یادداشت ها و اخبار ویژه روزنامه های داخلی (یک شنبه 28 شهریور 1400)

جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران طی نامه‌ای با انتقاد از رویکرد دولت گذشته در برخورد با دانشگاه و دانشجو از آیت‌الله رئیسی رئیس‌جمهور برای حضور در آیین بازگشایی دانشگاه‌ها در دانشگاه تهران، دعوت کرد. در بخشی از این نامه آمده: حال که با روی کار آمدن دولت جنابعالی، بارقه‌های امید در جامعه نخبگانی کشور ایجاد شده، قصد کردیم از شما برای حضور در آیین بازگشایی دانشگاه‌ها در بزرگترین دانشگاه کشور، دعوت به‌عمل آوریم.
يکشنبه، 28 شهريور 1400
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
یادداشت ها و اخبار ویژه روزنامه های داخلی (یک شنبه 28 شهریور 1400)

یادداشت روزنامه‌های ۲۸ شهریور


روزنامه کیهان

قطار شانگ‌های و ایستگاه اقتصاد ایران/محمد صرفی

روز جمعه و در جریان سفر رئیس‌جمهور کشورمان به دوشنبه، اعضای سازمان همکاری‌های شانگ‌های در بیست و یکمین اجلاس خود، با عضویت جمهوری اسلامی ایران در این سازمان موافقت کردند و به این ترتیب فرآیند عضویت ایران به‌طور رسمی آغاز شد. تهران از ۱۶ سال پیش متقاضی عضویت در این پیمان بود.

«شانگهای» اکنون با عضویت ایران، ۹ عضو رسمی و ۳ عضو ناظر دارد. کشور‌های عضو این سازمان، یک‌سوم خشکی‌های جهان، ۴۲ درصد جمعیت و ۲۵ درصد تولید ناخالص ملی دنیا، ۲۱ درصد ذخایر نفت و ۴۶ درصد از کل ذخایر گاز جهان را در اختیار دارند. حجم اقتصاد اعضای سازمان شانگهای، ۳۲ درصد از حجم اقتصاد اتحادیه اروپا بیشتر است. درباره اهداف، ظرفیت‌ها و منافع این سازمان و ملاحظات پیوستن جمهوری اسلامی ایران به آن.

توجه به چند نکته ضروری به‌نظر می‌رسد؛
۱- کمتر نهاد و سازمان موثر و مهمی در دنیا پیدا می‌شود که تحت سلطه و نفوذ غرب نباشد. البته این وضعیت چندان عجیب و غریب هم نیست. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و بلوک شرق، غرب و در رأس آن‌ها آمریکا کوشیدند نظم تک‌قطبی را بر دنیا تحمیل کنند. فوکویاما از تئوری «پایان تاریخ» سخن گفت و تحولات جهانی، فعالیت‌ها و دخالت‌های سیاسی، نظامی و اقتصادی غرب نیز در راستای تحکیم و تحمیل نظم جدید حرکت کردند. اما نظم جدید عمر چندانی نداشت و به تدریج آثار تزلزل و ضعف در آن پدیدار شد. ظهور، گسترش و افزایش قدرت سازمان شانگهای، یکی از نشانه‌های این افول است. سازمانی که از ابتدا مقابله با نفوذ آمریکا و ناتو در حیاط‌خلوت امنیتی روسیه و اقتصادی چین - یعنی آسیای مرکزی- جزو اهداف آن بود و به تدریج این هدف جدی‌تر نیز شد. با توجه به این مختصات، عضویت جمهوری اسلامی در چنین سازمانی با توجه به ماهیت و اهداف کلان سیاست خارجی ایران، حائز اهمیت است.

۲- عضویت ایران در سازمان شانگهای، افق جدیدی را در برابر سایر اعضا خواهد گشود. چهار عضو سازمان شانگ‌های یعنی قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان و ازبکستان، به آب‌های آزاد دسترسی ندارند. کشور‌های محصور در خشکی با مشکلات متعدد ژئوپلتیکی، ترانزیتی و مبادلاتی مواجه هستند. نزدیک‌ترین و مقرون به صرفه‌ترین مسیر این کشور‌ها برای دسترسی به آب‌های آزاد، از طریق ایران است. شبکه ریلی شمال به جنوب ایران می‌تواند شاهراهی حیاتی برای سازمان شانگ‌های باشد. نکته مهم اینجاست که ایران برای توسعه بندر چابهار، با هند به‌عنوان عضو این سازمان، قرارداد دارد و این موضوع به راه‌اندازی این مسیر حیاتی، کمک می‌کند. در واقع ایران می‌تواند با خط ریلی شمال به جنوب و بنادر خود، معضل محصور بودن آسیای میانه را حل کند و یک معامله برد- برد اقتصادی و طولانی‌مدت را رقم بزند.

۳- یکی از اهداف و برنامه‌های آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران، انزوای دیپلماتیک ایران بوده است. واشنگتن و متحدانش همواره کوشیده‌اند در روابط ایران با سایر کشورها، نهاد‌های بین‌المللی و بین‌الدولی اختلال ایجاد کنند. اختلال در این روابط، چند منفعت همزمان برای دشمنان ایران دارد؛ نخست اینکه خود، نوعی فشار محسوب شده و این پیام را به ایران مخابره می‌کند که چاره‌ای جز تسلیم در برابر زیاده‌خواهی‌های آن‌ها ندارد. دوم آنکه قدرت ایران برای کاهش فشار تحریم‌ها را کاهش داده و مهار می‌کند. سوم آنکه مانع از رسیدن صدای ایران به سایر بازیگران بین‌المللی و منطقه‌ای می‌شود. وقتی صدای ایران کوتاه باشد، جای آن را «روایت غربی‌ها از ایران» می‌گیرد و دیگران را بیش از پیش دچار سوءتفاهم و سوءظن می‌کند. در چنین شرایطی آمریکایی‌ها بهتر می‌توانند برچسب‌های مدنظر خود را به ایران بچسبانند؛ از ادعای حمایت از تروریسم گرفته تا تلاش برای تولید بمب اتمی و نقض حقوق بشر و غیره. عضویت ایران در سازمان شانگهای، ضربه‌ای قابل توجه و دردناک برای آمریکایی‌ها در این مواجهه خصومت‌آمیز است.

۴- واکنش برخی چهره‌ها و جریان‌های سیاسی داخلی به این عضویت نیز در نوع خود جالب توجه است. اصلاح‌طلبان و رسانه‌های آن‌ها دو واکنش متضاد و مضحک را از خود نشان داده‌اند. از سویی مدعی هستند که این دستاورد را باید در کارنامه «دولت تدبیر و امید» که مورد حمایت آن‌ها بود، ثبت کرد و از سوی دیگر مدعی هستند که عضویت در این سازمان، برای ایران منفعت خاصی در پی نخواهد داشت و اصلاً چیز دندان‌گیر و مهمی نیست. بالاخره اگر مهم نیست، پس دعوای آقایان بر سر آنکه دستاورد کدام دولت بوده، دیگر چیست؟! نگارنده شخصاً منافع ملی را بسیار مهم‌تر از این کشمکش‌ها و بازی‌های سیاسی دانسته و قصد ورود به این دعوا را ندارد، اما برای آن‌هایی که علاقه‌مند به پیگیری موضوع هستند توجه به دو نکته را ضروری می‌داند؛ در دولت جناب روحانی، ایران بیش از ۶ ماه در چین و ۸ ماه در هند - دو عضو مهم سازمان شانگهای- حتی سفیر هم نداشت! و نکته دوم به آخرین گزارش برجامی آقای ظریف - تیر ۱۴۰۰- برمی‌گردد. آنجا که اعتراف می‌کند؛ «با خوش‌خیالی، دوستان دوران سختی را در سراب طمع سرازیر شدن شرکت‌های غربی از خود رنجاندیم. اتفاقی که اگر نمی‌افتاد نه دوستان دوران سختی رهایمان می‌کردند و نه با فشار حداکثری ترامپ مواجه می‌شدیم.»

موضوع دیگری که در این مورد مهم و قابل تأمل است، آنکه اصلاح‌طلبان و برخی دولتمردان پیشین مدعی بودند تا وقتی مسئله ما با غرب حل نشده و FATF را نپذیریم، امکان عضویت در سازمان شانگ‌های را هم نخواهیم داشت. عضویت ایران در شانگ‌های ثابت کرد این ادعا مانند بسیاری از ادعا‌های مشابه دیگر - مانند تعلیق واردات واکسن به حل مشکل با FATF - نسبتی با واقعیت نداشته و صرفاً توجیهی برای کم‌کاری‌ها و بیراهه پیشین است.

۵- دولت آقای رئیسی در پی چرخش در دیپلماسی کشور است. در ۸ سال گذشته دیپلماسی دولت، غرب‌محور و «برجام‌پایه» بود. این دیپلماسی نه‌تن‌ها گرهی از مشکلات کشور نگشود، بلکه حتی مشکلات را افزایش داد و تعمیق هم کرد. رئیسی وعده داد که این مسیر را تغییر داده و همکاری‌های منطقه‌ای و مراوده بیشتر با همسایگان را جایگزین آن کند. عضویت در «شانگهای»، فرصتی مهم برای عملیاتی کردن این وعده و رویکرد است. پذیرش عضویت ایران، گام اولیه و ابتدایی در این مسیر است. دولت باید در اسرع وقت یک دستورکار عملیاتی و سنجیده برای استفاده از این ظرفیت تهیه کند. بدون داشتن برنامه مشخص و عملیاتی، این عضویت به دستاورد دیپلماتیک محدود خواهد بود. هنر دولت آن است که با داشتن برنامه مدون - برنامه‌ای زمان‌بندی شده و متکی به ارقام واقعی و منطقی- و فعال‌سازی دیپلماسی اقتصادی، این دستاورد سیاسی را به نتایج ملموس اقتصادی تبدیل کند.

روزنامه وطن امروز

هیس! اروپاییان فریاد نمی‌زنند/حنیف غفاری*

در حالی که تروئیکای اروپا تلاش می‌کند به بازی وقیح و خفت‌بار ضدایرانی خود در زمین واشنگتن ادامه دهد، پروژه تحقیر آن‌ها توسط کاخ سفید با سرعت و شدتی بی‌سابقه در حال طی شدن است! نخستین شوکی که ۲۶ عضو اروپایی ناتو از دولت بایدن دریافت کردند، مربوط به نحوه عقب‌نشینی آمریکا از افغانستان بود. پایگاه بگرام در یک چشم بر هم زدن و بدون آنکه شرکای آتلانتیکی آمریکا و حتی نیرو‌های ارتش افغانستان در جریان قرار بگیرند، تخلیه شد و طالبان هم در یک چشم بر هم زدن، تسخیر کابل را به سرانجام رساند. «ینس استولتنبرگ» دبیرکل ناتو و «جوزپ بورل» مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی، هر ۲ اذعان کردند تکروی آمریکا در افغانستان، منجر به بروز شکافی عمیق میان اعضای پیمان آتلانتیک شمالی شده و فراتر از آن، ایده «ایجاد ارتش واحد اروپایی» را در میان ۲۶ عضو اروپایی این پیمان تقویت کرده است.

در حال حاضر، سران اتحادیه اروپایی در صددند هر چه سریع‌تر ۵ هزار نظامی را در قالب «نیروی واکنش سریع اتحادیه اروپایی» در قاره سبز مستقر کرده و پس از مدتی کوتاه با پروراندن و تقویت این هسته اولیه، به ساختاری جایگزین ناتو دست پیدا کنند. اروپای شکننده، دیگر می‌داند وجه‌المصالحه بازی سیاستمداران آمریکایی با یکدیگر شده است! این سرنوشت محتوم بازیگرانی است که امنیت و سرنوشت سیاسی- بین‌المللی خود را به واشنگتن گره زده‌اند. بین سال‌های ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۱، زمانی که دونالد ترامپ با رویکردی سلبی و تند، آتلانتیسم و پیوند‌های رایج در ساختار کهنه و منسوخ ناتو را به چالشی سخت کشید، بازیگران اروپایی برای خروج وی از کاخ سفید لحظه‌شماری می‌کردند. آن‌ها تصور می‌کردند حضور دموکرات‌ها در مسند قدرت، مولد آرامشی مثال‌زدنی در ناتو و بازتعریف خطوط و اصول کمرنگ‌شده در درون پیمان آتلانتیک شمالی خواهد شد، اما امروز در مقابل معمای سخت‌تری قرار گرفته‌اند!

ماجرا به این نقطه ختم نمی‌شود! اخیرا انگلیس -که از اتحادیه اروپایی جدا شده است- آمریکا و استرالیا در تلاش برای مقابله با قدرت فزاینده چین از امضای یک عهدنامه ویژه برای به اشتراک گذاشتن فناوری‌های پیشرفته دفاعی خبر دادند. این شراکت به استرالیا امکان می‌دهد برای نخستین‌بار با استفاده از اطلاعات سری نظامی آمریکا زیردریایی‌هایی با نیروی محرک هسته‌ای بسازد. این پیمان «اوکاس» نام دارد و شامل همکاری در زمینه هوش مصنوعی، فناوری کوآنتومی و سایبری خواهد بود. نکته اصلی اینجاست که امضای این عهدنامه، مترادف با حذف بازیگران اروپایی عضو ناتو از معادلات امنیتی اقیانوس‌های هند و آرام است!
آمریکا در جریان امضای این عهدنامه، رسما فرانسوی‌ها را به حاشیه رانده و حتی از استرالیا خواسته است معامله با پاریس بر سر ساخت زیردریایی را متوقف کند! ژان ایو لودریان، وزیر خارجه فرانسه، که نتوانسته است خشم خود را از این اقدام آمریکا کتمان کند، انعقاد این عهدنامه سه‌جانبه را «بی‌رحمانه» و «خنجر از پشت» دانسته است. فرانسه سال ۲۰۱۶ برنده یک قرارداد ۹۰ میلیارد دلاری (دلار استرالیا) برای ساخت ۱۲ زیردریایی برای نیروی دریایی استرالیا شده بود که بزرگ‌ترین قرارداد دفاعی استرالیا بود. اکنون، فرانسه قربانی بازی سه‌جانبه‌ای شده است که واشنگتن در رأس آن قرار دارد! این یعنی خیانت علنی واشنگتن به اصلی‌ترین عضو اروپایی ناتو!

بهتر است امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه و وزیر خارجه‌اش لودریان به جای خشم و فریاد از وقایعی که اخیرا رخ داده، کمی روی ثوابت و متغیرات سیاست خارجی کشورشان متمرکز شوند! این قاعده درباره ژرمن‌ها نیز صادق است. مرکل و مکرون طی سال‌های اخیر کشورهای‌شان را به مهره‌های بازی امنیتی آمریکا در نظام بین‌الملل تبدیل کردند. فرانسوی‌ها نقش یار کمکی آمریکا را در پروسه ایجاد، بازتعریف و تقویت داعش در غرب آسیا، افغانستان و شبه‌قاره هند ایفا کردند و ژرمن‌ها نیز پایگاه نظامی‌ـ امنیتی «رامشتاین» در این کشور را به اتاق عملیات آمریکا علیه جریان مقاومت در منطقه تبدیل کردند. در حقارت بازیگران اروپایی همین بس که مرکل و مکرون، پس از آگاهی نسبت به جاسوسی آمریکا از مکالمات خود و جمع‌آوری اطلاعات ده‌ها میلیون نفر از شهروندان‌شان (که با مدیریت آژانس امنیت ملی آمریکا صورت گرفت)، مانع بررسی این پرونده شدند. آن‌ها به وضوح می‌دانستند اگر این پرونده را در معرض دید و قضاوت افکار عمومی قرار دهند، آمریکا نیز اسناد سرسپردگی امنیتی پشت پرده ژرمن‌ها و فرانسوی‌ها به خود را افشا خواهد کرد!

آری! پاریس و برلین از دولت بایدن نیز مانند دولت ترامپ خشمگین هستند و طی روز‌های اخیر، رسانه‌های اروپایی به محملی برای انتقاد از آمریکا تبدیل شده‌اند. در هر حال بهتر است اروپاییان فریاد نزنند! آن‌ها قاعدتا نباید از حداقلی‌ترین تبعات و نتایج سرسپردگی خود به کاخ سفید طلبکار و شاکی باشند. این سرنوشت را خود اروپاییان رقم زدند.
* دکترای روابط بین‌الملل

روزنامه خراسان

راهبرد حزب ا... و اقتصاد محور مقاومت/مصطفی منتظر

انتقال سوخت به لبنان فراتر از موضوعات اقتصادی و حتی شکست تحریم آمریکا علیه لبنان است؛ آن چه رخ داده، چرخشی راهبردی در منطقه است که فاز جدید مقاومت را آغاز کرده است. لبنان که در دو سال اخیر تحت فشار اقتصادی و سیاسی آمریکا و اذناب منطقه‌ای آن با مشکلات عدیده اقتصادی و اجتماعی مواجه شده به علت نبود سوخت به لبه انفجار رسیده بود و زمزمه شعله‌ور شدن مجدد جنگ داخلی در آن به گوش می‌رسید. امری که بازی برد- برد را برای آمریکا و اسرائیل و باخت- باخت را برای حزب ا... و ارکان مقاومت به وجود می‌آورد. یک گزینه برای حزب ا... پایبندی به قواعد خود بود که نتیجه آن ادامه حصر اقتصادی و آغاز جنگ و درگیری داخلی بود و گزینه دیگر تن دادن به خواسته نامشروع آمریکا که به معنای زانو زدن در مقابل اسرائیل بود.

وضعیت سیاسی نیز در بحرانی پیچیده قرار داشت که طی آن دو دوره انتخابات با بن بست در بین احزاب برای تشکیل دولت مقتدر مواجه شده بود. مسئله معیشت مردم نیز پس از انفجار مهیب بندر بیروت و کاهش ارزش پول ملی لبنان در مضیقه تاریخی قرار داشت. در چنین شرایطی حزب‌ا... ناگهان از گزینه جدید خود رونمایی کرد که معادله باخت- باخت را زیرو رو می‌کرد. خرید سوخت از ایران آن هم به شکلی کاملا اقتصادی و عزتمندانه -و نه صدقه‌وار- شرایط لبنان را با چرخشی عجیب مواجه ساخت. اندیشه‌ای که می‌گفت برای امکان زندگی و ادامه معیشت باید به خواسته‌های آمریکا و فرانسه تن داد ناگهان در مقابل واقعیتِ تکیه به دیگر قدرت‌ها فرو ریخت. شرایط وخیم داخلی در لبنان - که آمریکایی‌ها در خیال خود برای اجبار مقاومت به تسلیم ایجاد کرده بودند- خود موجب شد تا تصمیم حزب ا... بدون مخالفت علنی چندانی حتی از نظر احزاب کاملا مخالف مواجه شود و جایگاه مردمی حزب‌ا... را ارتقا دهد.

از طرف دیگر بار روانی این موضوع آن چنان قوی بود که ارزش ارز لبنان را در عرض چند ساعت حدود ۲۰ درصد ارتقا داد؛ در هفته گذشته هر ۱۹ لیر یک دلار آمریکا ارزش داشت و پس از ورود کاروان سوخت به عدد ۱۴ سقوط کرد. نکته مهم در این زمینه، شجاعت اعجاب بر‌انگیز حزب ا... در اعلام رسمی و رسانه ا‌ی تمامی مراحل این انتقال اعم از خرید، آغاز حرکت از ایران، پهلوگیری در سوریه و ورود به سرزمین لبنان بود. اقدامی که در واقع برای متوقف کردن هرگونه حمله به نفتکش‌ها صورت می‌گرفت. صهیونیست‌ها که در درگیری دریایی، آخرین ضربه را در اقیانوس هند خورده بودند و تا به این لحظه در پاسخ به آن ناکام مانده بودند، امکان آسیب به این نفتکش غول پیکر را داشتند، اما چنین نکردند. گرچه با اعلام سید حسن نصرا... مبنی براین که این کشتی ارض لبنان است و آسیب به آن به معنای ورود به جنگ با لبنان خواهد بود، همین تصمیم انتظار می‌رفت. اما ابعاد این موضوع بسیار فراتر از آن چیزی است که برای لبنان اتفاق افتاده؛ محور مقاومت در پنج سال اخیر و پس از آرام سازی سوریه، توانسته بود در عرصه نظامی و امنیتی بر دشمنان خود غلبه نسبی پیدا کند.

رخدادی که با توانمندی نظامی اضلاع مقاومت رو به گسترش نیز هست. اما آن چه در این انتقال اتفاق افتاده ورود به فاز جدیدی در عرصه مقاومت است؛ فاز اقتصادی و بی اثر کردن تحریم‌ها. دشمنان حدود یک دهه پیش به اهمیت مسئله اقتصاد در کنترل کشور‌ها و گروه‌های محور مقاومت و اثر تحریم واقف شده بودند و در اولین اقدام خود سعی کردند ایران را به واسطه تحریم از اقتصاد جهانی خارج کنند. متاسفانه در این مسیر نیز به علت ناتوانی‌های داخلی و البته فشار مضاعف خارجی به توفیقاتی رسیده بودند. سپس این مدل برای سوریه و یمن به کار گرفته وبه تازگی لبنان نیز به این لیست اضافه شد. آن چه در این رخداد اتفاق افتاده، بسط مقاومت علیه استکبار در عرصه اقتصادی و آن هم به شکل جمعی به وسیله کشور‌های منطقه است.

انتقال دریایی سوخت ایران به سوریه و انتقال زمینی آن به لبنان به معنای درگیر شدن سه کشور محور مقاومت در مقابله فعال با آمریکاست که سابق بر این بدین شکل گسترده اتفاق نیفتاده بود. این نکته از آن جهت اهمیت مضاعف پیدا می‌کند که سید حسن نصرا... اعلام کرده انتقال سوخت خریداری شده از ایران امری متناوب است و قرار نیست با یک یا چند بار انجام، متوقف شود. این یعنی حزب ا... در مبارزه اقتصادی با تحریم آمریکا جدی است. مسئله اساسی در این زمینه، ظرفیت‌های بالقوه خارق‌العاده بین کشور‌های مقاومت در حوزه اقتصادی است که اگر به کار بیفتد عملا سلاح تحریمی آمریکا را تا حد زیادی بی اثر خواهد کرد. یکی از این ظرفیت‌ها وصل شدن ترانزیت بین چابهار تا بنادر سوریه یا لبنان در مدیترانه است که میلیارد‌ها دلار درآمد شیرین را برای کشور‌های در مسیر ایجاد می‌کند.

سفر اخیر الکاظمی به ایران و مذاکراتی که صورت گرفت هم می‌تواند یک قطعه مهم این پازل یعنی مسیر زمینی ایران، عراق، سوریه (از مرز بوکمال) باشد که کریدور «تهران – مدیترانه» را تکمیل می‌کند و علاوه بر کشور‌های مقاومت نقش کلیدی در جهش صادرات ایران به کشور‌های اروپایی و شمال آفریقا نیز دارد. هم اکنون با توجه به تحولات یاد شده و پیروزی محور مقاومت در کاهش بحران سوخت در لبنان، زمان مناسبی برای تشکیل «سازمان اقتصادی محور مقاومت» است. ایران با ایجاد ظرفیت تولید سوخت و افزایش توانمندی اقتصادی خود، چنین گزینه ارزشمندی را برای محور مقاومت ایجاد کرد که سابق بر این حتی تصور آن ناممکن بود؛ لذا اساس موضوع، تقویت اقتصاد ملی و همچنین افزایش همکاری‌های هدفمند اقتصادی با کشور‌های منطقه است.

امری که آرزوی سردار سلیمانی نیز بود و ایشان تلاش‌های مستمری را برای گسترش تبادلات اقتصادی بین اضلاع مقاومت به کار بسته بودند. به همین دلیل است که می‌توان گفت اشتباه آمریکا و اذنابش در تحت فشار قرار دادن لبنان، عملا زمینه ساز پایه ریزی اولیه چنین اتحاد اقتصادی شده است. چرا که تحریم همواره می‌تواند به عنوان شمشیری دو لبه عمل کند علاوه بر این که کشور مورد هدف را تحت فشار می‌گذارد و در عین حال او را وادار به فکر کردن به ظرفیت‌های خود برای مقابله با این فشار هم خواهد کرد. ظرفیتی که اکنون در اثر این تحریم‌ها خود را نشان داده قابل شکوفایی و توسعه است. باید از این ظرفیت بهره حداکثری برد و تصحیح و اصلاح وضعیت اقتصاد درون‌زا و برون‌گرا را سرعت بخشید.

روزنامه ایران

عرضه مسکن اجاره‌ای با اجاره‌داری حرفه‌ای/بهروز سرآبندی

با توجه به انواع سرمایه‌گذاری‌هایی که در صنعت ساختمان مطرح است، یکی از آن‌ها اجاره‌داری حرفه‌ای یا عرضه مسکن و واحد‌های تجاری به‌صورت بیع است. از سال‌ها قبل به رغم وجود قوانین متعدد برای ساخت مسکن اجاره‌ای، دولت‌های گذشته توفیقی در جذب سرمایه‌گذاران و انبوه‌سازان در این مورد نداشته است. اخیراً لایحه دولت برای اجاره‌داری حرفه‌ای به‌منظور حمایت از مستأجران در برابر افزایش قیمت اجاره و کمبود عرضه که به‌دنبال کاهش قدرت خرید مردم تقاضا در بازار اجاره را افزایش داده است، می‌باشد که ظاهراً در کمیسیون تخصصی دولت در دست بررسی است، اما هنوز به مرحله عملیاتی نرسیده است.

اجاره‌داری حرفه‌ای در کشور‌های دیگر به‌صورت یک حرفه تجلی می‌کند، یعنی شرکت‌هایی دارای مجوز‌های حقوقی، تعدادی واحد‌های تجاری یا مسکونی را به متقاضیان عرضه می‌دارند و به‌صورت مستمر این حرفه را ادامه می‌دهند. در کشور ما این ضرورت به‌صورت مستقل انجام نمی‌شود و بعضاً افرادی به این کار می‌پردازند و هر موقع هم که تمایل داشته باشند واحد مسکونی یا تجاری را به فروش می‌رسانند و از بازار خارج می‌شوند. این نقیصه‌ای است که در تجلی سرمایه‌گذاری اغلب خود را نشان می‌دهد و سرمایه‌گذاری در صنعت اجاره‌داری را دچار تزلزل می‌کند. در کشور ما به اجاره‌داری به‌صورت یک حرفه نگاه نمی‌شود، درصورتی که اولویت این است که تعدادی واحد‌های تجاری و مسکونی که در اختیار فرد یا شرکت‌های خاص است، دائماً در حال بهره‌برداری توسط متقاضیان باشد.

این اقدام خیال هر دو طرف را راحت می‌نماید. در آلمان تملک ساختمان برای سکونت یا بهره‌برداری تجاری بیش از ۳۰ تا ۳۵ درصد املاک نیست بلکه متقاضیان ترجیح می‌دهند در صورت ضرورت، در کوتاه مدت یا با اجاره‌داری نیاز خود را برطرف کنند و با تغییر وضع مالی یا خارج شدن از مکان یا شهر خاصی، دوباره واحد تجاری یا مسکونی مورد نظر خود را کرایه می‌کنند.

پیشنهاد این است در ایران نیز مانند بقیه کشور‌ها اجاره‌داری به‌صورت یک حرفه باشد و یک کار مقطعی نباشد. اجاره‌داری اگر حرفه‌ای باشد، پرداخت مالیات شرکت‌های اجاره داری، حالت موجه پیدا می‌کند و تعمیرات و تصدی مدیریت این واحد‌ها هم راحت خواهد بود. مؤسساتی تعمیرات و مدیریت این واحد‌ها را با گرفتن درصد خاصی از اجاره ماهانه، برعهده می‌گیرند و به این ترتیب خیال مالک و مستأجر برای این‌گونه اقدامات راحت می‌شود.

در ایران با توجه به درصد بالای جمعیت اجاره نشین، اجاره‌داری باید حرفه‌ای و مانند تجربه کشور‌های موفق باشد؛ مثلاً در خیلی موارد، ساخت واحد‌ها به قصد فروش انجام می‌شود و این واحد‌ها به بازار اجاره عرضه نمی‌شود. در بازار مسکن، ساخت مسکن به قصد فروش بسیار رونق دارد و این یک نقص برای اجاره‌داری به‌شمار می‌آید. اجاره‌داری باید قانونی و مستمر اجرا شود. هم بخش دولتی و هم بخش خصوصی قابلیت و توانایی اجرای برنامه اجاره‌داری حرفه‌ای را دارند. بخش دولتی زمانی که برنامه‌هایی مانند مسکن مهر یا مسکن ملی را اجرا می‌کند، واحد‌ها را فقط برای فروش می‌سازد و در بسیاری موارد (مانند آنچه در مسکن مهر شهر پردیس شاهد هستیم) فرد خریدار، به محض تملک آپارتمان آن را می‌فروشد یا اجاره می‌دهد و خودش از آن بهره‌برداری نمی‌کند؛ لذا راه‌حل این است که دولت تعدادی مسکن را فقط برای اجاره در اختیار متقاضیان بگذارد و وقتی که مهلت اجاره سر رسید، واحد را در اختیار متقاضیان جدید قرار دهد یعنی دولت خودش برای افراد مورد نیاز واحد‌ها را برای اجاره عرضه کند مانند آنچه در عرضه واحد‌های سازمانی می‌بینیم.

بخش خصوصی هم می‌تواند با جمع‌آوری منابع مالی واحد‌هایی به قصد اجاره دادن، بسازد منتهی قیمت اجاره باید متناسب با تورم باشد در غیر این‌صورت بخش خصوصی به دنبال اجاره‌داری حرفه‌ای و انبوه نمی‌رود و از تأسیس شرکت‌های اجاره‌داری خودداری می‌کند. برای حمایت از مستأجران در این شرایط، دولت باید یارانه‌ای را برای اجاره در نظر بگیرد و به افراد بدون مسکن یارانه‌ای متناسب با نرخ اجاره به متقاضیان بپردازد تا بخش خصوصی ملزم به دریافت اجاره با قیمت پایین نباشد.

روزنامه شرق

دروغ‌پذیری/کیومرث اشتریان

دروغ دو سویه دارد؛ دروغگو و دروغ‌پذیر. درباره دروغگویی و رواج آن بسیار سخن گفته شده است، اما درباره علل دروغ‌پذیری بسیار کمتر. چرا ما برخی از اخبار دروغ را می‌پذیریم و بلکه با جان و دل آن را باور می‌کنیم؟ چه نیازی به پذیرش خبر دروغ در میان دروغ‌پذیران وجود دارد؟ این نیاز چیست و با پذیرش دروغ چه چیزی در درون ما ارضا می‌شود؟ سخن اصلی این مقاله این است که یکی از مهم‌ترین دلایل دروغ‌پذیری، تحقیرشدگی است؛ تحقیری که با سرکوب فکر و اندیشه افراد پدید آمده است.

«جهالت» و «تجددگرایی سطحی» از عوامل و مؤلفه‌های دروغ‌پذیری و «فرقه‌گرایی سیاسی» از پیامد‌های آن است. سیاهی‌لشکر جناح‌ها و گروه‌های سیاسی در فضای مجازی، باید از منظر تحقیر یا کینه نگریسته شوند. برخی از سردمداران گروه‌های سیاسی، طرفداران خویش را ابتدا با تحقیر به کمند می‌اندازند و سپس با انتشار کتاب‌های دروغ، ساخته‌های تاریخی غلط، فیلم‌های غیر‌مستند و تحلیل‌ها و تفسیر‌های متوهمانه آنان را «سامانِ میلیشیایی» می‌دهند. چرا آلمانی‌ها پذیرای دروغ‌های بزرگ هیتلری بودند؟ چون دقیقا زخم تحقیر جنگ جهانی اول بر عمق جانشان نشسته بود؛ از این‌رو سودا‌های بیمار‌گونه هیتلر، توهمات برتری نژادی‌اش و دروغ‌های گوبلز را با جان و دل پذیرا بودند، برایش هورا می‌کشیدند و جان میلیون‌ها نفر را قربانی آن کردند. در رسانه‌های اجتماعی، در عرصه عمومی و به‌ویژه در عرصه سیاسی، دروغ‌هایی مطرح می‌شود که بسیاری به دروغ‌بودن آن آگاهی دارند و حتی در همان لحظه اول می‌دانند که چنین خبری دروغ است و بی‌اعتنا از آن گذر می‌کنند.

اما شماری نیز هستند که این دروغ را می‌پذیرند و بر‌اساس آن، بنای لرزان باور‌های خویش را می‌سازند و ساختمان نیمه‌کاره و معیوب باور‌های خود را با آن تکمیل می‌کنند. گاه با دروغ آرمان می‌سازند، با آن رؤیاپردازی می‌کنند، اشک شوق می‌ریزند و حتی خود را فدای آن می‌کنند. دروغ‌پذیری برای سرپوش گذاشتن بر سستی باور‌های کاذب است. در عمق جان احساس کرده‌اند که باورهایشان سست است، تحقیر شده‌اند، خاضع و ذلیل شده‌اند و برای جبران آن، باور‌هایی دروغین می‌سازند؛ یا برایشان می‌سازند. در‌پی تحکیم آن باورند. در کره‌شمالی شماری از مردمان را می‌بینیم که در پای «اون» اشک شوق می‌ریزند؛ گویی زجر می‌کشند و درد عمیقی را فریاد می‌زنند.

این درد عمیق چیست که آنان را به گریه وامی‌دارد؟ چرا فرقه‌ها بر باور‌هایی عجیب، خرافاتی و سراسر دروغ شکل می‌گیرند و ادامه می‌یابند؟ چرا مردمان دروغ را می‌پذیرند؟ در‌پی آن روان هستند و درمان درد خود را در آن جست‌وجو می‌کنند؟ یکی از پاسخ‌ها را می‌توان در «عقده تحقیر فکری» جست‌وجو کرد؛ هر‌چند دروغ‌پذیری گاهی ریشه در کینه نیز دارد. در اینجا، ما بر تحقیر و به‌ویژه «تحقیر فکری»‌ای تأکید داریم که روح و روان انسان را می‌آزارد. تحقیر فکری یعنی اجازه فکرکردن به شما نداده‌اند یا خود، جسارت تفکر نداشته‌اید. تحقیر فکری یعنی به حیل گوناگون، از سر ترس و منفعت یا از سر «جهالت»، فکر و روح سرکوب شده است؛ عمری به سر شده و از موهبت خدادادی تفکر خود را محروم کرده است.

پاسخ‌های از‌پیش‌آماده و تحلیل‌های رسمی را به خورد او داده‌اند و او از سر ناچاری، از روی ترس و منفعت یا از بیم آبرو یا از «جهالت» باید آن را می‌پذیرفته است. تحت تأثیر «پروپاگاندای» دلهره‌آور یا تبلیغات مهیب رسانه‌ای، تفکری را به او تحمیل کرده‌اند. زمان می‌گذرد و دریچه‌ای و حتی روزنه‌ای برای تفکر شخصی و روح آزاد خویش باز نگذاشته است. در گذر زمان باور‌هایی برای خویش می‌سازیم که اغلب کاذب است. این باور‌های کاذب به‌تدریج و در گذر زمان به سازه‌ای سنگین تبدیل شده و سامانی روحی و پناهگاهی پوشالی می‌سازند که گاه‌و‌بیگاه به آن پناه می‌بریم. بدین‌سان، سازه‌ای کاذب که بنای آن با تعطیلی فکر و تحقیر روح و روان پی‌ریزی شده است، شکل می‌گیرد؛ این سازه سنگین، شخصیت و روح و روانمان را می‌سازد. با این سازه انس می‌گیریم، دل به آن می‌سپاریم و نمی‌خواهیم آن را تخریب کنیم؛ چون پناهگاه دیگری نداریم.

از این‌رو تمایل به پذیرش اخبار دروغین پیدا می‌کنیم و بلکه تشنه آن می‌شویم تا بتوانیم تشنگی حقارت را بر‌طرف کنیم. دروغ‌پذیری ریشه در تحقیر دارد؛ تحقیر ناشی از تعطیلی فکر؛ تحقیر ناشی از اضمحلال شخصیت در گذر زمان؛ تحقیر ناشی از تخریب خویشتن. در فرقه‌های سیاسی یا شبه‌مذهبی، افراد عمری را سپری می‌کنند و در اولین گام خود را به «افکار» بیمار‌گونه سرکرده فرقه واسپاری می‌کنند؛ بی‌قید‌و‌شرط و بدون، چون و‌چرا. چنین است که در فرقه‌ها همواره گوش‌به‌فرمان سلسله‌مراتب فرقه‌ای باید بود. باید با خود مبارزه کرد و «خودسازی فرقه‌ای» را در پیش گرفت. خودسازی فرقه‌ای مبارزه با روح آزاد خود و زنده به‌گور‌کردن تفکر خویشتن در زیر تلنباری از باور‌های کاذب است. آنگاه که چنین شد و روح آزاد و تفکر اصیل زنده‌به‌گور شد و آخرین نفس‌های آن نیز به در‌رفت، برای احیای خویش در‌پی اخبار و تحلیل‌های دروغین برمی‌آیند تا شاید با تنفس مصنوعی دروغ، خود را احیا کنند. چنین است که ما هرچه بیشتر تحقیر شده باشیم، بیشتر در‌پی دروغیم. جامعه‌ای که بیشتر تحقیر شده باشد، بیشتر دروغ‌پذیر است.

جامعه‌ای که تحقیر شده باشد، بیشتر در پای افراد دون‌پایه و سبک‌مقدار اشک شوق می‌ریزد. دروغ‌پذیری را باید جدی گرفت؛ بیش از دروغگویی...؛ به‌ویژه دروغ‌پذیری از حیث خصلت اجتماعی آن باید جدی گرفته شود. «دروغ‌پذیر» دچار مرگ مغزی شده و در کُمای باور‌های کاذب خویش است. دروغ‌پذیران استعداد شگرفی در شکل‌دادن به فرقه، شوقی وصف‌ناپذیر به حلقه‌های دوستان و گرایشی شدید به سیاست محفلی دارند. آنان اشتیاق زایدالوصفی به سخنرانان (سخن‌بازان) حرفه‌ای خود دارند؛ این «سخن‌بازانِ حرفه‌ای» بازارشان سکه است؛ افسانه می‌سازند، رؤیا می‌بافند، خودبرتربین و خود‌بزرگ‌بین‌اند، هتاک و فحاش‌اند، فیلسوفانِ مکتب‌ندیده و استراتژیست‌های از‌جهان‌بریده‌اند؛ مخاطب را «باد» می‌کنند و در مغز او توهمی سرخوش می‌زایند. طالبان نمونه‌ای مثال‌زدنی است؛ جوانانی را که انتظار دستیابی به قله‌های زمانه دارند و فاصله‌ای بسیار با آن انتظارات مشاهده می‌کنند، باید «به‌هر‌حال» راضی کرد.

اگر خود نمی‌توانند به قله برسند، لاقل می‌توان آن قله‌ها در دره‌هایی از دروغ که در جای‌جای روح و روان خود ساخته‌اند، پنهان کرد. همین‌ها هستند که مشتریان پروپاقرص سخن‌بازان حرفه‌ای می‌شوند؛ چرا‌که حس دروغ‌پذیری آنان را ارضا می‌کنند. جامعه‌پذیری تحقیر، زمینه جامعه‌پذیری دروغ است. خود را در گودالی از تحقیر ناشی از «تعطیلی فکر» می‌افکنند، با آن رشد می‌کنند، تربیت می‌شوند و پرورش می‌یابند تا به آرمان‌شهری از دروغ‌های خیالی بپیوندند. در این شهر دروغین همه مناسبات بر‌اساس تحقیر شکل می‌گیرد؛ مقام، منصب، ثروت و تریبون در سایه همان «تحقیر» توزیع می‌شود. «سرسپردگی به تحقیر» و «دل‌سپردگی به دروغ» دو روی یک سکه‌اند. برای جلوگیری از دروغ‌پذیری باید تحقیر را متوقف کرد.
 

اخبار ویژه ۲۸ شهریور


روزنامه کیهان

گزارش اندیشکده آمریکایی از پیروزی بزرگ ایران

«انستیتو واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک» در‌باره نتایج عضویت ایران در پیمان همکاری‌های شانگ‌های نوشت: این عضویت می‌تواند تا حد زیادی تلاش‌های کشور‌های غربی جهت منزوی سازی ایران را تضعیف کند و زمینه را برای توسعه هر چه بیشترِ روابط تهران با چین، روسیه، و دیگر دولت‌های منطقه آسیای میانه هموار سازد.

اندیشکده آمریکایی با بیان اینکه رویداد مذکور، پیروزی بزرگی برای دولت ایران است، می‌افزاید: این اتفاق در نوع خود می‌تواند اهرم‌های قدرتِ قابل توجهی را در اختیار ایران جهت مقابله با چالش‌های بین‌المللی قرار دهد. ایران بالاخره توانست در نشست اخیر سازمان همکاری‌های شانگهای، عضو اصلی سازمان شود. امری که به زعم بسیاری از ناظران و تحلیلگران حامل منافع زیادی برای تهران است و به طور خاص می‌تواند برای دولت ابراهیم رئیسی، آن هم در شرایطی که گمانه‌زنی‌های زیادی در مورد آینده مذاکرات هسته‌ای ایران و غرب و همچنین اوج‌گیری مجدد طالبان در جوار مرز‌های شرقی ایران مطرح می‌شود، به مثابه یک پیروزی قابل توجه ارزیابی شود.

سازمان همکاری‌های شانگ‌های اغلب به مثابه یک بلوک قدرتِ ضدغربی مورد‌اشاره قرار گرفته است. از منظر عملی، عضویت ایران می‌تواند حامل پیامد‌های مختلفی باشد. تهران اکنون می‌تواند در تصمیم سازی‌های سازمان همکاری‌های شانگ‌های نقشی اساسی بازی کند (تصمیمات در این سازمان با اجماع نظر اعضا گرفته می‌شوند). همچنین پرستیژ و احترام بین‌المللی که ایران با عضویت در سازمان شانگ‌های کسب می‌کند، در نوع خود از اهمیت زیادی برخوردار است. ایران عملا با عضویت در سازمان همکاری‌های شانگهای، مشارکت و همکاری‌های منطقه‌ای خود با اعضای سازمان شانگ‌های مخصوصا چین و روسیه را تقویت و تحکیم کرده است.

عضویت ایران، عملا موقعیت او را در مقابل آمریکا نیز تقویت می‌کند. مقام‌های ایرانی بار‌ها و بار‌ها سازمان همکاری‌های شانگ‌های را نمودی از تغییر در کریدور‌های قدرت جهان از آمریکا به سمت سازوکار‌های دسته جمعیِ غیرغربی توصیف کرده‌اند. در شرایط کنونی، موضع مثبت کشور‌های عضو سازمان شانگ‌های مبنی بر پذیرش ایران، نمودی از تشدید اختلافات و شکاف‌های کلی اعضای اصلی این سازمان مخصوصا چین و روسیه و هند با بلوک قدرت غربی به رهبری آمریکا به حساب می‌آید.

از سوی دیگر عضویت ایران در سازمان همکاری‌های شانگ‌های تا حد زیادی می‌تواند ناشی از دغدغه‌های کشور‌های عضو این سازمان درمورد تحولات افغانستان و امید به کنش‌گری سازنده ایران در این سازمان در رابطه با مسئله مذکور باشد و در عین حال حضور تهران در سازمان مذکور می‌تواند زمینه را برای مهار هر چه بیشتر تبعات منفی اوج‌گیری طالبان در افغانستان نیز هموار کند.

سازمان همکاری‌های شانگ‌های همواره از تحمیل‌گری غرب و همچنین رویه‌های مداخله‌جویانه آن‌ها در دیگر کشور‌ها ابراز نارضایتی کرده است. امری که تا حد زیادی مورد توجه ایران نیز بوده است. از سویی ایران با استفاده از سازوکار‌های امنیتی موجود در سازمان همکاری‌های شانگ‌های می‌تواند مبارزات خود علیه تروریسم و افراط‌گرایی را نیز با قدرت بیشتری دنبال کند و عملا از ظرفیت‌های بیشتری در این رابطه برخوردار شود. از سویی ایران می‌تواند از منابع اطلاعاتی دیگر کشور‌های عضو نیز در مسیر مبارزه با تروریسم و گروه‌هایی که علیه منافع ملی آن فعال هستند استفاده کند. این فرصتی مغتنم برای ایران است.

به طور کلی عضویت ایران در سازمان همکاری‌های شانگهای، تا حد زیادی می‌تواند تلاش‌های کشور‌های غربی جهت منزوی سازی ایران را تضعیف کند و زمینه را برای توسعه هر چه بیشتر روابط تهران با چین، روسیه، و دیگر دولت‌های منطقه آسیای میانه هموار سازد. عضویت ایران همچنین نقش تهران در مدیریتِ امنیت منطقه‌ای و تقویت اهرم‌های قدرت ایران در مواجهه با کشور‌های غربی و مخصوصا آمریکا را نیز به دنبال خواهد داشت.
 

جبهه اصلاحات سکته کرده است

عضو فراکسیون امید و هیئت‌رئیسه مجلس در مجلس دهم معتقد است جبهه اصلاحات سکته راهبردی کرده است. محمدعلی وکیلی در گفتگو با برنامه تلویزیونی شناسنامه و در پاسخ به این سوال که «برخی عنوان می‌کنند راهبرد اصلاح‌طلبان این است که فعلاً سکوت ۶ ماهه داشته باشند و بعد به نوعی با راهبرد جدید به نقد وضع موجود و دولت بپردازند. این را تائید می‌کنید؟» اظهار داشت: البته اگر کسی ظرفیت سکوت داشته باشد مزیت است. ولی با شناختی که من از اصلاح‌طلبان و دوستانم دارم خیلی ظرفیت سکوت ندارند؛ البته در کار سیاسی ایجاد سکوت، آرامش قبل از طوفان یا مهیا شدن برای یک طوفان، این خودش یک کنش سیاسی است، اما شاید کنش اخلاقی نباشد.

وی درباره ارزیابی‌اش از آقای روحانی و دولت جدید گفت: آقای رئیسی به لحاظ شخصیتی همان ویژگی‌هایی که از ایشان سراغ داشتیم همچنان با همان‌ها در ساحت رئیس جمهوری تا الان ظاهر شده؛ یعنی همان صداقت و بدون پیرایه و رفتار بدون کلیشه و بدون تشریفات و مردمی بودن، همچنان با آقای رئیسی همراه است و این ۵۰ درصد شرط موفقیت در اداره یک دولت است؛ ۵۰ درصد دیگر به کابینه‌ای برمی‌گردد که ایشان شکل داده است.

آقای رئیسی در تشکیل کابینه به عقیده من می‌توانست بهتر عمل کند. شخصاً گمان می‌کردم که اگر بنا می‌بود که ما یک ابردولت شکل دهیم و چه کسی می‌توانست، از چه کسی پذیرفته بود که این ابردولت شکل گیرد، فکر می‌کردم آقای رئیسی می‌تواند. اما دولتی که الان شکل گرفته در مجموع از این جهت که توزیع سهام بین احزاب سیاسی نکرده و تلاش کرد افرادی که خود شناخت دارد را جمع کند و کابینه را با آن‌ها شکل دهد یک گام رو به جلو بود. از این جهت که کابینه را تبدیل به گوشت قربانی بین احزاب سهم‌خواه نکرده یک امتیاز مهمی بود. از اینکه تلاش کرده وزن کابینه به حوزه اقتصاد بدهد نشان می‌دهد آقای رئیسی توجه دارد مسئله اول کشور اقتصاد است.

مدیر مسئول روزنامه اصلاح‌طلب ابتکار در ادامه و درباره شانس طیف متبوعش در انتخابات ریاست جمهوری اظهار داشت: در این که ما شانسی در این دوره انتخابات به‌عنوان جریان اصلاح‌طلب نداشتیم، تردیدی ندارم. نه فقط آقای عارف بلکه بزرگانی که پایگاه مردمی بهتری دارند اگر در این صحنه می‌آمدند، ما شانس نتیجه‌گیری نداشتیم. در جایی گفته بودم حتی اگر آقای خاتمی هم می‌آمدند و تائید صلاحیت می‌شدند هم ما شانس قطعی پیروزی نداشتیم. ما در جزر اصلاح‌طلبی رفتار مردم به سر می‌بریم و الان مد اصولگرایی شکل گرفته است.

وکیلی خاطرنشان کرد: بخشی از دوستان ما در این سالیان در نتیجه تغییراتی که در صورت‌بندی گفتمانی آن‌ها اتفاق افتاده، از روایت اصلاح‌طلبی در جمهوری اسلامی عدول و عبور کردند و به همین دلیل ما را که در مجلس دهم بودیم متهم می‌کردند، که باید کنش مشابه کنش مجلس ششمی داشته باشیم و وارد فاز برخورد‌های چریکی و پارتیزانی با هرم قدرت و ساخت قدرت بشویم و وقتی می‌دیدند با تفاوت نگاهی مثل ما روبرو می‌شوند که این نوع سیاست‌ورزی را برنمی‌تابیم، ما را متهم می‌کردند به اینکه این‌ها آدم‌های واداده و سازشکار و اصلاح‌طلب بدلی هستند. انواع اتهام، عنوان و برچسب را همین جریان در بیرون بر ما بار کردند. «حزب اتحاد ملت» به عقیده من در پیشانی این جریان بود.

این فعال اصلاح‌طلب درباره عملکرد دولت روحانی می‌گوید: روحانی در ۴ سال اول به حدی در ویترین و گلخانه جذابیت برجام بود و برای مردم هم آنقدر برجام پرجاذبه شد که رفتار شخصی روحانی را در چگونه اداره کردن کشور و دولت به چشم نیاوردیم. در دوره دوم بود که فهمیدیم این آدم منهای برجام هیچ نسخه‌ای برای اداره کشور ندارد. پرونده‌ای در دست دارد و مسئول یک پرونده است. این برجام که کنار رفت شخصیت این فرد عیارسنجی شد. او باید دولت اداره کند، باید وزیر اقتصاد را پای کار بیاورد، باید وزیر بهداشت را پای کار بیاورد، باید کشور را در کرونا راهبری کند.

اینجا‌ها بود که فهمیدیم‌ای داد و بیداد! من ۴۶ سخنرانی در استان‌های مختلف در زمان انتخابات برای ایشان کردم و بالاترین مناظره‌ها را با همه اصولگرایان شناسنامه‌دار در ارتباط با دولت آقای روحانی داشتم، اما من یک روزنامه نگار هستم و کارکرد اصلی من نقد کردن، سرمقاله نوشتن و این‌ها است، اگر در جایی تعریف می‌کنیم حتماً این تعریف چک سفید امضا نیست.
 

العربیه: ایران، دو برابر صادرات نفت محصولات پتروشیمی فروخت

سایت شبکه سعودی «العربیه» در گزارشی نوشت «ایران با روش‌های پیچیده و دور زدن تحریم‌ها توانسته ۲۰ میلیارد دلار درآمد کسب کند.» سایت این شبکه نوشت: به گفته برخی منابع تجاری و مسئولان به‌رغم تحریم‌های شدید اعمال شده از سوی ایالات متحده آمریکا، صادرات مواد سوختی و محصولات پتروشیمی ایران در سال‌های گذشته رونق یافته است. آمریکا در سال ۲۰۱۸ به دنبال خروج از توافق هسته‌ای با ایران و بازگرداندن تحریم‌ها علیه تهران با اتخاذ راهبرد فشار حداکثری بر این کشور، آن را از منبع اصلی درآمد‌های نفتی محروم کرد. اما این تحریم‌ها بر فروش مواد سوختی و محصولات پتروشیمی ایران که رصد و تحت پیگرد قرار دادن آن دشوار است، تاثیری نگذاشت.

نفت خام ایران را می‌توان از روی درجه و دیگر خواص آن شناخت، کما این‌که می‌توان نفتکش‌های بزرگ حامل آن را از طریق ماهواره‌ها رصد کرد، اما تعقیب فروش مواد سوختی و محصولات پتروشیمی دشوار است. ایران در سال ۲۰۲۰ به ارزش ۲۰ میلیارد دلار یعنی دو برابر ارزش نفت خام صادراتی خود مواد پتروشیمی و فرآورده‌های نفتی صادر کرده است. یک عضو شورای اداری صادرکنندگان نفت، گاز و پتروشیمی ایران در تهران به «رویترز» گفته که «جهان گسترده است و روش‌های دور زدن تحریم‌ها هم بسیار و نامحدود است. قیمت‌های رقابتی و موقعیت ایران در نزدیکی شاهراه‌های دریایی محصولات آن را پرطرف‌دار کرده است. مشتریان محصولات پالایش شده بیش از واردکنندگانی هستند که خود دارای تاسیسات پالایشگاهی مجهزی برای پالایش نفت خام ایران هستند.

این مقام ایرانی گفت، علاوه بر آن ایران در مقادیر کمی که وزارت خزانه‌داری آمریکا به سختی قادر به رصد آن است و با استفاده از کامیون‌های نفتکش، سوخت به کشور‌های مجاور صادر کرده است. تهران از ماه آوریل گذشته مذاکراتی را در وین برای احیای توافق هسته‌ای با قدرت‌های جهانی آغاز کرده و در عین حال تاکید کرده تا زمانی که ایالات متحده تحریم‌های اعمال شده علیه ایران را رفع نکند، این کشور فعالیت‌های هسته‌ای خود را محدود نخواهد کرد.
 

سرگیجه مدعیان اصلاحات درباره عضویت در پیمان شانگ‌های

مرور تحلیل‌های مدعیان اصلاحات و اعتدال، از سردرگمی و نقیض‌گویی این طیف درباره پیمان شانگ‌های حکایت می‌کند. فعالان سیاسی و رسانه‌ای این طیف از یک سو مدعی بوده‌اند بدون پیوستن به FATF و اجرای برجام، امکان عضویت در پیمان شانگ‌های وجود ندارد و از طرف دیگر اکنون که این اتفاق افتاده یا ادعا می‌کنند این عضویت کار دولت روحانی بوده (بی‌آنکه به حل نشدن مسئله FATF و برجام اشاره کنند) یا برخی از همان‌ها مدعی‌اند اساسا شانگ‌های پیمان اقتصادی نیست و آورده‌ای برای ایران ندارد! به عنوان مثال قبل از قطعی شدن موضوع عضویت، فلاحت‌پیشه (رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دهم) مدعی شده بود: کشور‌های عضو شانگ‌های حاضر نیستند خود را درگیر مسائل ایران از جمله در بحث برجام و FATF کنند و ایران برای پیوستن در این سازمان، باید تنش‌زدایی در روابط خارجی (با غرب) را در پیش بگیرد.

همچنین احمد شیرزاد عضو فراکسیون تندرو‌ها در مجلس ششم در گفتگو با روزنامه تعادل مدعی شده بود: عضویت ایران در شانگهای، در گروی حل مشکل تحریم‌ها و FATF است. یا روزنامه آرمان در تیتر نخست خود ادعا کرده بود: «قفل FATF بر تجارت خارجی». روزنامه اعتماد هم ادعا کرده «تحریم‌ها مانع پیوستن ایران به سازمان همکاری شانگ‌های است» و خبرگزاری اصلاح‌طلب ایلنا نوشته بود «راه ساده‌ای برای پیوستن به سازمان شانگ‌های نداریم و بسیاری از کشور‌ها ریسک تجارت با ایران را نمی‌پذیرند.»

این فضاسازی‌های مسموم و سیاست‌زده، تا قبل از عضویت ایران در برجام بود. اما حالا همین محافل ادعا می‌کنند عضو شدن ایران در سازمان شانگهای، به خاطر تلاش‌ها و زمینه‌سازی‌های دولت روحانی است؛ اما نمی‌گویند که پس افسانه‌های ممانعت FATF و تحریم‌ها کجای قصه است؟!

همزمان دیاکو حسینی از مدیران مرکز بررسی‌های راهبردی ریاست جمهوری (تحت نظر حسام‌الدین آشنا) ادعا کرده: «سازمان همکاری شانگ‌های یک نهاد با کارکرد امنیتی است نه اقتصادی و FATF به منزله استاندارد مالیه بین‌المللی هیچ وقت مانعی برای عضویت ایران نبوده، اما براساس توافق اجلاس تاشکند در ۲۰۱۰ کشور‌های عضو نباید تحت تحریم‌های شورای امنیت ملل متحد باشند»! این ادعا البته خلاف فضاسازی چند سال مدعیان اصلاح‌طلبی است؛ ضمن اینکه از جهت دیگری نیز خلاف واقع است و آن اینکه سازمان شانگ‌های فقط پیمان امنیتی نیست بلکه کارکرد اقتصادی گسترده دارد که از سوی دیاکو حسینی صرفا برای القای تزاحم نداشتن با FATF انکار شده است. البته لابه‌لای نقیض‌گویی‌های محافل اصلاح‌طلب می‌توان به ادبیات مثلا در روزنامه شرق هم برخورد که می‌نویسد: «عضویت دائم در این سازمان از اوایل قرن جاری میلادی خواست ایران بود، اما سرانجام این دولت رئیسی است که توانست کسب تاییدیه اعضای این سازمان را در اولین هفته‌های کاری‌اش به کارنامه خود اضافه کند.»

یا مثلا روزنامه آرمان تصریح کرد: «عضویت رسمی ایران در پیمان شانگ‌های فرصت اقتصادی تازه‌ای ایجاد می‌کند؛ این مسیری بود که در نتیجه تلاش‌های دولت قبلی و کنونی به دست آمد». این روزنامه البته به تیتر‌های قبلی خود درباره مشروط کردن عضویت به حل مسئله FATF اشاره‌ای نکرد. روزنامه اعتماد هم تصریح کرد که این عضویت ایران را به بازار‌های ۶۵ درصد جمعیت جهان متصل می‌کند.

روزنامه وطن امروز

برگزاری دادگاه رسیدگی به پرونده ترور دانشمندان هسته‌ای

جلسه رسیدگی علنی به دعوای حقوقی خانواده شهدای علمی و هسته‌ای ایران علیه دولت آمریکا برگزار شد. به گزارش ایسنا، جلسه رسیدگی به «دعوای حقوقی خانواده شهدای علمی و هسته‌ای ایران علیه دولت آمریکا به دلیل مساعدت و حمایت از اقدامات تروریستی رژیم اشغالگر قدس» به ریاست قاضی پورمریدی برگزار شد. قاضی پور‌مریدی در ابتدای این جلسه گفت: امروز در رابطه با پرونده شهدای هسته‌ای از جمله شهدای گرانقدر مسعود علی‌محمدی، مصطفی احمدی‌روشن، مجید شهریاری، داریوش رضایی‌نژاد و ترور نافرجام فریدون عباسی، دادخواستی به شعبه ۵۵ که صلاحیت جهانی علیه رسیدگی به پرونده دولت‌ها را دارد، مطرح می‌شود.

این دادخواست علیه ٣٧ تن از اشخاص حقیقی و حقوقی دولت آمریکا مطرح شده که در ترور دانشمندان ما در چند سال اخیر نقش داشته‌اند. سپس افضلی وکیل خانواده‌های شهدای علمی و هسته‌ای کشور در جایگاه قرار گرفت و دادخواست را قرائت کرد. بعد از اظهارات وکیل خانواده‌های شهدای هسته‌ای، همسر شهید مسعود علی‌محمدی، همسر شهید رضایی‌نژاد و همسر فریدون عباسی در جایگاه قرار گرفته و صحبت کردند. قاضی پرونده در پایان گفت: این دادگاه و هیچ دادگاهی نمی‌تواند بخشی از سختی شما را جبران کند. ما روزی حقوق خود را از آمریکا و رژیم صهیونیستی استیفا خواهیم کرد.
 

نماینده مردم اردبیل در مجلس خبرگان رهبری دار فانی را وداع گفت

آیت‌الله میرفخرالدین موسوی‌ننه کران، نماینده مردم اردبیل در مجلس خبرگان رهبری روز گذشته به لقاءالله شتافت. وی سال ۱۳۰۹ هجری شمسی در روستای ننه‌کران در خانواده سیادت و روحانیت متولد شد. تحصیلات ابتدایی را در زادگاه خود گذراند. مقدمات را در اردبیل و دروس عالیه را در قم و نجف اشرف از اساتید زبردست و آیات عظام فرا گرفت. آن مرحوم همچنین مسؤولیت‌هایی مانند نمایندگی مردم اردبیل در دوره‌های اول، سوم و پنجم مجلس شورای اسلامی و رئیس کمیسیون اصل ۹۰ و نیز ریاست شعبه دوم دیوان عالی کشور، مؤسس حوزه علمیه کاظمیه و مؤسس کانون تحقیقاتی ـ حقوقی نسیم حکمت در قم را بر عهده داشته است.
 

نماینده ایران در ژنو: آمریکا و حامیان تحریم ملت‌ها مرتکب جنایت علیه بشریت می‌شوند

نماینده ایران در دفتر سازمان ملل در ژنو با تاکید بر اینکه اقدامات قهری یکجانبه علیه کشور‌ها به منظور ایجاد رنج و درد برای مردم بی‌گناه طراحی شده‌اند، خواستار مسؤول دانسته شدن آمریکا به عنوان مقصر اصلی و کشور‌های اروپایی دنبال‌کننده آن شد. اسماعیل بقایی‌هامانه، نماینده ایران نزد دفتر سازمان ملل در ژنو طی سخنرانی در چهل‌وهشتمین نشست شورای حقوق بشر که موضوع آن «تاثیر منفی اقدامات قهری یکجانبه بر برخورداری از حقوق بشر» است، به انتقاد از تحریم‌های آمریکا که حتی در شرایط همه‌گیری بیماری کرونا پا برجا بود، پرداخت و تاکید کرد: حتی وجود چنین شرایط اورژانسی در دنیا سبب نشد آمریکا از خود انسانیت نشان دهد و در طول ۲ سال گذشته گستردگی و لایه‌های این اقدامات قهری بیشتر و سخت‌تر هم شد.

دیپلمات ارشد ایران در بخش دیگری از صحبت‌های خود اظهار داشت: هیچ دلیل خوب ادعایی، چه برسد به بهانه‌های سیاسی نمی‌تواند رنج انسان را توجیه کند. همچنین نقض گسترده حقوق بشر تحت عنوان «خسارت جانبی»، با چنین دلایلی قابل چشم‌پوشی نیست. در همین راستا، ما از گرایش فزاینده برخی کشور‌ها به استفاده از تحریم‌های غیرقانونی یکجانبه تحت عنوان «حقوق بشر» بشدت متاسفیم. وی همچنین گفت: تردیدی وجود ندارد که اقدامات قهری یکجانبه تقریبا تمام اصول حقوق بشر را در معرض خطر قرار می‌دهد. اقدامات قهری یکجانبه اساسا ضد حقوق بشر هستند.
 

گفت‌وگوی بلینکن با وزیر جدید خارجه انگلیس درباره ایران

وزارت خارجه آمریکا از رایزنی تلفنی وزیر خارجه دولت جو بایدن با «لیز تراس» وزیر جدید خارجه انگلیس درباره «اولویت‌های مشترک» ۲ کشور خبر داد. به گزارش فارس، آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا بعد از اقدام نخست‌وزیر انگلیس در تغییر وزیر خارجه این کشور، با همتای انگلیسی خود تلفنی درباره روابط واشنگتن- لندن رایزنی کرد. «ند پرایس» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا با صدور بیانیه‌ای از تماس تلفنی آنتونی بلینکن، وزیر خارجه این کشور با همتای انگلیسی خود خبر داد.

طبق این بیانیه، بلینکن در این تماس تلفنی ابتدا به «لیز تراس» به دلیل عهده‌دار شدن منصب وزارت خارجه انگلیس تبریک گفت. وزیر خارجه آمریکا در این تماس، بر اهمیت روابط واشنگتن و لندن برای «حمایت از دموکراسی، نظم بین‌المللی قانون‌محور و جوامع باز در صحنه جهانی» تاکید کرد.

بنا بر اعلام سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، آنتونی بلینکن و لیز تراس در این تماس تلفنی درباره ایران، چین و افغانستان هم رایزنی کردند. بنا بر این بیانیه، وزرای خارجه آمریکا و انگلیس «همچنین درباره اولویت‌های مشترک سیاست خارجی شامل افغانستان، جمهوری خلق چین، ایران و تعامل چندجانبه برای مقابله با بحران اقلیمی صحبت کردند».

رایزنی وزیر خارجه دولت جو بایدن با همتای انگلیسی خود در شرایطی انجام شده که «هایکو ماس» وزیر خارجه آلمان هم با لیز تراس تلفنی صحبت کرده بود. بنا بر اعلام وزارت خارجه آلمان، هایکو ماس و وزیر خارجه انگلیس درباره «ضرورت احیای فوری مذاکرات با ایران درباره برجام» حرف زدند.

روزنامه خراسان

افزایش مجدد قیمت کره

ایسنا - مشاهدات حاکی از آن است که قیمت هر قالب کره ۵۰ گرمی از ۵۰۰۰ تومان در ماه‌های قبل به ۷۰۰۰ تومان و قیمت هر قالب کره ۱۰۰ گرمی نیز از حدود ۱۰هزار تومان به حدود ۱۴هزار تومان رسیده است. افزایش ۱۰ هزار تومانی قیمت کره از سال گذشته تاکنون این محصول را از سبد غذایی بسیاری از خانواده‌ها حذف کرده است.
 

تولید برنج کشور ۱۸.۵ درصد به دلیل خشکسالی کاهش یافت

تسنیم - شرکت بازرگانی دولتی ایران با صدور اطلاعیه‌ای اعلام کرد: تولید برنج ۵/۱۸ درصد به دلیل خشکسالی کاهش یافته است به همین منظور توزیع برنج دولتی با قیمت مصوب ۱۸۵۰۰ تومانی ادامه دارد.
 

شوک کره جنوبی به سرمایه گذاران رمز ارز

مهر - بیش از ۶۰ بورس رمز ارز در کره‌جنوبی تا نیمه شب جمعه آینده به مشتریان خود درباره تعلیق کامل یا بخشی از فعالیت‌های خود هشدار دادند. به گزارش سی‌ان‌بی‌سی، این اقدام یک هفته قبل از اجرایی شدن قوانین جدید رمز ارز در کره‌جنوبی انجام شد. بورس‌های رمز ارز برای این که بتوانند به فعالیت خود در کره‌جنوبی ادامه دهند باید تا ۲۴ سپتامبر در فایننشال اینتلیجنس یونیت ثبت نام و از این نهاد امنیت اینترنت مجوز امنیتی دریافت کنند.
 

کاهش۲۰ درصدی تولید لوازم خانگی در پی قطعی برق

مهر – دبیر کل انجمن لوازم خانگی گفت: در دو ماه نخست فصل تابستان به دلیل قطعی برق صنایع، تولید لوازم خانگی ۲۰ درصد کاهش یافت، اما هم اکنون روند تولید به حالت عادی بازگشته است. شاهرودی افزود: البته هم اکنون روال تولید به حالت عادی بازگشته و این کاهش تولید در حال جبران است و طبق برنامه‌ریزی‌ها تا پایان سال رکورد جدیدی در تولید ثبت خواهیم کرد.

روزنامه ایران

پیشرفت در مذاکرات تهران - ریاض

خبر اول اینکه، عضو فراکسیون امنیت و دفاع در پارلمان عراق از پیشرفت مذاکرات میان ایران و عربستان و حمایت امریکا از این مذاکرات خبر داد. به‌گزارش ایسنا، بدر الزیادی تأکید کرد که امکان انجام مذاکرات مستقیم میان ایران و عربستان برای حل مشکلات موجود میان دو کشور وجود دارد. الزیادی در ادامه خاطرنشان کرد: گفتگو‌ها میان ایران و عربستان به پیشرفت زیادی رسیده است و در روز‌ها و یا ماه‌های آینده ممکن است شاهد بازگشایی سفارت‌ها در تهران و ریاض باشیم. عضو فراکسیون امنیت و دفاع در پارلمان عراق همچنین گفت که کشورش به‌منظور حل مشکلات کشور‌های منطقه به این رویکرد خود ادامه خواهد داد.

براساس این گزارش، اخیراً گفتگو‌های مثبتی میان ایران و عربستان با میانجیگری عراق انجام شد و گفته می‌شود که بغداد به‌دنبال انجام دیداری میان وزرای خارجه دو کشور است. همزمان عمران خان، نخست‌وزیر پاکستان با بیان اینکه متشنج شدن روابط ایران و عربستان سعودی بر قیمت نفت تأثیر می‌گذارد، تفاهم میان این دو کشور را به نفع پاکستان دانست. او در گفتگو با شبکه «روسیا الیوم» ادامه داد: عربستان سعودی نزدیک‌ترین متحد پاکستان است و دوستی است که در گذشته در زمان نیاز، به پاکستان بار‌ها کمک کرده است از این‌رو منافع اصلی ما این است که آن‌ها به تفاهم برسند. برای پاکستان فاجعه‌بار خواهد بود اگر درگیری میان ایران و عربستان سعودی رخ دهد. نه‌تن‌ها برای پاکستان بلکه برای تمام جهان در حال توسعه این‌گونه خواهد بود، زیرا هرگونه اختلاف میان این دو کشور روی قیمت نفت تأثیر خواهد گذاشت.
 

تأکید انگلیس و آلمان بر احیای فوری مذاکرات وین

خبر دیگر اینکه، وزارت خارجه آلمان اعلام کرد «هایکو ماس»، وزیر خارجه این کشور و «لیز تراس» وزیر خارجه جدید انگلیس طی تماس تلفنی بر نیاز فوری به احیای مذاکرات برجامی با ایران تأکید کردند. وزرای خارجه آلمان و انگلیس در این گفتگو اعلام کردند که احیای فوری مذاکرات هسته‌ای ضروری است. «جالینا پورتر»، معاون سخنگوی وزارت خارجه امریکا هم بازگشت دوجانبه به برجام را در راستای منافع ملی ایالات متحده و بهترین گزینه برای محدودکردن برنامه هسته‌ای ایران دانست وگفت این کار چهارچوبی برای پرداختن به رفتار‌های ایران فراهم می‌آورد.
 

تحریم به بهانه ارتباط با حزب‌الله و نیروی قدس

شنیدیم که، وزارت خزانه‌داری امریکا روز جمعه با صدور بیانیه‌ای از اعمال تحریم علیه هشت نفر در ارتباط با حزب‌الله لبنان و نیرو‌های قدس سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران خبر داد. به گزارش ایسنا، وزارت خزانه‌داری امریکا چند شخص را به اتهام ارتباط با حزب‌الله لبنان و نیروی قدس سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران به لیست تحریم‌های خود اضافه کرد. وزارت خزانه‌داری امریکا روز جمعه با صدور بیانیه‌ای از اعمال تحریم علیه حسیب محمد حدوان، علی جارک اسمائیلی، امید یزدانپرست، سمانه دامیرچیلو، محمدرضا کاظمی، مصطفی پوریا، حسین اسدالله و مرتضی مینای هاشمی در ارتباط با حزب‌الله لبنان و نیرو‌های قدس سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران خبر داد.
 

وزیران خارجه ایران و امریکا دیداری نخواهند داشت

با خبر شدیم که، لیندا توماس گرینفیلد نماینده امریکا در سازمان ملل گفت: آنتونی بلینکن وزیر خارجه امریکا برنامه‌ای برای دیدار با همتای ایرانی خود در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل متحد ندارد. به گزارش جماران؛ گرینفیلد با بیان اینکه بلینکن در نیویورک دیدار‌های دو جانبه‌ای دارد، افزود:ما هیچ برنامه مستقیمی برای دیدار دوجانبه در زمانی که آن‌ها (هیأت ایران) در اینجا (نیویورک) هستند، نداریم، اما این بدان معنا نیست که گفتگو با ایران را ارزشمند ندانیم، زیرا ما می‌خواهیم درباره مسائل برجام رو به جلو حرکت کنیم. نماینده امریکا در سازمان ملل اظهار داشت ما با ایرانی‌ها در وین در ارتباط هستیم و این بحث‌ها آنجا ادامه خواهد یافت.
 

دعوت از رئیسی برای حضور در دانشگاه تهران

دست آخر اینکه، جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران طی نامه‌ای با انتقاد از رویکرد دولت گذشته در برخورد با دانشگاه و دانشجو از آیت‌الله رئیسی رئیس‌جمهور برای حضور در آیین بازگشایی دانشگاه‌ها در دانشگاه تهران، دعوت کرد. به گزارش فارس، در بخشی از این نامه آمده: حال که با روی کار آمدن دولت جنابعالی، بارقه‌های امید در جامعه نخبگانی کشور ایجاد شده، قصد کردیم از شما برای حضور در آیین بازگشایی دانشگاه‌ها در بزرگترین دانشگاه کشور، دعوت به‌عمل آوریم. با توجه به شناختی که از جنابعالی و سوابق‌تان داریم، امیدواریم این حضور، مواجهه‌ای حقیقی و به دور از تصنع و تشریفات بوده و بدینوسیله آرا و نظرات جامعه نخبگانی به سمع و نظر شما برسد و در هدایت کشور به سوی قله‌های موفقیت و زمینه‌سازی برای نیل به تمدن اسلامی، مثمرثمر واقع گردد.

روزنامه شرق

دیدار متفاوت در ساحل دریای سرخ

تمیم بن‌حمد آل‌ثانی، امیر قطر، محمد بن‌سلمان، ولیعهد عربستان و طحنون بن‌زاید، مشاور امنیت ملی امارات، در یکی از سواحل دریای سرخ با یکدیگر دیدار کردند. «بدر العساکر»، مدیر دفتر ویژه ولیعهد عربستان، با انتشار تصویری در حساب توییتری خود نوشت: دیدار دوستانه و برادرانه محمد بن‌سلمان ولیعهد سعودی، شیخ تمیم بن‌حمد امیر قطر و شیخ طحنون بن‌زاید مشاور امنیت ملی امارات در ساحل دریای سرخ. در این تصویر، امیر قطر و بن‌سلمان لباس غیررسمی و مشاور امنیت ملی امارات لباس ورزشی به تن دارد. العساکر جزئیات دیگری درباره این دیدار بیان نکرد و هنوز سه کشور در بیانیه‌ای رسمی از این دیدار خبر نداده‌اند. آخرین دیدار امیر قطر و ولیعهد عربستان ماه می‌گذشته در شهر جده انجام شد. عربستان، امارات، بحرین و مصر در نیمه ۲۰۱۷ روابط خود را با قطر قطع و این کشور را از زمین، دریا و هوا محاصره کردند، اما در پنجم ژانویه ۲۰۲۱، پس از گذشت بیش از سه سال و نیم، به اختلافات خود با قطر پایان داده و به تدریج روابط دیپلماتیک فی‌مابین را از سر گرفتند.
 

جزئیات به حاشیه رانده‌شدن ملا‌برادر

ملا‌عبدالغنی برادر، فردی که آمریکا و متحدانش امید داشتند بتواند صدای میانه‌روی دولت طالبان افغانستان باشد، پس از یک تیراندازی در داخل کاخ ریاست‌جمهوری، به حاشیه رانده شده است. به گزارش ایسنا، به نقل از شبکه خبری بلومبرگ، ملا‌عبدالغنی برادر که گفتگو‌های صلح طالبان با آمریکا را بر عهده داشت، از سوی یکی از رهبران شبکه حقانی اوایل سپتامبر سال جاری میلادی و در پی گفتگو در کاخ ریاست‌جمهوری در کابل برای تشکیل کابینه، فیزیکی مورد حمله قرار گرفت. برادر به دنبال یک کابینه جامع شامل اعضا و رهبران غیرطالبان و اقلیت‌های قومی بود که برای جامعه جهانی مورد قبول واقع می‌شود. در یکی از مراحل این جلسه، «خلیل‌الرحمان حقانی»، یکی از رهبران شبکه حقانی، صندلی‌اش را بلند و به سمت برادر پرتاب کرد. محافظان هر دو طرف وارد معرکه شده و به سمت یکدیگر تیراندازی کردند که در نتیجه آن تعدادی از آن‌ها زخمی و کشته شدند.

ملا‌برادر در این درگیری زخمی نشد، اما از کابل خارج شده و به قندهار رفت که پایگاه طالبان است تا با هبت‌الله آخوندزاده، رهبر طالبان گفتگو کند. در انتشار فهرست کابینه دولت طالبان افغانستان در هفتم سپتامبر نامی از افراد خارج از حلقه این گروه شبه‌نظامی نیست. افراد مطلع گفته‌اند رئیس آژانس اطلاعات پاکستان که در جریان جلسه در کاخ ریاست‌جمهوری در کابل حضور داشت، به‌جای برادر از حقانی‌ها دفاع کرد و فردی کمتر‌شناخته‌شده به نام «ملا‌محمدحسن» به‌جای ملا‌برادر به‌عنوان نخست‌وزیر انتخاب شد؛ چون روابط بهتری با اسلام‌آباد دارد و تهدیدی علیه شبکه حقانی نیست. با‌این‌حال در یک هفته گذشته، اعضای طالبان گزارش‌ها درباره این درگیری را رد کرده‌اند. ملا‌برادر روز پنجشنبه در تلویزیون ملی افغانستان حاضر شد و با خواندن متنی از روی کاغذ، به شایعه‌ها درباره کشته یا زخمی‌شدن خود پایان داد.
 

بلینکن وعده داد؛ عادی‌سازی روابط بیشتراعراب با اسرائیل

وزیر خارجه آمریکا در سخنانی در جریان مراسم نخستین سالروز امضای توافق‌نامه عادی‌سازی روابط میان امارات و بحرین با اسرائیل خواستار عادی‌سازی روابط کشور‌های عربی دیگر با تل‌آویو شد و گفت کشور‌های دیگر را به اقدام مشابه امارات، بحرین و مراکش تشویق می‌کنیم. به گزارش ایسنا، او بر مزایای دیپلماتیک و اقتصادی توافق‌نامه‌ای موسوم به «ابراهیم» تأکید کرد و مدعی شد: «این به سود منطقه و جهان است که با اسرائیل مانند دیگران تعامل شود و آمریکا درصدد توسعه حلقه دیپلماسی مسالمت‌آمیز است». بلینکن تأکید کرد که دولت جدید به تلاش‌هایی که دولت سابق انجام داد، ادامه می‌دهد تا عادی‌سازی روابط را پیش ببرد و ما می‌خواهیم حلقه «دیپلماسی صلح‌آمیز» گسترش یابد. این جلسه که با حضور بلینکن به همراه وزرای خارجه اسرائیل، امارات، بحرین و مراکش برگزار شد، آشکارترین نشانه تاکنون درخصوص حمایت قوی دولت جو بایدن از «توافق ابراهیم» است که میراث دولت دونالد ترامپ و همکارانش در خاورمیانه محسوب می‌شود. بایدن از آغاز به کار دولت خود تأکید کرده است که از عادی‌سازی روابط کشور‌های عربی با اسرائیل حمایت می‌کند و مشاوران نزدیک به او گفته‌اند که امیدوارند کشور‌های دیگری نیز به این فهرست اضافه شوند.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.