یادداشت روزنامههای ۲۷ شهریور
روزنامه کیهان
جعبه سیاه آمریکا در افغانستان/سعدالله زارعی
تحولات در افغانستان، توجهات را به طور خاص به خود معطوف کرده است. آمریکاییها تلاش میکنند تا مخاطبان خلأیی را که پس از خروج نظامیان این کشور احساس کرده و هر چیز ناخواستنی که در این سرزمین روی میدهد را به این خلأ نسبت دهند تا به نوعی حضور اشغالگرانه و بیمنطق و پرخسارت آنان در ۲۰ سال گذشته، موجه دیده شود و حال آنکه موارد ناخواستنی و مکروهی که هماینک در این سرزمین مشاهده میکنیم دو درصد حوادث ناخواستنی و مکروه دوران حضور غرب در اینجا نیست. از آن طرف عدهای انذار میدهند که کمی صبر کنید تا تحولات افغانستان روی فاجعهبار خود را نشان دهد آنگاه خواهید دید آنچه را فرصت میپندارید سرابی بیش نیست و به زودی تهدیدات داخلی افغانستان به تهدیدات منطقهای و بینالمللی تبدیل میشوند. البته در این بین تحلیلهای دیگری هم وجود دارند. درخصوص این مسائل گفتنیهایی است:۱- طالبان مدل حکومتی خاصی را مطرح کرده است و همه اعضا و هواداران آن نیز از این مدل حکومتی حمایت میکنند. آیا طالبان توان فیزیکی تحقق مدل مدنظر خود یعنی «امارت اسلامی افغانستان» را دارد؟ طالبان فعلاً نیروی معارض قدرتمندی در داخل این کشور ندارد تا با ملاحظه آن از مدل حکومتی خویش دست بکشد. در اینجا سؤال این است که پس چرا تاکنون و علیرغم گذشت بیش از یک ماه از فرار اشرف غنی - در ۲۴ مرداد - و تصرف کابل توسط طالبان، حکومت مدنظر آن یعنی «امارت اسلامی» رسماً اعلام نشده و دولت هم ذیل عنوان «دولت افغانستان» خود را معرفی کرده، پاسخ به این سؤال بسیار مهم است. طالبان به احتمال زیاد درپی آن است که در آینده نه چندان دور مدل حکومتی خود را علنی و اجرایی کند، اما بالاخره این تأخیر معنای خاصی میدهد و میتواند بیانگر نوعی از روانشناسی طالبان باشد و در موضوعات مختلف تکرار شود. طرح طالبان البته دارای نواقص محتوایی فراوانی است و بین اضلاع طالبان نیز بر سر روش حکومت اختلافاتی وجود دارد. از این روی طالبان با کاستیهای فراوانی در طرح و برنامه حکومت مورد نظر خود روبروست.
از سوی دیگر طالبان در این صحنه با موانع بیرونی و واقعی هم مواجه است و این دو او را به مماشات و عدم تعجیل وادار کرده است. طالبان میداند که «امارت اسلامی» بدون کسب حداقلی از توافقات منطقهای و بینالمللی با دشواریهای زیادی مواجه خواهد بود و حتی ممکن است آغاز شکلگیری یک جریان قوی داخلی علیه آن باشد. از منظر طالبان، به رسمیت شناخته شدن در عرصه بینالمللی، نیازمند شروع آن در محیط منطقهای و بینالمللی نزدیکتر و در فضایی دوستانهتر است. به نظر میرسد طالبان به دنبال شکل گرفتن یک جبهه منطقهای- بینالمللی است تا بتواند از طریق آن به سمت دریافت مشروعیت بینالمللی حرکت کند. این جبهه منطقهای و بینالمللی نمیتواند آمریکا، انگلیس، فرانسه و عربستان باشد چرا که در فضای فعلی مراجعه و اتکاء به آنان سبب ریزش مشروعیت داخلی و سست شدن ارکان حکومتی میگردد.
طالبان معتقد است نمیتواند به جبههای اعتماد کند که آمریکا عضو مؤثر آن باشد چرا که این جبهه اساساً به شکلگیری دولتی فعال در کابل اعتقادی ندارد. از نظر طالبان، آمریکا بیشترین انگیزه را برای به زانو درآمدن دولت جدید افغانستان دارد چرا که میخواهد بگوید بدون حمایت من امکان شکلگیری دولت قوی وجود ندارد. از سوی دیگر در فضای منطقهای، حکومت پاکستان معتقد است شکلگیری یک حکومت پشتونی در کابل سبب تحریک پشتونهای طالب پاکستان- که گاهی عدد آنان را تا ۴۰ میلیون نفر هم ذکر کردهاند- میشود و این در حالی است که تحریک پشتونهای پاکستان سیاست قطعی طالبان تا رسیدن به مقصود یعنی الحاق مناطق قبایلی شمال پاکستان به افغانستان میباشد. پس کاملاً واضح است که حتی اگر پاکستان به ظاهر و با تأکید بگوید من حکومت طالبان را میپذیرم، بلادرنگ در جهت تخریب آن تلاش خواهد کرد. در این میان جبهه دیگری وجود دارد که قدرت آن فزونتر از جبههای با محوریت آمریکا است؛ ایران، چین، هند، روسیه، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان.
طالبان مایل است اولاً این جبهه شمالی شکل واقعی به خود بگیرد و به راهبرد واحد در مورد افغانستان برسد تا بعد وارد مذاکره با آن شود. از نظر این گروه فرم و شکل و کارکرد دولت طالبان از جمله موضوعاتی هستند که بدون جلب نظر این جبهه به جایی نمیرسد و دولت طالبان را مستعجل خواهد کرد. شاید به همین علت است که با تأنی حرکت میکند و در شکلدهی به امور تعجیلی ندارد و یا از آمادگی لازم برخوردار نیست!
۲- در صحنه تحولات افغانستان، ایران یک قدرت ویژه در این منطقه است. چرا که اولاً در بین کشورهای همسایه افغانستان، تنها کشوری است که از اقتدار مثالزدنی برخوردار است و چهل و چند سال در مقابل انواع توطئههای جهان استکبار با موفقیت ایستاده است و ...
گفتنی است در طول دو دهه گذشته، طالبان برای جلب نظر ایران به فراخوان حضرت امام خمینی مبنی بر حرکت مسلمانها به سمت تشکیل حکومتهای مستقل از قدرتهای سلطهطلب خارجی و نیز مقابله با مفسدین داخلی استناد کرده است. از نظر طالبان، ایران یکسری منافع و مصالح ملی مشروع در رابطه با افغانستان دارد؛ مثل امنیت مرزها، مقابله با تبدیل خاک افغانستان به تهدید علیه آن، امنیت و آرامش پیروان همه مذاهب از جمله شیعیان افغانستانی و توسعه روابط اقتصادی و بهخصوص همکاری افغانستان در زمینه آب هیرمند. حکومت افغانستان اعلام کرده اینها را حق مشروع جمهوری اسلامی میداند و مطالبه آنها از حکومت کابل را مشروع میداند و ملزم به رعایت آن است.
۳- در بحث طالبان و آمریکا این نکته را نباید از نظر دور داشت که میان طالبان و آمریکا جوی خون جاری شده است. طالبان میگوید دستکم ۶۰ هزار نفر از نیروهای آنان به دست آمریکا کشته شده و دهها هزار نفر هم مجروح گردیدهاند. متقابلاً آمریکاییها میگویند دستکم سه هزار نفر از اعضای پنتاگون در مواجهه با چریکهای طالبان جان خود را از دست دادهاند و دستکم به ۶۰۰۰ نظامی آمریکایی در افغانستان آسیب جسمی وارد شده و مجروح گردیدهاند. این موضوع به این سادگی رفع شدنی نیست. نمیخواهیم بگوییم این یک حرف قطعی است، ولی با توجه به آنچه در روانشناسی آمریکاییها و در روانشناسی طالبها قابل مشاهده و اطمینانآور است، خط خون میان این دو باقی میماند و به احتمال زیاد کار خود را میکند. بعضی نمیخواهند باور کنند که آمریکا در سال ۲۰۰۷ یعنی حدود شش سال پس از اشغال این کشور به بنبست رسید و به فکر خروج فرو رفت و زمانی که در سال ۱۳۹۷ برنامه مذاکره با طالبان را شروع کرد و طی حدود ۳ سال به نتیجه رساند، واقعاً به بنبست رسیده بود و زمانی که خروج نظامی از افغانستان را شروع کرد، واقعاً قادر به ماندن در این کشور نبود نه اینکه برای رسیدن به وضعیت بهتر برنامهریزی کرده و کار را براساس منافع ملی خود تنظیم کرده است.
برخلاف آنچه مشهور است، نه منطقه غرب آسیا اهمیت استراتژیک، مادی و معنوی خود را در دهههای اخیر از دست داده است و نه جایگزین دیگری برای این منطقه وجود دارد. منطقه شرق آسیا نمیتواند آنطور که طی چهار- پنج دهه گذشته شاهد بودهایم، منطقه انحصاری آمریکا باشد تا این توجیه آمریکاییها که میگویند سیاست نگاه به شرق سبب تعدیل نیروها و امکانات ما در غرب آسیا میشود، پذیرفتنی باشد. برخلاف آنچه بعضیها مدعی شدهاند، تحولات انقلابی و مقاومتی غرب آسیا نه تنها این منطقه غنی استراتژیک را به «زمین سوخته» - اصطلاح دولت روحانی برای منطقه- تبدیل نکرده بلکه باعث اقتدار کشورهای این منطقه و پیدایی یک رژیم بالنسبه مشترک امنیتی مردم پایه هم شده و این میتواند منطقه غرب آسیا را به یک عنصر درجه اول در نظام آینده جهان تبدیل کند.
از سوی دیگر بعضی برای سرپوش گذاشتن بر شکست آمریکا در افغانستان از Plan ۲ این کشور و توافق سری آن با طالبان حرف میزنند. ما نمیخواهیم بگوییم هیچ توافق محرمانهای در کار نیست، ولی نیاز به اطلاعات قطعی دارد. هر چند ما علیالاصول آن را رد نمیکنیم. توافق سری بوده و یا نبوده الان در خود این کشور علیه اقدام آمریکا ولولهای برپا شده است چرا؟ آیا غیر از این است که پای قربانی شدن یک طرح ویژه راهبردی و نیز پای شکلگیری یک تهدید جدی برای آمریکا در میان است؟ پس سؤال اصلی این است که آمریکا از کدام تهدید و یا از قربانی شدن کدام طرح استراتژیک سخن میگوید؟ طرح استراتژیک بدون تردید همان «پروژه قرن جدید آمریکا»
(Project for a New American Century) و به اختصار PNAC است که از سال ۱۳۷۱ حدود ۷۰۰ نفر با محوریت پل ولفوویتز و مشارکت ویژه اسکو کرافت، ویلیام کریستول و رابرت کاگان روی آن کار کرده بودند و حوادث بعدی آمریکا در دهههای ۲۰۰۰ و ۲۰۱۰ را رقم زدند. اما آمریکا از کدام تهدید اصلی در پی خروج نگران است؟ بدون کمترین تردید از تهدید تقویتشدن چندباره ایران و شکلگیری یک قدرت فعال مقاومتی در شرق جمهوری اسلامی. اتصال کوهستانها و دشتها و رودهایی که هر کدام جعبه نگرانی آمریکا به حساب میآیند.
روزنامه وطن امروز
برنامه بایدن برای مقابله با چین متحدان اروپاییاش را به جان هم انداخت
ثمانه اکوان: ایالات متحده، انگلستان و استرالیا روز پنجشنبه اعلام کردند به توافقی تاریخی برای حفظ امنیت حوزه شرق آسیا دست یافتهاند و قرار است به صورت یک گروه کاملا هماهنگ با تهدیدات موجود در این منطقه مواجه شوند. این توافق، استرالیا را قادر میسازد برای نخستین بار با استفاده از تکنولوژی تهیه شده توسط ایالات متحده به زیردریاییهای هستهای دست پیدا کند. بر اساس گزارش رسانههای غربی، این توافق یکی از بزرگترین توافقها در زمینه تکنولوژیهای مدرن روز برای شراکت دفاعی در طول دهههای اخیر است. چین که به نظر میرسد تنها کشوری باشد که در تمرکز اصلی در این توافق قرار دارد، اعلام کرده است این توافق نشاندهنده «بیمسؤولیتی شدید کشورهای غربی» است. سخنگوی وزارت خارجه چین در این باره گفته است: «این توافق به صورت شدید و جدی صلح و ثبات منطقه را زیر سوال برده و رقابتهای تسلیحاتی را افزایش میدهد».سفارت چین در واشنگتن نیز این ۳ کشور را به داشتن «ذهنیت جنگ سرد و همچنین تعصبات ایدئولوژیک» متهم کرده است. این توافق در عین حال نهتنها به مقابله با چین پرداخته بلکه فرانسه را نیز در خط مقدم حملات لفظی به آمریکا قرار داده است. قرارداد آمریکا و انگلستان با استرالیا برای ارائه تکنولوژی زیردریاییهای هستهای به این کشور، توافق قبلی موجود بین استرالیا و فرانسه را که قرار بود منجر به تولید ۱۲ زیردریایی هستهای شود، زیر سوال برده و عملا آن را بیاثر میکند. ژان ایولودریان، وزیر خارجه فرانسه به رادیوی این کشور گفته است: «این کار واقعا از پشت خنجر زدن به فرانسه است».
اگر چه در توافقی که روز پنجشنبه اعلام شد اشاره مستقیمی به چین نشده است، اما رهبران این ۳ کشور که به صورت ویدئویی با یکدیگر گفتگو میکردند بیان کردند نگرانیهای امنیتی آنها در حوزه شرق آسیا بشدت افزایش پیدا کرده است. بن والاس، وزیر دفاع انگلستان در همین باره به بیبیسی گفته است: «چین بزرگترین بودجه دفاعی در طول تاریخ را سال گذشته هزینه کرد». او همچنین افزوده است: «چین در حال گسترش دادن نیروهای هوایی و دریایی خود در مقیاسی کاملا بزرگ است. این مساله مطمئنا بسیاری از متحدان ما در منطقه را تهدید میکند. شرکای ما در این مناطق میخواهند توان نظامی خود را حفظ کنند». بوریس جانسون نیز که انتقادات زیادی را از طرف همتای فرانسوی خود شاهد بوده است روز پنجشنبه در گفتوگویی بیان کرد روابط با فرانسه چنان یک صخره سخت پابرجاست.
تحلیلگران غربی در عین حال معتقدند توافق امنیتی بین ۳ کشور آمریکا، انگلستان و استرالیا بزرگترین توافق امنیتی دنیا بعد از جنگ دوم جهانی است، اگر چه مهمترین بخش این توافق رسیدن استرالیا به زیردریاییهای هستهای است، اما بخش جالب توجه دیگر این همکاری مشترک به تواناییهای سایبری ۳ کشور و همچنین سایر تکنولوژیهای روز میپردازد.
نکته جالب توجه در این میان این است که استرالیا در گذشته روابط بسیار خوبی با چین داشت و پکن بزرگترین شریک تجاری این کشور بوده است، اما در طول چند سال اخیر این شراکت روزبهروز کمتر شده و تنشهای سیاسی منجر به دور شدن ۲ کشور از هم شده است؛ تنشی که در حال حاضر این توافق را بشدت تهدید میکند، تنش بین فرانسه و آمریکا بر سر زیردریاییهای هستهای است. توافق استرالیا با آمریکا برای خرید سرویس زیردریاییهای هستهای این کشور باعث شده است توافق قبلی برای خرید ۱۲ زیردریایی هستهای از فرانسه به ارزش ۵۰ میلیارد دلار از بین رفته و دیگر اثری نداشته باشد. وزیر خارجه فرانسه در همین باره گفته است: «ما ارتباطات خود با استرالیا را براساس اعتماد پایهگذاری کرده بودیم، اما به این اعتماد خیانت شد».
اما سوال اصلی در این باره این است: چرا در شرایط فعلی آمریکا و انگلستان به این نتیجه رسیدهاند که استرالیا باید زیردریایی هستهای داشته باشد؟ این زیردریاییها در عین حال که سریعتر و مطمئنتر از زیردریاییهای معمولی هستند، میتوانند برای ماهها زیر آب بمانند و موشکهایی را شلیک کنند که برد بسیار بیشتری نسبت به سایر موشکهای زیردریاییهای قبلی دارد. مستقر کردن این زیردریاییها در استرالیا برای ایالات متحده در جهت حفظ اثرگذاریاش بر منطقه بشدت حیاتی است. آمریکا برای نخستینبار است که تکنولوژی زیردریاییهای خود را در طول ۵۰ سال گذشته در اختیار یک کشور دیگر قرار میدهد. تا قبل از این، این تکنولوژی تنها به بریتانیا داده شده بود. با این توافق استرالیا به هفتمین کشور دنیا تبدیل میشود که زیردریایی هستهای داشته و از آن استفاده میکند؛ تاکنون تنها ایالات متحده، انگلستان، فرانسه، چین، هند و روسیه دارای چنین تکنولوژیای بودند.
استرالیا تاکید کرده است به دنبال دستیابی به سلاحهای هستهای نیست، اما در همین حال نیوزیلند اعلام کرده است این زیردریاییها حق حضور در آبهای این کشور را ندارند و به نظر میرسد نیوزیلند نیز از این اقدام آمریکا نگران شده است. نکته مهمتر در این باره این است که کشورهای آمریکا و انگلستان برای فروش زیردریایی هستهای به استرالیا، از آژانس بینالمللی انرژی اتمی مجوز لازم را اخذ نکردهاند. مسؤولان مرتبط با این مساله در واشنگتن و لندن اعلام کردند بزودی مذاکرات خود را با آژانس در این باره آغاز خواهند کرد.
فرانسه، اما بهگونهای از آمریکا و دولت بایدن عصبانی است که اعلام کرده جشنی را که قرار بوده در سفارت این کشور در واشنگتن به مناسبت دویستوچهلمین سالگرد انقلاب آمریکا برگزار شود، لغو میکند. لودریان در گفتوگوی دیگری چنان با عصبانیت درباره این قرارداد صحبت کرده که نیویورکتایمز نوشته است: درجه عصبانیت فرانسه از این اقدام آمریکا را میتوان با میزان عصبانیت این کشور در سال ۲۰۰۳ از حمله واشنگتن به عراق مقایسه کرد. لودریان در این زمینه بایدن را با ترامپ مقایسه کرده و گفته است این اقدام را توهین به پاریس ارزیابی میکند. او همچنین تصریح کرده است توقع نداشته است بایدن به همان میزان که ترامپ غیرقابلپیشبینی بوده است، اقداماتی انجام دهد که آن را با متحدان اروپایی خود در میان نمیگذارد.
فرانسه پیش از این نیز از اینکه آمریکا درباره خروج نیروهایش از افغانستان «حتی یک تلفن» به مسؤولان فرانسوی نزده بود، بارها انتقاد کرده و بیان کرده بود دوره اقدامات یکجانبه در جهان گذشته است. در بیانیه فرانسه درباره این توافق نیز آمده است: «فرانسه تنها کشور اتحادیه اروپایی است که در منطقه ایندو- پاسیفیک حضور دارد و میلیونها شهروند و در حدود ۷ هزار پرسنل نظامی در این منطقه مستقر کرده است؛ با این حال درباره این توافق، هیچ مشورتی با پاریس نشد».
روزنامه خراسان
مزایای عضویت ایران در «شانگهای»/میرزا رضا توکلی
عضویت دایم کشورمان در سازمان همکاریهای شانگهای طی ۲۴ ساعت گذشته به تیتر یک رسانههای داخلی و خارجی تبدیل شده است. در این بین سوالی که به ذهن خطور میکند این است که این عضویت چه مزایا و منافعی را برای جمهوری اسلامی ایران و دیگر کشورهای عضو این سازمان در پی خواهد داشت و اساسا چرا این موضوع این قدر مهم شده است؟ در پاسخ به این سوال باید گفت که جمهوری اسلامی ایران تا این جای کار و طی سالیان سال در برخورد با تروریسم و افراط گرایی کارنامه موفقی از خود نشان داده و حمایت قاطعانه کشورمان از دولتهای ملی در عراق و سوریه گواه آن است که تهران یکی از محکمترین پایههای ثبات امنیتی در منطقه به شمار میآید. موضوعی مهم که فلسفه وجودی سازمان همکاریهای شانگهای نیز برآن بنا نهاده شده است. تاکید بر حفظ و ثبات مرزها و همچنین حاکمیت ملی کشورها از دیگر عناصری است که در مخالفت کامل با سیاست یک جانبهگرایی آمریکا درباره اشغال کشورها و حمایت از هرج و مرج سازنده قرار داشته است. سازمان همکاریهای شانگهای شاید یکی از معدود نهادهای بینالمللی است که توانمندی مقاومت در مقابل سیاست یک جانبه آمریکا را دارد.نمونه آن درخواست رسمی از آمریکا برای خروج از پایگاه نظامی در منطقه «دره فراغنه» در کشور ازبکستان در سال ۲۰۰۵ بود. اکنون نیز باید دید که در آینده ایران و کشورهای عضو این پیمان، چگونه به ساز و کاری برای رسیدن به یک همکاری مشترک خواهند رسید، اما در خصوص دیگر مزیتهای عضویت ایران در سازمان شانگهای باید خاطر نشان کرد که نبض یک سوم اقتصاد کل دنیا در دستان اعضای این سازمان میتپد و رتبه اول بیشترین تولید کننده و مصرف کننده انرژی در جهان را کشورهای عضو و ناظر سازمان همکاری شانگهای در اختیار دارند و همین امر میتواند یک بازار عرضه و تقاضای بسیار عالی را برای کشورمان به عنوان صادر کننده بزرگ نفت و گاز به وجود آورد و در واقع این همکاری ایران با کشورهای سازمان شانگهای مسیر فروش و بازگشت مبالغ حاصل از صادرات انرژی را به مراتب راحتتر میکند.
این موضوع نشاندهنده آن است که این سازمان ظرفیت این را دارد که علاوه بر تاثیر گذاری بر قیمت انرژی در سطح بین الملل، در زمینه صادرات و واردات انرژی همکاری تنگاتنگی را میان اعضا برقرار کند، اما این فرصت طلایی صرفا شامل واردات و صادرات نفت و گاز نمیشود و با توجه به این که حدود نیمی از جمعیت جهان و یک سوم خشکیهای جهان در اختیار اعضای این سازمان است؛ کشورمان که در شرایط کنونی صادرات غیرنفتی اش به کشورهای شرق آسیا و آسیای میانه بسیار اندک بوده و از چند میلیارد دلار گذر نمیکند، نیم نگاهی هم به صادرات غیر نفتی نیز دارد و بی شک چنین ظرفیت جمعیتی و سرزمینی در زمینه تغییر معادلات قدرت و ایجاد موازنه قوا در سطح جهانی میتواند بسیار موثر باشد، اما مهمتر از محکمتر شدن کمربند امنیتی در مرکز و غرب آسیا و همچنین رونق بازار ۳۳۰ میلیارد دلاری این سازمان، عبور از یک جانبه گرایی غرب و توجه جدی به چند جانبه گرایی شاید مهمترین دستاورد عضویت کشورمان در این سازمان باشد. عضویتی که از نگاه نگران غرب، نماد تحقق یک کابوس بزرگ است چرا که چند سال بود سیاستمداران غربی درباره انتقال محور قدرت جهانی از غرب به شرق هشدار میدادند و اکنون با عضویت ایران در پیمان شانگهای، نقطه عطفی در این روند جا به جایی رخ داده است.
باید گفت که سازمان همکاری شانگهای یکی از معدود اجلاس یا سازمانهایی است که کشورهای غربی در ساختار اعضا، روند مدیریت و تصمیمگیریهایش هیچگونه دخالتی ندارند. در حقیقت، ماهیت اصلی این نهاد در راستای تقابل با غرب و نهادهای وابسته به آن همانند ناتو موجودیت پیدا کرده است. در همین باره شاهد هستیم که سازمان همکاری شانگهای در سال ۲۰۰۵ پیشنهاد آمریکا مبنی بر پیوستن به این سازمان را رد کرده بود که این امر نشان از نگرش کلان امنیتی، سیاسی و اقتصادی ویژه اعضا در مسیر تقابل با حوزه غرب دارد.
در چنین وضعیتی، عضویت دایم ایران در این سازمان میتواند وجهه ضد غربی و انفصال این اجلاس با حوزه تمدنی آتلانتیک را به صورت گسترده تقویت کند. البته عضویت ایران در این سازمان یک سیگنال برجامی نیز با خود به همراه دارد؛ بدین معنا که در سالهای گذشته کانون تمرکز دستگاه دیپلماسی کشورمان به ضرورت اجرای برجام و توافق با غربیها معطوف شده بود، اما در وضعیت جدید و در آغاز قرن جدید، ایران با در پیش گرفتن رویکرد نگاه به شرق میتواند همکاریهای دو جانبه خود را در سطوح مختلف با کشورهای عضو در سازمان همکاری شانگهای افزایش دهد. این امر در آینده نزدیک میتواند در قالب انعقاد قراردادهای مختلف تجاری، ترانزیتی و حتی امنیتی دو طرفه با کشورهای مختلف این منطقه باز نمود یابد.
روزنامه ایران
به مناسبت روز شعر و ادب فارسی
محمدمهدی اسماعیلی*: میهن عزیز ما ایران، از دیرباز تا به امروز مهد فرهنگ، هنر و ادب بوده است و ادیبان و شاعران ایران زمین در درازای تاریخ، بسان اخترهای درخشان آسمان پر تلألو تمدن این سرزمینند که با آثار خود، هویت دیرین و پر افتخار ایرانی را قوام و دوام بخشیدهاند. از همینروی فرهنگ غنی این مرزوبوم، مرهون خلق چنین آثار درخوری است که ایران را در همه فرازو نشیبهای تاریخی، از گزند تهدیدها و هجمههای فرهنگی مصون و محفوظ داشته است. در میان آثار گونهگون بزرگان فرهنگ و ادب ما، توصیه به اخلاق و رهنمون ساختن انسان به زیست اخلاقی و گام برداشتن در مسیر تعالی روح با بهرهگیری از سجایای اخلاقی و دوری جستن از رذائل، سخن مشترک ایشان در همه ازمنه و اعصار بوده است. از سوی دیگر فکرت و حرکت بر مبنای عقلانیت، گفتار مشترکی است که در متون ادبی به جای مانده از گذشتگان، انسان را به تأمل و تفکر در جهان هستی دعوت میکند.از اشعار رودکی و فردوسی تا مولوی و سعدی و حافظ به عنوان فرزانگان ماندگار تا ادیبان و شاعران همروزگار ما همچون شهریار والاتبار هماره اخلاق مداری و اندیشهورزی سخن مشترک همه این بزرگان است.ای برادر تو همان اندیشهای مابقی خود استخوان و ریشهای تردیدی نیست که در پرتو ظهور دین مبین اسلام و آموزههای سلسله جنبان آن، یعنی وجود مبارک پیامآور رحمت و مکرمت، حضرت ختمی مرتبت، محمد مصطفی (ص)، که رسالت برانگیختگی خود را به کمال رساندن مکارم اخلاق میداند، نهال دیرپا و مستعد فرهنگ ایرانی با بهرهمندی از نسیم روح نواز و حیات بخش اسلام، به درختی تنومند و سایه گستر بدل گشت و اندیشههای جستوجوگر حقیقت را شیفته و مجذوب خود نمود و با اخلاق حسنه، بر فضای دلها مستولی شد.
به حسن خلق توان کرد صید اهل نظر بهبند و دام نگیرند مرغ دانا را در این میان شعرا و ادیبان نکته سنج و تیزبین ما در اعصار مختلف دواوین و اشعار خود را به ابراز ارادت و اظهار محبت به این خاندان با شرافت و با طهارت مزین و متبرک و از این رهگذر نام خود را بر تارک شعر و ادب فارسی جاودانه ساختند که از زمره آنان شاعر شیرین سخن معاصر، مرحوم محمد حسین بهجت تبریزی (شهریار) است که با ذوق و قریحه ویژهای شعر میسرود (به قول لسان الغیب، حافظ شیرازی: ترکان پارسی گو بخشندگان عمرند) و به دلدادگان و دلسوختگان درس عشق و محبت و معرفت و معنویت میآموخت.
بدون تردید وی یکی از ستارگان پرفروغ آسمان فضل و فرهنگ این سرزمین است که با تمسک به خاندان عصمت، مس وجود خود را به کیمیایی ناب بدل کرد و نام نامی خویش را جاودانه تاریخ این سرزمین پاکآیین نمود. اکنون که بزرگداشت این شاعر با ایمان ایرانی و والاتبار تبریزی با روز شعر و ادب فارسی در هم آمیخته است، آن را به فال نیک میگیریم و ضمن ارج نهادن و احترام گذاشتن به همه زبانها و گویشهای محلی و منطقهای و زبان شیرین مادری، امید آن داریم که با وحدت و انسجام ملی در توسعه و ترویج زبان فارسی که زبان دوم جهان اسلام است، همه تلاش و کوشش خویش را به کار گیریم و فرهنگ و تمدن غنی این مرزو بوم را از جان و دل مراقبت و مواظبت نماییم.
*وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی
روزنامه شرق
رئیسی و پروژه تودهسازی/احمد غلامی
تودهسازی در جامعه کنونی ایران بسیار دشوار و پیچیده شده است. خاصه با این چهرهها و جریانهای سیاسی موجود، اگر تودهسازی ناممکن نباشد دور از دسترس است. اگر شورای نگهبان پیش از انتخابات مجلس یازدهم به این باور رسیده بود که چهرهها و جریانهای سیاسی دیگر توان تودهسازی ندارند، شاید چنین هزینه گزافی را به جامعه ایران تحمیل نمیکرد؛ اما شورای نگهبان مایل به هیچ خطری در این زمینه نبود و با اینکه قریب بهاتفاقِ سیاسیونِ دور از قدرت تأکید میکردند که حتی در صورت تأیید صلاحیت نامزدهای اصلاحطلب مردم به پای صندوق رأی نخواهند آمد، این نهاد برای دوری از قطبیسازی به هیچ پند و اندرزی گوش نداد تا یک مجلس یکدست را با خیالی آسوده شکل بدهد. اینک که پرده فروافتاده، با اطمینان میتوان گفت مجلس یازدهم پیشدرآمد انتخابات دور سیزدهم ریاستجمهوری بوده است. در انتخابات ریاستجمهوری هم اتفاق تازهای رخ نداد. با تبلیغاتِ اندک اصلاحطلبانی که تأیید صلاحیت شده بودند هم شوری پدید نیامد و دولت سیزدهم با ریاست ابراهیم رئیسی بدون رقابت جدی شکل گرفت.بدیهی است هر رئیسجمهوری تمایل دارد در رقابتی نفسگیر پیروز میدان باشد و مستظهر به پشتیبانی مردم؛ اما در انتخابات دوره سیزدهم حتی اگر دستاندرکاران انتخابات اصرار داشتند انتخاباتی پرشور با مشارکتی بالا برگزار شود، با این چهرهها و جریانهای موجود خواستهای دور از انتظار بود؛ چراکه به تعبیر گوستاو لوبون «قدرت کلمات در گرو تصاویری است که در اذهان برمیانگیزند، قدرتی کاملا مستقل از دلالت واقعی آنها. گاهی اوقات آن کلماتی که معنا و مفهومشان از همه مبهمتر است همانهاییاند که بیشترین تأثیر را دارند. برای مثال، عباراتی، چون دموکراسی، سوسیالیسم، برابری، آزادی و... که معناشان آنقدر مبهم است که حتی چند جلد کتاب هم برای تدقیقشان کافی نیست»
۱. اگرچه ارنستو لاکلائو انتقادهایی جدی به نظریات لوبون وارد میسازد، اما در اینجا و در شرایط جامعه ما، این نظریات سخت به کار میآید. فراموش نکردهایم که اصلاحطلبان چگونه با مفاهیمی همچون دموکراسی و جامعه مدنی، توانستند با کلمات، تصاویری تازه از جامعهای نو را در اذهان مردم خلق کنند و با همین کلمات و تصاویر بود که دست به تودهسازی زدند که شاید بعد از انقلاب اسلامی سال ۵۷ بینظیر بود؛ همان تودهسازی بیستمیلیونی که سالهای سال توانست اصلاحطلبان را در اریکه قدرت نگاه دارد.
احمدینژاد هم اینگونه دست به تودهسازی زد، با اتکا بر مفهوم عدالت که بسیار انتزاعیتر از مفهوم دموکراسی بود. احمدینژاد این کلمات را چنان به کار میبرد که گویی نیرویی مافوق طبیعی در آن است و همگان باید در برابر آن سر خَم کنند. کلمات و تصاویری مبهم و پُرهیبت که «دقیقا همین ابهام که آنها را در لفافی از تاریکی میپوشاند قدرت رازآمیزیشان را دوچندان میکند». اما امروز این کلمات از فرط استعمال به اصواتی بیهوده بدل شدهاند و دست آخر به کار جماعتی میآیند که میخواهند از فکرکردن معاف شوند و در انتظار وقوع حادثهای هستند تا زندگیشان را بدون دخالت آنان دگرگون سازد. تودهسازی در چهار دهه بعد از انقلاب صرفا منحصر به دولتهای اصلاحات و مهرورزی نشده و بهندرت پیش آمده که از توان تودهها استفاده نشده باشد؛ برای مثال در اعتراضات رسمی در برابر مخالفان و اقلیتها یا در حمایت از سیاستهای خارجی و منطقهای دولت و حتی در زمینهای، چون امربهمعروف و نهی از منکر.
با تهییج تودهها، آنان به صحنه آمدند تا در برابر سیاستهایی که نهادهای رسمی انحرافی میخواندند، قد علم کنند و نگذارند در سیاست انحرافی صورت گیرد. تودههایی که انگار توان بلعیدن مسائل و مشکلات کشور را دارند و با آنان میتوان از مصائب گذر کرد و مهمتر از همه اینکه تودهها نیز بر این باور بودند که همهچیز با حضور آنان در صحنه حلوفصل خواهد شد. اما اینک توان تودهها و تودهسازان از بین رفته است و بعید است کلمات خلاقانه تصاویری نو و بدیع بسازند تا تودهها را برای مشارکتِ دوباره اقناع کنند. آیا این رخدادی جدی در جامعه ایران است که باید آن را به فال نیک گرفت؟ آیا جامعه کنونی دور از دسترس تودهسازان قرار گرفته است؟ آیا این بیاعتنایی جامعه به مسائل سیاسی و اجتماعی نشئتگرفته از عدم اعتماد به مسئولان است یا آگاهی از اینکه نباید در پروژههای تودهسازی مشارکت کنند؟
هرچه هست دولت سیزدهم برساخته تودهها نیست و شاید این واقعیت چندان خوشایند نباشد، اما ابراهیم رئیسی میتواند با درک این واقعیت از موقعیت خود و جامعه برداشتی واقعبینانه پیدا کند، اینکه او مستظهر به پشتیبانی آحاد مردم نیست و در تنگناهای سیاسی نمیتواند روی توان و قدرت مردم حساب کند و از توانشان در چانهزنیها سود ببرد. از طرف دیگر از دولت رئیسی انتظاری برای حمایت از تودهها وجود ندارد. تازه مگر کدامیک از دولتها که با تودهسازی روی کار آمدند، توان بهکرسینشاندن مطالبات مردم را داشتند؟ دست بر قضا دولت سیزدهم در این خلأ، میتواند قدمهایی جدی در راه احیای سیاست و اقتصاد بردارد و برخلاف دولتهای گذشته از تودهسازی دست بردارد. اگرچه حامیان رئیسی این امکان را از دولت سیزدهم گرفتهاند و سعی دارند آن را به تودهسازی سوق دهند. شاید سفرهای هفتگی رئیسی در مقایسه با یکجانشینی روحانی تأثیر مثبتی برای او و دولتش داشته باشد، اما در نهایت این سفرها اگر به نتیجهای ملموس و قابل مشاهده تبدیل نشود، بهسرعت به عکس خود بدل خواهد شد.
طرفه آنکه بعد از چهار دوره دولتداری رؤسای جمهور پیشین و وعدههای برزمینمانده تکتک آنان، هرکس دیگری هم آستین بالا بزند تا به فرض محال آن کارها را به انجام برساند، آن را وظیفه معوق دولتهای انقلاب میدانند که دور و دیر در حال بهنتیجهرسیدن است. با این اوصاف، هرگونه استراتژی تودهسازی از سوی رئیسی و حامیان دولت سیزدهم که مبنای واقعی نداشته باشد، محکوم به شکست است. تودهسازی پروژهای تمامشده است که با این چهرهها و جریانهای سیاسی احیا نخواهد شد. پذیرش این واقعیت راه را برای عملگرایی بدون تبلیغات و تهییج تودهها باز خواهد کرد.
* «پوپولیسم: درباره عقل پوپولیستی»، ارنستو لاکلائو، ترجمه مراد فرهادپور و جواد گنجی؛ نشر مرک
اخبار ویژه ۲۷ شهریور
روزنامه کیهان
گزارش رویترز از افزایش درآمد صادراتی ایران
خبرگزاری رویترز به نقل از منابع آگاه بازرگانی نفت و محصولات نفتی نوشت: با اینکه تحریمها، مانع صادرات نفت خام ایران شده، اما صادرات مواد پتروشیمی و سوخت آن در سالهای اخیر افزایش یافته و فروش این محصولات به سرعت در آسیا و اروپا گسترش مییابد، بهگونهای که اکنون درآمد ایران از صادرات محصولات نفتی از صادرات نفت خام به مراتب فراتر رفته است.رویترز افزود: صادرات مواد پتروشیمی و سوخت (بنزین و گازوئیل) ایران در سال ۲۰۲۰ بالغ بر ۲۰ میلیارد دلار بوده که ۲ برابر ارزش نفت خام صادراتی این کشور است. در حالی که شناسایی نفت خام از روی درجه (گرید) و دیگر خصوصیات آن، امکانپذیر است، اما ردگیری صادرات مواد سوختی با کامیون نفتکش شناسایی مبدا و مقصد و مسیر مواد پتروشیمیدشوار است. بخشی از صادرات سوخت ایران به کشورهای همسایه شامل مبادلات خرد است که ردگیری آن برای وزارت خزانهداری آمریکا، دشوار است.
در حالی که توان پالایشی بیشتر کشورها در دوره همهگیری کووید-۱۹ کاهش یافته، ایران که تا ۲۰۱۸ واردکننده بنزین بود، صادرات این ماده سوختی را در سال ۲۰۲۰ با افزایش ۶۰۰ درصدی نسبت به سال پیش از آن، به هشت میلیون تن یا ۱۸۰ هزار بشکه در روز رساند. به گفته یک کارشناس، درآمد ایران از صادرات بنزین در همان سال نزدیک به سه میلیارد دلار بوده است. ایران اکنون نزدیک به ۲ میلیون تا ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار بشکه در روز نفت تولید میکند که نزدیک به ۲ میلیون بشکه در روز آن به پالایشگاههای داخلی و نزدیک به ۵۰۰ هزار بشکه در روز هم به صادرات اختصاص داده میشود و در صورت لغو تحریمها توان افزایش تولید را در مدت ۲ یا سه ماه تولید نفت خام را تا ۲ میلیون بشکه دارد.
به گفته یک منبع آگاه که میخواست ناشناس بماند، بنزین با کامیون به افغانستان و پاکستان و از آنجا از راه دریا به امارات متحده عربی در خلیج فارس انتقال داده میشود. به گفته بازرگانان، عراق و برخی کشورهای آفریقایی از ایران بنزین خریداری کردهاند و چند محموله بنزین نیز با کشتی به ونزوئلا صادر شده و خریداران مواد پالایش شده ایران بسیار بیشتر از پالایشگاههای تخصیص داده شده به پالایش نفت خام ایران هستند.
واشنگتن در سال ۲۰۱۸ در پی خروج دونالد ترامپ رئیسجمهوری وقت از پیمان ۲۰۱۵ هستهای (برجام)، تحریمهایی بر صنایع نفت و گاز ایران اعمال کرد. در همین حال پایگاه خبری اویل پرایس طی گزارشی نوشت: ایران با وجود تحریمهای آمریکا، صادرات نفت خود را افزایش داده و در ماه جاری نیز با صادرات سوخت به لبنان، توانسته مشتری نفتی جدیدی برای خود پیدا کند. علاوه بر لبنان و سوریه، افغانستان هم وابسته به واردات نفت از ایران برای تامین نیاز خود به انرژی است. ایران صادرات سوخت به افغانستان را در اواخر ماه اوت آغاز کرده است.
بیبیسی: عضویت در پیمان شانگهای موفقیت بزرگ برای ایران است
شبکه دولتی انگلیس میگوید: عضویت رسمی ایران در پیمان شانگهای، اتفاقی و موفقیت دیپلماتیک برای ایران در شرایط بنبست برجام است. بیبیسی فارسی در تحلیلی نوشت: سازمان همکاری شانگهای، اگرچه بازوی توسعهطلبی چین توصیف شده، اما در حال حاضر یکی از مهمترین نهادهای بینالمللی است که در آن از «غرب» خبری نیست و چه بسا تسلط کامل غرب بر سیاست بینالملل را به چالش میکشد.حالا همانقدر که عدم پذیرش ایران در این سازمان به مدت
۱۳ سال، بر موقعیت و اعتبار تهران اثر منفی گذاشت، عضویتش یک پیروزی دیپلماتیک خواهد بود؛ ثمره نمادین سیاست خارجی «نگاه به شرق» که با اصرار آیتالله خامنهای، اجرا میشود. بدین ترتیب ایران به شکل فعالانه، خود را بخشی از یک بلوک همگرای سیاسی-اقتصادی-امنیتی تعریف میکند که در نگاه برخی، بختی جدی در موازنه قدرت بینالمللی در آینده نزدیک دارد.این موفقیت دیپلماتیک در زمان ویژهای نیز به دست آمده است. سرنوشت مذاکرات احیای برجام روشن نیست و ایران، آمریکا را به زیادهخواهی متهم میکند. تحریمهای آمریکا همچنان ایران را آزار میدهند؛ و به رغم سرسختی ایران در مذاکرات، نه تنها از انزوای بیشتر تهران خبری نیست، بلکه حتی ایران موفق شده از انزوای قدیمی هم بکاهد. روسیه، چین، تاجیکستان، ازبکستان، قرقیزستان، قزاقستان، هند و پاکستان از اعضای اصلی و افغانستان، ایران، بلاروس و مغولستان از اعضای ناظر بودهاند و اکنون ایران هم به عضویت کامل در آمده است.
ایران بیش از یک دهه در تلاش بود تا به عنوان عضو دائم این سازمان به رسمیت شناخته شود. اولین سفر خارجی حسن روحانی هم در مقام رئیسجمهور در سال ۱۳۹۲ برای شرکت در اجلاس شانگهای بود، اما موانع عضویت ایران از نگاه این سازمان تا اکنون رفع نشده بود. علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی اخیرا گفته بود که موانع سیاسی برای عضویت ایران در پیمان شانگهای برداشته شده و با طی تشریفات فنی، عضویت ایران نهایی خواهد شد.
آفتاب یزد: دولت رئیسی شایستهسالار است نه جناحی
یک فعال اصلاحطلب عضو حزب اتحاد ملت معتقد است دولت رئیسی، دولت فراجناحی است. روزنامه آفتاب یزد در سرمقالهای با عنوان «رئیسی را فراجناحی میبینم»، نوشت: آقای رئیسی در تبلیغات انتخاباتی خود هم اسمی از یک جناح خاص نبرده و همیشه گفته بود که فراجناحی عمل خواهد کرد؛ بنابراین در چنین شرایطی اصلا پای جناحهای سیاسی نباید در میان باشد و هر کس که توانایی بهتری دارد باید بر مسند امور گمارده شود. با توجه به وعدههایی که آقای رئیسی در زمان انتخابات داده بود من فکر نمیکنم که زیر بار این فشارها برود و این اعتراضات بتواند خللی در کار ایشان ایجاد نماید.در اصل نمیتوان آقای رئیسی را اصولگرا دانست، چون خیلی از طرفداران ایشان اصولگرا نیستند بلکه نسبت به شعارهایی که آقای رئیسی داده بودند، امیدوار بودند و به همین جهت نیز از ایشان استقبال کردند، تاکنون هم بیشتر تاکید آقای رئیسی و معاونانشان بر شایستهسالاری بوده است، حالا فرق نمیکند که فرد شایسته اصلاحطلب باشد یا اصولگرا مهم این است که آقای رئیسی بتواند از این افراد شایسته در بحث مدیریتی کشور استفاده نماید تا معضلات فعلی برطرف شود.
منوشه امیر: آمریکای تحقیر شده ناتوان از جنگ با ایران است
تحلیلگر فرتوت صهیونیستها میگوید: برخلاف آرزوی آمریکا و اسرائیل، ایران توانسته از محدودیتهای تحریمی عبور کند. او همچنین تصریح کرد، آمریکا در افغانستان تحقیر شده و ناتوان از درگیری نظامی با ایران است. منوشه امیر در گفتگو با رادیو اسرائیل اظهار داشت: «اسرائیل احساس میکند که دولت پرزیدنت بایدن از سرانجام تلاشهای خود برای احیای برجام کمکم مأیوس میشود. بایدن در عین حال سخن مبهمی گفته که به سختی منظور او را بیان میکند. او گفته که اگر تلاشهای دیپلماتیک وی برای احیای برجام ناکام بماند، راهها و گزینههای دیگر را برای جلوگیری از دستیابی حکومت ایران به سلاح اتمی در نظر خواهد گرفت.رویکرد اعلام شده از سوی وزیر دفاع اسرائیل (آمادگی برای کنار آمدن با برجام)، رویکرد درستی است که میتواند یک رشته تفاهم را میان آمریکا و اسرائیل بر سر ایران به وجود آورد، بهویژه اگر در نظر بگیریم که دولت بایدن بهدلیل خارج شدن از افغانستان تحقیر شده و در عین حال آمریکا خسته از جنگهای خاورمیانه است و مایل نیست وارد یک درگیری جدید گسترده با جمهوری اسلامی ایران بشود.
این تحلیلگر صهیونیست افزود: پس از خروج آمریکا از افغانستان، دولت بایدن در پی جبران سرشکستگی ناشی از آن از طریق اقدام نظامی علیه ایران نیست: اولاً، دولت بایدن با شعار کنار گذاشتن گزینه نظامی علیه ایران و بازگشت به برجام روی کار آمد. دوماً، در این فاصله دولت ابراهیم رئیسی در ایران روی کار آمده و به منابع مالی معینی که منشأ آنها ناروشن است، دست یافته است. رئیسی میتواند به یاری این منابع، امور خود را اداره کند. سوماً (آیتالله) خامنهای به همین دلیل به دولت رئیسی دستور داده که فعلاً برای ازسرگیری گفتگوها با آمریکا از خود عجلهای نشان ندهد.
حتی اگر فرض کنیم که اسرائیل بخواهد به جای آمریکا انجام عملیات نظامی علیه برنامه اتمی ایران را برعهده بگیرد، این اقدام مشکل تهدید اتمی ایران را برطرف نمیکند. زیرا، اقدام نظامی به عنوان یک راهحل موقتی با یک مانع مهم روبهرو است: عملیات نظامی میتواند تأسیسات اتمی ایران را از بین ببرد، اما، نمیتواند تجربه و دانشی را که حکومت ایران برای تولید بمب اتمی به دست آورده نابود کند. اسرائیل، آمریکا نیست و امکانات آن محدود است و به تبع عملیات نظامی آن هم نتایج محدودی خواهد داشت. به گمان من، اسرائیل نباید به تنهایی وارد عملیات نظامی علیه ایران بشود.
نقش رایزنی رئیسی در واردات ۶۰ میلیون دُز واکسن کرونا
رئیس کمیسیون بهداشت مجلس به روزنامه فرهیختگان گفت: در دولت جدید، رئیسجمهور، رئیسی مستقیما با رئیسجمهور چین صحبت کرده و قول گرفته که ۶۰ میلیون دُز واکسن به ما بدهند و الان محموله واکسنها دارد، میآید. همچنین با رئیسجمهور روسیه صحبت شده است. وزارت امور خارجه در دولت جدید نیز فعال شده است؛ بنابراین همه اینها دست به دست هم داده و واکسن با سرعت بیشتری وارد کشور میشود. اما در دولت قبل کشورهای دیگر به کشور ما واکسن ندادند. ربیعی یا مطهری گفتند که، چون FATF را نپذیرفتیم واکسن به ما نمیدهند. روحانی هم گفت، چون تحریم بودیم به ما واکسن ندادند.حسینعلی شهریاری در پاسخ این سوال که «هماکنون FATF هنوز بلاتکلیف و تصویب نشده، پس چطور این همه واکسن وارد میشود؟» گفت: واردات واکسن در دولت جدید افزایش یافته، به این علت که آقای رئیسی شخصا وارد بحث واکسن شده است. در واقع رئیسی با روسایجمهور کشورهایی که الان واکسن از آنها وارد میکنیم، وارد تعاملاتی شده است. این کشورها هم به نوعی کشورهایی هستند که با ایران از قبل رابطه داشتند. همچنین یکی دیگر از دلایلی که این کشورها در این برهه زمانی به ما واکسن میدهند این است که اینها دیدند ایران توانایی تولید واکسن پیدا کرده و تا دو، سه ماه دیگر ایران حدود ۲۰ میلیون دُز واکسن تولید داخل خواهد داشت.
در همین حال کاربران شبکههای اجتماعی نیز با اشاره به نقشآفرینی دولت جدید در افزایش واردات و تسریع واکسیناسیون تصریح کردهاند که فرق میکند به چه کسی رای بدهیم؛ از جمله:
- طی ۲۰ روز گذشته، ۲۱ میلیون دُز واکسن وارد شده و خط دوم تولید برکت هم راهاندازی شده؛ مثل اینکه واقعاً «آنچه از واکسنهایی که تولید داخلی است/ ضرورت داشت/ تولید خارجی/ سریع/ فوری/ انقلابی/ مردم احساس آرامش کردند».
- دولت روحانی اعلام کرده بود به دهه شصتیها در آبان واکسن کرونا خواهد زد. به لطف خدا، دولت رئیسی توانست دو ماه زودتر به آنها واکسن بزند. وقتی رئیسجمهور، وزیر بهداشت، وزیر خارجه و دیگر ارکان دولت پیگیر و مرد میدان باشند، خیلی از مشکلات زودتر حل خواهد شد. #خیانت #خدمت
- تقریباً ٧٠ درصد واردات واکسن کشور فقط در همین یک ماهه دولت جدید انجام شده! در دولت قبل تحریم بودیم، منتها خودتحریمی!
پ. ن: خلاصه فرق میکنه به کی رأی بدیم!
روزنامه وطن امروز
رئیس قوه قضائیه: تحول یک امر ثابت نیست که با یک اقدام بگوییم انجام شده است
رئیس دستگاه قضا گفت: وظایف مهم دادستانها حمایت از تولید، فعالان اقتصادی، گرهگشایی از کار مردم، مبارزه با فساد و مفسد، مبارزه با رانتخواری و تبعیض، انحصارگرایی و بسترهای فسادزاست. حجتالاسلام والمسلمین غلامحسین محسنیاژهای در بیستمین همایش سراسری دادستانهای عمومی، انقلاب، نظامی و ویژه روحانیت که به منظور بررسی راهکارهای اساسی تحول و تعالی در دادسراها برگزار شد، اظهار داشت: امروز نه تنها مردم متدین و متعهد و انقلابی ما، بلکه مردم جهان بیش از همیشه تشنه عدالت هستند و عدالت را مطالبه میکنند.رئیس قوه قضائیه افزود: این مطالبه راه را برای تحقق و گسترش عدالت که از وظایف مهم نظام اسلامی ما و قوه قضائیه است، هموارتر و البته مسؤولیت منادیان عدالت را بسیار سختتر و سنگینتر میکند. محسنیاژهای علت سختتر و سنگینتر شدن مسؤولیت منادیان عدالت در شرایط فعلی را تلاشهای کسانی دانست که به تشنگان عدالت، به جای عرضه عدالت سراب آن را پیشنهاد میکنند و عدالت را به گونهای تفسیر میکنند که سبب اخلال و تأخیر در دستیابی به عدالت میشود.
رئیس قوه قضائیه با اشاره به ضرورت تحول و تعالی به عنوان نیاز امروز دستگاه قضا به تبیین الزامات و ارکان این تحول و تعالی پرداخت و مهمترین عامل را نیروی انسانی مستعد و باانگیزه و کارآمد و با انرژی معرفی کرد. محسنیاژهای افزود: علاوه بر داشتن نیروی انسانی کاردان و با انگیزه و با روحیه جهادی باید حتما نسبت به گذشته نوآوریهایی در عرصه کار و خدمت داشته باشیم و با همان سازوکارها و ابزار مرسوم و متعارف تحول اساسی ایجاد نمیشود. وی تأکید کرد: باید به صورت مستمر آسیبها را رصد و برای رفع آنها تلاش کنیم، چرا که تحول یک امر ثابت نیست که با یک اقدام بگوییم انجام شده و پایان یافته، بلکه باید متناسب با اقتضائات زمان در این مسیر با شتاب بیشتر حرکت کنیم.
سفیر ایران در عراق: زائران ایرانی از طریق اقلیم کردستان وارد عراق نشوند
سفیر ایران در عراق تاکید کرد: به هیچوجه زائران ایرانی از طریق اقلیم کردستان وارد شهرهای زیارتی عراق و مناطق جنوبی این کشور نشوند، چرا که این اقدام از نظر قانون عراق تخلف محسوب میشود. به گزارش ایسنا، ایرج مسجدی با بیان اینکه زائران اربعین حسینی برای شرکت در مراسم راهپیمایی باید حتما از طریق مرز هوایی وارد عراق شوند، خاطرنشان کرد: طبق توافقات انجام شده، زائران میتوانند در صورت تمایل از طریق مرز زمینی مهران در هنگام بازگشت وارد کشور شوند، ولی برای سفر به عراق حتما باید از طریق مرز هوایی اقدام کنند. دیپلمات ارشد ایرانی با تاکید بر اینکه به هیچوجه زائران ایرانی برای زیارت و شرکت در مراسم راهپیمایی اربعین حسینی از طریق مرزهای اقلیم کردستان وارد مناطق جنوبی عراق و شهرهای نجف و کربلا نشوند، گفت: ورود به منطقه اقلیم طبق قانون عراق مختص تحرک در منطقه شمال عراق و اقلیم کردستان است و افراد اجازه ندارند از طریق آن منطقه وارد مناطق جنوبی عراق و شهرهای زیارتی شوند، این مساله از نظر قانون عراق تخلف محسوب میشود و اگر چنین تخلفی انجام شود، ممکن است زائران با برخورد سیستم امنیتی و انتظامی عراق روبهرو شوند و برای آنها مشکل ایجاد شود. وی افزود: افراد برای ورود به اقلیم کردستان مشکلی ندارند، ولی ورود به این منطقه مجوزی نیست که آنها بخواهند از این طریق وارد شهرهای نجف و کربلا شوند.خطیبزاده در واکنش به بیانیه وزرای خارجه شورای همکاری خلیجفارس: جزایر سهگانه تعلق قطعی به ایران داشته و دارد
سخنگوی وزارت امور خارجه درباره بیانیه ۱۴۹ وزرای خارجه شورای همکاری خلیجفارس اظهار داشت: جزایر سهگانه ابوموسی، تنب کوچک و تنب بزرگ تعلق قطعی به ایران داشته و بیانیههای ملالآور و تکراری صادره در این باره تغییری در ایرانی بودن ابدی آنها ایجاد نخواهد کرد. سعید خطیبزاده در ادامه افزود: جمهوری اسلامی ایران هرگونه مداخله در برنامه هستهای صلحآمیز و موشکی خود و همچنین امور مرتبط با سیاستهای دفاعی بازدارنده خود را مردود میشمارد. خطیبزاده بار دیگر بر اولویت جمهوری اسلامی ایران بویژه دولت سیزدهم در تقویت همکاریها و توسعه مناسبات با همه همسایگان بدون مداخلههای خارجی تاکید و ابزار امیدواری کرد: معدود کشورهای شورای همکاری که سعی در تحمیل دیدگاههای ایرانستیزانه خود دارند، به جای نگاه به بیرون از منطقه و طرح درخواستهای غیرعملی از کشورهای فرامنطقهای، با تغییر روش به مذاکرات درونمنطقهای توجه کنند و اقدامات اعتمادساز را برای تقویت دیپلماسی انجام دهند. سخنگوی وزارت امور خارجه در پایان عنوان کرد: شورای همکاری باید بداند درخواستهای غیر قابل قبول، ایراد اتهامات واهی علیه جمهوری اسلامی ایران و تکرار مکررات نخنما راهحل مشکلات منطقه و این کشورها نبوده و منطقه نیازمند تغییر پارادایم از وابستگی بیرونی به تعامل سازنده درونمنطقهای و شمولگرایی به جای رویکرد حذفی است.هشتگ «خاندان فراری» داغترین کلیدواژه توئیتر فارسی شد
کاربران شبکههای اجتماعی در روزهای گذشته در سالروز اشغال ایران توسط ارتش متفقین و فرار ذلیلانه رضاخان با شرکت در پویشی مردمی با هشتگ «خاندان فراری» به بررسی اقدامات و عملکرد خائنانه خاندان پهلوی در تاریخ کشورمان پرداختند. این هشتگ با استقبال گسترده کاربران همراه شد و ساعاتی نیز تبدیل به یکی از ترندهای توئیتر فارسی شد. جدایی بحرین از ایران، غارت منابع ملی و مصادره شخصی روستاها، پشت پا زدن به استقلال ملی و وابستگی کشور به منافع آمریکا، جنایات ساواک و سرکوب مبارزان انقلابی، رسواییهای اخلاقی و... از جمله مسائلی بود که در توئیتهای کاربران مورد اشاره قرار گرفت.روزنامه خراسان
چگونگی خرید برنج از بورس کالا
تسنیم - قیمت هر کیلوگرم برنج در بورس به صورت سورت نشده و دارای شکستگی ۴۰ هزار و ۵۰۰ تومان خرید و فروش شد که بعد از سورت قیمت آن حدود ۴۵ هزار تومان خواهد بود. بر اساس اعلام بورس کالا، همه افراد دارای کد سهامداری میتوانند از این نماد اقدام به خرید برنج کنند. برنجی که در بورس عرضه میشود رقم طارم و در کیسههای ۷۰ تا ۸۰ کیلویی در انبارهای معرفی شده توسط بورس کالا تحویل میشود. معاملات به صورت کیلوگرم است و هر فردی میتواند حداقل یک کیلوگرم برنج را خریداری کند، اما اگر کسی بخواهد برنج را از انبار تحویل بگیرد باید حداقل ۱۰۰ کیلوگرم برنج را خریداری کرده باشد تا بتواند درخواست ترخیص کالا را اعلام و برنج خود رادریافت کند.افزایش واردات گاز چین همزمان با کاهش واردات نفت
فارس - آمارهای رسمی چین نشان میدهد، این کشور واردات نفت خام خود را کاهش میدهد و واردات گاز طبیعی را جایگزین میکند. از آغاز سال ۲۰۲۱ واردات نفت خام چین ۵.۷ درصد کاهش یافته، اما واردات گاز طبیعی بیش از ۲۰ درصد رشد کرده است.رسوب کالا در گمرک یکی از شگردهای متخلفان است
مهر - رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس از برخی ابعاد رسوب کالا در گمرک پرده برداشت و این موضوع را یکی از شگردهای قاچاقچیان برای واردات بیرویه دانست. محمدرضا پورابراهیمی در برنامهای تلویزیونی با موضوع بررسی پرونده واردات لوازم خانگی خارجی و لزوم حمایت از تولید داخلی گفت: متأسفانه یکی از شگردهای متخلفان برای واردات کالاهای مختلف به ویژه کالاهای ممنوعه، واردات کالا و نگه داشتن آن در گمرک است. بعد از طریق ایجاد جو روانی که برای این کالاها هزینه پرداخت شده و باید در هر صورت وارد کشور شود و مورد استفاده قرار گیرد بعضاً متوسل به برخی دستگاهها و مسئولان میشوند که برای این کالاها، سرمایه کشور صرف شده و، چون وارد شده است و امکان مرجوع کردن آن هم نیست، پس باید ترخیص شود.هر عدد تخم مرغ، ۱۷۰۰ تومان
تسنیم - در طول ۱۵ روز اخیر روند افزایش قیمت تخم مرغ با سرعت بیشتری انجام شده و تخم مرغ از ۱۳۵۰ به ۱۷۰۰ تومان رسیده است. هم اکنون هر کارتن تخم مرغ از ۲۸۵ هزار تومان به ۳۰۰ هزار تومان رسیده است. البته فعالان بازار معتقدند هنوز کارخانجات دلایل این افزایش قیمتها را مطرح نکرده اند، اما در طول ۱۵ روز اخیر روند افزایش قیمت تخم مرغ با سرعت بیشتری انجام شده است.روزنامه ایران
سخنرانی مجازی رئیسی در سازمان ملل
خبر اول اینکه، سفیر و نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل از سخنرانی آیتالله سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهور کشورمان در روز نخست مجمع عمومی سازمان ملل خبر داد.به گزارش صداو سیما، مجید تخت روانچی با اشاره به اینکه سخنرانی رئیس جمهوری به علت همهگیری کرونا، مجازی خواهد بود گفت: هیأت ایرانی به سرپرستی حسین امیرعبدالهیان وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران از روز دوشنبه وارد نیویورک میشود و جلسات متعددی خواهد داشت. هفتاد و ششمین مجمع عمومی سازمان ملل از روز ۱۴ سپتامبر (۲۳ شهریور) آغاز به کار کرده است، اما اجلاس سران کشورها از سهشنبه آینده ۲۱ سپتامبر (۳۰ شهریور ماه) به مدت یک هفته برگزار میشود.
بیانیههای تکراری و ملال آور شورای همکاری خلیج فارس
دست آخر اینکه، سخنگوی وزارت امور خارجه درخصوص بیانیه ۱۴۹ وزرای خارجه شورای همکاری خلیج فارس اظهار داشت: جزایر سهگانه ابوموسی، تنب کوچک و تنب بزرگ تعلق قطعی به ایران داشته و بیانیههای ملالآور و تکراری صادره در این خصوص تغییری در ایرانی بودن ابدی آنها ایجاد نخواهد کرد. به گزارش خبرآنلاین، سعید خطیبزاده گفت: جمهوری اسلامی ایران هرگونه مداخله در برنامه هستهای صلحآمیز و موشکی خود و همچنین امور مرتبط با سیاستهای دفاعی بازدارنده خود را مردود میشمارد.وی افزود: شورای همکاری باید بداند که درخواستهای غیر قابل قبول، ایراد اتهامات واهی علیه جمهوری اسلامی ایران و تکرار مکررات نخنماشده، راه حل مشکلات منطقه و این کشورها نبوده و منطقه نیازمند تغییر پارادایم از وابستگی بیرونی به تعامل سازنده درون منطقهای و شمولگرایی به جای رویکرد حذفی است.
روزنامه شرق
آمریکا، بریتانیا و استرالیا پیمان امنیتی امضا کردند/همه در برابر چین
فرانسه و اتحادیه اروپا از تصمیم رئیسجمهوری آمریکا برای تشکیل یک اتحاد امنیتی در منطقه هند و اقیانوسیه با کشورهای بریتانیا و استرالیا برای مقابله با نفوذ چین انتقاد کردند. براساس این معاهده امنیتی که در نشست سران سه کشور اعلام شد آمریکا و بریتانیا فناوری و توانایی ساخت زیردریاییهایی با نیروی محرکه هستهای را در اختیار استرالیا قرار میدهند. این معاهده جدید امنیتی به قرارداد دهها میلیارددلاری فرانسه و استرالیا برای ساخت زیردریایی دیزلی برای این کشور پایان میدهد.فرانسه هم که قرارداد ساخت زیردریایی با استرالیا را از دست داده با انتقاد از این معاهده، آن را «یکجانبه، بیرحمانه و غیرقابل پیشبینی» خوانده است. ژان ایو لودریان، وزیر خارجه فرانسه در واکنش این معاهده امنیتی را «خنجر از پشت» و رفتاری مانند دولت دونالد ترامپ توصیف کرده است.
او گفته است این تصمیم بیرحمانه، یکجانبه و غیرقابلپیشبینی بسیار مرا به یاد کارهایی که ترامپ انجام میداد، میاندازد و باید بدانید که مسئله تمام نشده است. بااینحال، آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا روز پنجشنبه با اشاره به معاهده امنیتی جدید گفت فرانسه همچنان یک شریک حیاتی برای ایالات متحده در منطقه اقیانوسهای آرام و هند است.
کاخ سفید و آنتونی بلینکن میگویند قبل از اعلام این تصمیم درباره تشکیل این پیمان امنیتی به فرانسه اطلاع داده شده بود. طبق این گزارش، جوزپ بورل٬ مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز انتقاد وزیر خارجه فرانسه را تکرار کرد. او تصریح کرد: من تصور میکنم که چنین توافقی یکروز پیش تهیه نشده است.
زمان خاصی (برای دستیابی به چنین توافقی) طول میکشد و با وجود آن با ما مشورت نشد و این ما را بار دیگر ملزم میکند که خودمختاری استراتژیک اروپا را در دستور کار قرار دهیم. همچنین ژائو لیجیان، سخنگوی وزارت خارجه چین، در واکنش به این معاهده امنیتی گفت، این سه کشور به «صلح و ثبات منطقه بهشدت لطمه میزنند، مسابقه تسلیحاتی را تشدید میکنند و به تلاشهای بینالمللی عدم اشاعه تسلیحات هستهای آسیب وارد میکنند».
او افزود، چین همیشه معتقد است که هر مکانیسم منطقهای باید با روند صلح و توسعه زمان مطابقت داشته باشد و به افزایش اعتماد و همکاری متقابل کمک کند. نباید به منافع طرف سوم را هدف قرار دهد یا تضعیف کند. بوریس جانسون، نخستوزیر بریتانیا گفته بود هدف این معاهده خصمانه نیست و هزینه نسل بعدی زیردریاییهای هستهای بریتانیا را کاهش میدهد. او تأکید کرد که با این معاهده جدید امنیتی انتظار میرود همکاریها در حوزههای سیستمهای دفاعی پیشرفته از جمله در زمینه سایبری و هوش مصنوعی توسعه یابد.
رهبران آمریکا، بریتانیا و استرالیا هم گفته بودند که استرالیا برای محافظت در برابر تهدیدهای آینده به تسلیحات هستهای مسلح نخواهد شد بلکه از سیستمهای محرکه هستهای برای شناورها استفاده خواهد کرد.