درس میگیریم و این حرکت عاشورا که ما هر سال این عزاداریها را به پا میکنیم و عشق و علاقه به امام حسین(ع) نشان میدهیم الگویی برای جامعه امروز ماست.
ما را از دچار شدن به دشمنان اسلام، نیرنگها و توطئهها دور میکند و سبب میشود بتوانیم راه حق را تشخیص بدهیم و به انحراف کشیده نشویم؛ بتوانیم اسلام را دنبال کنیم. این راه شناخت خط اصیل و نگهداری و حفاظت و ادامه راه امام حسین(ع) است.»
مرزداری از اسلام اصیل
مهدی سعیدی: بیش از چهارده قرن از مصیبت عظمای 10 محرم سال 61 هجری میگذرد و حب حسینبنعلی(ع) همچنان حرارت بخش قلوب احرار و آزادگان عامل است. حرکتی که مسیر تاریخ را تغییر داد و اجازه نداد تا سایه سیاه حاکمیت ظلم و کفر فراگیر شده و نور هدایت و امید خاموش شود! درباره این حرکت عظیم و اینکه هدف نهضت حضرت اباعبدالله(ع) چه بود و چه عاملی موجب شد تا فرزند رسولالله(ص) گام در مسیری بگذارد که شهادت خود و یارانش و اسارت خاندانش پایانبخش آن باشد، در طول تاریخ تحلیلهای مختلفی ارائه شده و هر کس تلاش کرده است تا از منظر و خاستگاه خود به این حادثه پرعظمت بنگرد. برخی از تلاش حضرت برای به دستگیری حکومت سخن گفتهاند، برخی از قیام او برای شهادت و دیگرانی شهادتش را تقدیری الهی تفسیر کردهاند!حقیقت آن است که روح و گوهر قیام امام را باید مقابله با بدعتی دانست که تسلیم و تمکین و سکوت در برابر آن مرادف با پایان اسلام بود! و آن تبدیل حکومت نبوی به حکومت سلطنتی اموی بود! هرچند در مکتب اهل بیت(ع) اداره حکومت و جامعه اسلامی پس از پیامبر اعظم(ص) به فرمان الهی بر عهده امیرالمؤمنین(ع) و فرزندان او سپرده شده بود، اما با وجود انحراف ایجاد شده در طول نیم قرن از رحلت پیامبر اسلام(ص) خلفای متعددی بر مسند خلافت اسلامی تکیه زده بودند، که هیچ یک رسماً مدعی تبدیل خلافت به سلطنت نبودند! و هیچگاه انحراف تا این حد زیاد نشده بود که پستترین افراد بر مسند عالیترین جایگاه حکمرانی جامعه اسلامی تکیه زند! پیش از این خلفای جامعه اسلامی ادعای حکمرانی مبتنی بر سنت پیامبر(ص) داشتند و مشروعیت خود را به انتخاب مسلمانان و سیره نبوی مستند میکردند، اما با صدرنشینی یزیدبنمعاویه، بنی امیه رسما خلافت اسلامی را به سلطنت اموی تبدیل کرد!
سلطنت نامشروع بنیامیه اعتباربخشی از سوی بزرگانی را نیازمند داشت که میتوانستند جامعه اسلامی را با خود همراه کنند که در رأس آن بزرگ خاندان اهل بیت(ع)، حضرت حسینبنعلی(ع) بود. اینجا بود که بیعت گرفت از امام(ع) به مهمترین رکن تکمیل بخش پروژه کودتای اموی بدل شد! رهبر معظم انقلاب اسلامی در شرح این ماجرا میفرمایند:
«[یزید] توقّع داشت که این امام هدایت پای حکومت او را امضا کند؛ «بیعت» یعنی این. میخواست امام حسین(علیهالسّلام) را مجبور کند به جای اینکه مردم را ارشاد و هدایت فرماید و گمراهی آن حکومت ظالم را برای آنان تشریح نماید، بیاید حکومت آن ظالم را امضا و تأیید هم بکند! قیام امام حسین(علیهالسّلام) از اینجا شروع شد... توقع کرد که امام حسین(علیهالسّلام) پای این سیهنامه تبدیل امامت اسلامی به سلطنت طاغوتی را امضا کند؛ یعنی بیعت کند. امام حسین فرمود «مثلی لا یبایع مثله»؛ حسین چنین امضایی نمیکند. امام حسین(علیهالسّلام) باید تا ابد بهعنوان پرچم حق باقی بماند؛ پرچم حق نمیتواند در صف باطل قرار گیرد و رنگ باطل بپذیرد.» (9/1/1381)
تبدیل حکومت اسلامی به سلطنت اموی بدان سبب بزرگترین بدعتی بود که تسلیم در برابر آن جایز نبود، که از نگاه اسلام حکومت در نگاه اسلام مهمترین نهاد اجتماعی است که بیشترین تأثیر را در هدایت و ضلالت جامعه دارد! تعبیر «الناس علی دین ملوکهم»، بخشی از این حقیقت را بازگو میکند؛ از این رو دین آخرالزمانی که هدایت همه بشریت را در همه زمانها و مکانها بر عهده دارد، نمیتواند تنها به چند توصیه فردی و اجتماعی بسنده کند و برای در اختیار گرفتن مهمترین عامل سعادت و شقاوت موجودی اجتماعی به نام «انسان» برنامهای نداشته باشد و امر حکومت را به فساق و فجار بسپارد!
در طول حدود 250 سال دوران مبارزات اهل بیت(ع) دستیابی به حکومت و بهرهگیری از آن برای هدایت جامعه در صدر آرمانهای مبارزاتی ایشان قرار داشت و تشکیلاتی پیچیده، قدرتمند و سامان یافته اهل بیت(ع) در طول تاریخ برای فراهم کردن مقدمات آن تلاش کرده و موفق شد مرزهای حکومت اصیل اسلامی را از حکومتهای انحرافی به نام دین پر رنگ کند؛ هرچند عملاً امکان دستیابی به قدرت برای ایشان فراهم نیامد!
امروز به برکت قیام بزرگمرد از سلاله حسینبن علی(ع) و حمایت یک ملت از ایشان، پس از چهارده قرن حکومتی شکل گرفته است که رنگ و بویی از حکومت علوی دارد و روزگاری حضرت اباعبدالله(ع) برای اعتبار بخشی به آن به شهادت رسیده است. امید آنکه همان آرمان و همان مرام همواره به مثابه مانیفست حرکت جمهوری اسلامی در مسیر مبارزه با طاغوت و تحقق تمدن بزرگ اسلامی فرا راهمان باشد و روزگاری نه چندان دور امر حکمرانی به منجی بشریتی داده شود که عدالت را برای عالمیان به ارمغان آورده و منتقم خون ثارالله خواهد بود!
منبع: صبح صادق