یادداشت روزنامههای ۱۰ شهریور
روزنامه کیهان
درسهایی برای شکست کرونا/عباس شمسعلی
۱۶ سال پیش یعنی غروب پنجم فروردین ۱۳۸۴ وقتی جمعیت یکصد هزار نفری حاضر در استادیوم آزادی تهران سرخوش از پیروزی مهم و غرورانگیز تیم ملی فوتبال ایران در مقابل ژاپن، در حال ترک ورزشگاه بودند اتفاق تلخی رقم خورد. ازدحام بیش از حد جمعیت هنگام خروج باعث شد تا ۷ نفر از تماشاچیان جان خود را از دست بدهند و کام شیرین مردم کشورمان ساعتی پس از یک جشن ملی، با این حادثه ناگوار تلخ شود. این حادثه تا روزها بحث محافل و رسانهها بود. اما آن روز که همه از مرگ دلخراش ۷ نفر بهت زده و غمگین بودند هیچکدام از مردم حتی تصور نمیکردند که چند سال بعد یک ویروس نورسیده و بیماری ناشناس میتواند در طی ۱۸ ماه جمعیتی بیش از همان جمعیت حاضر در ورزشگاه آزادی را در کشورمان به کام مرگ بفرستد و با قدرت خود طی یک روز جان نه ۷ نفر بلکه ۷۰۰ هموطن را بگیرد.
متاسفانه بیماری کرونا در کنار قربانی کردن چهار میلیون و ۵۲۷ هزار نفر در دنیا، طی ۵۶۰ روزی که از شیوع آن در کشورمان میگذرد، طبق آمار رسمی تا دیروز، ۱۰۷ هزار و ۷۹۴ فوتی به جای گذاشته است یعنی روزانه به طور میانگین قریب ۲۰۰ هموطن تنها به علت این بیماری از دنیا رفته و ۲۰۰ خانواده داغدار عزیزان خود شدهاند، به عبارتی گویی هر روز در کشور یک هواپیما با ۲۰۰ مسافر سقوط کرده است.
طی این مدت که از شیوع جهانی این ویروس چموش میگذرد و کشورمان هم درگیر این بیماری خطرناک است، تلاشها و اقدامات زیادی برای مهار و کنترل آن انجام شده است، از تلاشهای کادر فداکار درمان و نیروهای داوطلب و جهادی تا اقدامات مسئولان اجرایی، اقداماتی که هرگاه حساب شده و اصولیتر بوده و همراهی درصد بیشتری از مردم را داشته توفیقات بیشتری حاصل شده و البته هرگاه با چاشنی سوء تدبیر مدیریتی همچون باز گذاشتن سفرهای نوروزی بدون توجه به هشدارهای کارشناسان و یا کمتوجهی مردمی همراه شده روزهای بسیار تلخی را از خود به یادگار گذاشته است. اینها خلاصه تجربهای است که طی فراز و فرودهای پنج نوبت پیک هولناک کرونا در کشور حاصل شده است.
اکنون، اما در شرایطی قرار داریم که باید جدیتر از گذشته با درس گرفتن از این تجربهها، همه با هم وارد میدان شویم، به ویژه آنکه با روی کار آمدن دولتی تازهنفس و پرانگیزه میتوانیم به توفیقات بیشتر و بهتر در مهار این بیماری امیدوار باشیم. همانطور که اشاره شد درخصوص مهار کرونا وظایف و مسئولیتهایی بر عهده مردم و وظایف خطیری بر عهده مسئولان است که ضمن تاکید بر اهمیت هماهنگی و همکاری هر دو گروه در این عرصه در ادامه به بخشهایی که لازم است مورد توجه اساسی و شاید بازنگری قرار بگیرد اشاره میشود.
با توجه به پیچیدگیها و قدرت بیماری کرونا، طبیعتاً مهار و مدیریت آن تنها نمیتواند بر دوش مجموعه بهداشت و درمان کشور باشد. بیشک برای موفقیت در چنین عملیات مهم و بزرگی باید بخشهای مختلف از قبیل وزارتخانهها و سازمانهای دولتی و غیردولتی، نیروهای مسلح و مردم پای کار بیایند. در یک سال و نیم گذشته نمونههای موفقی از ثمره این همکاری را دیدهایم، اما به نظر میرسد باید با تقویت اتاق عملیات و فرماندهی این کار، بیش از پیش از تمام ظرفیتهای موجود و قابل اتکا در کشور استفاده شود. به راستی ستاد ملی مقابله با کرونا باید تبدیل به یک اتاق جنگ و عملیات تمامعیار علیه کرونا شود به گونهای که در این راه لحظهای از تدبیر و برنامهریزی جدی و هدفمند و البته بهرهمندی از نظرات کارشناسان غافل نشود.
یکی از موضوعات مهم در مقابله با کرونا واکسیناسیون سراسری است که بر اساس تحقیقات دانشمندان داخلی و مشاهدات و پژوهشهای انجام شده در سطح جهان اکنون شاید به عنوان مهمترین ابزار برای از بین بردن خطر مرگ و میر ناشی از ویروس کرونا محسوب میشود. با تلاشهای زیادی که علیرغم تحریمهای غیر انسانی و رقابت جهانی کشورها برای تامین واکسن و در مواقعی بدعهدی طرفهای قرارداد برای تامین به موقع واکسن انجام شده (از جمله ساز و کار کوواکس بهداشت جهانی که تاکنون ۲۰۰ میلیون دلار هزینه ۱۶ میلیون و ۸۰۰ هزار دز واکسن سهمیه ایران را دریافت، اما بخش عمدهای از این سهمیه را تحویل نداده است)، تاکنون قریب ۲۹ میلیون دُز واکسن به کشورمان وارد شده است.
از سویی با تلاش قابل ستایش دانشمندان کشورمان در ساخت واکسنهای بومی تاکنون از چند نمونه در دست تولید یا کارآزمایی، واکسن برکت پس از کسب مجوزهای لازم و پشت سر گذاشتن موفق کارآزماییهای بالینی به تولید انبوه رسیده است و تاکنون ۸ میلیون دز از آن تولید، چهار میلیون و ۲۰۰ هزار دز تحویل وزارت بهداشت شده و حدود دو میلیون و ۶۰۰ هزار دز از آن تزریق شده است و واکسنهای دیگر نیز در آستانه ورود به مرحله تولید انبوه هستند.
اکنون نیاز است دولت با استفاده بیشتر از ظرفیتهای موجود همچون دستگاه دیپلماسی و بازوهایی همچون هلال احمر و با پیگیریهای مضاعف، واردات واکسن را تسهیل بخشد که خوشبختانه در روزهای گذشته نشانههایی از سرعت گرفتن واردات واکسن مشاهده میشود و وعدههایی برای افزایش چشمگیر واردات در روزهای آینده نیز داده شده است.
از سوی دیگر توجه ویژه به تولید واکسنهای داخلی و رفع نیازهای تولید کنندگان برای رسیدن به میزان تولید مورد انتظار باید جدیتر از قبل توسط دولت دنبال شود. نکته مهم درخصوص تسهیل واردات واکسن خارجی محرز شدن توان ایران در تولید واکسن بود و آنطور که مدیرکل دارو و مواد تحت کنترل سازمان غذا و دارو میگوید: «اگر واکسن برکت به تولید انبوه نمیرسید، کشورهای خارجی بهراحتی واکسن در اختیار ما قرار نمیدادند».
موضوع دیگر که باید توسط مسئولان امر و ستاد کرونا مورد توجه قرار بگیرد، موضوع تدوین یک پروتکل دقیق، علمی و هماهنگ درمانی برای بیماری کرونا است. متاسفانه یکی از ناهماهنگیهای محسوس در مبارزه با کرونا در کشور طی این مدت اعلام مواضع متضاد درخصوص داروهای بیماران کرونایی است. در این خصوص یک روز نام برخی داروها به عنوان داروهای موثر اعلام و تجویز میشود که در مواقعی نیز تهیه آن برای خانواده بیمار سخت است، اما مدتی بعد یک مسئول حوزه بهداشت و درمان درخصوص همان داروها میگوید که در جلسه کمیته علمی کرونا مطرح شد که این داروها در پروتکل درمان بیماران سرپایی جایی ندارد، اما حجم بسیار زیادی از پزشکان این داروها را برای همه تجویز میکنند.
جالب اینکه این داروها یک بار در پوشش بیمه قرار میگیرد یکبار گفته میشود به علت بیتاثیری از پوشش خارج میشود و دوباره گفته میشود در پوشش بیمه قرار میگیرد. در این بین ایجاد کسب و کارهایی همچون تبلیغ تهیه داروهای گرانقیمت کرونا و تزریق خانگی دارو و سرم در فضای مجازی است که اگر نظارت دقیقی بر آنها که معلوم نیست تخصص لازم را داشته باشند صورت نپذیرد میتواند خطرآفرین شود.
نکته مهم دیگر توجه به غربالگری است، موضوعی که چند بار توسط رهبر معظم انقلاب نیز مورد تاکید قرار گرفته است. متاسفانه در شرایط فعلی دسترسی آسان به تستهای مورد اعتمادتری همچون pcr برای مردم دشوار شده است به نوعی که گاه یک فرد مشکوک به ابتلای کرونا باید در سطح شهر به چندین مرکز بهداشت مراجعه کند چرا که معمولا روزانه در برخی مراکز منتخب در هر منطقه و به تعداد محدودی کیتهای تست توزیع میشود که در همان ساعات ابتدایی صبح تمام میشود.
حتی اگر در مراکزی دسترسی به این تستها باشد هزینه قابل توجهی باید پرداخته شود. این در حالی است که به راحتی و با یک جستوجوی اینترنتی به وفور با تبلیغات تستهای خانگی و البته با هزینههای هنگفت روبرو میشویم. حال سؤال اینجاست اگر تست کم است چرا درخصوص تولید یا واردات بیشتر آن اقدام جدیتری نمیشود و چرا این تستها در آزمایشگاههای خصوصی و فضای مجازی با هزینه مضاعف در دسترس است و اگر کمبودی نیست چرا پروژه مهم غربالگری که میتواند باعث شناسایی به موقع و ابتدایی بیماران کرونایی شده و از اوجگیری بیشتر بیماری و همچنین تردد افراد مبتلای فاقد علامت در سطح جامعه جلوگیری کند غفلت میشود.
در روزهای اخیر از رایگان شدن تست کرونا و تحت پوشش بیمه قرار گرفتن آن سخن رفته است، اما متاسفانه آنقدر شرط و تبصره برای این کار لحاظ میشود که بسیاری با وجود احتمال ابتلا، به علت هزینه بالای تست یا کمیاب بودن آن از دادن تست منصرف شده و احتمالا مشغول انتشار ویروس در جامعه میشوند. سؤال این است آیا رایگان بودن تستها برای دولت و بیمهها به صرفهتر است یا پرداخت هزینه چند میلیونی بستری شدن یک بیمار در آی سی یو؟
این روزها از شیوع ویروس جهش یافته و خطرناک «لامبدا» در برخی کشورها خبرهایی میرسد، با توجه به تجربه قبلی ورود انواع ویروسهای جهش یافته به کشور که تبعات آن هنوز ادامه دارد باید موضوع کنترل مرزها و جلوگیری از ورود این ویروس به کشور مورد توجه جدیتر مسئولان امر قرار گیرد. یکی دیگر از موضوعات و تجربههای گذشته که باید فکری اساسی برای آن کرد کم توجهی در رعایت دستورالعملها و محدودیتها، هم از سوی مردم و کسبه و هم از سوی برخی مسئولان ناظر میباشد. حال باید مسئولان امر نگاه جدیدی به این محدودیتها داشته باشند اگر برخی از آنها نیاز به تجدید نظر و اصلاح دارد اقدام شود اگر تاکید بر ادامه اجرا است پس عمل به آن و نظارتها جدیتر گرفته شود. در این بین توجه به مشکلات اصناف و مشاغل و حمایت از اقشار صدمه دیده نیز نباید مورد غفلت قرار گیرد.
موضوع دیگر کمتوجهی به توانمندیهای علمی طب سنتی در کمک به مبارزه با کرونا است. متاسفانه برخی رد و مخالفتها در بین طیفهایی از طرفداران طب سنتی و طب نوین نسبت به یکدیگر از گذشته در کشور وجود داشته که با شیوع کرونا شدیدتر شده است حال آنکه وظیفه وزارت بهداشت است که بستری فراهم آورد تا در فضایی علمی جلسات هماندیشی بین متخصصان طب سنتی و نوین برگزار شود تا هم دیدگاهها به هم نزدیک شود و هم هر کجا که امکان بهرهمندی از خدمات علمی و مورد تایید طب سنتی در کنار طب نوین برای مهار کرونا و سایر حوزههای پیشگیری و درمان وجود دارد از این ظرفیتها به نفع مردم استفاده شود.
درخصوص وظایف مسئولان موارد دیگری نیز هست، اما در این بین مردم نیز وظیفه دارند از سادهانگاری و کمتوجهی به پروتکلها خودداری نمایند. نباید فراموش کرد که گاه یک کمتوجهی ما میتواند جان یک فرد دیگر را به خطر بیندازد و خانوادهای را داغدار کند. متاسفانه گویا تکرار روزانه این تلفات و خبرهای آن باعث عادی شدن یا کاهش حساسیت ماجرا برای عده زیادی از مردم شده است تا جایی که علیرغم همه هشدارها و توصیهها یا ابلاغ محدودیتها و ممنوعیتها عدهای کار خود را میکنند و کمترین تبعیت از الزامات و اقتضائات این روزهای دشوار را ندارند. لازمه شکست کرونا، همراهی مردم و مسئولان و درس گرفتن از تجربههای قبلی است. مسئولان وظیفه دارند بهترین برنامهریزی و تدارکات را در این خصوص فراهم نمایند و مردم هم نباید لحظهای از عمل به وظیفه اجتماعی خود در این خصوص غافل شوند.
روزنامه وطن امروز
علت جوسازی رسانههای آمریکایی درباره آینده سرمایهگذاریهای پکن در افغانستان چیست؟
فرار آمریکایی؛ فرصت چینی/فرزانه دانایی
زمانی که ایالات متحده سال ۲۰۰۱ به افغانستان حمله کرد، وضعیت اقتصادی جهان بشدت متفاوت از امروز بود؛ شرکت تسلا یک کمپانی بزرگ آمریکایی نبود، آیفون در آن زمان وجود خارجی نداشت و هوش مصنوعی فقط در فیلمهای استیون اسپیلبرگ دیده میشد. حالا تکنولوژی به اندازهای پیشرفت کرده است که نیاز شدیدی به چیپهای با تکنولوژی بالا و همچنین باتریهای با قدرت ذخیره زیاد است و در عین حال به مواد معدنی برای ساخت تکنولوژیهای نوین روز احتیاج است که تنها در زمینهای خاص یافت میشوند. افغانستان حالا روی ذخیرهای از این مواد قرار دارد که برآورد میشود یک تریلیون دلار ارزش داشته باشد. مهمترین این مواد ذخایر لیتیوم این کشور است که میتواند باعث ایجاد درگیریهای بینالمللی زیادی شود. این آمار، این روزها بشدت در رسانههای آمریکایی مطرح شده و تصور میشود با خروج آمریکا از افغانستان، چین قرار است به همه این منابع دسترسی و سرمایهگذاری میلیاردی در افغانستان داشته باشد، اما بررسی شرایط اقتصادی و سیاسی بین چین و افغانستان حقایق دیگری را آشکار میسازد.
جنگ اول افغانستان با اتحاد جماهیر شوروی، جنگ داخلی و در نهایت جنگ با ایالات متحده، این کشور را از دسترسی به معادن اصلی خود بازداشته است؛ حالا نیز انتظار نمیرود این مساله به این زودیها تغییر کند، چرا که کشورهای اروپایی و آمریکا اعلام کردهاند قرار نیست به این زودیها طالبان را به رسمیت بشناسند و در انتظار نوع برخورد این گروه با مردم افغانستان میمانند. اگر تحدید حقوق اقلیتها و زنان توسط طالبان ادامه یابد یا اینکه افغانستان تبدیل به محلی برای تجمع تروریستها در جهان شود، سرمایهگذاریهای بلندمدت در این کشور زیر سوال رفته و در عین حال آمریکا و اتحادیه اروپایی با تحریمهای خود اجازه کار اقتصادی به سایر کشورها در افغانستان را نخواهند داد.
سایه تحریم بر سر افغانستان
با این حال بسیاری معتقدند با عقبنشینی نیروهای ارتش ایالاتمتحده از افغانستان، پکن میتواند چیزی که کابل بشدت به آن نیاز دارد را تامین کند؛ سرمایهگذاری اقتصادی و ثبات سیاسی. یکی از اعضای ارشد ارتش آزادیبخش خلق که بین سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۲۰ در ارتش خدمت میکرده است، در یادداشتی در نیویورکتایمز نوشته است: «افغانستان در مقابل چیزی که چین به این کشور اهدا میکند، هدیهای گرانبها به پکن تقدیم میکند: فرصت برای سرمایهگذاری در زیرساختهای افغانستان و دسترسی به یک تریلیون دلار ذخایر معدنی».
برای اینکه این اتفاق بیفتد ـ که احتمال آن بسیار کم نیز هست ـ باید دید در هفتههای آینده چه اتفاقی در افغانستان میافتد. ایالات متحده میتواند تحریمهای زیادی را علیه طالبان بهعنوان دولت مستقر در افغانستان یا به عنوان یک گروه مستقل اعمال کند و اجازه ندهد چین یا روسیه محدودیتهای ایجادشده توسط شورای امنیت را وتو کرده یا سرمایهگذاری در افغانستان انجام دهند. واشنگتن از هماینک ذخایر ارزی ۵/۹ میلیارد دلاری افغانستان در این کشور را توقیف کرده و صندوق بینالمللی پول نیز کمکها به افغانستان را تعلیق کرده است؛ این کمکها شامل ۵۰۱ میلیون دلار منابع مالی به مردم افغانستان بود که با حضور طالبان دیگر به آنها تعلق نمیگیرد.
اگر طالبان بخواهد امیدی برای دسترسی به این مبالغ مالی داشته باشد باید تلاش کند با رهبران قبایل یا سایر جنگجویان در این کشور صحبت کرده و اجازه ندهد جنگ داخلی دیگری در افغانستان شکل گرفته یا نقض حقوقبشر در این کشور رخ دهد. کابل در عین حال میداند با بحران اقتصادی شدیدی روبهرو است؛ قیمتها از زمانیکه آمریکا تصمیم به خروج از افغانستان گرفته است بشدت افزایش داشته است، قیمت مواد غذایی مانند آرد، روغن، دارو و همچنین پول نقد در این کشور افزایش پیدا کرده و پول نقد نیز در این کشور به دلیل بسته بودن بانکها در دسترس نیست. طالبان هفته جاری رئیس بانک مرکزی جدیدی را به کار گمارد تا از این بحرانها جلوگیری کند، اما مطمئنا بحران اقتصادی و سیاسی افغانستان منجر به کاهش ارزش پول ملی شده و به افزایش تورم در این کشور منجر میشود.
مانعگذاری آمریکا در مسیر سرمایهگذاری چین
طالبان به دنبال ارتباطات بینالمللی خوب با کشورها بویژه کشورهای همسایهاش و چین است. مقامات و رسانههای در کنترل دولت زمینه برای ارتباط خوب با سایر کشورها را فراهم کردهاند. روزنامه دولتی گلوبال تایمز چین نیز خبر داده است سرمایهگذاری در افغانستان به دلیل اینکه دولت چین طالبان را بهعنوان دولت مستقر در افغانستان به رسمیت میشناسد، ادامه پیدا میکند. گزارش دیگری در همین باره اشاره کرده است ایالاتمتحده در وضعیتی قرار ندارد که بتواند از همکاری بین چین و افغانستان جلوگیری کند.
سخنگوی وزارت خارجه چین هفته گذشته بیان کرده بود: «برخی بر عدم اعتماد خود به طالبان در افغانستان تاکید میکنند. ما میخواهیم بگوییم هیچ چیز برای همیشه ثابت باقی نمیماند، ما نیاز داریم گذشته و حال را به طور واضح ببینیم؛ باید به کلماتی که مردم افغانستان میگویند گوش دهیم و اعمال آنها را ببینیم».
از نظر چین، افغانستان ارزش اقتصادی و استراتژیک زیادی دارد. رهبران حزب کمونیست چین در چند روز اخیر بارها اعلام کردهاند طالبان باید جلوی اقدامات تروریستی و حملات علیه چین را بگیرد، زیرا آنها معتقدند امکان ارتباط و فعالیت اقتصادی قدرتمند با این کشور در صورتی که ثبات به آن بازگردد، وجود دارد. آنها همچنین بهدنبال فرصتی برای سرمایهگذاری در بخش معادن افغانستان هستند که میتواند از طریق زیرساختهایی که چین در منطقه ایجاد کرده به این کشور انتقال پیدا کند، برای مثال میتوان به پروژههای ۶۰ میلیارد دلاری چین در همسایه افغانستان یعنی پاکستان اشاره کرد که راه برای انتقال مواد معدنی به چین را تسریع میکند.
ارزش معادن افغانستان چقدر است؟
اما در این میان اطلاعات غلط و سازماندهیشده از سوی دولت آمریکا نیز وجود دارد. مقامات ایالاتمتحده برآورد کردهاند سال ۲۰۱۰، افغانستان حدود ۱۰ تریلیون دلار ذخایر معدنی داشت که همچنان کشف نشده باقی مانده است. مقامات افغانستان اعلام کرده بودند این برآورد اشتباه است و حداقل ۳ برابر این میزان مواد معدنی در افغانستان وجود دارد. این مواد شامل ذخایر گستردهای از لیتیوم، مس، و مواد دیسک برای انتقال به سمت انرژیهای سبز و پاک بسیار حیاتی هستند. با این حال زیرساختهای بسیار بد و همچنین امنیت پایین، تلاشها برای ایجاد انتفاع از این ذخایر را ناکام باقی گذاشته است.
با این حال، به دست گرفتن کنترل افغانستان توسط طالبان در شرایط خاصی رخ داده است؛ شرایطی که آمارها نشان میدهد زنجیره مواد معدنی مورد نیاز باتریهای لیتیوم در شرایط بحرانی قرار دارد. سرمایهگذاران حاضرند برای تضمین مواجه نشدن با کسری مواد مورد نیاز باتریهای لیتیوم دست به سرمایهگذاریهای گستردهای بزنند. ایالاتمتحده، ژاپن و اروپا به دنبال قطع و کاهش وابستگی خود به چین در مواد معدنی مورد نیاز بسیار نادر هستند. مشکل اساسی برای طالبان در این باره کمبود نیروی متخصص برای سیاستگذاری است؛ در گذشته آنها افراد ناشایست و غیرکارآمدی را برای پستهای حساس به کار گمارده بودند: مانند وزیر اقتصاد و همچنین بانک مرکزی. آنها اگر هماکنون نیز به دنبال همین رویه باشند باید منتظر تبعات منفی در سیستم اقتصادی و همچنین رشد اقتصادی افغانستان باشند.
نگاه چین به افغانستان «فرصتمحور» نیست
«اندرو اسمال» کارشناس شورای روابط خارجی اتحادیه اروپایی درباره رفتار چین در بحران افغانستان گفته است: «چین به افغانستان به عنوان یک فرصت نگاه نمیکند بلکه بهعنوان مدیریت بحران و مدیریت تهدید نگاه میکند. حضور ایالاتمتحده در افغانستان تهدید ژئوپلیتیک برای چین بود؛ مانند حضور نظامی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۸۰، اما پکن هر ۲ را به یک اندازه تهدیدآمیز میداند و البته حضور طالبان و تهدید آن را تهدیدی کمتر و کوچکتر از تهدید حضور شوروی یا آمریکا در این کشور میداند. اگر چه آمریکا نیروهای نظامی بنیادگرای اسلامی را در افغانستان که در واقع حیاطخلوت چین است به عقب رانده و شبهنظامیانی را کشته بود که در لیست کشتار چینیها به دلیل ترس از تروریسم قرار داشتند، اما چین میدانست که آمریکا از پایگاههای مستقر در این کشور میتواند برای اهدافش درباره مهار استراتژیک چین استفاده کند.
پکن مطمئنا آرزو داشت ایالاتمتحده از افغانستان و کل منطقه بیرون برود، اما زمانی که توافق صلحی بین ایالاتمتحده و طالبان به وجود آمده باشد. به همین دلیل چین در حال حاضر هراسهای زیادی از موقعیت فعلی دارد. از یک طرف اگر بخواهیم گذشته طالبان را در نظر بگیریم باید بگوییم چین نیز از کنترل دوباره افغانستان به دست طالبانی که مانند دهه ۹۰ فکر میکند بشدت هراس دارد، زیرا میداند این کشور را تبدیل به پایگاهی برای تروریستها میکند که ممکن است علیه چین نیز دست به کار شوند. در عین حال منافع سیاسی و اقتصادی چین از دهه ۹۰ میلادی به بعد رشد و گسترش زیادی در منطقه داشته است و با وجود اینکه چین از قدرت گرفتن طالبان و تبعات آن برای کشورهای همسایه مانند پاکستان نگران است، اما معتقد است شاید بتواند در این میان مدیریت بحران انجام دهد».
افغانستان؛ گورستان امپراتوریها
برخلاف جوسازیهای رسانهای آمریکاییها، نمیتوان به طور قطع بیان کرد چین شیفته سرمایهگذاری در افغانستان است. در هر صورت، این کشور به دنبال منافع اقتصادی و تجاری خود در سراسر منطقه است و افغانستان به صورت خاص و بهتنهایی برای آن ارزش بسیار زیادی ندارد؛ بزرگترین سرمایهگذاریهای پکن در افغانستان مربوط به یکی از معادن مس این کشور و همچنین پروژه انرژی آمودریا است که برای سالهای متمادی این پروژهها متوقف شده بودند. در عین حال بحثهای زیادی درباره احتمال حضور افغانستان در ابتکار کمربند و جاده وجود دارد؛ پروژهای که میتواند ارتباطاتی را برای کریدور اقتصادی چین و پاکستان از طریق افغانستان به وجود بیاورد. اما عدم ثبات سیاسی مناسب در افغانستان تا به حال مانع شکلگیری این بخش از ابداع کمربند و جاده درباره افغانستان شده است. پکن همچنین با وجود درخواستهای متعدد دولت افغانستان تصمیم گرفته بود زیرساختها و پروژههایی در نزدیکی مرزهای افغانستان با خود یعنی در کریدور «واکن» نداشته باشد. چین درباره مرزهای خود با کشورهای منطقه بشدت حساس بوده و تلاش دارد منطقه امنی در بین مرزهای خود با افغانستان داشته باشد، بنابراین از هر گونه سرمایهگذاری در این بخشها خودداری میکند.
تا هماکنون پکن توانایی داشتن رابطه خوب با دولت افغانستان و در عین حال طالبان را داشته است و هر ۲ طرف نیز میدانند هر کسی که در افغانستان در نهایت قدرت را در دست بگیرد، با چین همیشه هممرز خواهد بود؛ در نتیجه برای دومین اقتصاد بزرگ دنیا این مساله کاملا واضح و شفاف است که میخواهد از ارتباط با افغانستان سود ببرد نه زیان. در عین حال این روایت که چین به دنبال سود اقتصادی از رابطه با افغانستان است، مساله جدیدی نیست. طالبان بدونشک در زمان حملات ۱۱ سپتامبر مشغول رایزنی با چین و هیأت چینی بود که به کابل رفته بودند تا درباره سرمایهگذاری در بخش معدن افغانستان با وزرای معدن و صنعت این کشور دیدار کنند.
دولت افغانستان بعد از سقوط طالبان نیز از همان زمانی که آمریکا به این کشور حمله کرد تا هماینک، همیشه اعلام کرده بود یکی از بزرگترین سرمایهگذاران در افغانستان، دولت چین است. سال ۲۰۰۷، یکی از شرکتهای صنعتی چین برنده مناقصه معدن مس در افغانستان شد، سال ۲۰۱۱ نیز شرکت ملی نفت چین برنده مناقصه برای زمینهای نفتی آمودریا در این کشور شد. همه این مسائل این امید را برای افغانستان زنده کرده بود که میتواند به عنوان کشوری مستقل، اقتصاد مستقلی از آمریکا نیز داشته باشد. با این حال نفوذ آمریکا در بین دولتمردان افغانستانی باعث شد هر ۲ سرمایهگذاری چین در افغانستان شکست خورده و با بنبست مواجه شود.
از سوی دیگر مساله جالبی که در نگاه چینیها و افغانها وجود دارد این است که آنها همیشه این مثال را در یاد دارند که میگوید افغانستان گورستان امپراتوریها بوده است. چین نمیخواهد به سومین قدرت جهان تبدیل شود که در افغانستان تمام منافع خود را از دست داده و شکست میخورد، بنابراین به سمت بالا بردن نقش سیاسی خود و همچنین تعامل با طالبان خواهد رفت تا بتواند نگرانیهای امنیتی و ملی خود را در افغانستان برطرف کند.
روزنامه خراسان
همسویی عجیب با رسانههای سعودی- انگلیسی/سید علی علوی
پس از تیتر یک خراسان با عنوان «تاوان بی توجهی به تاکیدهای رهبر انقلاب برواردات واکسن» طی یکی دو روز گذشته برخی کاربران فضای مجازی به ویژه برخی چهرههای اصلاح طلب با بازنشر صفحه نخست روزنامه خراسان به انتقاد از این رویکرد پرداخته اند. خراسان در این گزارش به این موضوع پرداخته بود که اگر چه رهبر انقلاب بر ممنوعیت واردات واکسن از آمریکا و انگلیس تاکید کردند، اما این ممنوعیت به هیچ وجه به معنی ممنوعیت مطلق نبوده و واردات دیگر واکسنها از مبدأ دیگر به جز این کشورها مجاز بوده است چرا که همان موقع در دستوری کتبی که در گزارش مورخ ۶ شهریور نیز به آن اشاره شده بود این مجوز صادر شده است و در چند مورد دیگر نیز در عین حمایت از تولید داخل وتکیه بر توان علمی فرزندان این سرزمین بر واردات واکسن از خارج به اندازه مورد نیاز تاکید مکرر کرده اند.
تاریخها و مراسمی که بر واردات واکسن خارجی به اندازه مورد نیاز تاکید شده در این گزارش ذکر شده است. واقعیت این است که تخریب و اعتبارزدایی از رهبر انقلاب یکی از دستور کارهای ویژه رسانههای بیگانه است در واقع یکی از عوامل اعتماد اجتماعی طی سالهای گذشته با وجود همه ناکارآمدیها و مشکلات در بدنه مدیریتی کشور، اعتماد عمومی به رهبر انقلاب بوده است موضوعی که جبهه رسانهای بیگانه راجع به آن حساس ودر برههها و به بهانههای مختلف مترصد عملیات علیه آن است.
آخرین آن موضوع منع رهبر انقلاب درباره واردات واکسنهای آمریکایی و انگلیسی بود. در واقع پس از خلف وعده ۵۰ میلیونی مخبر و عدم شفاف سازی دلایل آن برای افکار عمومی و پس از وعدههای مکرر و سرخرمن نمکی و با آغاز پیک پنجم کرونا و بی تدبیریها در قرنطینه هوشمند و همچنین تاخیر در واردات واکسن و پس از آغاز مرگ و میرهای چند صدتایی عملیات رسانهای علیه رهبر انقلاب به اوج رسید. موضوعی که البته با واکنشهای نسنجیده برخی رسانههای داخلی بازتاب نامناسب پیدا کرد. اما خراسان چه میگوید و در واقع شاخصهای رویکرد رهبر انقلاب در موضوع کرونا در این ۱۹ ماه پاندمی کرونا چه بوده است:
۱. توجه به نظر کارشناسان و متخصصان امر حوزه بهداشت و درمان
نکتهای که بارها از سوی ایشان مورد تاکید قرار گرفته و براین اساس است که رهبر انقلاب مجموعهای از رفتارهای نمادین را مانند استفاده از ماسک در تمامی برنامهها تا برخی ممانعتها همچون منع برگزاری مراسم مذهبی مطرح کردند.
۲. اعتماد به متخصصان داخلی باهدف تولید علم.
براین اساس است که به رغم مجموعهای از توصیهها تا تولید واکسن داخلی واکسن خارجی نمیزنند.
۳. برخورداری یکسان با آحاد مردم
براین اساس است که تا نوبت شان متناسب با دوره سنی شان نمیشود واکسن نمیزنند و به سفر نمیروند
۴. بی اعتمادی به آمریکا و قدرتهای غربی
و در کنار سه مورد ذکر شده است که براساس گزارشهای متخصصان و کارشناسانی با واردات واکسنهای آمریکایی و انگلیسی که ۳ مورد از ۱۷ پلتفرم واکسنهای تولیدی در جهان است مخالفت میکنند. این در حالی است که نیاز کشور به واکسن عددی حدود ۱۸۰ میلیون است وگرچه برکت برای شهریور وعده ۵۰ میلیون دوز داده بود، اما با وجود وعده برکت باز هم کشور به بیش از ۱۰۰ میلیون دوز واکسن نیاز داشته است. حال سوال اصلی این است که چرا سیستم تصمیم گیری در دولت دوازدهم و وزارت بهداشت نمکی حداقل برای واردات این ۱۰۰ میلیون دوز واکسن بیش از ۵ ماه تعلل کرده است؟
موضوعی که در یادداشت مورخ ۲۳ مرداد به آن پرداختم و از دستگاه قضا درخواست رسیدگی عاجل برای بررسی عملکرد آقای نمکی و تیم اش راتحت عنوان تضییع حقوق عامه کردم. همه حرف این است که رهبر انقلاب هیچ گاه بر انحصار واکسن داخلی تاکیدی نداشته اند منع ایشان مربوط به واکسنهای از مبدأآمریکا و انگلیس بوده که در واقع براساس آمار کمتر از ۳۰ درصد واکسنهای تولید شده کرونا تا کنون است به گونهای که براساس دادههای Airfinity سهم جهان از واکسنهای صادراتی آمریکا همچون فایزر تنها یک درصد است!
واقعیت آن است که حتی اگر منع رهبری برای واردات واکسن از آمریکا و انگلیس نبود با توجه به تخاصم و تحریمهایی که آمریکا علیه ایران دارد که آن را در مقاطع مختلف همچون داروهای بیماران پروانهای یا کمک صندوق جهانی بابت مقابله با کرونا نشان داده به طور واقع بینانه امکان واردات این واکسنها در حجمهای چند میلیون دوزی به کشور از مبداهای رسمی چندان محتمل نبود بماند که شرایط نگهداری واکسن آمریکایی و یخچالهای مورد نیاز آن نیز چالشی جدی به شمار میرفت در حالی که همزمان واکسنهای دیگری با شرایط بسیار آسانتر در نگهداری تولید شده بود.
اگر از این مسئله که کم اهمیت هم نیست بگذریم، براساس صحبتهای آقایان علی لاریجانی و صفارهرندی چرا سیستم تصمیم گیری در وزارت بهداشت آقای نمکی مانع از واردات ۱۸ میلیون دوز واکسن سینوفارم در بهار ۱۴۰۰ شده است. اگر موضوع مجوز اضطراری به برکت است خوب میشد این کار را حداقل برای دور زدن تحریمها نه در اواخر خرداد که در فروردین و اردیبهشت انجام داد. در هر صورت آن چه مسجل است این است که از دی ماه ۹۹ تا تابستان ۱۴۰۰ حدود ۵ ماه آقای نمکی به دلایل مشهود و نامشهود در واردات واکسن تعلل کرده اند.
تعللی که امروز رسانههای سعودی و انگلیسی از آن برای هجمه به رهبر انقلاب استفاده میکنند چه این که اگر چنین تعللی نبود اگر آن ۱۸ میلیون واکسن چینی در ابتدای بهار ۱۴۰۰ همچون ترکیه و امارات وارد کشور میشد اگر برای خرید حداقل ۵۰ میلیون دوز واکسن در بهار ۱۴۰۰ اقدام به موقع میشد امروز با این حجم از مرگ و میر هموطنانمان مواجه نبودیم مرگ و میرهایی که به واقع به تعلل در واردات واکسن مربوط است نه منع یکی دو نوع واکسن موضوعی که به نظر میرسد باید آقای نمکی درباره آن پاسخگو باشد مطالبهای بحق که افکار عمومی از دستگاه قضا و آقای اژهای دارند جالب این جاست که این رویکرد روزنامه خراسان در تفکیک کردن منع دو تا سه پلتفرم واکسن کرونا از بین ۱۷ پلتفرم موجود، با تعلل دستگاه مدیریتی دولت دوازدهم در واردات واکسن به مذاق برخی چهرههای اصلاح طلب خوش نیامده است خوش نیامدنی که منجر به هجمهای رسانهای علیه این رویکرد شد.
اگر نخواهیم بدبینانه موضوع را ببینیم که تعمدا تعلل در واردات به منع واردات واکسن آمریکایی و انگلیسی گره زده میشود. جای سوال این جاست چرا این تفکیک، ناخوشایند این دسته از رسانهها و چهرههای اصلاح طلب قرار گرفته است آیا این رسانهها هم استراتژی رسانههای سعودی و انگلیسی را درباره مقصرسازی برای مرگ و میرهای کرونا دنبال میکنند؟
روزنامه ایران
یادداشتی برای اندوههای کاظم هژیر آزاد
یا رب این آتش که درجان من است!/مهدی شفیعی
در بارش بلا؛ بیش از همیشه نگرانی از فروریختنهاست. نگرانی آوار شدن سقفهایی که هرکدام به امیدی برپا مانده بودند و ناگهان بر خاک خمیدند. هیچ چیز تلختر از کسر شدن آدمهایی نیست که به چنگ و دندان آنها را به امروز کشیده باشند تا به ثمر بنشینند و سایهگستر باشند. این روزها مفهوم عبارت «از بلا دور باشی» را که بیهیچ تصوری از عمق فاجعه «بلا» بر زبان داشتیم، با پوست و گوشت و استخوان خویش لمس میکنیم.
ما برای یکدیگر آرزو میکنیم که از بلا دور باشیم و بلا چنان نزدیک است که به هر ثانیه، تلخ میشنویم که عزیزی به مرگ تسلیم شده و عطای زندگی را به لقایش بخشیده است و تلختر آنکه سوگواران به خاک غم نشسته باید درد دوری را تاب بیاورند و بیهیچ آداب و آیینی به عزای خویش بنشینند و در مردگان خویش نظاره کنند. هرکدام از ما این روزها تصاویری را دیدهایم که پیش از این در آیات الهی خوانده بودیم و از کتابها شنیده بودیم و در فیلمها دیده بودیم که تصاویر آخرالزمانی اینچنینند...
انعکاس تصویری از استاد «کاظم هژیر آزاد» - مرد متین و بزرگمنش تئاتر و سینما- که به تنهایی و دستبسته در هیأت تسلیم به جنازه فرزند خویش مینگرد، چنان دلخراش و استخوانسوز است که به کلمه درنمیآید و حیرتا که تابآوری آن هنرمند میتواند تعبیری از همدردی با همه مردمانی باشد که عزیزی از دست دادهاند و رنج تنهایی و بیتسلایی چشیدهاند؛ تصویری که میتواند تجسم آیه شریفه «وَ اِذِابتَلی ابراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَاُتَمَّهُنّ...» باشند و درسی به یادگار از پدری که به بدرقه جانش آمده است، اما سوگواریاش را فریاد نمیزند که مبادا اندک امیدی که هست، رنگ نومیدی بگیرد. بردباری آن هنرمند در روزی که کشتی آرامشش را ساحلی امن در پیش نیست، ستایشبرانگیز است. اگرچه خوب میدانیم که هیچ مرهمی بر آن زخم ناسور کارگر نخواهد بود.
با صمیمانهترین تسلیتها با او زمزمه میکنیم که:
یارب این آتش که در جان من است/ سرد کن زان سان که کردی بر خلیل
روزنامه شرق
کرونا و بازسازی همبستگی اجتماعی/حمزه نوذری
شیوع ویروس کرونا در ایران شدت بیشتری پیدا کرده است و تعداد زیادی از شهروندان قربانی این ویروس مرگبار شدهاند. شاید یکی از سختترین و غمگینترین ایامی است که هر فرد و جامعهای با آن مواجه میشود. حفظ جان و روابط اجتماعی که دو امر بسیار حیاتی انسان است، با خطر مواجه شده است. هرچند درباره علل افزایش تعداد مبتلایان و مرگومیر ناشی از آن و همچنین راهکارهای مواجهه با آن سخن بسیار گفته شده، اما نیاز است از منظر اجتماعی مسئله واکاوی شود. احساسی و هیجانی رفتارکردن و عدم تصمیمگیری منطقی و عقلانی مدیران ارشد بهشدت مورد نقد قرار گرفته است. جامعه مدنی از کندی در تصمیمگیری دقیق و بهموقع در تهیه و توزیع واکسن و عدم قاطعیت در اجرای مصوبات بهشدت گلهمند است.
زمانی که بحث واکسن کرونا مطرح شد، دوگانه متضاد واردات آن یا تولید داخلی پررنگ شد و هنوز فرایند تولید واکسن داخلی کامل نشده بود که مدیران و مسئولان بسیار هیجانی رفتار کردند و وعده چند میلیون دوز در هر ماه دادند و نهتنها پیشبینیهای نادرست از تولید داخلی بیان کردند بلکه از صادرات آن به کشورهای دیگر گفتند. عدم صداقت و شفافیت در اطلاعرسانی و ملاحظات سیاسی، حزبی و... در واردات واکسن نیز برای جامعه مسئله مهمی است که جواب روشنی به آن داده نشده است. در اینجا تضاد میان واقعیت سخت و دردناک شیوه ویروس مرگبار کرونا و جنبههای آرمانگرایانه برجستهتر شده است.
بینظمی بوروکراتیک در تهیه و توزیع واکسن اعتماد عمومی را خدشهدار کرده است و بسیاری از افراد جامعه خواهان مجازات مدیرانی هستند که تصمیمگیریهای نادرست آنها سبب چنین وضعیتی شده است. همانقدر که به مدیران نقد وارد است، باید افراد جامعه را نیز نقد کرد. امروز همه افراد مطالبهگر شدهاند که نکته مثبتی است، اما مطالبه حق با مسئولیت همراه است. جدا از مسئله تأمین معاش و از سر اجبار بیرونرفتن با تجمعات و سفرهایی مواجه هستیم که ضرورت زیادی ندارد. افرادی را که ماسک نمیزنند و در گردهمایی و همنشینیهای متعدد شرکت میکنند، جان خود و خانواده و دیگر افراد جامعه را به خطر میاندازند، نه تنها باید بهشدت نقد کرد بلکه باید جریمه سنگین کرد. اشتباهات برخی افراد جامعه کمتر از اشتباهات دولت نیست. در این مدت برخی افراد از خانهنشینی و فاصلهگذاری اجتماعی خسته شدهاند و معتقدند خانهنشینی بیفایده بوده است، چون افراد دیگری وضعیت را بدتر کردهاند.
نکته مهم این است که رابطه و تعامل بر مبنای اعتماد بین دولت و جامعه بهشدت مخدوش شده است. غلبه احساسات، رویکرد شعاری و بیتوجهی به منطق و خرد در تصمیمگیری وضعیت را بدتر کرده است. با وجود همه چالشها اکنون بهترین زمان برای همبستگی اجتماعی و عزم ملی در مقابل خطری است که تمام اقشار، گروهها و اقوام را درگیر کرده است. هرچند اغلب اوقات در مقابله با حوادث طبیعی مدیریت ناکارآمد بوده و بیتدبیری مورد نقد جامعه قرار گرفته، اما اکنون زمان مناسبی است که نشان دهیم میتوانیم با تعامل و ارتباط مناسب دولت و جامعه مدنی بر این چالش بزرگ غلبه کنیم.
برای تحقق این امر لازم است این اقدامات انجام شود: ۱) صداقت و شفافیت در اطلاعرسانی ۲. اجتناب از رویکرد شعاری و هیجانی ۳. اولویت حفظ جان مردم بر حزبگرایی، گروهبندی سیاسی و برپایی هرگونه تجمع ۴. تصمیمگیری درست، دقیق و بهموقع مبتنی بر واقعیتهای اجتماعی ۵. قاطعیت در برخورد با گروهها و کسانی که پروتکلهای بهداشتی را رعایت نمیکنند ۶. تسریع در واردات و تولید واکسن و عدم محاسبه اقتصادی در خرید واکسن. ۷. تصمیمگیری با همکاری جامعه مدنی و قاطعیت در اجرای آن و جریمه سنگین برای خاطیان. ۸. درخواست کمک از کشورها و سازمانهای بینالمللی برای مواجهه با شیوع ویروس مرگبار کرونا.
اخبار ویژه ۱۰ شهریور
روزنامه کیهان
تحلیلگر صهیونیست: اسرائیل به محاصره ایران درآمده است
یک تحلیلگر نظامی صهیونیست تصریح کرد ایران از طریق کشورهای مختلف، ما را از مرز اردن تا دریای مدیترانه به محاصره درآورده است. «ایهود یاری» افسر بازنشسته و تحلیلگر نظامی اسرائیل در وبسایت ««N۱۲ نوشت: ایران به آرامی در حال استقرار در منطقه جولان سوریه در مرز با اسرائیل است.
در جولان سوریه و منطقه «حوران» در جنوب سوریه و شمال اردن، ارتش سوریه به همراه حزب الله لبنان و شبه نظامیان تحت حمایت ایران- که با حمایت سیاسی روسیه پشتیبانی میشوند- شهر «درعا» را محاصره کردهاند؛ درعا یکی از آخرین سنگرهای تجمع دوگانه ارتش سوریه و شورشیان مسلح است. مساله سقوط درعا تنها دیگر به عامل زمان بستگی دارد و امری حتمی به نظر میرسد. ملک عبدالله پادشاه اردن در حال تلاش برای ایجاد یک توازن ظریف است و به همین خاطر آمادگی خود را برای تجدید روابط با بشار اسد و کسب کنترل بر منطقه جولان سوریه به کمک دیگر کشورهای عربی به هدف دور نگه داشتن ایران و حزبالله از این منطقه، اعلام کرده است.
استقرار ارتش سوریه در منطقه حوران اکنون اساسا تحت کنترل ایران و حزبالله است. اسرائیل با شرایط سختی روبروست:، چون نمیخواهد جنگی با ارتش سوریه داشته باشد، روسیه را ناراحت کند یا با گروههای مختلف شورشی در منطقه قمار کند؛ بنابراین محتملترین سناریو این است که اسرائیل خود را با شرایط فعلی و استقرار شبهنظامیان طرفدار ایران در این منطقه به شرط عدم استقرار موشک سازگار کند.
نکته منفی این وضعیت این است که ایران با استقرار در جولان سوریه حلقه محاصره اسراییل را از لبنان تا سوریه گسترش میدهد و هیچ نشانهای وجود ندارد که نه روسیه و نه شخص بشار اسد مایل به جلوگیری از این امر باشند، این به معنی ایجاد منطقه تحت کنترل ایران است که از مرز اردن تا دریای مدیترانه امتداد دارد. به گزارش عصر ایران، این تحلیلگر صهیونیست تأکید کرد محاصره اسرائیل در بلندیهای جولان به آرامی از سوی ایران در حال تکمیل است.
اخراج نجومیبگیران استارت مبارزه با خط فقر
یک روزنامه اطلاحطلب میگوید: وزیر جدید کار و رفاه، با حجم انباشتهای از سوءمدیریت اقتصادی مواجه است. روزنامه اعتماد اذعان کرد: خط فقر در دولت روحانی گسترش شدیدی یافته است، اما طبق شگرد نشریات زنجیرهای مشابه، به جای استفاده از واژه دولت روحانی (یا دولت یازدهم و دوازدهم) از واژه «دولتها» استفاده کرد؛ و حال آنکه به عنوان مثال ضریب جینی (نشانگر میزان شکاف طبقاتی) در دولت نهم و دهم ۳/۶ درصد کاهش یافت، اما در دولت روحانی به ۴/۵ درصد افزایش یافت که پسرفت چشمگیری است.
اعتماد در گزارش خود به نارضایتیها و اعتراضات کارگران در یکی دو سال اخیر اشاره میکند و مینویسد:
اعتراضات رو به افزایش کارگران پیمانکاری در تمام شاخههای صنعت و خدمات، بخش کوچکی از مشکلات انباشتهای است که حجتالله عبدالملکی؛ وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی باید برای حل آن چارهای بیندیشد. «معوقات مزدی یکی از عمدهترین دلایل شکایت کارگران از کارفرمایان است و طبق آخرین آمار ارایه شده از مرکز آمار اطلاعات وزارت تعاون، بیشترین خواستههای مطرح شده در هیئتهای تشخیص دعاوی کار در سال۹۹، مربوط به عیدی و پاداش و سنوات خدمت و حقوق معوق است»، فقط در مرداد امسال، کارگران دهها رده شغلی در بخش صنایع و خدمات، به دلیل معوقات ۸ ماهه و ۹ ماهه مزد اعتراض کردهاند. کمیته امداد؛ نهادی که تا هفته گذشته، محل خدمت عبدالملکی بود، خروجی سوءمدیریتهای اقتصادی دولتهاست. هر سال که دولتها قادر به انجام وظایف خود نبوده و از تطابق دخل و خرج و مدیریت اقتصاد و رسیدگی به معیشت مردم غافل شدهاند، جمعیت پشت نوبتیهای کمیته امداد و بهدنبال آن، جمعیت «زیر خط فقر» کشور سیر صعودی پیدا کرده است.
هر زمانی که نرخ اشتغال کاهش و بیکاری افزایش پیدا کند تعدیل نیرو در مراکز مختلف انجام میشود که باعث از بین رفتن شغل خانواده شده و بهدنبال آن آسیبهای مختلف اجتماعی بروز خواهد کرد. اعتماد در ادامه از قول رئیس کمیته امداد نوشت: جمعیت فعلی مستمریبگیران این کمیته به ۵ میلیون نفر افزایش یافته، در حالی که ۴ سال قبل، ۴ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر بود.
همچنین هفته گذشته، گزارش پایش فقر سال ۱۳۹۹ توسط وزارت تعاون منتشر شد. طبق این گزارش، خط فقر برای هر خانوار با بعد ۳ نفری در سال ۹۹ حدود ۳۲ میلیون تومان بهصورت سالانه بوده و در سال ۱۳۹۹، حدود ۳۴ میلیون نفر از جمعیت کشور در فقر مطلق بودهاند در حالی که طبق همین گزارش، در سال ۹۸ حدود ۳۲ درصد خانوارهای ایرانی (حدود ۹ میلیون و ۵۰۰ هزار خانوار و با جمعیت بیش از حدود ۲۸ میلیون نفر) زیر خط فقر بودهاند.
طبق همین گزارش و در طبقهبندی استانها از بابت شاخص محرومیت، استان سیستان و بلوچستان به عنوان محرومترین استان کشور معرفی شده در حالی که ۱۷ استان (خراسان شمالی، هرمزگان، گلستان، کهگیلویه و بویراحمد، آذربایجان غربی، لرستان، کردستان، خراسان رضوی، کرمانشاه، کرمان، خراسان جنوبی، گیلان، اردبیل، همدان، خوزستان، چهارمحال و بختیاری و ایلام) نرخ فقری بالاتر از میانگین کشوری دارند و استانهای خراسان شمالی، لرستان، کهگیلویه و بویراحمد و گلستان به عنوان محرومترین مناطق معرفی شدهاند.
طبق همین گزارش، در حالی که در سال ۱۳۹۸، میانگین نرخ فقر در کشور، ۳۲ درصد بوده، ۸ استان کشور، بالاترین نرخ فقر را داشتند. در حالی که در این گزارش، فاقد شغل و بیمه بودن و تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی بودن، از ملاکهای زیر خط فقر بودن جمعیت کشور بوده، خط فقر سرانه نسبت به سال قبل هم رشد ۳۸ درصدی داشته و نرخ فقر در سال ۹۹، بدتر از سال ۹۸ بوده به این معنا که در سال ۱۳۹۹، درصد خانوارهای زیر خط فقر افزایش یافته است.
این اعداد و ارقام، این جمعیت فقیر فرسوده که توان تولید و آفرینش هم ندارند، این حجم مشکلاتی که در دولتهای گذشته ایجاد شد و قربانیانش، تاوان اولویتدهی دولتها به مسائل دست چندم را با گرسنگی و آسیبدیدگی پرداختند، بار سنگینی هستند بر دوش برنامههای وزیر جدید وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی. اگرچه که عبدالملکی این حوزه را میشناسد و حتی میشود گفت که انتخاب درستی برای راس این وزارتخانه صورت گرفته، اما معرفت با جیب خالی، دردی دوا نخواهد کرد.
تعبیر روزنامه اعتماد درباره «جیب خالی» در حالی است که برخی مدیران در مجموعههای پولخیزی مانند شرکتهای تابعه شستا و سایر شرکتهای دولتی، حقوق و پاداشهای نجومی در این سالها دریافت کردهاند. یادآور میشود بنابر اخبار منتشره، وزیر جدید رفاه و تعاون و کار در اولین اقدام خود، دستور اخراج ۱۵ مشاور و مدیر را از برخی شرکتهای زیرمجموعه شستا صادر کرده است.
ایراد گرفتن از رئیسی در کوتاه مدت اخلاقی نیست
عضو نهاد اجماعساز و شورای سیاستگذاری (منحله) اصلاحطلبان معتقد است اصلاحطلبان نباید شتابزده با دولت رئیسی مواجه شوند و باید از اقدام خوب، از طرف هر کس که باشد حمایت کنند. حسن رسولی که از نزدیکان محمدرضا عارف محسوب میشود، به «جماران» گفت: در مورد آقای رئیسی و دولتشان ابتدا باید کمی فرصت بدهیم تا سیاستهایش را دنبال کند هم هدفگذاری کند هم خطمشی خود را بیان کند؛ بنابراین باید مدت زمانی بگذرد و از نگاه بنده در این فرصت کوتاه با انجام یک سفر و دو مصاحبه قابل ارزیابی نیست.
او افزود: آنچه که مسلم است این است که دولت آقای رئیسی در مقایسه با دولتهای گذشته از یک صفتی برخوردار است که هیچ کدام از دولتهای گذشته، از آن برخوردار نیستند و آن هم همراهی و همسویی همه ارکان حاکمیت با دولت است. در حقیقت آنچه به عنوان عدم انسجام در ساختار حاکمیت مطرح بود به نظر میرسد با در کنار هم قرار گرفتن رئیسی، قالیباف و محسنی اژه ای، برطرف شده است.
وی با تأکید بر اینکه باید از قضاوت شتابزده پرهیز کنیم، افزود: در میان مدت و بلندمدت از قضاوت شتابزده باید پرهیز کنیم آنچه که مسلم است صرف نظر از اینکه از منظر ما اصلاحطلبان، آقای رئیسی و دولتش، دولت اصلاحطلب نبوده و نیست و ما با ایشان در رقابت هستیم منتهی صرف نظر از اینکه ما در رقابت با جریان اصولگرا هستیم همانطور که شخص آقای رئیسی گفتند، رئیسجمهور همه مردم ایران است؛ موفقیت آقای رئیسی و تیمش موفقیت ملت ایران است در کنار ملت ایران، جریان اصلاحطلب، اصلیترین دغدغهاش حفظ کشور و رفع مشکلات است از این موفقیت خوشنود خواهند شد.
این چهره سیاسی اصلاحطلب درباره آینده اصلاحطلبان در دولت آقای رئیسی عنوان کرد: من فکر میکنم کمی باید صبر کنیم اگر رفتار خوبی از آقای رئیسی میبینیم بیان کنیم اینکه آقای رئیسی در این مدت کوتاه بین مردم حاضر شدند و از راه دور مدیریت نکردند این رفتار مدیریتی، رفتار مدیریتی خوب و پسندیدهای است چه از سوی آقای خاتمی مورد قبول اصلاحطلبان باشد چه از آقای احمدینژاد باشد و چه از آقای رئیسی باشد. کار خوب، خوب است از هر کسی که سر بزند. منتهی مسائل مبتلابه کشور ما در شرایط فعلی، بسیار عمیقتر و پیچیدهتر از این مسائل است.
اینها هم مهم است، اما اهم مسائل، کسری بودجه است، عدم تعادل تراز بازرگانی کشور است، بالابودن نرخ تورم است، زیر صفر بودن نرخ سرمایهگذاری است، بالابودن نرخ بیکاری است. مسائل استراتژیک کشور در شرایط فعلی، تعیینکننده موفقیت یا عدم موفقیت دولت است که آن هم در کوتاه مدت، اخلاقی نیست که ما اگر ایرادی از دولت آقای رئیسی میبینیم در حقیقت آن را بزرگنمایی کنیم و نقاط مثبتی هم که میبینیم را بیان نکنیم. رسولی اضافه کرد: فکر میکنم ما اصلاحطلبان وظیفهمان نسبت به دولت آقای رئیسی، نقد صادقانه، دلسوزانه و مشفقانه است نه تنها در مورد آقای رئیسی بلکه درباره سایر مسائلی که در ایران و اطراف ایران میگذرد.
او عنوان کرد: نفس حضور آقای رئیسی در بین مردم کار درست و پسندیدهای است وجهه مردمی بودنشون مهم است اینکه آقای رئیسجمهور از موضع بالا با مردم رفتار نکنند از نگاه من صفتهای خوبی است. این فعال اصلاحطلباشاره کرد: از نگاه من مبنای اصلی، این موضوع خواهد بود که موهبت یکدستی دولت باعث ثبات، کارآمدی و کاهش مشکلات مردم و ایجاد امید به آینده شود. اینها مسائل بسیار مهمی است و ظرف یک ماه و ده روز و بیست روز و... قابل تحقق و ارزیابی نیست هر نوع اظهارنظری واقع بینانه و منصفانه نیست.
سرخوردگی و شرمندگی مشاور متوهم اشرف غنی
معاون فراری سخنگوی ریاست جمهوری افغانستان (مشاور احمد غنی)، در اعترافی دیرهنگام تصریح کرد: آمریکا و غرب به هیچوجه قابل اعتماد نیستند. «شاه حسین مرتضوی، که مشاور فرهنگی اشرف غنی رئیس دولت فراری افغانستان هم بود، در توییت نوشت:» به هیچ ابرقدرت، اتکا و اعتماد نکنیم. هیچ ملتی با اتکا و وابستگی به قدرتهای جهان به سعادت، عزت، استقلال واقعی و خود اتکایی نخواهد رسید. تنها اعتماد به یک ملت است که عزت و سربلندی را به همراه میآورد». این اعتراف دیرهنگام در حالی است که او چند روز قبلتر با اعتمادسازی به نفع اشغالگران آمریکایی و خطاب به مردم نوشته بود «تشویش نکنید؛ نیروهای آمریکایی، مسئولیت امنیت کابل را (برعهده) میگیرند». گفتنی است پس از پست گرفتن این عنصر غربگرا در دولت اشرف غنی، ویدیویی از وی در رسانهها منتشر شد که او را سرگرم رقص و پایکوبی به خاطر انتصابش به پست مشاور اشرف غنی نشان میداد.
همان زمان برخی رسانههای افغانستانی مثل آریانانیوز نوشتند «مرتضوی، در پیوند به منصب کنونیاش میگوید: سالها در جامعه کار نمودم، اما کسی من را مورد توجه قرار نداد، تا اینکه اشرف غنی من را دعوت کرد و از من خواست که با او همکاری نمایم. شخصیت کنونی مرتضوی ناشی از همین مسئله است که اشرف غنی او را از زمین به عرش برده و اکنون دفتر، خانه، موتر ضد مرمی (خودرو ضد گلوله) و محافظ دارد. مرتضوی شخصیت متملق دارد و در تلاش است که موقف خود را از دست ندهد. مرتضوی پیش از اینکه معاشاش از طرف دولت اشرف غنی حواله شود و به حیث مشاور ارشد رئیسجمهوری تعیین شود، میگفت این حکومت فاشیستی به عدالت اجتماعی و حقوق برابر شهروندی باور ندارد و تمام تعیینات از قوم خود اشرف غنی است».
این مهره غربگرا و مجیزگوی غرب، مواضع متوهمانه و معارض نسبت به ایران داشت. او قبلا مدعی شده بود: «قدر جمهوریت و دموکراسی را در افغانستان بدانیم! روند انتخابات در افغانستان با تمام چالشهایش را با کشورهای همسایه و فراتر از آن مقایسه کنید... در دو انتخابات ریاست جمهوری افغانستان در سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۹، اشرف غنی با عبدالله عبدالله، رقیب اصلی انتخاباتی خود دولتهای ائتلافی تشکیل داد که در یکی عبدالله به ریاست اجرایی، دومین مقام کشور و در دیگری به ریاست شورای عالی مصالحه ملی رسید. وزیران کابینه نیز میان دو طرف به میزان برابر تقسیم شدند و هرچند آمریکا در تقسیم قدرت و ایجاد دولتهای مشارکتی بین دو رقیب نقش مهمی داشت، اما دو طرف سرانجام توانستند در کنار هم کار کنند. او همچنین مدعی شده بود: از ما بیاموزید. برای افغانستان بینهایت مهم است، که برای ارزشهای دموکراسی، آزادی بیان، حقوق بشر و کرامت انسانی تلاش میکند. کشورهای همسایه! از افغانستان بیاموزید».
روزنامه وطن امروز
اژهای: سازوکار هماهنگی بخشهای نظارتی قوه قضائیه در حال پیگیری است
رئیس قوه قضائیه با تاکید بر لزوم یکپارچهسازی و هماهنگی فعالیت بخشهای نظارتی درون دستگاه قضا گفت: این مساله از سوی معاونت اول قوه قضائیه در دست پیگیری است تا سازوکاری برای هماهنگی و همافزایی بخشهای نظارتی قوه قضائیه طراحی شود. به گزارش مرکز رسانه قوه قضائیه، حجتالاسلاموالمسلمین غلامحسین محسنیاژهای صبح دیروز در همایش سراسری قضات دادسرا و دادگاه عالی انتظامی قضات در تالار اجتماعات دیوان عالی کشور، با بیان اینکه نظارت مدیران بر مجموعه بخش قابل توجهی از مشکلات و مسائل را حل میکند، افزود: باید نیروهای شایسته، مستعد و دارای شأن قضایی را شناسایی کنیم و ارتقا دهیم و در مدیریتها و مسؤولیتها از آنها بهتر بهره ببریم. رئیس قوه قضائیه بر لزوم یکپارچهسازی و هماهنگی فعالیت بخشهای نظارتی درون دستگاه قضا نیز تأکید کرد و این کار را در جهت بهبود نظارت مؤثر دانست. وی در عین حال گفت: این مساله از سوی معاونت اول قوه قضائیه در دست پیگیری است تا سازوکاری برای هماهنگی و همافزایی بخشهای نظارتی قوه قضائیه طراحی شود.
محسنیاژهای در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه بعضی از آلودگیها قابل تحمل نیست، بر تسریع در رسیدگی به این موارد تأکید کرد و گفت: وقتی گزارش و مسالهای مطرح میشود، باید فوراً به آن رسیدگی شود تا صحت یا نادرستی آن مشخص و تعیین تکلیف شود. وی ادامه داد: اینکه گفته شود یک قاضی، مرتکب خطا یا تخلف شده و به آنها رسیدگی نشده، نشان میدهد یا گزارشها غلط بوده یا آنکه ما نتوانستهایم آن را اثبات کنیم و این خوب نیست که در کشاکش شایعات و گزارشات، موضوع مبهم بماند. رئیس قوه قضائیه بر ضرورت تعیین تکلیف سریع قضات معلق از خدمت تاکید کرد و افزود: اگر درباره فردی که تعلیق شده به سرعت تصمیمگیری نشود، برای او، خانواده و همکارانش و دستگاه قضایی تبعات دارد.
محسنیاژهای بر لزوم سلامت دستگاه نظارتی نیز تأکید کرد و گفت: دستگاه نظارتی باید خودش آگاه، مسؤولیتپذیر، منزه و در برابر تخلف و آلودگی حساس باشد، در غیر این صورت خودش مشکلآفرین خواهد بود. رئیس قوه قضائیه افزود: اگر بیماری به یک پزشک مراجعه کند که ببیند آن پزشک خودش درگیر همان بیماری است، قطعا نسخه او اثر نخواهد داشت و برای بیماران دیگر هم ذهنیت ایجاد میکند. وی گفت: اگر خدای نکرده یک دستگاه نظارتی در برخورد با یک فرد متخلف خودش درست رفتار نکند و ادبیات خوبی نداشته باشد یا کار او را با تأخیر انجام دهد یا غیرشفاف عمل کند، کارش قطعا اثر نخواهد داشت.
تأکید غریبآبادی بر حق دسترسی عادلانه به فضای ماورای جو
سفیر و نماینده دائم ایران در سازمانهای بینالمللی در وین بر حق دسترسی عادلانه به فضای ماورای جو تأکید و از اقدامات محدودکننده در این خصوص ابراز نگرانی کرد. به گزارش فارس، کاظم غریبآبادی، در شصتو چهارمین نشست سالانه کمیته استفاده صلحآمیز از فضای ماورای جو (کوپوس) شرکت و سخنرانی کرد. غریبآبادی با اشاره به حق دسترسی عادلانه به مدار زمین آهنگ، اظهار داشت: بهرهبرداری فعلی از مدار نزدیک به زمین به واسطه استقرار مجموعههای بزرگ ماهوارهای، از دسترسی عادلانه کشورهای در حال توسعه به این منبع مداری جلوگیری میکند. وی با اشاره به برنامهریزی چندین شرکت خصوصی برای مستقرکردن شبکههای ماهوارهای در مدار نزدیک به زمین برای امکانپذیری دسترسی جهانی به اینترنت، گفت: ارائه اینترنت جهانی از طریق مجموعههای بزرگ ماهوارهای از فضا، در حالی که چشمانداز دسترسی به اینترنت جهانی کارآمدتر و فراگیرتر را ارائه میدهند، خطر اشغال بخش زیادی از مدار نزدیک به زمین را به دنبال دارد که موجب محرومیت عمدهای در استفاده و اکتشافات فضایی توسط کشورهای درحال توسعه و دسترسی آنها به این مدار میشود.
سفیر ایران در عراق: دور چهارم مذاکرات ایران-عربستان در بغداد برگزار میشود
«ایرج مسجدی»، سفیر ایران در عراق اعلام کرد: ما تاکنون ۳ دور مذاکره با طرف سعودی داشتهایم و دور چهارم در پی تشکیل دولت جدید ایران برگزار خواهد شد. مسجدی در جلسهای در مرکز گفتگوهای الرافدین که با حضور مقامات ارشد عراقی و سیاسیون برجسته برگزار شد، درباره مناسبات منطقهای و نقش عراق در نزدیکسازی دیدگاههای ایران و عربستان گفت: از طریق همکاری دولت عراق، ۳ دور مذاکرات با عربستان در بغداد انجام دادیم و دور چهارم در پی تشکیل دولت جدید ایران برگزار خواهد شد. وی با بیان اینکه ایران کشوری بزرگ و متمدن است و آماده هر نوع گفتوگویی با کشورها از جمله عربستان است، گفت: ایران آمادگی خود را برای گفتگو و صلح اعلام کرده و دست خود را برای یاری و کمک به سمت کشورهای همسایه و منطقه دراز کرده است. مسجدی در پایان گفت: همسایگان ما نباید هیچ نگرانیای از جانب ایران داشته باشند، این دشمنان منطقه هستند که این تصور را ایجاد میکنند، موضع ایران شفاف، روشن و کاملا دوستانه است، ما با ۱۵ کشور مرز مشترک و با همه آنها روابط خوبی داریم.
روسیه و ایران در دریای خزر رزمایش برگزار میکنند
وزارت دفاع روسیه از برگزاری رزمایش دریایی مشترک با ایران، جمهوری آذربایجان و قزاقستان در دریای خزر بعد از پایان رقابتهای «جام دریا» خبر داد. وزارت دفاع روسیه روز گذشته از برگزاری رزمایش دریایی مشترک با ایران، جمهوری آذربایجان و قزاقستان در اوایل سپتامبر (ماه میلادی بعدی) در دریای خزر خبر داد. به گزارش «جروزالم پست»، وزارت دفاع روسیه اعلام کرد رزمایش دریایی خود را با کشتیهای کوچک مسلح به موشک و توپخانه از ایران، جمهوری آذربایجان و قزاقستان برگزار خواهد کرد. به نوشته خبرگزاری روسی «ریانووستی»، «سرگئی یکیموف» جانشین فرمانده ناوگان خزر نیروی دریایی روسیه گفت این رزمایش قرار است بعد از پایان رقابتهای «جام دریا» در دریای خزر برگزار شود.
روزنامه خراسان
تخلف در وزن قوطی رب گوجه
فارس – مدیر کل سازمان استاندارد استان تهران گفت: تخلف برخی تولید کنندگان درباره وزن قوطیهای رب گوجه فرنگی همچنان ادامه دارد. محمدرضا طاهری گفت: قبلا وزن ربهای گوجه فرنگی یک کیلوگرم بود، اما حالا قوطیها مقداری کوچک شده و وزن آن ۸۰۰ گرم شده است که اگر سر قوطی خالی باشد، با متخلفان برخورد میکنیم.
نان، مرغ و تعمیر خودرو صدرنشین شکایات مردمی
ایسنا - بر اساس گزارش جدید سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولیدکنندگان، در چهار ماه نخست امسال عمده گزارشهای مردمی در بخش کالایی، مربوط به عرضه نان، مرغ و در بخش خدمات، مربوط به تعمیر خودروهای سبک و رستورانها و اغلب در زمینه گران فروشی و درج نشدن قیمت بوده است.
رانت چند صد میلیونی برندگان ثبتنام اینترنتی یک خودرو!
اقتصادنیوز - تنها یک کلیک و پذیرش ثبت نام کافی است تا سرمایه شما بر اساس نوع خودرو از میلیون به میلیارد تبدیل شود. این شاهین اقبال البته به شانه هر متقاضی نمینشیند، اما اگر بنشیند خوش نشسته است. روش فروش اینترنتی را میتوان یکی از روشهای جدید برای چند برابر کردن سرمایه دانست، روشی که این امکان را به خریدار میدهد تا با قیمت کارخانه بخرد و با چند برابر قیمت در بازار آزاد به فروش برساند. در این خصوص میتوان به خودروهای «فیدلیتی» ۵ و ۷ نفره و «دیگنینی» اشاره کرد، دو خودروی جدید شاسی بلند گروه بهمن که بین ۶۵۰ تا ۷۵۰ میلیون قیمت گذاری شده بودند در بازار بیش از دو برابر قیمت به فروش میرسند.
روزنامه ایران
اعترافات سرکرده گروهک الاحوازیه
خبر اول اینکه، سرکرده گروهک تروریستی حرکة النضال (الاحوازیه) از ارتباط این گروهک با سایر گروهکهای تروریستی دیگر علیه جمهوری اسلامی ایران خبر داد. به گزارش صداوسیما، حبیب اسود در اعترافات خود درخصوص حمایت عربستان و کشورهای اروپایی از این گروهک افزود: با پول عربستان کنفرانس سال ۲۰۱۴ را بر ضد جمهوری اسلامی ایران برگزار و از شخصیتهای عربی و اروپایی برای سخنرانی در این کنفرانس دعوت کردیم. مرکز تشکیلات و مسئولین حرکة النضال در دانمارک هستند و فعالیتهای ما در اروپای مرکزی و کشورهای بلژیک، هلند، آلمان، اتریش، سوئد، انگلیس و فرانسه است. اسود درخصوص ارتباط با سایر گروهکهای تروریستی گفت: ما با گروهکهای همفکر مانند جیش العدل و پژاک رابطه برقرار کردیم تا یک اتحادیه با ذهنیت نظامی بین این سه تشکیلات ایجاد شود و بتوانیم در سه منطقه مهم ایران، عملیات تروریستی تأثیرگذار انجام دهیم. سرکرده گروهک تروریستی حرکة النضال (الاحوازیه) در ادامه درخصوص نشستهای مشترک گروهک الاحوازیه و پژاک گفت: تعداد این نشستهای مشترک زیاد بود و ما در نشستها و تظاهرات آنها مشارکت داشتیم به گونهای که خود من در سال ۲۰۱۲ در نشست قندیل شرکت داشتم. اسود درخصوص توصیه برای حذف تصویر اسلحه از لوگوی این گروهک به منظور تسهیل در جذب حمایتهای مالی افزود: در تمام بیانیههای ما تا سال ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵، در مورد حملات نظامی که انجام میدادیم مشخص میشد که مربوط به چه گردان و شاخه نظامی از حرکة النضال است، اما به ما گفتند کاری که شما انجام میدهید به ضرر شماست و ما نیز در تشکیلات تصمیم گرفتیم آرم اسلحه را از لوگوی سازمان برداریم. وی درمورد حمایتهای مالی و پشتیبانی سرویس امنیتی عربستان از حرکة النضال گفت: پس از ارتباط با سرویس امنیتی عربستان به آنها گفتیم که اگر شما میخواهید فعالیت کنیم باید به ما پول بدهید آنها نیز ابتدا ماهیانه ۲۰ هزار دلار به ما پرداخت میکردند که البته این رقم به میلیونها دلار رسید.
نامزدهای مرکز پژوهشهای مجلس
خبر دیگر اینکه، محسن زنگنه عضو کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات که باشگاه خبرنگاران جوان وی را یکی از گزینههای احتمالی ریاست مرکز پژوهشهای مجلس خوانده، درباره نامهای مطرح شده برای تصدی ریاست مرکز پژوهشهای مجلس گفت: نامهای زیادی را شنیدهام و افراد مختلفی نامزد هستند. پیشتر نام سید احسان خاندوزی مطرح بود که دست آخر به وزارت امور اقتصادی و دارایی رفت. همچنین سید امیرحسین قاضیزاده هاشمی و حجتالاسلام سید محمود نبویان نیز از اسامی مطرح به شمار میروند. روحالله متفکر آزاد نماینده دیگری است که برای تصدی ریاست مرکز پژوهشها تمایل دارد. وی اضافه کرد: البته احتمال نامزدی افرادی خارج از جمع نمایندگان مجلس وجود دارد که بابک نگاهداری از نامهای مطرح آن است. بابک نگاهداری که در حال حاضر سرپرست مرکز پژوهشهای مجلس است دیروز در نخستین جلسه شورای معاونین این مرکز دغدغه خود را آرامش فعال در امر پژوهش اعلام کرد و گفت: رفتار چکشی برای یک مرکز پژوهشی آفتی بزرگ است که باید سیاست پژوهی بر سیاستزدگی ترجیح داده شود. گفتنی است رئیس پیشین این مرکز علیرضا زاکانی نماینده قم در مجلس بود که از سوی شورای شهر تهران به عنوان شهردار پایتخت انتخاب شد.
تشکیل کمیته مشترک دولت و مجلس برای بررسی تخلفات اقتصادی
دست آخر اینکه، نماینده تبریز در مجلس شورای اسلامی از تشکیل کمیته مشترک دولت و مجلس با هدف بررسی تخلفات و فساد اقتصادی خبر داد که عمدتاً به رانتهای ناشی از قیمتهای چندگانه ارز میپردازد. بهگزارش تسنیم، حجت الاسلام سیدمحمدرضا میرتاجالدینی این خبر را در «توئیتر» اعلام کرد و نوشت: «ارز ۴۲۰۰ تومانی بهاندازه ۱۰ سال در قوه قضائیه پرونده ایجاد کرده و به افراد زیادی از راههای غیرقانونی ارز یارانهای اختصاص داده شده، درحالیکه کالایی در قبال آن وارد نکردهاند؛ بهزودی کمیتهای مشترک با دولت و مجلس با هدف بررسی تخلفات و فساد اقتصادی تشکیل خواهد شد.»روزنامه شرق