وی افزود: در کل اما حرف من این است که اکثر کشورها سراغ مربیان جوان و باانگیزه ای می روند که ایده ها و تفکرات جدیدی دارند. الان عربستان با رنار تحولی در تیم ملی اش ایجاد کرده است. آنها چه فوتبال قشنگی بازی می کنند و به راحتی هم در آن گروه سخت صعود کردند. فوتبال شناور و بابرنامه ای هم ارائه می دهند. فوتبال ما تا کی باید دنبال اسم های تکراری باشد؟ تا کی باید گزینه های هدایت تیم ملی ما کی روش و برانکو باشند؟ مگر قحطی مربی است در دنیا؟ به نظرم تاریخ مصرف مربیانی مثل برانکو و کی روش در فوتبال ایران تمام شده است. فوتبال ما نیاز به تحول و توسعه دارد. باید سراغ مربیان جوان و باانگیزه ای برویم که بتوانند این تحول را ایجاد کنند.
ملی پوش اسبق تیم ملی تصریح کرد: الان چون فاصله ی کمی تا آغاز جام جهانی هست، اشکالی ندارد با کی روش برویم ولی باید بعد از جام جهانی قطر حتما فدراسیون فوتبال با مربیان جوان و صاحب سبک مذاکره کند. دیگر این اسم های تکراری بس است. عربستان همین 2، 3 سال قبل در آسیا حرفی برای گفتن نداشت اما با یک انتخاب درست و اصولی، تیمش متحول شده و جزو قدرتهای آسیاست. رنار در جام جهانی قبل هم در تیم مراکش توانایی اش را نشان دادو بلافاصله عربستان او را انتخاب کرد. باید از اسامی مثل کی روش و برانکو بگذریم. من فوتبالی صحبت می کنم و کاری به کارهای دیگر ندارم. نمی خواهم حرف های حاشیه ای هم بزنم. هر تغییر و تحولی که انجام شده، با صلاحدید آقایان بوده اما فکر می کنم امثال این مربیان هرچه داشتند به فوتبال ایران انتقال دادند و باید تفکر جدیدی بیاید. باید مربیان دارای ایده ی نو و به روز بیاوریم. الان آن چیزی که از کی روش نهایت می خواهیم همان نظم و انضباطی است وگرنه از لحاظ فنی چیزی برای یاددادن ندارد.
وی در خصوص عملکرد تیم فوتبال استقلال در لیگ برتر افزود: این تیم ابتدای فصل آن طور که باید نتوانست امتیاز بگیرد. نوسان زیادی داشت و بازیکنان سردرگم بودند. البته که طبیعی بود. وقتی تغییر و تحول در هر تیمی این قدر زیاد باشد، این اتفاقات می افتد. هم بازیکنان جدیدی به تیم اضافه شدند و هم کل کادر فنی تغییر کرد. وقتی بازیکنان با تفکر جدیدی روبه رو می شوند، نیاز به زمان دارند تا بتوانند نسبت به این تغییرات درک خوبی پیدا کنند. رفتار ساپینتو هم بابازیکنان طوری بود که رفاقت و همدلی را زودتر شکل داد. ابتدای فصل شاید نسبت به او جبهه گیریهایی شد اما رفته رفته مورد قبول واقع شد. او دست خودش نیست و برای تیم حرص می زند. وقتی جایی حق تیم ضایع می شود، کنترلش را از دست می دهد که باید اطرافیانش این موضوع را به او گوشزد کنند تا این حواشی باعث آسیب به تیم نشود. الان هم بازیکنان و هم مربیان نسبت به هم درک متقابل پیدا کرده اند. این شناخت باعث شده است تا تیم روی روال خوبی بیافتد. البته برخی بازیکنان هنوز هم به شرایط خوب خودشان نرسیده اند و نیاز به زمان دارند. این تیم از سردرگمی در آمده و بازیکنان می دانند، مربی از آنها چه می خواهد.