مسمومیت دانش آموزان دختر و جنگ همه جانبه

خرابکاری، شایعه و تهمت به نظام همگی عناصر به هم پیوسته جنگ هیبریدی است که این روزها درگیر آن هستیم. دشمنان نظام در سنگرهای مختلف از ترور، تا براندازی، تا خرابکار تا رسانه و حتی جاهل نشان دادن مردم مشغول جنگ با انقلاب و ایران اسلامی است. سلطنت طلبان، منافقان، آلبانی نشینان و تجزیه طلبانی که حتی نتوانستند در براندازی شان دو ماه حتی به ظاهر، کنار هم جمع شوند و به یکدیگر مشت و لگد نزنند، حالا دایه دلسوزتر از مادر شده اند. در این میان برخی که خودشان را فهمیده فرض می کنند در رسانه های داخلی به نفع دشمنان و در مسیر آنان قلم می زنند و به نیروهای امنیتی و مسئولان امر و نهی می کنند در حالی که آنان چندین روز است که تمام توان خود را برای پیدا کردن خرابکاران گذاشته اند...
چهارشنبه، 10 اسفند 1401
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مسمومیت دانش آموزان دختر و جنگ همه جانبه
ابتدای آذرماه امسال روابط عمومی اداره‌کل آموزش و پرورش استان اعلام کرد 18 دانش‌آموز هنرستان دخترانه نور به دلیل مسمومیت در بیمارستان بستری شدند. دانش‌آموزان دختر در این مسمومیت علائمی از جمله بی‌حالی، سوزش گلو و سرگیجه داشتند و با اورژانس به بیمارستان منتقل شدند، این اتفاق، شروع مجموعه حوادثی بود که در مراحل بعد به نحوی عجیب فقط دانش‌آموزان دختر را درگیر کرد.

 دو هفته بعد از اولین حادثه بار دیگر هنرستان نور شاهد مسمومیت دانش آموزان دختر بود و 51 دانش‌آموز نیز مسموم شدند و علت این ماجرا نیز مشخص نشد. 8 بهمن ماه و دو ماه بعد از اولین حادثه این بار در دبیرستان دخترانه فاطمیه منطقه صفاشهر قم تکرار شد و این حادثه مجدد در برخی مدارس دخترانه استان با همان علائم بی‌حالی، سوزش گلو و سرگیجه تکرار شد.

در نهایت روابط عمومی اداره کل آموزش و پرورش استان روز دوشنبه 17 بهمن اعلام کرد به جهت بررسی دلایل بروز مسمومیت در مدارس قم و در خواست اولیای دانش‌آموزان، تمامی واحدهای آموزشی تحت نظارت این اداره روزهای سه شنبه و چهارشنبه 18 و 19 بهمن ماه به صورت مجازی فعالیت می‌کنند.

تاریخ شمار این حوادث به شرح ذیل است:
9 و 22 آذر 1401:     هنرستان نور یزدان شهر قم بیش از 50 نفر
8 بهمن 1401:        15 دانش آموز مدرسه فاطمیه قم صفاشهر
 10 بهمن 1401:       مدرسه فاطمیه قم 18 مسموم مدرسه فاطمیه صفاشهر قم
12 بهمن 1401:        مدرسه بلقیس برقعی قم 7 دانش آموز و یک معلم
16 بهمن 1401:        دبیرستان دخترانه قرائتی و مدارس میثم، طاها و امامی 3 دانش‌آموز
17 بهمن 1401:        مدارس حضرت فاطمه الزهرا(س)، مدرسه شاهد رضوی و هنرستان سید حسن برقعی جمعا 61 دانش آموز
 

ورود دادستانی به مسمومیت دانش‌آموزان

در پی وقوع چهار حادثه مسمومیت دانش‌آموزان در مدارس فاطمیه و نور قم، جلسه ای در دادستانی استان به ریاست دادستان عمومی و انقلاب قم و با حضور معاون استاندار قم و مسئولانی از پدافند غیر عامل، دانشکده علوم پزشکی، آتش نشانی، آموزش و پرورش استان و ... در دادسرای قم با محوریت بررسی ابعاد و علل بروز این حادثه و راهکارهای پیشگیری از حوادث مشابه برگزار شد.

حجت الاسلام و المسلمین غریب دادستان عمومی و انقلاب قم بر ضرورت شناسایی علل حادثه ناگوار مسمومیت دانش آموزان دخترانه تاکید و خاطر نشان کرد: تمامی دستگاه های استان تا حصول نتیجه و آرامش خاطر خانواده ها برای مدیریت صحیح و شایسته این امر بسیج شوند تا شاهد حوادث مشابه و ناگواری در این زمینه نباشیم.

سلطانی معاون دادستان قم نیز با بیان اینکه امنیت دانش‌آموزان و آرامش و اطمینان خانواده ها در اولویت امر قرار دارد اعلام کرد: از شروع این حوادث کارگروه ویژه ای برای بررسی موضوع تعیین و اقدامات و وظایف هر یک از دستگاه ها پیگیری و رصد شد و پیگیری و نظارت بر امور تا حصول نتیجه قطعی ادامه خواهد داشت.

در این جلسه مسئولان دستگاه های مربوطه گزارش هایی از اقدامات و نتایج حاصله را به طور مبسوط ارائه دادند. رفع مشکلات زیرساختی تمامی مدارس استان، استانداردسازی مراکز آموزشی به ویژه سیستم تهویه و گرمایشی آنها، تجهیز کلیه مدارس به پایش تصویری، ابلاغ دستورالعمل اجرایی برای اعضای کارگروه در صورت بروز حوادث مشابه و دیگر موارد از پیشنهادات اجرایی این جلسه بود.
 

موضوع مشکوک است

احمد امیرآبادی نماینده مردم قم در مجلس در گفت‌وگو با خبرنگار تسنیم در قم، با اشاره به آخرین وضعیت مسمومیت دانش‌آموزان دختر قمی اظهار داشت: تا امروز خبری درباره علت این حادثه اعلام نشده است. مسئولین استان تلاش می‌کنند تا مسمومیت دانش‌آموزان دختر استان علت‌یابی کنند و علت اصلی این موضوع مشخص شود، نظر واحدی درباره علت این حادثه به دست نیامده است.

نماینده مردم قم در مجلس شورای اسلامی بیان کرد: این سؤال مطرح می‌شود که چرا حادثه مسمومیت در دبیرستان‌های دخترانه استان اتفاق می‌افتد و این موضوع مشکوک است و باید بررسی‌های بیشتری انجام شود.

وی با تأکید بر اینکه نظر قطعی درباره علت مسمومیت دانش‌آموزان دختر قمی مشخص نیست و بررسی‌های لازم در حال انجام است، تصریح کرد: آتش‌نشانی و پدافند غیرعامل جوانب دیگر را بررسی می‌کنند و فراجا و اطلاعات سپاه نیز کمیته مشترکی تشکیل داده‌اند تا به نتیجه برسند و به‌محض اینکه علت حادثه مشخص شود به مردم اطلاع می‌دهیم.

نماینده مردم قم در مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: از مردم می‌خواهم اطلاعات درباره مسمومیت دانش‌آموزان دختر استان را از رسانه و خبرگزاری رسمی دریافت کنند و به شایعات رسانه‌های معاند توجه نکنند چون به‌دنبال این هستند که از آب گل‌آلود ماهی بگیرند.
 

علت قطعی ‌مسمومیت ‌مشخص نشده است

علیرضا رحیمی در گفت و گو با خبرنگار تسنیم در قم اظهار داشت: با توجه به مسمومیت دانش‌آموزان دختر استان و به منظور ایجاد شرایط ایمنی در مدارس نیروهای آتش‌نشانی در تمام مدارس استان حضور پیدا کرده و موتور‌خانه و سیستم‌های گرمایشی را مورد بررسی قرار می‌دهند و اشکالات احتمالی را مورد بررسی قرار می‌دهند.

مدیرکل آموزش و پرورش استان قم با بیان اینکه هنوز هیچ علت قطعی برای حادثه مسمومیت دانش‌آموزان دختر استان مشخص نشده است، گفت: همه دستگاه‌های استان موضوع را پیگیری می‌کنند تا به نتیجه برسند و امیدوارم به زودی علت این حادثه مشخص شود.

وی ادامه داد: آموزش و پرورش قم نسبت به مسمومیت برخی از دانش‌آموزان مدارس دخترانه استان بی‌تفاوت نیست، دانش‌آموزان عزیز و اولیا تصور نکنند نسبت به این موضوع بی‌تفاوت هستیم بلکه جلسه تشکیل داده و از ابتدا در کنار دانش‌آموزان و خانواده‌ها بودیم و در مدارس حضور پیدا کرده و با انجمن اولیا و مربیان جلسه برگزار کردیم.

رحیمی افزود: در منازل برخی از دانش‌آموزانی که دچار مسمومیت شدند حضور پیدا کرده و تامین هزینه درمانی و بیمه این عزیزان پیگیری شده است، در بیمارستان‌ها حضور پیدا کرده و نماینده وزیر آموزش و پرورش نیز از دانش‌آموزان عیادت کرد و دو نفر از بازرسان وزارت آموزش و پرورش و رئیس مرکز حراست آموزش و پرورش نیز موضوع را پیگیری کرده و نشست‌های متعددی داشتیم.

مدیرکل آموزش و پرورش استان قم خاطرنشان کرد: 300 هزار دانش آموز در قم مشغول تحصیل هستند، همه دانش آموزان استان مثل بچه های ما هستند و مثل فرزندان خود این عزیزان را دوست داریم و قطعا دغدغه اولیای دانش‌آموزان دغدغه مسئولان آموزش و پرورش قم است.
 

روایت یک معلم؛ شیئی شبیه بمب با بوی نعنا

یکی از معلمان پیشین مدرسه 15خرداد است و در مدرسه احمدیه بروجرد هم تدریس می‌کند، با این حال از وضعیت مدرسه 15خرداد اطلاع دارد و یکی از نزدیکانش، دانش‌آموز آن مدرسه است. 
او به نقل از دانش‌آموزان مدرسه 15خرداد می‌گوید که روز گذشته، چیزی شبیه بمب در بخشی از مدرسه ترکید و از آن دودی با بوی نعنا خارج شد. تعدادی از دانش‌آموزان این مدرسه از ارائه اطلاعات و آنچه بر آنها در مدرسه گذشته‌، خودداری کردند و تمایلی به مصاحبه نداشتند اما خانم «ف» می‌گوید که اتفاق روز گذشته منجر شد تعداد زیادی از دانش‌آموزان که نزدیک 107نفر بودند، مسموم و به بیمارستان منتقل شوند. 

به گفته او، دانش‌آموزانی که با آنها صحبت کرده، نمی‌دانستند منبع اولیه شیء پرتاب‌شده از کجا بوده است و اینکه از بیرون مدرسه پرتاب شده یا از داخل، هنوز مشخص نیست. با این همه اما می‌گوید که در پی مسمومیت‌های اخیر در مدرسه احمدیه و 15خرداد، هر دو مدرسه تعطیل شده‌اند. 

این معلم تاکید می‌کند که مدرسه احمدیه، دوربین مداربسته دارد و مدرسه 15خرداد هم تا چند سال پیش، مجهز به دوربین مداربسته بوده است. اما ساختمان این دو مدرسه به‌گونه‌ای است که به راحتی می‌توان از بیرون چیزی را به داخل پرتاب کرد. 

او این را هم اضافه می‌کند که مدرسه 15خرداد، از نظر موقعیتی در محله حاشیه‌ای و در مکانی به اسم رودکی قرار دارد. او از دانش‌آموزان مدرسه احمدیه هم شنیده که در روز مسمومیت، آنها بوی شدید گاز به مشام‌شان خورده است، بویی شبیه گاز شهری در کلاس پیچیده و منجر به مسمومیت دانش‌آموزان یک کلاس شده است. به گفته او، بیشتر کسانی که بستری شده‌اند، مربوط به یک کلاس بودند. /تسنیم
 

گاز N2 عامل مسمومیت است؟

سردار رادان: درباره ماجرای مدارس دخترانه هنوز کسی دستگیر نشده است

رئیس کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری مجلس نشست مشترک با وزرای آموزش و پرورش، بهداشت و درمان و نمایندگان وزارت اطلاعات در ارتباط با حملات سمی به مدارس دخترانه را تشریح کرد. علیرضا منادی‌سفیدان با اشاره به برگزاری نشست مشترک این کمیسیون با وزرای آموزش‌و‌پرورش و بهداشت و درمان و نمایندگان وزارت اطلاعات درباره مساله مسمومیت دانش‌آموزان دختر در قم، بروجرد و چند شهر دیگر عنوان کرد: بر اساس پیگیری‌های انجام شده از جانب نمایندگان و اعزام گروهی از نمایندگان مجلس به قم و نتیجه آزمایش‌های انجام شده مشخص شد گاز N2 در سم منتشر شده در مدارس وجود داشته است. 

وی با بیان اینکه سم کشف شده دارای ۲ ویژگی است، گفت: این سم بلافاصله در بدن از بین خواهد رفت و به صورت ترکیبی و تلفیقی بوده و به همین دلیل تشخیص آن دشوار است. وی یادآور شد: این نتایج بر اساس بررسی‌های 30 متخصص وزارت بهداشت به دست آمده، البته ممکن است در مواردی اضطراب نیز علائم مبتلایان را تشدید کرده باشد. وی گفت: در کشور ما نخستین‌بار این پدیده در قم و سپس در بروجرد دیده شد. منادی‌سفیدان تصریح کرد: کمیسیون آموزش هفته آینده نشست دیگری با حضور دستگاه‌های امنیتی برگزار خواهد کرد تا مشخص شود عوامل پشت پرده این ماجرا چه کسانی هستند؛ برداشت‌ها حاکی از این است که دشمن پشت این حرکت است. وی افزود: قطعا با توجه به تعداد محدود موارد پیش آمده، نباید نسبت به تعطیلی مدارس اقدام کرد اما اینکه جریانی پشت این ماجرا باشد، بسیار خطرناک است که شورای امنیت کشور باید بررسی‌های خود را در این رابطه به جمع‌بندی برساند و به مردم و نمایندگان مردم اعلام کند. 

رادان: هنوز کسی دستگیر نشده است
فرمانده نیروز انتظامی اعلام کرد: در ارتباط با مسمومیت دانش‌آموزان کسی دستگیر نشده است. سردار رادان افزود: اولویت ما یافتن منشأ این پرونده (مسمومیت دانش‌آموزان) است و تا آن زمان درباره عمدی یا غیرعمدی بودن آن قضاوتی نخواهیم کرد. هنوز فردی را در این پرونده دستگیر نکرده‌ایم و در حال شناسایی مظنونان احتمالی هستیم. کار را باید به صورت ویژه‌تری دنبال کنیم. به گفته او، تلاش زیادی انجام شده که منشأ و کانون این موضوعات پیدا شود. همکاران من در سازمان اطلاعات فراجا و همین‌طور دستگاه‌های دیگر در حال بررسی این موضوع هستند و امیدواریم بتوانیم به جای خوبی برسیم. همه دستگاه‌ها در تلاشند تا مردم را از این نگرانی در بیاورند و مطمئنم پیگیری‌های ما به نتیجه خواهد رسید.
 

فیلم/ ماجرای مسمومیت دانش‌ آموزان پردیسی از زبان خودشان

 

رئیس آموزش و پرورش شهرستان پردیس از مسمومیت ۳۵ نفر از دانش آموزان دختر در فاز ۱۱ پردیس و انتقال آنها به مراکز درمانی شهر پردیس خبر داد.
 

فیلم/ وحیدی: هیچ کس در مسمومیت‌ها فلج نشده است

 


وزیر کشور: تاکنون کسی درباره مسمومیت‌ها دستگیر نشده است و هیچ کس هم در مسمومیت‌ها فلج نشده و این ادعا کذب است.
 

واکنش کاربران فضای مجازی به سروصدای رسانه های غربی و براندازان بی فکر

مسمومیت دانش آموزان دختر و جنگ همه جانبه

مسمومیت دانش آموزان دختر و جنگ همه جانبه

مسمومیت دانش آموزان دختر و جنگ همه جانبه
مسمومیت دانش آموزان دختر و جنگ همه جانبه

مسمومیت دانش آموزان دختر و جنگ همه جانبه

مسمومیت دانش آموزان دختر و جنگ همه جانبه

مسمومیت دانش آموزان دختر و جنگ همه جانبه
 

شرافت نداشته براندازان و دشمنان مردم ایران

دشمنان مردم ایران و دشمنان انسانیت با دروغ ها و تهمت ها و بی عقلی های خودشان بیش از پیش نفرت مردم ایران را به خودشان بیشتر می کنند. آنها ادعاها و دروغ هایی را نشر می دهند که هیچ انسان با شرفی نمی تواند لحظه به آن فکر کند. از کوزه آنها بوی همان که درونشان هست به مشام می رسد بوی لجنزاری از لجاج، نفرت، زندگی نکبت وار، ظلم، خباثتشان فضای مجازی را غیر قابل تحمل کرده است.

فکر نمیکنم این سطح از بی شرفی در وجود انسانی در جهان پیدا شود. هیچ یک از مردم جهان سوای ستمگران زورگو که در دولت هایشان خزیده اند نمی توانند تا این حد از عقل و شرافت دور بیوفتند. 
 

نمونه هایی از تفکرات مسموم و خبیثانه آنها را در زیر می توانید ببینید

 

مسمومیت دانش آموزان دختر و جنگ همه جانبه
 


رفتار دایه های دلسوزتر از مادر چه بوده؟ / قاچاق دختران دبستانی برای استفاده جنسی معاون نخست وزیر امارات!

مسمومیت دانش آموزان دختر و جنگ همه جانبه


همزمان با منتشر شدن اخبار تاسف بار پیرامون مسمومیت برخی از دختران نوجوان در مدارس، رسانه های سلطنت طلب و بهایی تلاش کردند خودشان را دلسوز دختران ایرانی نشان دهند. توجه شما را به یکی از اسناد ساواک جلب میکنم که در آن میزان دلسوزی سلطنت طلب ها و بهاییان برای دختران ایرانی به وضوح نمایان است.

برابر خبر واصله شخصی به نام روح‌اللّه ثابتی از اتباع ایرانی که دارای مسلک بهایی است و در ابوظبی یک شرکت تجاری را اداره می‌کند و همسر او با زن شیخ زاید بسیار نزدیک و خود او نیز با اکثر شیوخ در ارتباط است، اخیراً چهار نفر دختر نه تا ده ساله برای شیخ حمدان معاون نخست وزیر امارات که به شهوت‌رانی معروف است با خود از ایران برده است. 

کسانی که خط ترانزیت دختر بچه های ایرانی برای استفاده جنسی شیوخ اماراتی را تاسیس کردند امروز مدعی دلسوزی برای دختران ایرانی شده اند؟
 

هشدار مراجع و ائمه جمعه درباره بحران مسمومیت

محرومیت 3هفته‌ای از مدرسه
یوسف نوری، وزیر آموزش و پرورش که از رسانه‌ها خواسته بود به تلطیف فضای به‌وجود آمده کمک کنند، به دیدار مراجع به قم رفته است. "آیت‌الله سبحانی" در دیدار وزیر آموزش و پرورش گفت: «مسئله و پدیده جدیدی که در برخی از مدارس قم و بروجرد به وجود آمده است، خیلی از مردم را نگران کرده و هنوز به صورت درست به مردم گفته نشده که ریشه این پدیده چه چیزی بوده، آیا این حوادث عمدی بوده یا سهوی بوده است؟ مدیران مدارس هم در مورد این حوادث اطلاع دقیقی ندارند. اگر تحقیقی انجام شده، باید نتیجه آن به مردم گفته شود، اگر عمدی در کار بوده، باید افراد مقصر دستگیر و مجازات شوند. برخی از خانواده‌ها سه هفته است که فرزندان خود را به مدرسه نمی‌فرستند.»

مسمومیت دانش‌آموزان رعب‌آور است
"آیت‌الله جوادی‌آملی" نیز در دیدار با وزیر آموزش و پرورش به موضوع مسمومیت دانش‌آموزان دختر اشاره کرده و گفت: «این کار با مدیریت حل می‌شود، اینکه منشاء این حوادث هنوز مشخص نشده، رعب‌آور است، این حوادث هم موجب اضطراب و نگرانی اولیاء و خانواده‌ها شده و هم موجب نگرانی آموزش و پرورش و معلمان می‌شود که بچه‌های زیرمجموعه آنها که بچه‌های خودشان محسوب می‌شوند، آسیب می‌بینند، ما دعا می‌کنیم که این فرزندان معصوم و بی‌گناه آسیبی نبینند، ولی لازم است مسئولان نیز با مدیریت این کار را هرچه زودتر سامان ببخشند و مردم را از نگرانی دربیاورند.»

می‌خواهند ما را ضعیف نشان دهند
"آیت‌الله نوری‌ همدانی" نیز پنج‌شنبه یازدهم اسفند در دیدار با فرمانده کل نیروی انتظامی به حوادث مسمومیت دانش‌آموزان دختر در قم، تهران و چند شهر دیگر اشاره کرده و گفت: «این حوادث که منجر به مسمومیت تعدادی از دانش‌آموزان شده، یکی از دغدغه‌های مردم شده است. باید توجه داشت که دشمنان و بدخواهان می‌خواهند به این وسیله ضعف ما را نشان دهند. اولین کار شما برخورد قاطع و دستگیری عوامل مسمومیت مدارس و قلع و قمع نمودن عاملان این حوادث است. این موضوع به‌عنوان اولین آزمون شما و امیدوارم هر چه زودتر این حوادث ریشه‌کن و برطرف شود.»

نظام دست به انتحار نمی‌زند
این مسمومیت‌ها تریبون نمازجمعه برخی از شهرها را هم به خود اختصاص داده بود. "سیدحسن عاملی"، امام جمعه اردبیل گفت: «دولت تمام توان و نیروی خود را بسیج کرده تا علت را کشف و خانواده‌ها از نگرانی خلاص شوند. این ظلم بزرگی است که بگوییم نظام اسلامی دست در ماجرا دارد. اپوزیسیون خارج‌نشین در ماجرای مسمومیت فررندان ما روسیاه و منفور شده‌اند، هر عاقلی ذره‌ای تردید ندارد که یک حکومت هیچ وقت خود را ذبح نمی‌کند و دست به انتحار نمی‌زند.»

"سیدمحمد سعیدی" خطیب نماز جمعه قم با اشاره به مسمومیت‌های دانش‌آموزان در مدارس گفت: «بدون شک این کار غیرانسانی نشان از توطئه جریانی خائن دارد. مردم و مراجع تقلید از مسئولین انتظار دارند که این مسئله را ریشه‌یابی کنند و اگر به مجرمانی رسیدند آنها را محاکمه و به اشد مجازات برسانند.»

"شعبانی‌ موثقی"، امام‌جمعه همدان نیز با اشاره به اینکه گاهی از موارد، طنز تلخی را مطرح می‌کنند، تاکید کرد: «می‌گویند این مسمومیت‌ها کار خود نظام است تا دختران به مدرسه نروند! گاهی کارهای رسانه دشمن رذالت و حماقت است. مسئولان نباید اجازه دهند با این شیطنت‌ها مدارس تعطیل شود، در مهرماه برنامه‌ریزی کردند تا دانشگاه‌ها تعطیل شود و فضای رشد علمی کشور را تحت‌تأثیر قرار دهند و امروز هم از طرفی می‌گویند این مسمومیت‌ها کار خود نظام است و از طرفی می‌خواهند مدارس را تعطیل کنند.»

"سیدمحمدحسن ابوترابی‌فرد"، امام جمعه تهران نیز گفت: «انتظار است اولا در کوتاه‌ترین زمان با شناسایی عوامل از تکرار این حوادث ناگوار جلوگیری شود و با تنویر افکار عمومی زمینه آرامش دانش‌آموزان و والدین فراهم شود.»

سرعت در پیگیری پرونده برای بازگشت آرامش
مجمع عمومی فرهنگستان علوم نیز بیانیه‌ای صادر و اعلام کرد: «حوادث تلخی که طی این ایام در مورد مراکز تحصیلی و آموزشی دانش‌آموزان به ویژه مدارس دخترانه کشورمان به گوش می‌رسد، در مجمع عمومی فرهنگستان علوم کشور مطرح شد و اعضای مجمع به‌شدت ابراز نگرانی کردند. انتظار از مسئولان آن است که با کمال سرعت و دقت، علل و عوامل این حوادث را تحقیق و در مراجع مربوط جهت رفع این پدیده و جلوگیری از تکرار آن اتخاذ تصمیم، اقدام و اطلاع‌رسانی لازم معمول دارند. امید می‌رود که با پیگیری سریع و دقیق مراجع ذیصلاح، نگرانی خانواده‌ها مرتفع و فرزندان در کمال امنیت، سلامت و آسایش به ادامه تحصیل و وصول به مقامات عالیه علمی موفق شوند.»

پروژه سَمی

رمزگشایی همشهری از ماجرای پیچیده مسمومیت دانش‌آموزان
ماجرای مسمومیت‌های مرموز در ایران روزبه‌روز ابعاد تازه‌تری می‌گیرد، در این میان آنچه به‌نظر می‌رسد این است که عوامل اصلی این اقدامات به‌دنبال بر هم زدن آرامش روانی جامعه بوده و از طرفی درصدد هستند تا کشور را با حاشیه همراه کنند.  اگرچه هنوز رد یا نشانی از عوامل این اقدامات به‌دست نیامده و جا دارد مسئولان مربوطه سریع‌تر به این قضیه رسیدگی کنند اما انگشت اتهام به سمت کسانی است که این مسمومیت‌ها را زمینه‌ای برای ایجاد ناآرامی و التهاب در کشور می‌دانند. همشهری آنلاین با برخی نمایندگان مجلس و کارشناسان گفت‌وگو کرده که در ادامه می‌خوانید.

دست‌هایی در کار است
محمداسماعیل کوثری تصریح کرد: اینطور که معلوم است، می‌توانیم بگوییم با اتفاقاتی که برای دانش‌‎آموزان در چند شهر و به‌ویژه قم رخ داده است، به این نتیجه می‌رسیم که دست‌هایی باید در کار باشد چرا که آب و مواد غذایی به‌خودی خود که باعث مسمومیت نخواهند شد و چرا فقط دانش‌آموزان درگیر آن هستند درحالی‌که همه مردم از همان آب و مواد غذایی استفاده می‌کنند. این نماینده اضافه کرد: مسمومیت دانش‌آموزان نشان می‌دهد که دستان پشت پرده از احساسات دانش‌آموزان، خانواده‌های آنها و معلمان در آموزش و پرورش سوءاستفاده می‌کنند. به هر حال این مسئله بسیار بزرگی است که جامعه را درگیر کرده است. . البته برای بررسی ریشه‌ای این موضوع و حل آن باید تامل کرد تا ریشه این مسئله را یافت.

صهیونیست‌ها متهم اصلی هستند
غلامرضا شریعتی گفت: یقینا ضد‌انقلاب و دشمنانی که دنبال چنین موضوعاتی هستند از این مسائل سود خواهند برد تا وضعیت کشور را بحرانی جلوه داده و ناامنی را در کشور توسعه دهند. وی ادامه داد: نخستین گمانه‌زنی‌ها به‌سوی جبهه ضد‌انقلاب می‌رود که در راس آن آمریکای خبیث و صهیونیسم است. طبیعی است که آنها از این نوع ناامنی‎ها، ایجاد دلهره در بین ملت و خانواده دانش‌آموزان سود خواهند برد. این نماینده گفت: اتفاقاتی که در چند‌ماه اخیر در کشور ما رخ داده است، باید ملت ایران را هوشیار کرده باشد که دشمن تلاش خواهد کرد که از هر اهرم و موضوعی استفاده کند تا مشکلات کشور را چندین برابر نشان دهد. مردم نیز باید خونسردی خود را حفظ کرده و مسئولان نیز باید با دقت بیشتری به‌دنبال حل این مشکل باشند.

بعید نیست کار منافقین باشد
محمد طلا مظلومی، نماینده بهبهان در واکنش به ماجرای مسمومیت دانش‌آموزان در برخی مدارس کشور ضمن بیان تحلیل خود از عوامل این ماجرا و تأکید بر اینکه امکان دارد که منافقین و جریان‌هایی که قصد بدنام کردن نظام یا نظام آموزشی کشور را دارند یا حتی اسرائیل در ماجرا دست داشته باشند، گفت: به هر حال فعلا موضوع مبهم است و باید دستگاه‌های نظارتی و امنیتی اعلام نظر کنند. مظلومی ادامه داد: هیچ‌چیز بعید نیست و ممکن است دست اسرائیل یا منافقین و... پشت ماجرا باشند و دور از ذهن و تصور نیست.  اما آنچه مهم است اینکه حرکت ازسوی منافقین یا هر گروه مخالف و معاند نظام باشد حتما محکوم به شکست است و نمایندگان و مجلس هم در زمان لازم و با مشخص شدن حقیقت موضوع حتما واکنش در خور خواهند داشت.

کشف سرنخ از عوامل خرابکار
جواد نیک بین نماینده مجلس شورای اسلامی درباره مسمومیت های دانش آموزان در شهرهای قم و بروجرد گفت: این موضوع چندین هفته است که در کشور ادامه داشته است و شکی نیست  که این مساله یک حادثه و اتفاق نیست و یک زنجیره برنامه ریزی شده است در وهله بعدی اینکه این اتفاق در این شهرها از یک منشاء سرچشمه می گیرد بر کسی پوشیده نیست . این نماینده مجلس گفت: دشمن در حوزه نا آرامی‌های اجتماعی نتوانست کاری از پیش ببرد و می‌خواهد حوزه آموزش را نا امن جلوه دهد و اغتشاش دیگری در کشور ایجاد کند.  وی ادامه داد: با نهادهای امنیتی جلسه ای داشتیم و این نهادها سرنخ هایی را پیدا کرده اند که نهایتا ظرف یکی دو هفته آینده به اطلاع  عموم مردم خواهد رساند .گفته می شود گاز n2 عامل این مسمومیت ها بوده است.

احتمال جنگ ترکیبی
سید علی یزدی خواه در مجلس شورای اسلامی درباره مسمومیت دانش آموزان در برخی شهرهای کشور گفت:  موضوع مسمومیت دانش آموزان عزیز در قم و بروجرد بسیار مورد توجه مجلس شورای اسلامی قرار گرفت و تیمی هم به مراکز درمانی این شهرها اعزام شدند و گزارشی برای مجلس تهیه شده است. نماینده تهران تاکید کرد:‌ نمی توان از کنار این موضوع به سادگی گذشت چرا که احتمال جنگ ترکیبی دشمن با چنین ترفندهایی بعید به نظر نمی رسد. هر چند که با قاطعیت هم نمی توان اظهار نظر کرد اما می تواند کار عوامل انسانی مساله دار و منحرف باشد. این دو پیش بینی قابل تامل است. وی ادامه داد:  تکرار مسومیت و مسموم کردن دسته جمعی دانش آموزان کاملا این موضوع را مشکوک می کند.

هدف اصلی مسمومیت‌ها جنگ رسانه‌ای است
ابراهیم فیاض، استاد دانشگاه تهران به همشهری گفت:جنگ‌های امروزی براساس تکنولوژی‌ها صورت می‌گیرد. زمانی جنگ، جنگ توپ و تانک بود اما اکنون جنگ رسانه‌ای در اولویت دشمنان است و می‌خواهند با فضا‌سازی‌ رسانه‌ای روایت‌های درست را مخدوش کنند و روایت خودشان را غالب کنند. فیاض ادامه داد: دشمنان اگر می‌خواستند واقعا مدارس را تعطیل کنند یا دشمنی خیلی واضح بکنند به جای اینکه دانش‌آموزان را با سم ضعیف مسموم کنند از راه‌های دیگری تلاش می‌کردند مثلا با روش‌های تروریستی خدای ناکرده جان چند دانش‌آموز را بگیرند و یا شیرینی مسموم به هر بهانه‌ای در مدارس توزیع کنند. در این صورت به‌زودی مشخص می‌شد که چنین رفتار زشتی از کجا نشأت گرفته و چه کسانی در آن دست داشته‌اند.

وی افزود: اما دشمنان و مخالفان جمهوری اسلامی چنین قصدی نداشتند چون خیلی زود دستشان رو می‌شد چرا که فقط دنبال جوسازی رسانه‌ای هستند مثل کشته‌سازی‌‌ها در اغتشاشات اخیر.
فیاض گفت: دشمنان می‌خواهند با این سناریو‌سازی‌‌ها نشان دهند که دین مساوی است با خشونت. در قضیه مسمومیت دانش‌آموزان هم همین است. می‌خواهند فضا را مبهم کنند و در نهایت تقصیر را بر گردن جمهوری اسلامی بیندازند.

فیاض درباره مسمومیت دانش‌آموزان در روزهای اخیر گفت: این موضوع منشأ داخلی ندارد. درایران خیلی بعید است که هر کسی با هر تفکری چنین رفتارهایی بکند. این اتفاق کاملا وابسته به بیرون از ایران و دشمنان ایران است که مدام می‌خواهند ایران را سیاه نشان دهند. آنها چند دانش‌آموز را دچار مسمومیت رقیق می‌کنند و بعدش اصلا دانش‌آموزان مهم نیستند. می‌خواهند بعد از آن شروع به شایعه‌سازی‌ کنند و فضای کشور را سیاه، مبهم و ناامن جلوه دهند. وی تأکید کرد: در نهایت هم می‌خواهند به مذهب ضربه بزنند و بگویند مذهب ضد‌انسان و صلح است و ایران هم چون مذهبی است پر از خشونت است.

فیاض درباره نمونه‌های چنین سناریوهایی گفت: همان حمله داعش به شاهچراغ هم جنگ رسانه‌ای است. هدفش جنگ رسانه‌ای است وگرنه کشتن ۱۰ نفر یا ۱۰۰ نفر برای داعش مهم نیست. مهم این است که کشور را ناامن جلوه دهند./همشهری
 

چرا مسمومیت کارخودشونه؟

محسن مهدیان: نزدیک 3‌ماه است که تعدادی از مدارس دخترانه درگیر مسمومیت‌های مشکوک شده‌اند. از قم شروع شد و بعد از چند شهر، حالا به تهران رسیده است. اما پشت‌پرده این مسمومیت مشکوک چیست؟ هرچند پاسخ این سؤال نزد نهادهای امنیتی است، اما برای گمانه‌زنی کافی است برنده و بازنده این خرابکاری شبکه‌ای بررسی شود.
حداقل به 5دلیل نقش جریان پهلوی- رجوی در این خرابکاری نفرت‌انگیز محرز است.

یکم. بیش از یک‌سال است جریان فحشا تلاش می‌کند از دختران نوجوان در مدارس یارگیری کند و البته هر بار نیز ناکام می‌ماند. در ایام اغتشاش نیز تلاش کردند از هیجان نوجوانی مدارس دخترانه بهره بگیرند که جز معدود مواردی، دست‌خالی برگشتند. حتی در موضوع کشته‌سازی‌‌های اخیر نیز عمده مصادیق‌شان دختران نوجوان بودند که بعدا نمونه‌های کذب آن افشا شد و بی‌آبرو شدند. یک نمونه از این دروغ‌ها آرمیتا عباسی.

با این مقدمه تمرکز مجدد بر مدارس دخترانه ادامه همان پروژه فرهنگی- امنیتی نیست؟
دوم. بعد از ناکامی اغتشاشات، جریان مزدور غربی - عربی- عبری تلاش کرد با تنفس مصنوعی این اعتراضات را زنده نگه‌دارد. یک روز به برف و ترافیک متوسل شد و یک روز آلودگی هوا و اخیرا هم با تمام قوا در بازار مکاره دلار حاضراست و در واپسین روزها نیز ماجرای یوزپلنگ ایرانی را بهانه کرد. این تنفس مصنوعی را در کنار تلاش همه‌جانبه برای ایجاد اغتشاش و فراخوان‌های خیابانی این روزها به بهانه مسمومیت‌ها قرار دهید. با این توضیح آیا دور از واقعیت است که جریان مزدور پهلوی-رجوی عامل اصلی این مسمومیت باشد؟

سوم. آدمکشی به نام مریم رجوی نخستین نفری بود که چند هفته قبل درحالی‌که هنوز مسمومیت‌ها به تهران نرسیده بود، در توییتی به پایتخت رسیدن مسمومیت‌ها را اعلام کرد و جاهلانه این پروژه دست‌ساز را لو داد. وی دیروز نیز در بیانیه‌ای درخواست تجمع خیابانی داده است. با این توضیح آیا نقش این جریان تروریستی روشن نیست؟ این در حالی است که مردم ما هنوز ترور کودکان و نوجوانان مظلوم شهرهای ایران را در دهه‌60 فراموش نکرده‌اند.

چهارم. این روزها رسانه‌های وابسته به شبکه ریاض - لندن، مجددا پروژه «کار خودشونه» را کلید زده‌اند. اما کافی است سابقه کار خودشونه را مرور کنیم. نمونه آشکار آن عملیات تروریستی شاهچراغ بود. در روز روشن آدم کشتند و بعد هم گفتند کار خودشونه. در ماجرای ایذه نیز جریان تروریستی وطنی به میان مردم رفتند و آدم کشتند و در رسانه‌هایشان به هم تبریک گفتند؛ البته وقتی متوجه کودکی در میان کشته‌شده‌ها شدند، به طمع تبلیغات جعلی، تبریک‌شان را پس گرفتند و گفتند کار خودشونه.

همه اینها به‌کنار؛ حداقل 40کشته‌سازی‌ دروغین راه انداختند که عمده آنها یا زنده بودند یا توسط نزدیکان‌شان مشخص شد به مرگ طبیعی یا حوادثی غیر اغتشاشات مرده‌اند. جمعی از اینها مثل مهسا موگوئی، مینو مجیدی، حنانه کیا، فرشته احمدی و اسماعیل مولودی نیز مشخص شد توسط ضدانقلاب کشته شده‌اند و باز گفتند کار خودشونه. آیا از سابقه چنین جریان کذابی بعید نیست که این‌بار نیز پروژه کار خودشونه را روی همین خرابکاری شبکه‌ای سوار کرده باشند؟ 

پنجم. ربع پهلوی خائن که چند دهه است با پول دزدی و به سرقت‌رفته از مردم ایران در غرب نفس می‌کشد، در مصاحبه‌ای صریحا اعلام کرد باید ایران تحت تحریم‌های سهمگین اقتصادی و مضاعف قرار بگیرد تا مقدمه اعتراض مردم شود. همین حرف را پیش‌تر مسیح علی‌نژاد مطرح کرده بود. جریان شیادی که برای یارگیری حاضر است زندگی مردم سخت و سخت‌تر شود، آیا بعید است با هدف ایجاد اعتراض و یارگیری، عامل مسمومیت در مدارس دخترانه باشد؟

تا اینجا مشخص شد چه جریانی از این خرابکاری مشمئز‌کننده منتفع می‌شود. اما سوی دیگر این میدان کیست؟ جمهوری اسلامی، کشوری که امروز 60 درصد دانشجویان آن دخترند و یک‌سوم هیأت علمی دانشگاه‌های آن را بانوان تشکیل می‌دهند. از جایگاه زنان در ورزش و پیشرفت‌های علمی و شغلی و مناصب مدیریتی و غیره نیز بگذریم. آیا چنین کشوری می‌تواند مخالف مدرسه‌رفتن دختران باشد؟

با این توضیح بدون‌شک نخستین متهم این خرابکاری شبکه‌ای جریان وطن‌فروش و تجزیه‌طلب پهلوی- رجوی است و اگر هرگونه گروه و دسته جاهلی و مرتجعی نیز در داخل پیدا و مقصر اعلام شوند، مستقیم و غیرمستقیم وابسته و تحت‌نفوذ همین جریان خبیث است. بر این اساس لازم است هرچه سریع‌تر به‌جای وزارت بهداشت، خبررسانی و هدایت افکار عمومی توسط نهادهای امنیتی و انتظامی صورت گیرد.
 

روایت میدانی قاسم رحمانی خبرنگار «فرهیختگان» از ماجرای مشکوک مدارس قم

ابهام، شایعه، واهمه و ردپای یک گروهک
ابوالقاسم رحمانی، دبیر گروه جامعه:حوالی ساعت 12 ترمینال جنوب، یک ماشین تا خرتناق پر از بار و بسته ارسالی به شهرستان و راننده خسته‌ای که تکیه به در داده و سیگار روی لبش در انتظار تکانی بود تا خاکسترش را بتکاند و خودش را سبک کند، اما دریغ از کوچک‌ترین توجهی به این انتظار! طبیعی هم بود. در شرایطی که بقیه راننده‌ها حنجره‌هایشان را بیشتر از گوش عابران اذیت می‌کردند تا شاید کسی همسفرشان شود و دخلی داشته باشند، او ایستاده بود و به ناکجایی در شلوغی‌های ترمینال خزانه خیره شده بود و سیگارش را می‌کشید. نزدیک شدم، سلام کردم و همین، هم آن حالت خلسه راننده را شکست و هم آن سیگار بی‌نوا سبک شد و خاکسترش را تکاند. شکم برآمده‌اش فرود خاکسترها را به زمین کند کرده بود و حتی مانع شد همه‌اش به زمین برسد. چشمم به این تصاویر دوخته بود که بالاخره لب باز کرد و گفت: «قم.»

سری تکان دادم و این بار گفت: «بشین بریم؟» از این لحظه تا آن وقتی که وعده رفتن را عملی کند، بیش از 15 دقیقه‌ای طول کشید. هنوز پا و پشتم به صندلی ناراحت سمند نه‌چندان قدیمی نرسیده بود که دیدم چیزی کم است. بسته مهمی تحویل گرفته بودم که هم توشه راهم در آن بود و هم مهماتی برای زندگی، که خب نمی‌دانم در کجای مسیر طولانی رسیدن به ترمینال جنوب یا شاید همان لحظه پیاده شدن از ترک موتور از دستش دادم. ننشسته دوباره پیاده شدم و حوالی ترمینال را حسابی برانداز کردم. البته تلاش مذبوحانه‌ای بود، آنجایی که اگر خودت را سفت نچسبی احتمال از دست دادنت می‌رود، پیدا کردن یک پلاستیک سفید با آن محتویات ارزشمند، توقع بیجایی بود که خب من مثل خیلی چیزهای دیگر به آن هم امید داشتم و مثل همان خیلی چیزهای دیگر، این هم ناامید شد.

دوباره سوار شدم و منتظر راننده نشستم. چند دقیقه‌ای گذشت و من هم چند تماسی گرفتم تا اینکه راننده بالاخره به حرکت رضایت داد. در جلوی ماشین را باز کرد و با دستش کمی بارها و بسته‌هایی که روی صندلی عقب بود را جابه‌جا کرد. فکر می‌کردم برای دید عقب و خلوت شدن جلوی شیشه عقب ماشین تلاش می‌کند، اما وقتی راه افتاد و به‌محض دیدن اولین کوله به دوش و ساک به دست بوق زد و با آن دندان‌های زرد و بوی دهان یک آدم چند ده سال سیگاری در نزدیکی‌های بینی کمتر شنوای بعد از ابتلا به کرونای من فریاد کشید: «قم؟» فهمیدم باید قید زود رسیدن را بزنم و چشم‌بسته، آرام سرم را به پشت‌سری صندلی تکیه بدهم،  تا اینکه در میدان 72 تن با این صدا خوشحال از رسیدن باشم: «آقا رسیدیم.» 

چیزی از مسیر در خاطرم نیست، آنقدر خسته بودم و این خستگی با عصبانیت گلاویز بود که چیزی نفهمیدم. میدان 72 تن، از میان خیل رانندگان و مسافرکش‌های شخصی و سازمانی گذشتم و با یک‌چندم قیمت‌های رقابتی آنها یک تاکسی اینترنتی گرفتم و وارد شهر شدم. طبق روال همیشه گفت‌وگو با راننده‌های شهری، دید خوبی از تصور و باور افکار عمومی شهر نسبت به واقعه می‌داد، فارغ از اینکه شاید حتی یک کلمه از آن گفته‌ها هم منطبق با واقعیت نبود و زاییده ذهن ساعت‌ها پشت چراغ و در ترافیک مانده و درمانده بوده باشد. هنوز تکان خاصی نخورده بودیم و چیزی از مسیر طی نشده بود که از ماجرای مسمومیت‌ها پرسیدم.

از دلار و گرانی‌ها شروع کرد و بعد به این اتفاق رسید و لابه‌لای توهماتی که پشت سر هم ردیف کرده بود، از نگرانی خانواده‌ها هم می‌گفت. یک سوال اصلی داشت و آن هم اینکه مگر می‌شود در سال 2023 بعد از حدود 3 ماه درگیری با یک اتفاق عجیب، منشا آن را پیدا نکرد؟ بعد هم ادامه داد که چند وقت دیگر این را هم گردن یک شخصی، جریانی، چیزی می‌اندازند و تمام می‌شود. در آرزوی تمام شدن این وضعیت با او اشتراک نظر داشتم اما در اینکه تقصیر چه کسی باشد و با همین گردن‌نگیری‌ها پرونده این اتفاق بسته شود، خیلی هم‌نظر نبودیم. 

چند جایی باید می‌رفتم و اگر لهجه قمی برایم شیرین نبود حتما خیلی زود با ماشین دیگری ادامه مسیر می‌دادم. تلفنی هماهنگی‌هایی کرده بودم که تازه در خیابان‌های قم، مثل خیلی‌های دیگر دنبال مطلع و مسئول نگردم. ولی خب قبل از هر روایتی باید منابع و اطلاعاتم را دسته‌بندی و مرتب می‌کردم تا لابه‌لای انبوهی از اظهارنظرها و نگرانی‌ها، سر و ته ماجرا و چیزی که دنبالش بودم را گم نکنم. 

راستش را بخواهید، الان که هنوز 24 ساعت از حضورم در قم و کسب این اطلاعات نمی‌گذرد، یکی‌یکی به شهرها و مدارس استان‌های مختلف کشور مسموم اضافه می‌شود و بهت و اضطراب به‌سرعت شیوع چیزی شبیه به کرونا در حال ایران‌گیر شدن است و همین مدام این نوشتن را سخت و این نوشته را مهم‌تر می‌کند. 

9 آذر 1401، هنرستان دخترانه نور و مراجعه 14 دانش‌آموز با علائم خاص ناشی از مسمومیت به مراکز درمانی. این سرآغاز دومینویی بود که تا امروز و با این وضعیت تا فرداها بالاتر از هر مساله دیگر، حتی دلار و وضعیت اقتصادی کشور، حتی پیروز و احتمال انقراض و نگاه‌های فانتزی مربوط به آن و حتی خیلی چیزهای دیگر در کانون توجه خواهد بود و مایه دستپاچگی و نگرانی. راستش را بخواهید در جمع‌آوری و کسب این اطلاعات، از روز اول و اولین موارد شناسایی تا امروز و این گستردگی نگران کننده، چشمم دنبال هنرستان دخترانه نور مانده و به اعتقاد یکی از دوستان تا گره از اتفاق نخست در آن هنرستان باز نشود، این بحران به این زودی‌ها رمزگشایی نخواهد شد. حتی اگر بین آن دو روز در آذرماه، یعنی 9 و 22 آذر تا مشاهده دوباره این وضعیت در 8 بهمن، 46 روز هم فاصله باشد و کسی هم پیگیر و پیجوی آن نشده باشد. گره اول در آن هنرستان ایجاد شد و آنقدر باز نشد و آنقدر به دندان کشیده شد تا اینکه امروز دیگر نه در یک شهر و شهرستان که در بخش قابل توجهی از مدارس کشور با آن دست به گریبانیم. 

طبق اطلاع و منابع موجود، بعد از تکرار مسمومیت‌ها آن هم حدود 46 روز بعد از مشاهده موارد اولیه، توجهات بیشتر و جدی‌تر جلب مساله شد و یکی‌یکی سازمان‌ها و نهادهای مسئول و متولی پا در عرصه کشف و مقابله با آن گذاشتند. از اورژانس و پلیس، تا نهادهای امنیتی و نظامی و...  همه با تمام تجهیزات به میدان آمدند و دنبال چیزی بودند که نبود. یا اگر بود، هوشیارتر از تمام افراد و تجهیزات، راه نبودن را بلد بود.

8 بهمن آغاز دور جدید موارد ابتلا به مسمویت‌ها بود و بعد از آن دیگر ما شاهد وقفه نبودیم. 11 بهمن، 12 بهمن و حتی بعد از 5 روز تعطیلات به مناسبت 22 بهمن و بررسی وضعیت مدارس. بچه‌ها همچنان مسموم می‌شوند، مراکز درمانی همچنان آماده‌باشند و نهادهای مختلف، حتی امنیتی‌ها هم مشغول کار و تجسس. بهترین و پیشرفته‌ترین آزمایشگاه‌ها و دستگاه‌ها، از میدان 72 تن گذشتند و وارد قم شدند. هزینه‌های زیادی هم شد، اما خبری نیست که نیست.

نگرانی برای بچه‌ها و ناامیدی از کشف کم بود، بار رسانه‌ای هم از همان روز اول واقعه روی دوش مردم و مسئولان سنگینی می‌کرد. سطح پرداخت و فشار رسانه‌ای، شاید به‌مراتب سنگین‌تر از ماجرای مهسا امینی، دسترسی به اطلاعات و منابع خبری، فیلم‌ها و اخبار دسته اول، بهتر و بیشتر از قبل، سناریوسازی و ایجاد خط خبری، بهتر و با برنامه‌تر از قبل، همه‌چیز برای یک وضعیت هولناک تدارک دیده شده و به موازات کاهش امیدواری به حل‌وفصل مساله، سوالات و شبهات افزایش می‌یابد.

در 5 روز تعطیلی که برای فروکش کردن ماجرا و بررسی عوامل مختلف درنظر می‌گیرند، به‌خاطر شبهه وجود گاز CO حدود 581 مدرسه پایش می‌شوند و موتورخانه‌ها و سیستم گازرسانی و گرمایشی آنها بررسی و مشکلات موجود حل‌وفصل می‌شوند. اما خب هم قبل و هم بعد از این بررسی‌ها مشخص بود که علت ماجرا این چیزها نیست و همین اقدام هم یک اضافه‌کاری برای رفع مسئولیت بود تا کاری برای حل مساله و کشف عوامل دخیل در آن. القصه، همان‌طور که گفتم بلافاصله بعد از پایان تعطیلات، 23 بهمن ماه سریال مسمومیت دانش‌آموزان ادامه پیدا می‌کند و چندین دانش‌آموز راهی بیمارستان می‌شوند و روز از نو روزی از نو .

در پس‌کوچه‌های شهر قدم می‌زنم و درصدد گفت‌وگو با معلمان و مسئولان مدارس و بعد هم دانش‌آموزان هستم. هیچ‌کس، جز خانواده‌ها و آنها هم خیلی محدود و نگران، حرفی نمی‌زنند. البته خانواده‌ها کمی از این قیود و محدودیت‌ها رهاترند و می‌شود با اطمینان خاطر از عدم ذکر نام و نشان‌شان پای حرف‌هایشان نشست و کسب اطلاعی کرد. 

دخترش را به مدرسه نفرستاده بود. می‌گفت همین یک دختر را دارد و با چنگ‌ودندان بزرگش کرده و نمی‌خواهد به این راحتی نابود شدنش را ببیند (تمامی حرف‌ها و روایت‌های خانواده‌ها اغراق‌آمیز بود). نگران بود و این نگرانی از پیچش دست‌ها و به‌هم مالیدن مکررشان مشخص می‌شد. دخترش را هم صدا کرد و صدای او هم سراسر ترس و نگرانی بود. روایت‌هایی به گوش‌شان رسیده بود که صحت‌سنجی آن شاید کار این مادر و دختر نبود، اما آنهایی که باید کاری می‌کردند هم انگار موفق نبودند یا زور آنهایی که باید این تصاویر را می‌ساختند، زیادی زیاد بود. از فلج شدن چند دانش‌آموز بعد از این مسمومیت‌ها می‌گفتند. از ازدست دادن نابینایی‌شان، از مرگ یکی از آنها و خلاصه هر عارضه‌ای را به این مسمومیت‌ها نسبت می‌دادند و برای آن هم شاهد مثالی در حد پیام‌های رد‌وبدل شده در گروه‌های اینستایی داشتند. این هم در نوع خودش جالب بود و وسط آن گیر و واگیر ذهنم را درگیر کرد.

شایعه‌سازی و اثرگذاری‌های مخرب و ناصحیح در فضای مجازی هرجایی هست و محدود به تلگرام و اینستاگرام نیست، این را روایت‌های این خانواده از پیام‌هایی که در گروه‌های دانش‌آموزی و خانوادگی رد و بدل می‌شود تصدیق می‌کرد. از روز واقعه پرسیدم و علائمی که این دختر دچارش شده بود. می‌گفت داخل کلاس نشسته بودند، بوی سوختگی بلند شد. اول کسی خیلی توجهی نکرد اما کمی که بیشتر شد همه‌چیز به‌هم ریخت. معلم سریع از همه خواست به حیاط بروند و چندتایی از بچه‌ها هم حال‌شان بد شد. از اینجا به بعد مادرش ادامه می‌دهد که حال دختر من هم بد شد.

نیروهای امدادی خیلی زود رسیدند و بچه‌ها را به بیمارستان بردند. چند نفری بستری و اکثریت بچه‌ها خیلی زود مرخص شدند. از علت ماجرا سوال کردم و اینکه آیا کسی جوابی به آنها داده که گفت هیچ‌کس هیچ جوابی نمی‌دهد. یک عده که به‌کل مساله را رد می‌کنند و می‌گویند اصلا مسمومیتی وجود ندارد.

عده‌ای می‌گویند کار تندروهاست که ما نمی‌دانیم این تندروها چه کسانی هستند و بعضی هم که می‌گویند یک کار تروریستی است. خود شما اگر بچه داشتید در یک چنین وضعیتی بچه‌تان را به مدرسه می‌فرستادید؟ ما نگرانیم، همه خانواده‌ها نگرانند. حرف‌های زیادی زده می‌شود، اینکه این مسمومیت باعث نازایی دختران ما می‌شود و... . می ترسیم. بچه با ترس و اضطراب مگر درس یاد می‌گیرد؟

ترس و نگرانی این دختر و یکی دیگر از دخترانی را که تلفنی با خود و خانواده‌اش گپ زدم، حسابی فکرم را درگیر کرده بود. راست می‌گفتند، با این حجم از ترس و نگرانی، با این بهت و بی‌اطلاعی، با این فشار رسانه‌ای و خبرهایی که هر روز بیش از قبل نگران می‌کنند، مگر می‌شود درس خواند و اعتماد کرد و بچه‌ها را به مدرسه فرستاد؟ خانواده دومی که پای صحبت‌هایشان نشستم می‌گفتند فرزندشان را به بیمارستان بردند ولی مسموم نشده بود. بعد از اینکه بویی داخل کلاس استشمام کردند و زنگ مدرسه به صدا درآمد و به حیاط رفتند و نیروهای انتظامی و درمانی آمدند، یک‌دفعه از حال رفت. تصویر ترسناکی از آن روز دارد؛ اینکه عده‌ای آدم با ماسک و لباس مخصوص، با ترس و نگرانی و به‌سرعت وارد مدرسه شدند، همه ترسیدند. دختر اینها هم از ترس از حال رفت و دست و پایش سست شد. 

با یکی از کسانی که حضور مستقیم در مدارس هنگام مواجهه با این موضوع داشته، گپ می‌زنم. او می‌گوید نگران‌کننده‌تر از اصل موضوع مسمومیت‌ها، ترس و اضطرابی است که بین بچه‌ها وجود دارد. می‌گفت در یکی از دبستان‌های دخترانه با یکی از بچه‌ها گپ می‌زدم، می‌لرزید و نگاهش به جایی خیره بود و جملات نامفهومی می‌گفت، ضربانش را گرفتم، اگر کمی فقط بیشتر بود قلبش می‌ایستاد.

فکرش را بکنید، یک دختربچه دبستانی درکی از شدت و ضعف وقایع ندارد. او هم مثل این همه دستگاه و ستاد و مسئول و... نمی‌داند دقیقا چه اتفاقی درحال رخ دادن است و چه بلایی سر خودش و همکلاسی‌هایش می‌آید. چیزهایی شنیده، در همین گروه‌های مجازی مدرسه، در پیام‌رسان‌های داخلی، واقعی بوده یا نه، فعلا کسی تایید نمی‌کند، اما وقتی بویی در کلاس استشمام می‌کند، مدیر مدرسه زنگ را می‌زند و معلمان دانش‌آموزان را به حیاط می‌فرستند و چند دقیقه بعد عده‌ای با لباس‌های خاص و ماسک و تجهیزات داخل مدرسه می‌شوند، بهت‌زده می‌شود که حتما اتفاق هولناکی افتاده، آن لحظه تمام چیزهایی که شنیده و دیده از جلوی چشمانش می‌گذرد و فکر می‌کند حالا نوبت او شده که یکی از آن اتفاقات را تجربه کند.

وضعیت عجیب‌تر از چیزی بود و هست که فکرش را می‌کردم. تمام شهر در اضطراب، همه‌چیز روی روال پیش می‌رود اما کمتر جمع و فردی را پیدا می‌کنم که جز ماجرای مسمومیت دانش‌آموزان و همان چیزهای دیگری که گفتم، پیگیر مساله دیگری باشد. 

مدام شنیده‌ها را روی کاغذ ردیف می‌کنم، چه آتشی از 9 آذر و هنرستان دخترانه نور روشن شده که این‌طور همه‌جا را فراگرفته است؟ چه چیزی عامل مسمومیت دانش‌آموزان قمی بوده و حالا این‌طور دامن دانش‌آموزان باقی نقاط کشور را هم می‌گیرد؟ آزمایشگاه فوق‌پیشرفته سپند و سازمان انرژی اتمی هم پای کار آمده‌اند، اما انگار واقعا چیزی نیست که بتوان از آن به‌عنوان علت اصلی ایجاد وضع موجود نام برد. همه پای کار آمدند اما چیزی از این کارها درنیامد. البته دو روز پیش گاز N2 به‌عنوان عامل مسمومیت دانش‌آموزان بیان شد، اما با اهل فن که گپ می‌زدیم خیلی‌ها این را هم علت تام و تمام نمی‌دانستند و همچنان بی‌اطلاعی اصلی‌ترین اطلاع همه از علت مسمومیت‌های پیش‌آمده است. 

بعد از سلام اول راه و رویت حرم حضرت معصومه(س)، حالا وقتش بود که بعد از این گشت‌وگذارها و قبل از دیدار با یکی دیگر از دوستان قمی و مطلع زیارتم را هم داشته باشم. داخل حرم روبه‌روی ضریح حضرت، روی فرش چنددقیقه‌ای نشستم تا استراحت کنم، اتفاقی یکی از دوستان قدیمی را دیدم. حرف‌های ناگفته زیادی داشتیم، سال‌های زیادی بود که بی‌خبر از هم بودیم. منتها اصل حرف‌ها حول همین ماجرا بود و اینکه چه اتفاقی درحال رخ دادن است؟ او هم می‌گفت خواهرزاده‌اش -که ساکن قم هم نیست- چند روزی است مدرسه نمی‌رود. البته خواهرش این اجازه را نمی‌دهد و ترس از مسمومیت دارند.

دونفره در هوای خوش حرم حضرت نشسته بودیم و دنبال چیزی می‌گشتیم که تمام ظرفیت مملکت را برای پیدا کردنش به صف کردند و پیدا نشد! باید زودتر می‌رفتم، وقت تنگ بود و مساله هر لحظه مهم‌تر از قبل. خبری به گوشم رسیده بود که مدارس نوبت عصر هم در قم روز خوبی را پشت‌سر نگذاشتند. از چندین مدرسه خبر آمده که تعدادی از دانش‌آموزان علائمی دارند و یحتمل مسموم شده‌اند. از قضا مدارس پسرانه هم در تمام این مدت درگیری‌هایی داشتند اما کسی خبری از این مدارس منتشر نکرد و اگر هم بود، موجی که راه انداخته شد، اصلا به اندازه موجی که برای مسمومیت دانش‌آموزان دختر به راه افتاد نبود. این که چرا رسانه به تحصیل دختران بیش از پسرها توجه کرد و به سلامت آنها هم بیشتر از پسران، نیازمند هوش بالایی نیست. 

خداحافظی کردم و نزدیکی‌های یکی از بیمارستان‌های قم با یکی از دوستان قرار گذاشتم و با هم گپ‌وگفتی داشتیم. اطلاعات خوبی در ارتباط با مسمومیت دانش‌آموزان عایدم شد. منتها برای همه آنها کیس و مصداق می‌خواستم. دوباره صورت‌مساله را با هم مرور کردیم. با هر بار مرور اتفاقاتی افتاده و احتمالا پیش رو به نکات جدیدی می‌رسیدم ولی به اصل ماجرا نه، مثل بقیه. برای جمع‌بندی گزارش ناظر به مشاهداتی که داشتم، طرح خوبی ریخته بودم. حداقل اینکه می‌شد با یک تیپ و تقسیم‌بندی، درک بهتری نسبت به فضا داشت و نقش بازیگران درگیر را روشن کرد. 

بوی پرتقال، نارنگی، ماهی گندیده، سوختگی، سیم سوخته، چوب سوخته، تنباکو، وایتکس، شوینده، عطر، گلاب، سیب، نعناع، ماست ترشیده، زباله بدبوی مصنوعی، اتوی روی لباس و... . اینها بخشی از بو‌هایی بود که دانش‌آموزان قبل از مسمومیت در کلاس، راهرو یا هر جای دیگری از مدرسه استنشاق کرده‌اند. بوهایی که بخش قابل‌توجهی از آنها در محیط بود و بعد از بررسی‌ها مشخص شد که عامل خارجی غیرطبیعی باعث بروز آنها نبوده. یعنی جایی که بوی پرتقال می‌آمده، وقتی سطل زباله کلاس را خالی کردند چند پرتقال گندیده داخل سطل بوده و جایی که بوی اتو می‌آمده، طبقه دیگر ساختمان کارگاه خیاطی بوده و در آنجا لباس اتو کرده بودند. بسیاری دیگر از این بو‌ها هم منشأ اینچنینی داشتند. بااین‌حال خیلی از آنهایی که دچار مسمومیت شده‌اند در لحظه‌ای که حال‌شان بد شده و به این وضعیت دچار شده‌اند، همین بوها را استنشاق کرده‌اند.

واقعا چه چیزی عامل ایجاد چنین وضعی شده؟ این ماده سمی چه چیزی است و چه بویی دارد؟ اصلا گاز است؟ سوالات و شبهات مدام درحال بیشتر شدن هستند و انگار هیچ راهی برای پاسخ به سوالات نیست. رسانه هم که کار خودش را می‌کند. خارجی‌ها که تکلیف‌شان مشخص است و داخلی‌ها هم که بعضا بعضی‌ها برای کمی لایک و بازدید بیشتر، هرچیزی را مخابره می‌کنند. مسئولان هم که طبق معمول سنگ‌های خودشان هم واکنده نیست. هرکدام یک ادعایی دارند و همین به شکاف موجود بین مردم و آنها دامن می‌زند. خصوصا وقتی هیچ کدام از ادعاها آن چیزی نیست که مردم منتظرش هستند. 

هزاره‌گراها! تحویل سفارت افغانستان در ایران به طالبان و رسمیت بخشیدن به آنها در کشور، تندروهای اسلام‌گرا، تندروهای شیعه، موافقان حجاب اجباری، بوکوحرام، مخالفان تحصیل دختران و... هزاران کلمه، هشتگ و جملات و تحلیل عجیب و غریب. عامل اصلی پیدا نشد، خبری از کسی یا چیزی نشد که همه ماجرا را روی سرش هوار کنند. تحقیقات هنوز به نتیجه نرسیده، اما افکار عمومی تشنه خبر و اطلاع است. باید دلیلی داشته باشد که این‌طور ماشین ماشین دانش‌آموز دختر و پسر راهی بیمارستان می‌شوند.

خب، سراغ چه چیزی برویم؟ تحلیل‌های آبکی! راستش را بخواهید نمی‌خواهم چیزی را از ریشه بزنم، یعنی این ادعا که کل ماجرا زیر سر یک جریان یا فرقه تندرو مذهبی است و آنها را که این‌طور به جان فرزندان مردم افتاده‌اند نه تایید می‌کنم و نه رد، اما احتمالش را بالا نمی‌دانم. اما در همین وانفسای بی‌خبری، یک ادعا و یک جریان، عمدا در خارج از کشور و شاید سهوا در داخل فاکتور ماجرای مسمومیت‌های سریالی را به نام دینداران زد.

البته برچسب تندرو به پس و پیش‌تحلیل‌ها می‌چسبید، اما در نهایت همه‌اش به پای دین و اسلام تمام می‌شد. کلمه اول این بخش از هزاره‌گراها گفتم. لابه‌لای اخبار مربوط به مسمومیت دانش‌آموزان دختر در قم، ناگهان یک یادداشتی توسط یکی از اساتید دانشگاه مفید قم با عنوان «نگاه‌های طالبانی پشت‌پرده ماجرای مسمومیت دختران قمی است؟»

در قم‌نیوز منتشر شد و با اینکه این سایت بعد از مدتی این یادداشت را حذف کرد، اما رسانه‌های دیگر به‌سرعت آن را بازنشر دادند. خصوصا رسانه‌های خارجی! این موضوع تا جایی پیش‌رفت که مریم رجوی توییتی در این رابطه منتشر کرد و بعد هم که اینترنشنال خط خبری‌اش را روی آن ادامه داد و خلاصه اینکه تا می‌شد نوشته نفیسه مرادی دست‌به‌دست چرخید و تبدیل به یکی از روایت‌های غالب و اصلی شد. بعد از این انتساب، تایید عمدی بودن این مسمومیت‌ها توسط برخی مسئولان همچون همایون سامه‌یح عضو کمیسیون بهداشت مجلس شورای اسلامی و یونس پناهی معاون تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت تایید شد و گاهی هم به گروه‌های تندرو منتسب شد.

اوج این ماجرا وقتی بود که فاضل میبدی از اساتید دانشگاه و حوزه در گفت‌وگو با شرق خاطرنشان کرد: «عمدی بودن این ماجرا واقعیت دارد. گفته می‌شود گروهی موسوم به هزاره‌گرا مسئول این مسمومیت‌های سریالی در مدارس هستند. این گروه‌ و تفکر معتقد است که دختران نباید درس بخوانند یا نهایتا باید تا سوم دبستان درس بخوانند. این جریان یک جریان مذهبی و ضدمدرنیته است.» او همچنین در پاسخ به این سوال که سند این ادعایش چیست، گفت: «یک جامعه‌شناس که نمی‌توانم نامش را بگویم در قم پژوهشی در این زمینه انجام و در جلسه‌ای این موضوع را برای برخی شرح داده ‌است.

در تحقیقاتی که انجام داده به این نتیجه رسیده‌ است که هزاره‌گراها این اقدامات را انجام می‌دهند. این مسمومیت‌ها اتفاقی نیست. این جریان شبیه ‌طالبان هستند، گرچه طالبان اجازه نمی‌دهد دختران به دانشگاه بروند اما این گروه می‌گویند دختر نهایتا تا سوم دبستان باید درس بخواند. من در شگفتم که چرا دولت و نهادهای امنیتی این جریان را دنبال و موضوع را برای مردم شفاف نمی‌کنند.»

پیگیر ریشه این ماجرا بودم و روایت‌ها را ردیف می‌کردم تا اینکه مشخص شد آن جامعه‌شناسی که میبدی به صحبت‌هایش درباره هزاره‌گراها استناد کرده، که بود. صادق‌نیا در مقاله‌ای تحت‌عنوان «هزاره‌گرایی رویکردها و گونه‌ها» در فصلنامه انتظار موعود درباره هزاره‌گراها اصلا چنین اعتقاداتی را که میبدی به آنها اشاره می‌کند، نمی‌گوید و مشخص می‌شود اظهارات میبدی دقیق نبوده، اما این رویه انتساب ماجرای مسمومیت‌ها به نهاد دین همچنان ادامه می‌یابد.

آش این ماجرا آنقدر شور می‌شود و تا جایی پیش می‌رود که محمدعلی ابطحی هم دست به توییت می‌شود و می‌نویسد: «تایید وزارت بهداشت بر عمدی بودن مسمومیت دانش‌آموزان دختر یعنی ‌بوکوحرام هم از راه رسید. افراطی‌گری به‌خصوص از نوع دینی آن بزرگ‌ترین خطر برای همه جوامع است. نیروهای امنیتی برای معرفی عاملان و آمران این کار باید سرعت عمل نشان دهند و گزارش مورد قبول جامعه ارائه کنند.» بعد از این حتی مولوی عبدالحمید هم از آب گل‌آلودشده ماهی خودش را می‌گیرد و به ادامه این گمانه‌زنی‌ها و جریان‌سازی‌ها دامن می‌زند. 

وضعیت از آن چیزی که فکرش را می‌کردم، پیچیده‌تر است. همه‌چیز درهم‌تنیده و مبهم است، هیچ کس همه‌چیز را نمی‌داند اما عده‌ای بی‌محابا سخن می‌گویند و به التهابات موجود دامن می‌زنند. کاغذم را کنار می‌گذارم، خاطرم نیست چقدر طول کشید اما به‌حد کفایت برای ارائه جمع‌بندی از آنچه درحال وقوع است، کفایت می‌کند. می‌خواستم با برادر فاطمه رضایی، همان دختری که به دلایلی غیر از مسمومیت‌های اخیر جانش را از دست داد اما بازیچه رسانه‌های خارجی شده است و آنها درحال مصادره او برای ایجاد التهابات بیشتر هستند، گفت‌وگویی داشته باشم.

منتها داغ سنگینی که بر دل‌شان بعد از فوت خواهرش نشسته و فشارهایی که این چند روز رسانه‌های خارجی وارد کرده‌اند، دل و دماغی برایش باقی نگذاشته بود. هرچند مخالف نبود اما صحبت‌هایش را شنیده بودم. دختر نوجوان خانواده بیمار بود، از مدتی قبل و همان بیماری عامل فوتش بود نه هیچ عامل دیگری و نه مسمومیت. همه اینها را جمع‌بندی کردم و کاغذها را داخل کیف گذاشتم و به‌سمت تهران حرکت کردم. 

خب، مشاهدات به‌علاوه اظهارات و گمانه‌ها چند مسیر و روایت پیش‌روی ما می‌گذارد. براساس اینها و آنچه تاکنون به‌دست آمده ما با چند تیپ مساله مواجهیم، تیپ‌هایی که همه‌اش در قم به‌عنوان مبدا اتفاقات اخیر و مسمومیت‌های سریالی موجود است. البته باید یک تقسیم‌بندی کلی‌تری هم داشت و نگاه‌ها و فهم عمومی از واقعه را از نگاه‌ها و فهم فنی از آن تفکیک کرد. اما به‌صورت‌کلی، مسمومیت بین دانش‌آموزان وجود دارد و تعدادی دانش‌آموز به‌دلایلی که هنوز مشخص نیست، با علائمی شبیه به مسمومیت دچار مشکلاتی شده‌اند و نیازمند درمان هستند، علت این مساله چیست؟ برخی مدعی اقدام تروریستی و خرابکاری هستند.

مساله‌ای که می‌تواند عوامل داخلی یا خارجی داشته باشد و با اهداف خاصی پیگیری شود. این فرض ناظر به پوشش‌های رسانه‌ای قوی رسانه‌های خارجی و واقعیت‌های میدانی، خیلی دور از ذهن و انتظار نیست. روایت دوم هم با پذیرش همان فرض اولیه روایتی است که ماجرای پیش‌ آمده را به گروه‌های متحجر نسبت می‌دهد و درصدد اثبات این موضوع است که آنچه در مدارس قم خصوصا مدارس دخترانه رخ می‌دهد، کارگروه‌های تندرو مذهبی برای جلوگیری از تحصیل دختران یا مقاصدی از این دست است.

در ارتباط با این موضوع بالاتر هزاره‌گراها را توضیح دادم و بیش از آن فعلا نه فرد و نه گروه خاصی معرفی نشده است. روایت سوم اما بی‌تفاوتی نسبت به کلیت ماجراست، یعنی اصل این مساله را شبهه‌دار می‌داند و فرض اولیه مسمومیت را هم نمی‌پذیرد، کانه کل ماجرا توهمی بیش نیست و تمام دانش‌آموزانی که به مراکز درمانی رجوع می‌کنند، ترسیده‌اند و این ترس باعث بروزات جسمی و مشکلاتی در آنها شده است. همین ترخیص‌های سریع و تنوع در بو‌ها و... استنادی است که برخی می‌کنند برای اثبات روایت سوم. روایت دیگری هم اما وجود دارد که بین روایت اول و سوم قرار دارد.

به این صورت که اصل مسمومیت پذیرفته شده است اما شیوع آن در استان قم و باقی استان‌ها و شهرهای کشور را طبیعی نمی‌داند و به مفهومی تحت عنوان اختلال تبدیلی جمعی اشاره می‌کند. یعنی با وجود مسمومیت و احتمال خرابکاری و دست داشتن جریانی برای ایجاد این رعب و وحشت و بیماری، همه را حائز این موضوع نمی‌داند و تعداد بالای افراد و مراجعان به مراکز درمانی با علائم متفاوت و... را مربوط به آن اختلال می‌داند. با همه اینها اما گره اصلی همچنان همانی است که از ابتدا به آن اشاره شد.

این اتفاقات یک مبدایی داشته، هنرستان دخترانه نور، بعد از آن رفته‌رفته توسعه پیدا کرده و مواردی در سایر مدارس قم مشاهده شده است. بعد از آن کم‌کم شهرها و استان‌های دیگر هم درگیر ماجرا شده‌اند و موارد روزبه‌روز درحال بیشتر شدن است. با این اوصاف مادامی که آن علت اولیه و مسمومیت دانش‌آموزان در هنرستان نور کشف و معرفی نشود، نمی‌توان هیچ‌کدام از روایت‌های موجود را به‌عنوان روایت اصلی و غالب در‌نظر گرفت و توقع داشت جامعه خودش انتخاب کند.

جامعه‌ای که حتی برخی در آن ادبیات‌شان هم منطبق با برخی رسانه‌های آن طرف آبی است، بدون سند و استدلال متقن قانع نمی‌شود و این به معنی ادامه‌دار شدن دومینوی مسمومیت‌هاست. نکته حائز اهمیت دیگری هم این بین هست که عدم‌توجه به آن هم به بی‌اعتمادی و عدم‌اقناع عمومی و هم به استمرار وضع موجود کمک می‌کند و آن اظهارات متناقض، عجولانه و گاهی مغرضانه است.

در ابتدا هم گفتم، این وضعیت اگر در شرایطی غیر از شرایط اقتصادی موجود و خاطره کرونا و... بود، تبدیل به بحرانی جدی‌تر از چیزی که هست می‌شد. اما توقع از مسئولان و تصمیم‌گیران این است که با داشتن تجربیات متعدد و از سر گذراندن بحران‌های مختلف، همچنان بار اولی با اتفاقات و بحران‌های نو مواجه نشوند. مدل مواجهه‌ای که قمی‌ها با اتفاقات اخیر داشتند، با نوع مواجهه بروجردی‌ها و نوع مواجهه تهرانی‌ها و... متفاوت است. این یعنی هنوز آزمون و خطا اولین و پرتکرارترین رویه مواجهه با بحران در کشور ماست و تا وقتی اینچنین مواجهاتی شأنیت داشته باشند، بحران، بحرانی‌تر نمود پیدا می‌کند. می توانید پی دی اف این گزارش را در  اینجا ببینید. /فرهیختگان



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.