فرهنگ اسلامی گونه خاصی از نظام اقتصادی را برای اداره جامعه ارائه می نماید. این نظام بر اساس اهداف از پیش تعیین شده در مسیر دست یابی به آرمان شهر ایده آل اسلامی، بر چند اصل استوار است: مهمترین اصل آن است که توزیع ثروت در جامعه اسلامی بر میزان عدالت صورت پذیرد و اقشار مختلف جامعه بر اساس سطح استحقاق خود از آن بهره مند گردند. اصل دیگر آن است که منابع مالی جامعه بایستی در جهت رشد معنویت و دین داری در میان مسلمانان هزینه شوند. یعنی هزینه کرد دارایی های مالی حکومت اسلامی به گونه ای باشد که بستر تدین را در جامعه افزایش داده و یا لااقل اسباب بی دینی را در جامه فراهم نیاورد.
اما در مورد این گروه این سوال مطرح می شود که آیا منظور از آن کفار و غیر مسلمانانى است که به خاطر استفاده از همکارى آنها در جهاد از طریق کمک مالى تشویق مىشوند؟ یا این که این موضوع مسلمانان ضعیف الایمان را نیز شامل مىگردد؟ بر مبنای روایات وارد شده در این باب، این عنوان مفهوم وسیعى دارد، و تمام کسانى را که با تشویق مالى، از آن ها به نفع اسلام و مسلمین جلب محبت مىشود، در بر مىگیرد، و دلیلى بر اختصاص آن به کفار نیست.[4]
بر اساس مطالب فوق، هزینه کرد، منابع مالی اسلامی در جهت تالیف قلوب هم شامل مسلمانان می شود و هم غیر مسلمانان را در بر می گیرد. اما غیر از زکات و صدقات مقطعی، صدقات جاریه یا همان وقف هم می توانند در این جهت مورد بهره گیری قرار بگیرند. به صورت کلی می توان موارد ذیل را در این جهت مد نظر قرار داد:
1 . تالیف قلوب از طریق وقف خدماتی
هرچند در فرهنگ اسلامی، فقر و کاستی معیشتی، مجوز بی دینی شمرده نمی شود و پیشوایان اسلامی به حفظ دین در شرایط سخت اقتصادی توجه نموده اند[5]. اما با این وجود فقر یک چالش جدی و اساسی در مسیر دینداری شمرده می شود و پیشوایان نیز برنامه های اجرایی در مسیر فقر زدایی ارائه نموده و خود نیز بدان عمل نموده اند. در شرایطی که ممکن است شخص به جهت رسیدن به معیشت بهتر مجبور شود مبتلا به رفتار حرامی شود و یا اساساً دین خود را زیر پا بگذارد، آموزه های دینی به دنبال آن هستند که بستر دینداری را از طریق همان عامل مالی فراهم سازند.در شرایطی که بسیاری از کشورهای جهان درگیر فاصله طبقاتی بوده و همواره دو قشر مرفه و مستضعف در جای جای دنیا قابل مشاهده است، وقف می تواند عامل مهمی در جهت تالیف این گروهها از طریق خدمات اجتماعی باشد. مناطق محروم و مردمان کمتر برخوردار در کشور ما و سایر کشورهای اسلامی و حتی کشورهای غیر اسلامی می توانند جامعه هدف این گونه از وقف باشند. اگر یک واقف با دورنگری انگیزه خود را در جهت جذب مردم به دین و دیانت قرار داده باشد، می تواند با اجرای یک خدمت اجتماعی در یک منطقه محروم، این موضوع را محقق نماید و دل های محرومان را جذب راه خدا نماید.
حال این که این گونه وقف در چه فرایندی انجام شده و یا ناظر به یک جمعیت چه مصداقی پیدا می نماید، به تشخیص افراد واگذار شده است. یکی از رایج ترین و لازم ترین موارد آن ناظر به خدمات اجتماعی است. برای مثال امروزه در سراسر جهان مسئله سلامت و هزینه های درمان یک معضل اصلی است. ارائه خدمات درمانی رایگان توسط یک واقف مسلمان یا شیعه در هرکجای عالم که باشد، به صورت طبیعی در بیماران محروم نسبت به منش و مرام آن واقف گرایش ایجاد می نماید.
این مسئله حتی در نیازهای روزمره نیز مصداق می یابد. به عنوان مثال وقف در خدمات اجتماعی می تواند ناظر به مسئله مهم اطعام شکل بگیرد. این موضوع در فرهنگ اسلامی به روشهای مختلف فرهنگ سازی شده است؛ گاهی به عنوان یک عمل مستحب و گاهی به عنوان کفاره ترک برخی واجبات دینی و گاهی کفاره انجام برخی محرمات دینی. این مسئله تا بدانجا اهمیت پیدا می کند که حتی در ادعیه مأثوره نیز نمود پیدا کرده همچنان که در دعای روزانه ماه رمضان می خوانیم: «اللهم اشبع کل جائع».[6] اما فارغ از تمام این موارد، وقف ناظر به اطعام خود یک موضوع ارزشمند است؛ زیرا این هنجار ارزشمند را به صورت سازمان یافته ارائه می نماید. در جامعه اسلامی در هر شهر می تواند یک سفره خانه صلواتی به همت یک واقف شکل بگیرد و این مسئله را برای تمام مستمندان شهر پوشش دهد. همین موضوع قابل اجرا در کشورهای غیر اسلامی نیز هست و می تواند همراه با برنامه های فرهنگی و تربیتی باشد.
اهدای هدایای نقدی و غیرنقدی در جهت تالیف قلوب نیز ظرفیت اجرا با استفاده از ابزار وقف را دارد. برای مثال واقف، باغی را وقف تالیف قلوب نموده تا همه یا بخشی از ثمرات آن باغ در جهت جذب اقشار خاصی که نیازمند حمایت این چنینی هستند بشود؛ یا اینکه کارخانه ای وقف می شود تا درآمد آن در این مسیر به صورت بسته های معیشتی استفاده گردد.
2 . تالیف قلوب از طریق وقف آموزشی
دیگر بخش هزینه مند برای اقشار مختلف جامعه، مدرسه و دانشگاه و به صورت کلی تحصیل علم و مهارت است که وقف در این جهت نیز کارآمد است و می تواند با لحاظ جمعیت و منطقه خاص، کارکرد تالیف قلوب داشته باشد. حتی می تواند ناظر به شرایط جغرافیایی و اقلیمی خاص، نهادهای آموزشی در جهت ایجاد اشتغال و کارآفرینی افراد هر منطقه ایجاد گردد تا علاوه بر تالیف قلوب، از مهاجرت به شهرهای بزرگ نیز جلوگیری گردد.وقف آموزشی نه تنها باعث کاهش هزینه های آموزش می شود؛ بلکه در درون خود خاصیت تالیف فکری و روحی نیز دارد؛ برای مثال مردمان محروم منطقه ای که دچار اختلاف مذهبی هستند؛ با این گونه وقف می توانند به سمت و سوی وحدتگرایی و جدایی از اندیشه تفرقه هدایت شوند. در واقع واقف می تواند محتوای آموزشی ارائه شده در نهاد علمی وقف شده را جهت بخشیده و آن را در مسیر تالیف قلوب سوق بدهد.
نکته پایانی آن که ممکن است این سوال مطرح شود که اساساً تالیف قلوب افراد مسلمان و غیرمسلمان به سمت دینداری از طریق اهرم های مالی مانند وقف، آیا امری مطلوب و پسندیده و سازگار با دیگر آموزه های دینی است؟ مگر در فرهنگ دینی، هر رفتار ارزشمندی تنها به انگیزه الهی و نیت خالص پذیرفته نیست؟ پس چگونه از ابزارهای مالی در جهت جذب دینی استفاده می شود؟
بنابراین باید گفت: تالیف قلوب چه از طریق وقف و چه از طرق دیگر، یکی از امتیازات فرهنگ اسلامی است که هم با رویکرد درون اجتماعی و هم رویکرد برون اجتماعی، نیازهای مادی اقشار مختلف جامعه را در نظر گرفته و آن را با همسویی و همراهی معنوی و دینی پیوند می دهد.
پینوشت:
[1] . توبه 60
[2] . تفسیر نمونه ج 8 ص 5
[3] . تفسیر قمی ج 1 ص 298.
[4] . تفسیر نمونه ج 8 ص 10
[5] . امیرالمومنین یکی از چهار عنصر قوام دین را این گونه معرفی می کنند: فقیری که آخرتش را به دنیایش نفروشد. تحف العقول ص 222.
[6] . البلد الامین ص 222