ترامپ که پیشتر نیز رفتار خصمانه و غیردیپلماتیک خود را در دوره پیشین ریاست جمهوری خود با خروج رسمی از برجام (۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷) به اثبات رسانده بود اینک با تهدید نظامی؛ سیاستهای جدید خود در قبال جمهوری اسلامی ایران را آغاز کرد؛ اما درست چند روز پس از تهدیدات نظامی؛ بحث مذاکره را پیش گرفته است چرا که بر این مهم کاملاً واقف است که روند جنگ نظامی با ایران بینتیجه خواهد بود و ایستادگی مردم ایران در قبال تجاوز بیگانگان بینظیر است.
تناقضهای سیاست ترامپ در خاورمیانه
به زعم بسیاری از تحلیلگران بینالمللی، ترامپ در شرایط بحرانی رژیم صهیونیستی و اتحاد فزاینده کشورهای خاورمیانه تمایلی به جنگی دیگر در منطقه ندارد و خواهان برقراری مذاکره با ایران است؛ اما در پس پرده این تمایل به ظاهر صلحطلبانه، همان بازیگران قدرتمند و پرنفوذی دوباره فعال شدهاند که در سال ۲۰۰۳ با دستاویزهای جعلی، آمریکا را به جنگ با عراق سوق دادند.حائز اهمیت آنکه این بار نیز همان ائتلاف آشنا از مجتمعهای نظامی گرفته تا اتاق فکرهای نزدیک به رژیم صهیونی در حال شعلهور کردن آتش تقابل با ایران هستند و این روند همان تکرار مجدد تاریخ است که انکارناپذیر قلمداد میشود.
اعلام ناگهانی رئیسجمهور آمریکا مبنی بر آغاز مذاکرات مستقیم میان ایالات متحده و جمهوری اسلامی ایران در روز شنبه، با واکنش فوری جمهوری اسلامی ایران روبهرو شد.
.jpg)
در این راستا مقامات ایران اسلامی اعلام کردهاند که این مذاکرات در قالبی غیرمستقیم و از طریق واسطه در کشور عمان برگزار خواهد شد و همچنین تأکید کردند که نیت طرفین مذاکره، از شکل و فرمت برگزاری آن اهمیت بیشتری دارد.
جمهوری اسلامی ایران در موضعگیریهای آشکار و رسمی خود نسبت به مذاکره با آمریکا، رویکردی محتاطانه و زمانبر اتخاذ کرده و اعلام کرده است که صرفاً آمادگی مذاکرات غیرمستقیم با ایالات متحده را دارد.
عباس عراقچی (وزیر امور خارجه کشور) اخیراً تأکید کرد که آنچه از اهمیت ویژهای برخوردار است، میزان اثربخشی مذاکرات است؛ اینکه آیا طرفین از جدیت لازم برخوردار هستند و نیات واقعی آنها در این فرایند چیست و آیا ارادهای برای رسیدن به یک راهحل عملی و دیپلماتیک وجود دارد یا نه. اینها معیارهای اصلی برای ارزیابی هر مذاکرهای در سراسر جهان به شمار میروند.
عراقچی پیشتر نیز گفته بود: ما سابقه طولانی از بدعهدیهای آمریکا در توافقات مختلف به ویژه در توافق آخ رکه توافق هستهای به نام برجام داریم در حالی که ایران با حسن نیت مذاکره کرد و وارد برجام شد و توافق انجام شد و با حسن نیت توافق را اجرا کرد و چه بود غیر از اینکه آنها به توافق عمل نکردند و در نهایت از برجام خارج شدند.
گزینه لیبی، هرگز!
در این میان باید توجه داشت که ایران اسلامی تا کنون در حال ارزیابی این مهم بوده است که آیا دولت ترامپ در مذاکرات پیش رو حاضر خواهد بود بر ایجاد یک سازوکار نظارتی جدید و رسمی برای برنامه هستهای غیرنظامی این کشور تمرکز کند؛ مدلی مشابه توافقی که ایالات متحده در سال ۲۰۱۸ از آن خارج شد یا اینکه تنها در پی متوقف سازی و برچیدن کامل زیرساختهای هستهای ایران است..jpg)
این روند و در پیش گرفتن یکی از این دو راه از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ چراکه به احتمال زیاد آمریکا و رژیم صهیونی به دنبال اجرای رویکردی با عنوان "گزینه لیبی" هستند و بیتردید جمهوری اسلامی ایران چنین گزینهای را قبول نخواهد کرد تا کوچکترین لطمهای به استقلال کشور وارد نشود.
در اینجا باید یادآور شویم که در دسامبر سال ۲۰۰۳؛ معمر قذافی (رهبر وقت لیبی) در تصمیمی حیاتی اما غیر قابل تصور، از برنامه تسلیحات هستهای کشور خود صرفنظر کرد و به بازرسان بینالمللی اجازه دهد تا نظارت کاملی بر تعهدات دولت وی داشته باشند.
کشور لیبی در دوران حکومت قذافی مانند اسیر کشورهای اسلامی و عربی دهه 60 و 70 میلادی، به مخالفت با سیاستهای آمریکا و اسرائیل پرداخت و از جنبشهای آزادیبخش در جهان اسلام به ویژه مسئله فلسطین حمایت کرد.
مجموعه اقدامات لیبی موجب شد که آمریکا در سال 1981 گذرنامههای لیبیاییهایی که عازم ایالات متحده بودند را باطل کند و یک سال بعد یعنی در سال 1982 تحریمهای گسترده نفتی علیه این کشور را آغاز کرد که منجر به متزلزل سازی همه جانبه اقتصاد کشور لیبی شد.
سابقه تاریک آمریکا در مذاکره با ایران اسلامی
در این میان باید توجه داشت که مذاکره به تنهایی مهم نیست و آنچه که از اهمیت ویژهای برخوردار است، پیامی است که روند مذاکره به جامعه جهانی منتقل میکند.بیتردید هر مذاکره مستقیمی در بر دارنده پیامی از حسننیت و اعتماد طرفین است. آنچه که در این میان غیرمنطقی و غیرهوشمندانه است؛ بیاعتنایی به تجارب گذشته و اعتماد مجدد به کشوری است که بیش از چهل سال همواره در تقابل با کشور ما عهدشکنی و خلف وعده کرده است.
رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز در این راستا فرمودهاند: "اینکه رئیسجمهور آمریکا میگوید ما آماده هستیم با ایران مذاکره کنیم و به مذاکره دعوت [میکند] به نظر من این فریب افکار عمومی دنیا است؛ این معنایش آن است که ما اهل مذاکرهایم، میخواهیم مذاکره کنیم، صلح کنیم، دعوا نباشد، ایران حاضر به مذاکره نیست. خب، ایران چرا حاضر به مذاکره نیست؟ این روند به خودتان و بدعهدیهایتان برگردید.
.jpg)
از این جهت میتوان گفت که عدم اعتماد منطقی و واقعبینانه به دعوت اخیر دولت آمریکا به مذاکره، بیش از اینکه از یک ایدئولوژیگرایی ناشی شده باشد، در دو عرصه متفاوت از تجربه واقعی در حیات سیاسی ایرانیان نیرو میگیرد. یکی از آنها تجربه بسیار طولانی مداخلات دولت آمریکا در ایران و دیگر دولتهای جهان است که عموماً با هدف دنبال کردن منافع طرف آمریکایی و بدون توجه به واقعیتهای سیاسی یا خواست عمومی و منافع ملّی کشورهای هدف صورت میگرفته و دیگری تجربه بدعهدیها، خصومت و دشمنی دولت آمریکا و همپیمانانش در مراودات و مذاکراتی است که بعضاً، در مواردی روشن و خاص و با هدف برآورده کردن منافع ملّی در مقاطع مختلفی توسط دیپلماتهای جمهوری اسلامی ایران دنبال میشده است." (3 فروردین 1404)