کارایی موفق ابزار غنی‌سازی 60درصدی

ماه‌های متمادی است که ایران به ظرفیت غنی‌سازی 60درصدی رسیده است، ظرفیتی که در پی خرابکاری‌ها و ترورهای صورت گرفته توسط رژیم صهیونیستی و با تایید و حمایت امریکا علیه دانشمندان ایرانی به نتیجه رسیده و سران کاخ سفید به خوبی متوجه شدند که اگر بخواهند دست به هر ماجراجویی جدیدی علیه ایران بزنند، پاسخ ایران رفتن به سمت غنی‌سازی 90درصدی است.
شنبه، 18 شهريور 1402
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
کارایی موفق ابزار غنی‌سازی 60درصدی
ماه‌های متمادی است که ایران به ظرفیت غنی‌سازی 60درصدی رسیده است، ظرفیتی که در پی خرابکاری‌ها و ترورهای صورت گرفته توسط رژیم صهیونیستی و با تایید و حمایت امریکا علیه دانشمندان ایرانی به نتیجه رسیده و سران کاخ سفید به خوبی متوجه شدند که اگر بخواهند دست به هر ماجراجویی جدیدی علیه ایران بزنند، پاسخ ایران رفتن به سمت غنی‌سازی 90درصدی است. این تجربه‌ای بود که دو سال پس از خروج ترامپ از برجام شروع شد و امروز ایران با داشتن طیف وسیعی از سانتریفیوژهای مدرن و همچنین جابجا کردن مکان‌های غنی‌سازی و بردن سانتریفیوژها به تاسیسات زیرزمینی که حفاظت فیزیکی بیشتری دارند، عملاً غربی‌ها را به چالش کشیده‌اند.

قرار بود برنامه هسته‌ای ایران متوقف شود، قرار بود غنی‌سازی ایران به کمتر 5 درصد برسد و قرار بود همه سانتریفیوژهای ایران جمع شده و دسترسی‌ها به تاسیسات ایران بیشتر شود اما تقریباً هیچ یک از این موارد به نتیجه نرسید و ایران با هر گام ضدایرانی واشنگتن و اقدامات خرابکارانه رژیم صهیونیستی یک گام بسیار بلند برای توسعه فعالیت‌های هسته‌ای خود برداشت. این پیام که هر خرابکاری و هر اقدامی یک خروجی مهم دارد و آن نیز توسعه توانمندی‌های هسته‌ای کشور است، دیگر برای غربی‌ها شناخته شد و آن‌ها متوجه شدند که اگر دست به حرکتی اشتباه بزنند ممکن است ایران خلوص را به نهایت برساند.

همین مساله باعث شد تا در طول چند ماه گذشته و باوجود ویرانگری امریکا در حمایت از عوامل ضدایرانی و خائن برای در پاییز گذشته، در حوزه هسته‌ای بسیار مراقب باشد که خطایی صورت نگیرد. حتی با تظاهر به بن‌بست در مذاکرات هم آن‌ها تلاش کردند تا بی‌احتیاطی در این زمینه نکنند چرا که ممکن بود نتیجه‌ای معکوس داشته باشد. ایران آرام آرام ابزارهای قدرت ساخت و دستش را چنان پر کرد که امریکایی‌ها نمی‌دانستند بر سر کدام بخش از برنامه‌های هسته‌ای مذاکره کنند. تصویب قوانین لازم که دست دولت را در اجرای طرح‌ها و برنامه‌ها باز می‌گذاشت و عملا تیم مذاکره کننده را تقویت می‌کرد هم یک بخش دیگر کار بود.

ایران با توسعه برنامه هسته‌ای خود و رسیدن به مرحله گریز هسته‌ای (یعنی زمان لازم برای ساخت بمب در کمتر از چند هفته) یک راه پیش پای امریکایی‌ها گذاشت و آن هم پذیرش حقیقت و برداشتن تحریم‌ها بود، به آن شکلی که ایران بتواند نفت را بفروشد، پولش را به کشور برگرداند و مشکلی در حوزه تبادلات پولی و بانکی کشور به وجود نیاید. بقیه تحریم‌ها هر چند مهم بودند اما در کوتاه‌مدت نیاز ایران همین بود. باوجود مقاومت بیش از پیش امریکا در این زمینه اما پس از انتشار یک خبر دروغ (که مشخص نشد چه کسی آن را پخش کرده) که گفته بود غنی سازی ایران به بالای 80 درصد رسیده، سران کاخ سفید وحشت‌زده به تکاپو افتادند. 

شاید این خبر ساخته و پرداخته خودشان بود تا بهانه لازم را برای توافقی حداقلی با ایران همواره کنند و شاید هم واقعیت داشت؛ اما هر چه بود طرف امریکایی متوجه شد که سنبه ایران پرزور و اگر دیر بجنبد ایران ممکن است چند حرکت دیگر بزند و به مرحله‌ای برسد که نه معامله اثر دارد، نه تحریم و نه حتی خرابکاری و جنگ. به همین دلیل ابزار فشار 60درصدی ایران بالاخره کار خودش را کرد و امریکا ناچار شد کوتاه بیاید و خواسته‌های معقول و منطقی ایران را بپذیرد. تجربه بیش از چهار دهه درگیری و تقابل ایران با امریکا به مسوولان کشوری نشان داد که تا زمانی که ابزار قدرت وجود نداشته باشد، طرف امریکایی کوتاه نخواهد آمد. 

به صورت مشخص، در شرایط فعلی ایران فقط اورانیوم 60درصدی را انبار می‌کرد تا شاید در سال‌های آینده بتواند از آن بهر‌ه‌برداری کند. اما نادانی امریکایی‌ها باعث شد تا برای نخستین بار دانشمندان ایرانی تجربه غنی‌سازی 60درصدی را هم در کارنامه علمی خود ثبت و آن را انباشت کنند. همین انباشت علم و انتقال آن به صدها متخصص و دانشمند فقط یک اشاره نیاز داشت تا تجربه 90درصدی را هم انباشته کند و همه می‌دانند که رسیدن از 60 درصد به 90درصد بسیار آسان‌تر و ساده‌تر است. حالا خبرگزاری امریکایی آسوشیتدپرس مدعی شد که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در جدیدترین گزارش خود کاهش سرعت غنی‌سازی در ایران را تائید کرده است.

گفتم این گزارش را بنویسم و یادآور شوم که هدف از غنی‌سازی 60درصدی از همان ابتدا هم به دست آوردن ابزارهای فشار و چانه‌زنی در مذاکرات بود و ایران حالا این ابزار را از دست نداده و همانگونه که این خبرگزاری امریکایی به نقل از آژانس گزارش داده، ایران سرعت غنی‌سازی را کاهش داده و نه آن را متوقف کرده است. در واقع توقف غنی‌سازی 60درصدی زمانی محقق خواهد شد که امریکایی‌ها همه تحریم‌های ایران را بردارند که نه آن‌ها این کار را می‌کنند و علی‌القاعده نه ما حاضریم دست از این ابزار مهم و قدرتمند چانه‌زنی خود بکشیم. بنابراین ایران بدون آنکه چیزی را از دست بدهد صرفاً یک معامله پرحاصل با طرف امریکایی کرده است.

در همین رابطه خبرگزاری آسوشیتدپرس ادعا کرده در گزارش آژانس بین‌المللی انرژی اتمی آمده است که ایران ۱۲۱.۶ کیلوگرم (۲۶۸ پوند) اورانیوم غنی‌شده تا ۶۰ درصد دارد که رشد بسیار کندتری نسبت به میزان قبلی دارد. گزارش آژانس اتمی در ماه مه ذخایر اورانیوم ۶۰ درصدی را کمی بیش از ۱۱۴ کیلوگرم (۲۵۰ پوند) اعلام کرده بود که این حجم در ماه فوریه ۸۷.۵ کیلوگرم (۱۹۲ پوند) بوده است. نکته مهمی که این خبرگزاری امریکایی به آن اشاره نکرده این است که ای میزان اورانیوم در ایران مانده و در صورت لزوم یک مرحله غنی‌سازی دیگر را از سر خواهند گذراند تا برای اولین بار در تاریخ غنی‌سازی 90درصدی در کشور ما تجربه شود. 

در طول ماه‌های گذشته بارها مقامات مختلف امریکایی مدعی بودند که هیچ ارتباطی با ایران نداشته و هیچ مذاکره‌ای با طرف ایرانی انجام نمی‌دهند! این دروغی بزرگ بود که طبق عادت قدیمی امریکایی همواره تکرار می‌شد و البته با دلیل و منطق توسط بسیاری از منابع موثق رد می‌گردید چرا که این مذاکرات در سطوح مختلف و خارجی از دید رسانه‌ها در جریان بود. رسانه‌های امریکایی هم به اندازه کافی دولتی و وابسته به نهادهای امنیتی و نظامی این کشور بودند که در جایی که به آن‌ها دستور داده می‌شود زیاد مداخله نکنند. 

در همین راستا بود که «جان کربی» سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید پیش از این در رابطه با گزارشات مبنی بر کاهش سرعت غنی‌سازی ایران، بدون اینکه آن را تائید و یا رد کند، گفت: اگر ایران حتی اقداماتی برای کاهش سرعت غنی‌سازی خود اتخاذ کرده باشد، من در جایگاهی نیستم که آن را تایید کنم. اگر تهران چنین کاری را انجام بدهد، این خبر خوبی است! و این زبان بی‌زبانی مقام امریکایی بود که با پا پس می‌زد و با دست پیش می‌کشید و خودش هم می‌دانست که دارد چه اتفاقی می‌افتد. در حقیقت برای امریکایی‌ها هیچ چاره‌ای نمانده بود جز متوقف کردن گسترش طرح هسته‌ای ایران و افزایش ابزارهای قدرت، یعنی باید معامله در یک جایی صورت می‌گرفت که ارزش داشت. 

از سوی دیگر، وضعیت امریکا در سطح جهان نیز اصلا خوب و محکم نبود. کاخ سفید با چالش‌های بسیاری دست و پنجه نرم می‌کرد، از بحران در داخل و انتخابات سال آینده ریاست جمهوری تا جنگ در اوکراین، چالش با چین و کره شمالی، بحران در حوزه دلار و سرکشی کشورهایی که تا همین چهار سال پیش کاسه‌لیسی امریکا را می‌کردند. بنابراین امریکای بایدن، امریکای اوباما یا حتی ترامپ نبود و مشکلاتش چنان پیچیده، متعدد و چون کلافی سردرگم بود که نیاز داشت وضعیت را سبک سنگین کند. بازار نفت به هم ریخته، ذخایر استراتژیک امریکا به کمترین میزان خود رسیده و تورم در این کشور سر به فلک گذاشته است.

همه این عوامل و مسائل در کنار قدرتمند شدن روزافزون ایران هیچ چاره‌ای برای کاخ سفید نگذاشت که به سمت یک تعامل و معامله پیش برود. به همین دلیل چندی پیش بلومبرگ مدعی شد که مقامات آمریکایی به طور خصوصی اذعان کرده‌اند که از قبل شروع به کاهش اجرای تحریم‌ها علیه فروش نفت ایران کرده‌اند و به تهران اجازه می‌دهند تا تولید خود را به بالاترین سطح از زمان شروع محدودیت‌ها در پنج سال پیش بازگرداند. ایران که چهارمین ذخایر نفتی جهان را در اختیار دارد، بیشترین نفت خام را در یک دهه گذشته به چین ارسال کرده است! نفت ایران البته با اقدام روسیه و عربستان در کاهش عرضه خود جای بیشتری در بازارها پیدا کرد و این را غربگراها در کشور نه نوشتند و نه مورد اشاره قرار دادند! 

آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اتمی مدعی شده که ایران از صدور ویزا برای مقامات این سازمان سر باز زده است و با رد کردن این بازرسان که توسط آژانس تعیین شده‌اند، «کار آنها را به چالش می‌کشد.» به عبارت دیگر، ایران با امریکا توافق کرد و هیچ نیازی به جاسوس‌های این سازمان برای سرک کشیدن در حال حاضر ندارد! /کریم جعفری


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.