پشت پرده اسفندیار

خالی از هرگونه شوخی نمی‌دانم چرا تا اسم اسفندیار وسط می‌آید نیش همه باز می‌شود!اما پشت پرده ماجرای اسفندیار جان مشایی چیست؟ این موضوع نیاز به یک تحلیل اساسی دارد که تقدیمتان می‌کنیم:
شنبه، 10 مهر 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
پشت پرده اسفندیار

راسخون: اینکه پشت پرده ماجرای اسفندیار جان مشایی چیست، نیاز به یک تحلیل اساسی (مثلاً تحلیل زیر) دارد که تقدیمتان می‌کنیم:

پشت پرده اسفندیار

1-بعضی عزیزان اعتقاد دارند که مشایی یک مکتب انحرافی و خطرناک راه‌اندازی کرده و با جمع کردن مریدان و جادو و اغفال آنها در مسیر تسلط بر مملکت و منحرف کردن مسیر انقلاب و نظام تلاش می‌کند! این عده از ارتباط اسفندیار با اجنه یا مرتاضان هندی و نیروهای ماورایی صحبت می‌کنند و البته این نظریه نیازی به رد ندارد چرا که اساساً مردود است!

پشت پرده اسفندیار

2- برخی دیگر از دوستان معتقدند که اسفندیار جان یک نفوذی جریان تجدید نظر‌طلب است که سعی در خراب کردن دولت اصولگرای نهم و دهم و ایجاد اختلاف در میان آدم خوب‌های مملکت دارد و تا حدود زیادی هم در این مسیر موفق بوده است! اگر این دوستان برای ادعای خودشان دلایلی منطقی ارائه می‌کردند می‌پذیرفتیم اما چون تا امروز چنین نکرده‌اند ما نیز چنان نمی‌کنیم! (یعنی ادعای بدون دلیل را قبول نمی‌کنیم!)

پشت پرده اسفندیار

3- عده‌ای دیگر هم معتقدند احمدی‌نژاد با علم و آگاهی از وجود سوتی‌آفرین و مسأله‌ساز اسفندیار، عمداً این طفلکی را در کنار خودش جا داده تا حواس رقبا و منتقدین را از عملکردها و مشکلات دولت به سمت اسفندیار منحرف کند و عملاً او (اسفندیار) را سپر بلای خودش نموده است! این عده مدعی‌اند اگر اسفندیار نبود آن وقت منتقدین اصولگرا و باوجدان احمدی‌نژاد روی کارهای اشتباه و تخلفات دولت متمرکز می‌شدند و حال دولت‌های نهم و دهم را به صورت اساسی می‌گرفتند! اما وجود اسفندیار مثل سیستم انحراف موشک عمل کرده نیروهای منتقد را به سمت خود کشیده و عملاً دولت‌های نهم و دهم را در برابر انبوه انتقادات محافظت نموده است!
(لازم به توضیح است که برخی جنگنده‌ها در هنگام شلیک موشک‌های ضدهوایی از سیستمی به نام انحراف موشک استفاده کرده و با رها کردن قطعاتی فلزی موشک‌هایی را که به سمت آنها شلیک شده را به سمت آن قطعات منحرف نموده و خودشان از خطر فرار می‌کنند!!)
به هر حال این هم یک عقیده است که ما درباره صحت یا سقم آن اظهار نظر نمی‌کنیم و پاسخ به آن را به رئیس جمهور  واگذار می‌کنیم.

پشت پرده اسفندیار

4- اما یک نظر دیگر هم وجود دارد که به شنیدن و خواندنش می‌ارزد! براساس این نظریه مشایی یک آدم بسیار معمولی است که دستیابی به موقعیت فعلی‌اش را حتی در خواب هم نمی‌دید! از این رو با رسیدن به چنین جایگاهی روی ابرها پرواز می‌کند و هنوز گاه‌گاه خودش را نیشگون می‌گیرد تا متوجه شود که بیدار است و یا اینکه خواب می‌بیند! طبیعی است وقتی یک آدم بسیار معمولی (و شاید بیش از حد مجاز معمولی) مثل اسفندیار به چنین جایگاهی برسد یک جورهایی از تنظیم خارج شده و به رفتارهایی عجیب و غیر معمولی دست بزند! ازجمله اینکه بدون دعوت و سرزده هرجایی که چند نفر آدم نشسته باشند حاضر شده و به اظهار فضل و نظر مشغول شود! (از انجمن ریاضی‌دانان پایتخت گرفته تا مجمع روحانیون جنوب شرق کشور!) البته مشکل از اینجا شروع می‌شود که ایشان علاقه دارد در خصوص موضوعاتی سخن بگوید که درباره آنها هیچ نمی‌داند اما خیال می‌کند که خیلی دانشمند است!
برای این عزیز، بودن در رسانه و در منظر مهم است!

پشت پرده اسفندیار


اینکه به چه بهانه‌ای و به چه قیمتی، دیگر اهمیتی ندارد! (عشق به دیده شدن، اصولاً بد آفتی است! امیدوارم به خدا که این آفت به جان هیچ بنی بشری نیفتد!) می‌گویند برادر حاتم طایی (بخشنده معروف عرب) دوست داشت مانند برادرش مشهور باشد اما از آنجا که هنری نداشت لذا تصمیم گرفت با آب زمزم برای خودش شهرتی دست و پا کند که کرد و به این عنوان در تاریخ مشهور شد!


از سوی دیگر رئیس جمهور از اینکه یک نفر مثل اسفندیار جان در کنارش باشد و فرمایش کند که: «احمدی‌نژاد تنها طریق اتصال به ولایت است» و یا اینکه بفرماید: «احمدی‌نژاد برترین رئیس جمهور 30 سال اخیر است» و یا اینکه اعلام کند: «احمدی‌نژاد در هر عرصه‌ای از وزارت بهداشت تا وزارت نیرو و ارشاد کارشناس ارشد است!» بسیار راضی و خوشحال است و لذا تصمیم گرفته تا قاطعیت خود را در موضوع مشایی به نمایش بگذارد! غافل از اینکه آنچه احمدی‌نژاد در حق مشایی مرتکب شده قاطعیت نیست و لج‌بازی آن هم از نوع خفن آن محسوب می‌شود!

پشت پرده اسفندیار


نکته دیگر آنکه رئیس جمهور محترم هم احساس می‌کند که همه به عشق پاک و زلال میان او و اسفندیار حسودی می‌کنند و از آمیختگی جهل مرکب (از جانب اسفندیار) با لجبازی غیرمعقول (از جانب رئیس جمهور) مسأله و بحرانی به نام «مشایی» پدید آمده که آتش آن قبل از هرکس دل حامیان احمدی‌نژاد را سوزانده و خواهد سوزاند! حامیانی که برای به قدرت رسیدن رئیس جمهور هر بلایی را به جان خریده و در دفاع از او و دولتش از هرچیز که توانسته‌اند مایه گذاشته‌اند! حامیانی که همه ضعف‌های دولت‌های نهم و دهم را ماله کشیده؛ ولی در توجیه و رفع و رجوع «بحران مشایی» ناکام و مستأصل مانده و زیر لب برای هدایت رئیس جمهور دعا می‌کنند!


حقیقتش را بخواهید نه اسفندیار عددی است و نه گوهرافشانی‌های او ارزش جدی گرفتن دارد! این مسأله نه ارزش گفتن دارد و نه ارزش نوشتن یا شنیدن! حیف وقت که برای پاسخ دادن به فرمایشات اسفندیار صرف شود! در این میان لج‌بازی‌های رئیس جمهور هم دیگر از حد مجاز فراتر رفته و به شکلی درآمده که  خیال می‌کند هرکسی همپایه اسفندیار از او تعریف نکند یک معاند، عضو مافیای اقتصادی، رانت‌خوار، مفسد اقتصادی و یا برانداز و فتنه‌گر است!

پشت پرده اسفندیار 

بنا بر این:
الف)تداوم این وضعیت نه به نفع احمدی‌نژاد است و نه به نفع دولت دهم و نه به نفع ملت و نه به نفع نظام! اینکه حواس ملت و دولت به جای توجه به امور اساسی مملکت معطوف به چنین امر بی مایه ای شود به شدت جای تأسف دارد! (خدا آخر و عاقبت ما را به خیر کند!)


ب) آدم باید به عقل جمعی احترام بگذارد و از اجماع نظر عقلا پیروی کند! اینکه  رئیس جمهور نظر متحد عاقلان متدین مملکت را ندیده بگیرد و حذف مشایی را منوط به فهم خود از خطر مشایی کند نادیده گرفتن سیره عقلا تلقی می‌شود که اصلاً برای یک رئیس جمهور (خصوصاً اینکه احمدی‌نژاد باشد) خوب نیست!


ج) اگر فرصت‌ها و هزینه‌هایی که مملکت در این بحران پوچ و بی‌حاصل متحمل شده محاسبه شود آنگاه متوجه خواهیم شد معنای ضرب‌المثل «سوزن و چاه»چیست!

صالح همولایتی/سایت مشرق

999


منتظر اخبار ، انتقاد وپیشنهاد شما هستیم:
news@rasekhoon.net



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما