وقف و کارآیی های آن در اندیشه دینی

آموزه وقف در فرهنگ اسلامی، در ابعاد گوناگون اجتماعی کارآمد است. اندیشه دینی وقف وسعتی ناظر به تمام جنبه های زندگی مسلمانان دارد. کارکرد دینی و فرهنگی وقف، کارکرد معیشتی و رفاهی وقف، کارکرد علمی و آموزشی وقف، کارکرد عمرانی و سازندگی وقف، کارکرد روانی و معنوی وقف ابعادی هستند که می توان در کارآیی این سنت حسنه برشمرد.
يکشنبه، 16 آذر 1399
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
وقف  و کارآیی های آن در اندیشه دینی
اندیشه ای که باور دارد هنجارهای دینی صرفاً در جهت آباد سازی آخرت و دست یابی به بهشت ارائه گردیده، اندیشه ای ناقص است. هرچند در مسیر حیات ابدی انسان، تحصیل بهشت و ابدیت آباد، اولویت نخست انسان محسوب می شود؛ اما ابدیت انسان در مسیر آباد سازی ارزشمند دنیا فراهم می گردد. آموزه های فرهنگ اسلامی هر کدام با کارکرد مشخص دنیوی و اخروی، مادی و معنوی مشخص به جامعه بشری عرضه گردیده اند که یکی از آنها آموزه کارآمد و پرکارکرد وقف است.
 
وقف علاوه بر آن که پاداش و اجر اخروی دارد، از دو جهت تامین گر نیاز دنیوی انسان است. جهت نخست نیاز وجودی و فطری انسان در حبّ بقاء و میل به جاودانگی است. تمامی انسان ها به صورت فطری و ذاتی علاقه مند به ماندگاری و تمامی حرکات و سکنات او، از یک جهت به همین علاقه ارتباط می یابد. فرهنگ اسلامی مبتنی بر آموزه های اصیل خود، مسیری روشن در جهت تأمین این علاقه فراهم آورده است. انسانی که مال خود را در مسیر مشخصی وقف می کند در واقع در حال ماندگار سازی خود از طریق حبس مال خویش در راه خدا و با ضوابط شرعی مشخص است. او در واقع آن چه را که با مرگ خویش از دست می دهد، به دست می آورد و در بعد حیات ابدی خود به کار میگیرد. اما پیش از آن نیاز دنیوی جاودانه خواهی تامین می گردد.
 
به همین جهت بخشی از بیانات پیشوایان دین، اختصاص به همین موضوع داشته است. امامان معصوم همواره در تلاش بودند تا از طریق بیان ارزش این آموزه، آن را فرهنگ سازی نمایند. مهم ترین ارزش آن نیز همان کارایی این عمل صالح بعد از مرگ انسان برای انسان است. این موضوع را می توان به عنوان «کارآیی اخروی وقف» عنوان نمود که در انتهای این نوشتار بیشتر بدان خواهیم پرداخت.
 
نکته قابل توجه در مورد وقف آن است که این سنّت اجتماعی، وابسته به انگیزه واقف و نوع نیت وی است. یعنی چگونگی هزینه کرد مال موقوفه و نوع کارآیی آن، بر اساس اراده واقف تعیین می گردد. امام عسکری (ع) فرمود: «وقف ها بر حسب آن چه واقف آن را وقف نموده مصرف می شوند».[1] بر این مبنا، تعیین جهت کارآیی وقف مبتنی بر اندیشه واقف و نوع تصمیم گیری وی است. این واقف است که با اختیار و دغدغه خویش، تعیین می کند مال او در چه زمینه ای وقف شود و چه نوع کارآیی برای دین و جامعه داشته باشد. پس در گام نخست هرگونه کارکرد وقف، در نوع بینش صاحب مال، مشخص می شود. به همین جهت ممکن است مالی در جهتی کاملا مفید و ضروری وقف گردد؛ یا این که در جهتی مفید اما غیر ضروری وقف گردد و یا حتی به گونه ای وقف گردد که نیاز قابل توجهی در آن زمینه وجود نداشته و آن مال موقوفه، فایده قابل توجهی نداشته باشد.
 
بر اساس نکته فوق، جامعه اسلامی نیازمند ساز و کاری است که بتواند به تصمیم گیری واقف در نوع وقف خویش کمک نموده و واقفان را به سمت کارایی هایی با اولویت بالاتر سوق دهد. به دیگر سخن، عیار کارآیی وقف در جامعه دینی، نیازمند فرهنگ سازی از سوی فرهنگ سازان و اولویت شناسی از سوی واقفان است که اموالی که وقف می گردند، به صورت هدفمند وقف شده و چالش های گوناگون اجتماعی را برطرف سازند. در سیره معصومین نیز موارد متعددی مشاهده می شود که پیروان ایشان در موضوعات و مسائل مرتبط با وقف با ایشان مشورت نموده و راهنمایی های لازم را از ایشان دریافت می نمودند.[2]
 
در نگاهی کلی می توان در ابعاد مختلف اجتماع، کارکردهای ذیل را برای وقف فهرست نمود:
 

1 . کارکرد دینی و فرهنگی وقف

وقف یکی از بزرگترین پشتوانه های مالی و اقتصادی دین و برنامه های دینی و مذهبی است. فرهنگ اسلامی از طریق وقف، اهداف دینی خود در جامعه اسلامی را پیش می برد. وقف یکی از ابزارهای موثر در ایجاد بستر تدین در قبال اقشار گوناگون جامعه است. در واقع وقف برخلاف وجوهات شرعی، پشتوانه مردمی دین به صورت اختیاری و داوطلبانه است. این آموزه با انگیزه سازی در قبال اقشاری که درآمد بیشتر و معیشت وسیعتری دارند، آنان را به سمت پیشبرد مقاصد دینی سوق می دهد. امیرالمومنین علی علیه السلام یکی از چهار قشری را که در جامعه، مایه قوام دین هستند را چنین معرفی می نماید: «ثروتمندی که در مازاد مالش نسبت به اهل دین خدا بخل نورزد».[3] بنابراین گفتار، ثروتمندان جامعه اسلامی هم بسان علماء دین می توانند مایه استواری، برقراری و برپایی دین در جامعه باشند؛ مشروط به آن که در مازاد مال خویش، انحصارگرا نبوده و دچار روحیه بخل و خساست نباشند. در این صورت یکی از ابعاد قوام دین در منش اغنیاء در وقف هدفمند اموال خویش بروز می یابد. نمونه های این موضوع را در موارد ذیل می توان مشاهده نمود:
 
الف) وقف و ایجاد نهادهای دینی
مهم ترین نهاد دینی در فرهنگ اسلامی مسجد است. سیره رسول خدا (ص) در مدینه حکایتگر اهمیت وافر این موضوع است. مسجد می تواند پایگاه همه کارهای نیک باشد؛ پایگاه خودسازی، انسان سازی، تعمیر دل و تعمیر دنیا و مقابله با دشمن و زمینه سازی برای ایجاد تمدن اسلامی و بصیرت افزایی افراد.[4] وجود نهاد مقدس مسجد در این محله، سهم زیادی در تدین آن منطقه دارا است و نقش پررنگی در کاهش بی دینی و فساد مردمان آن ناحیه دارد.
 
اما ایجاد و فراهم سازی این نهاد پرکاربرد نیازمند امکانات متعددی است. تأمین زمین و تأمین هزینه بنا مهم ترین مسائلی است که وقف می تواند جایگاه خود را در آن نشان دهد و پشتوانه مالی آن باشد. همان گونه که در ایران اسلامی، بخش وسیعی از مساجد توسط واقفین ایجاد گردیده و در اختیار مؤمنین قرار گرفته است. اما همچنان شاهد هستیم که سرانه مسجد در کشور اسلامی ما، ناظر به جمعیت مسلمان این سرزمین، دچار کمبود بوده و نیازمند اهتمام بیشتر اهالی وقف به این موضوع پرارزش و بی نظیر در فرهنگ اسلامی است.
 
امامزادگان و مرقدهای مطهر ایشان به عنوان قطب های فرهنگی در بستر جامعه، دیگر نهاد دینی است که از طریق وقف مورد پشتیبانی و حمایت قرار می گیرد. تأمین هزینه حرم های امامزادگان، نه از طریق بودجه حکومتی و بیت المال، بلکه از طریق حمایت های مختلف مردمی و در قالب وقف قابل تحقق است. هم چنان که امروزه بسیاری از امامزادگان دارای موقوفات متعدد بوده و ازاین طریق، جایگاه دینی و فرهنگی خود در جامعه را بروز می دهند.
 
توسعه و یا بازسازی اماکن و مراقد مطهر امامزادگان نیز از طریق همین سنت ارزشی قابل تحقق است. افزایش جمعیت در شهرها و روستاهایی که یک امامزاده را محور فعالیت های فرهنگی خود می دانند، ایجاب می نماید که آن نهاد دینی، متناسب با حجم جمعیتی آن منطقه توسعه یابد و این توسعه به صورت روشن از طریق وقف و نیت الهی واقفین ظرفیت اجرا دارد.
 
اماکن منسوب به پیشوایان دین و ائمه معصومین، دیگر نهادهایی هستند که به صورت برجسته مورد توجه واقفین بوده و هستند. حسینیه ها و نهادهای مشابه آن که امروز رواج یافته (مانند بیت الزهرا، زینبیه و ...) همگی نوعی از نهادهایی دینی به شمار می روند که با برپایی مراسم دینی در آنها، بخشی از شعائر دینی محقق می گردند و واقفان نقشی گسترده در ایجاد آنها دارند.
 
ب) وقف و برپایی مراسم دینی
وقف یکی از سنت های حسنه اسلامی و مذهبی است که یاری دهنده حیات اجتماعی طیّب است. تدین در جامعه دینی، علاوه بر آن که نیازمند وجود نهادهای دینی است، نیازمند فعال بودن و پویایی این نهادهای دینی نیز هست. متاسفانه در بسیاری از مناطق مشاهده می شود که یک نهاد دینی چه در قالب مسجد و چه در قالب امامزاده موجود است؛ اما آن نهاد دچار افول و رکود است و از کارآمدی کافی در بعد برقراری مراسم و فعالیت های مذهبی برخوردار نمی باشد. این مسئله گاهی به عدم مدیریت یا سوء مدیریت آن نهاد دینی ارتباط می یابد. گاهی نیز به عدم وجود پشتوانه مشخص مالی برای برگزاری مراسم دینی باز می گردد.  
 
به هر حال یکی از ابعاد مثمر ثمر در وقف، حمایت از برنامه ها، مجالس و محافل دینی و مذهبی است که نمونه روشن آن، برگزاری عزای سیدالشهدا و آیین های مربوط به محرم و صفر است. در تاریخ تمدن اسلامی، موقوفات کارکرد مهمی در گسترش مراسم مذهبی داشته اند.[5] هزینه های سنگین مراسم این دو ماهه که شامل تأمین فضا، تأمین تجهیزات و امکانات، تأمین اطعام و پذیرایی می گردد، جز از محل مشارکت های عمومی که بخشی از آن موقوفات حسینی است، قابل تحصیل نیست. هر ساله میلیونها عزادار حسینی در ایران و سایر کشورهای اسلامی، به پشتوانه وقف واقفان، عظیم ترین سوگواری جهان را در ابعادی وسیع برگزار می کنند و کمترین نقش حکومتی در این ابعاد مشاهده می شود.
 
در کنار تعظیم شعائر اهل بیت، برگزاری مجالس، محافل و مسابقات قرآنی اعم از حفظ و قرائت و تفسیر، دیگر موضوعی است که می تواند به پشتوانه وقف اجرایی گردد. در واقع وقف پشتوانه ترویج و توسعه معارف قرآنی در جامعه نیز هست. اگر نگاهی کلان به حجم ترویج شعائر عترت در مقایسه با معارف قرآن در جامعه بیاندازیم، روشن می گردد که این بعد از مراسم دینی، نسبت به بعد پیشین دچار عقب ماندگی و کم توجهی است. واقفین ما به آن اندازه که به برگزاری مراسم اهل بیت اهتمام دارند، به معارف قرآنی اهتمام ندارند و همین مسئله یکی از علل مهجوریت قرآن در جامعه است. وقف قرآنی، چه در بعد نهادسازی و چه در بعد آیین های قرآنی، نیاز امروز جامعه اسلامی در بهبود کیفی فرهنگ قرآنی است.   
 
ج) وقف و تامین محتوای دینی و فرهنگی
دیگر کارآیی وقف در جامعه دینی، تأمین محتوای دینی اعم از کتاب، نشریه، محصولات چندرسانه ای و محتوای مرتبط با فضای مجازی است. از دیرباز تا کنون اموال واقفین به طور سنتی ناظر به ابعاد محسوس تری هزینه می گردید؛ اما در شرایط فعلی، واقفین نواندیش می توانند با لحاظ چالش های فکری و فرهنگی جامعه، مال خود را ناظر به آن خلاء فرهنگی وقف نموده و نیت مشخصی در این زمینه داشته باشند. برای مثال پاسخگویی به شبهات دینی جوانان، نیازمند تولید محتوای به روز و مفید است؛ یا تربیت کودکان و نوجوانان در شرایط فعلی نیازمند محتوای جذاب و سازنده ای است که وقف می تواند پشتیبان و حامی این موارد البته به صورت سازمان یافته و برنامه ریزی شده باشد.
 
در شرایط امروز جهان و فضای دهکده جهانی که انتقال انواع و اقسام گوناگون اطلاعات به آسانی صورت می پذیرد، هیچ استبعادی وجود ندارد که مالی در جهت تولید یک محتوای رسانه ای در حراست از معارف اسلامی در برابر جبهه شیاطین وقف گردد. یا این که مالی وقف گروه و کادری فرهنگی در جهت تولید محتوای مکتوب فرهنگی گردد و پشتوانه مالی فعالان فرهنگی باشد.
 

2 . کارکرد معیشتی و رفاهی وقف

وقف یکى از کارساز ترین و سالم ‏ترین شیوه‏ هایى است که تمکّن مالى را به صورت احسانى ماندگار، در خدمت نیازهاى جامعه قرار مى ‏دهد و اراده‏ نیک آدمى را پس از طى دوران زندگى، همچنان زنده و کارساز نگه مى ‏دارد.[6] وقف می تواند سطح معیشتی مؤمنان کمتر برخوردار را ارتقاء بخشیده و فقرای مؤمنین را به سمت رفاه نسبی سوق بدهد. وقف می تواند مسیر ارزشمند جلوگیری از انباشت سرمایه و انحصارگرایی باشد و عرصه ای برای توزیع عادلانه ثروت با اراده و اختیار واقفین باشد. از دیگر سو وقف یکی از روش هایی است که تمدن اسلامی به وسیله آن خدمات اجتماعی متنوعی بدون پشتوانه حکومتی ارائه می نماید و کیفیت وضعیت اجتماع را به وسیله آن بهبود می بخشد که در ادامه به ابعاد آن خواهیم پرداخت.
 
الف) کارآیی وقف در فقر زدایی
در اندیشه دینی مسئله فقر، راهکارهای مشخصی دارا است که هر کدام بر اساس مسئولیتی است که بر دوش افراد گذارده شده است. نخست وظیفه خود فقیران است که در شرایط فشار مالی، دست خود را به مال حرام آلوده نسازند[7] و به هر  طریقی که می توانند، درآمدی حلال ولو اندک برای خود فراهم آورند و از بیکاری و تنبلی بپرهیزند. ممکن است در برخی موارد، فقر یک فرد یا یک خانواده به علت فقدان روحیه کار و تلاش باشد که این در فرهنگ اسلامی مذموم است. دوم وظیفه حکومت اسلامی است که نسبت به معیشت مستمندان و محرومان اهتمام داشته و با سیاستگذاری و برنامه ریزی کارآمد، معیشت آنان را سامان دهد. سومین وظیفه ناظر به ثروتمندان و اغنیای جامعه است که با دوری از انحصارگرایی و انباشت ثروت، فقرای جامعه را دریابند و آنان را با ثروت خود پشتیبانی کنند.
 
واقفان به طرق مختلفی می توانند در فقر زدایی از جامعه موثر باشند و به جای کمک رسانی به فقرا، به ریشه کن شدن فقر از بخشی از جامعه کمک کنند. بخشی از فقرای جامعه  اقشار آسیب پذیر مانند یتیمان، بی سرپرستان و زنان سرپرست خانوار هستند که حامی مالی یا منبع درآمدی مشخصی ندارند. بخش دیگری از فقرای جامعه گروه هایی هستند که به علل مختلف توانایی کسب درآمد ندارند؛ مانند معلولان و بیماران لاعلاج و یا کهنسالانی که توانایی حضور در میادین کاری را ندارند. اموال موقوفه ناظر به این گروهها از جامعه می تواند پشتیبان اینان بوده و آنها از آسیب های فقر محفوظ بدارد. این پشتیبانی بر خلاف صدقات و خیرات، نه به صورت موردی و مقطعی بلکه در فرایندی سازمان یافته به صورت مدوام و مستمر خواهد بود. زیرا نفس استقلال اقتصادی و رشد و توسعه اقتصادی مبتنی بر موازین اسلامی به طور طبیعی مجب رفاه عمومی و زدودن و حداقل کاهش چشمگیر فقر و محرومیت و آثار شوم آن در جامعه خواهد شد.[8]  در واقع وقف با توزیع مجدد درآمد میان افراد جامعه، آن را به سمت توازن اجتماعی هدایت می کند. لذا گرچه وقف و صدقه و انفاق به عنوان امور اخلاقی شناخته شدند اما در عمل تاثیر بسزایی در تامین عدالت اجتماعی داشته از عوارض سوء بی عدالتی اجتماعی و شکاف های طبقاتی می کاهند.[9]
 
ب) کارآیی وقف در کار آفرینی و اشتغال زایی
گام موثرتری که واقفان در بعد معیشتی در بستر جامعه می توانند انجام دهند، ایجاد فضای کسب و کار است. در شرایط کنونی اقتصادی، مهم ترین راهکار گشایش معیشتی برای مردم، رونق تولید و کارآفرینی و اشتغال زایی است که درآمدی پایدار بر اساس توانمندی های فردی افراد برای ایشان ایجاد می نماید.
 
اندیشه تولید کار، مقدم بر اندیشه تولید ثروت است. زیرا تولید کار نه تنها باعث حمایت مالی از افراد بیکار می شود بلکه باعث رونق اقتصادی کشور نیز گردیده و جامعه را به تحرک وا میدارد. در واقع اگر وقف تنها در حمایت مالی صرف، هزینه شود، آن کارآیی را ندارد که در ایجاد یک کارگاه یا یک مجموعه تولیدی هزینه گردد. اموال منقول یا غیر منقول واقف می تواند وقف ایجاد کسب و کاری برای گروه خاصی از افراد مستضعف جامعه گردد و این گونه هم چرخه تولید رونق بگیرد و هم معیشت بخشی از جامعه سامان یابد.
 
وقف در این عرصه می تواند ناظر به مناطق مختلف کشور و تنوع امکانات هر منطقه متفاوت باشد. در بسیاری از مناطق ایران اسلامی، ظرفیت مشاغل دامداری و کشاورزی را به صورت وافری دارا هستند و اگر حمایت واقفان از جوانان فعال آن منطقه صورت گیرد، هم بیکاری کاهش یافته و هم از مهاجرت هایی که به ناچار به شهرها صورت می پذیرد، جلوگیری خواهد شد.
 
ج) کارآیی وقف در بهداشت و درمان عمومی
امروزه در تمام دنیا، یکی از بخش های سنگین هزینه زندگی، هزینه های بهداشت و درمان است. هرچند دولتها در نظام های مختلف حکومتی کوشیده اند تا با ابزاری مانند بیمه این مسئله را تا حدی جبران نمایند، اما همچنان یکی از چالش های بزرگ زندگی خانواده ها، هزینه های دارو و درمان است که معضل جدی اقشار کمتر برخوردار است. هزینه های جراحی، هزینه های دندان پزشکی، هزینه های آزمایش های گوناگون پزشکی، مسائلی است که اگر بیمار مورد حمایت قرار نگیرد، در موارد فراوان با نقص عضو یا مرگ روبرو خواهد بود.
 
در جامعه اسلامی، وقف و مال موقوفه، ناظر به این مسئله نیز قابل جریان است. واقفین می توانند مال خویش را نه تنها صرف احداث بیمارستان و درمانگاه و کلینیک های تخصصی درمانی نمایند، بلکه می توانند مال خود را وقف درمان رایگان یا کم هزینه بیماران نمایند. همچنان که امروزه برخی درمانگاه های خیریه با منابع مالی مشخص چنین رویکردی دارند و به صورت عمومی یا ناظر به اقشار خاص، به ارائه خدمات بهداشتی و درمانی می پردازند.
 
نکته قابل توجه  و نیاز امروز جامعه آن که وقف در این بخش، بیش از آن که در مسئله درمان تمرکز کند، می تواند در عرصه پیشگیری از بیماریها نقش آفرین باشد. این مسئله نیازمند همکاری و هم افزایی نظام سلامت و نهادهای خیریه و اوقاف است که بتوانند ضمن توجه به مسئله درمان، از امکانات و حمایت های واقفان ناظر به پیشگیری از بیماری و حفظ سلامت جامعه استفاده کنند. 
 

3 . کارکرد علمی و آموزشی وقف

در اندیشه دینی، علم آموزی یک «فریضه» عمومی و همگانی شمرده می شود که هر مرد و زن مسلمان موظب بدان هستند.[10] اگر وقف می تواند ناظر به مستحبات و سنن نقش آفرین باشد، به طریق اولویت می تواند ناظر به علم آموزی و نهضت علمی جامعه دینی کارآمد باشد.  زیرا رشد و پیشرفت جامعه دینی در ابعاد گوناگون جز در سایه رشد علمی میسور نخواهد بود. علوم مادی و فرامادی در مسیر تکامل و تعالی جامعه به صورت توامان مورد نیاز هستند و وقف برای ارتقا بخشی به سطح علمی مسلمانان، کارآمد است. این کارآمدی از یک سو ناظر به حمایت از دانشمندان، اندیشمندان و پژوهشگران عرصه های مختلف علمی است و از سوی دیگر مرتبط با ایجاد نهادهای علمی در سرزمین اسلامی است که در ادامه مورد توجه قرار خواهد گرفت:
 
الف) حمایت از عناصر علمی از طریق وقف
علماء یکی از چهار پایه قوام دین در جامعه دینی هستند؛ مشروط بر آن که ناطق و عامل باشند. [11] اگر عالمان مایه قوام دین در جامعه هستند، بایستی نقش علمی آنان، فعالیت های علمی ایشان مورد حمایت قرار گرفته و در جامعه اسلامی، بستر مناسب برای نقش آفرینی ایشان میسور گردد. این موضوع هم به عنوان وظیفه ای حاکمیتی مطرح است و هم به عنوان موضعی که واقفان در آن اثرگذار هستند. این در حالی است که ممکن است حکومتها و دولتها در بازه های مختلف زمانی در حمایت از این قشر، دچار نوسان گردند و نقش مثبت خود را به نحو کامل اجرایی نسازند. زیرا گاهی عناصر حاکمیتی به دنبال ثمرات زود بازده از پژوهش های علمی هستند و در فضای تحقیقات علمی، لزوما چنین چیزی قابل پیش بینی نیست. اما وقف به عنوان یک پشتوانه غیر حکومتی به روشنی می تواند حامی علم و تولید علم باشد. اگر چنین شد چرخه تولید ثروت در جامعه نیز رو به تکامل می رود. زیرا از طریق علم، صنعت و از طریق صنعت، تولید تقویت گردیده و آن گاه که تولید تقویت گردید، باعث افزایش ثروت در جامعه می گردد که ثمره آن باز هم ناظر به معیشت عمومی جامعه خواهد بود. 
 
ب) ایجاد نهادهای علمی و پژوهشی با ابزار وقف 
ایجاد و استقرار مراکز علمی در جامعه، که رشد تمدنی یک ملت را به دنبال دارد، دیگر کارآیی وقف است. در تاریخ تمدن اسلام و ایران، برخی مدارس ایران در دوره اسلامی با استفاده از منابع وقفی ایجاد گردیده اند.[12] امروزه نیز، همین کارکرد از طریق وقف قابل اجرایی سازی است. رهبر معظم انقلاب در این باره چنین فرمودند: بدون شک ایجاد مراکز علمى از قبیل دانشگاه ها و دانش سراها و مراکز تحقیقاتى از جمله بارزترین مصادیق کار نیک است که اگر براى آن‏ها از سوى مؤمنین، «وقف‏» انجام شود إن شاء اللّه مورد رضاى الهى و داراى اجر و ثواب اخروى خواهد بود.[13]
 
هرچند امروزه به برکت انقلاب اسلامی ایران، مراکز آموزشی فراوانی در سطح کشور برقرار است؛ اما هنوز نقاط فراوانی از کشور نیازمند ساخت مدرسه و سایر مجموعه های فرهنگی و آموزشی هستند که خوشبختانه خیرین مدرسه ساز در این بخش فعال هستند. لذا می توان گفت: وقف پشتوانه اقتصادی نهادهای علمی در جامعه اسلامی و بازوی حاکمیت در گسترش نهادهای آموزشی است. این موضوع در تاریخ تمدن اسلامی هم نمونه های فراوانی دارد. برای مثال موقوفات در گسترش مراکز علمی و درمانی دوره آل بویه مثمر ثمر بوده اند.[14]
 
نکته دیگر در این باره آن که علاوه بر شخصیت های علمی و نهادهای آموزشی، برنامه های آموزشی نیز بایستی مورد حمایت واقفان قرار گیرند. برای مثال نهضت حفظ قرآن که در ایران اسلامی مورد توصیه اکید رهبر انقلاب است،[15] نیازمند حمایت حاکمیتی و مردمی در قالب وقف است. برخی نهادهای قرآنی امروزه به پشتیبانی واقفان اداره می شوند و اسباب ترویج فرهنگ قرآنی را فراهم می آورند.
 

4 . کارکرد عمرانی و سازندگی وقف

فرهنگ تمدن ساز اسلام، از آن جا که به جامعه پردازی عنایت خاص دارد، موضوع فوق را در بعد عمرانی جامعه نیز مد نظر قرار داده است. اما این جامعه پردازی با نگاه مادی صرف نبوده بلکه با پیوند دنیا و آخرت شکل گرفته است. برای مثال رسول خدا در آخرین خطبه خود در مدینه فرمود: « ... هرکس در کنار راهی، برای عابران آن راه، مأوایی بنا کند، خداوند در روز قیامت، او را بر تختی از دُرّ مبعوث می نماید و چهره او برای اهل محشر خواهد درخشید ...».[16]
 
صفحات تاریخ امامت حکایت گر سیره عمرانی آن بزرگواران است. امیرالمؤمنین علیه السلام، با دست خود چاه و قنات حفر نمود و آن ‏گاه که آب به ضخامت گردن شتر فوران نمود، از چاه بیرون آمد. سپس با همان لباس کار گل‏آلود، کنار چاه نشست و بر کاغذ نوشت که «این آب را براى فقرا وقف‏ کردم و صدقه قرار دادم.» این بدان معنا است که ایشان وقتی به آبادانى جایى پرداخت، همان لحظه آن را در راه خدا وقف مى‏کند. منفق‏ترین، سازنده‏ترین، به ماده پردازنده ‏ترین و از لحاظ معنا، برترین و بالاترین. این، نتیجه‏ى تربیت و نشانگر برنامه‏ى رفاه مادّى و معنوى اسلام است.
 
در تاریخ تمدن اسلامی نیز این موضوع مصادیق فراوانی دارد. برای مثال موقوفات در توسعه آبی و شکل گیری فضاهای شهری برخی مشاهد مشرفه مانند مشهد در دوره صفویه نقش داشته اند.[17] امروزه نیز با توجه به عقب ماندگی تاریخی ملت ایران از کاروان پیشرفت و نیز پشت سر گذاردن هشت سال دفاع مقدس، نیاز به این مسئله به صورت پررنگ احساس می گردد. احسان ماندگار وقف می تواند باعث افزایش عمران شهری و روستایی خصوصا در مناطقی که از امکانات کمتری برخوردار هستند باشد.
 

5 . کارکرد روانی و معنوی وقف

بدون شک وقتی واقفی مالی را وقف می کند، در درون خود رضایتمندی، سودمندی و نوع دوستی را احساس می کند. این اثر روانی در روح او لذتی را احساس می کند که نمی توان آن را با لذایذ مادی مقایسه نمود. در واقع وقف منهای ارضاء حبّ بقاء در وجود آدمی، حس انسانیت انسان را نیز ارضا نموده و کمک می کند تا واقف، نوع دوستی را در عمل خویش مشاهده نماید. واقف با وقف خود، از اندیشه خودخواهی و تفکر انحصارگرایی فاصله گرفته و حس مسئولیت اجتماعی را در درون خود فعال می نماید.
 
اما فارغ از این مسئله در نگاه اسلامی انسان حیات ابدی خود نیازهایی دارد و این نیازها باید از بستر مشخص و مشروعی تامین گردند. انسان نیازمند آن است که ره توشه اخروی خود را با بار تقوا تأمین کند و وقف یکی از مصادیق روشن تقوا و عمل خیر است. در روز حسرت و ندامت که غالب انسانها، پریشان اعمال خویش هستند، این وقف است که می تواند نیاز انسان در عرصه قیامت را تأمین نموده، بار او را سبک و وزنه حسنات او را به نحو محسوسی سنگین نماید. بنابراین وقتی واقف آگاه می شود که به تصریح پیشوایان دین، با ساخت یک مسجد، خداوند خانه ای در بهشت برایش می سازد،[18] نیاز معنوی او در دست یابی به اعمال صالح تامین می گردد.
 
از دیگر سو این آموزه می تواند مانع تجمل گرایی و اشرافی گری و انحصارگرایی در جامعه گردد. زیرا اندیشه دینی به پیروان خود می آموزد که «هرکس بیش از مسکن خود، خانه ای بنا کند، این بنای اضافه بر نیاز، باری بر دوش او در قیامت خواهد بود».[19] با این آموزه ها ثروتمندان جامعه می توانند از بار سنگین ثروت در قیامت رها شده و به جای تکثیر دارایی های شخصی، به سمت انتفاع اجتماعی رفته و از طریق وقف دارایی خود را ارزشمند سازند. از دیگر سو، آموزه های اسلامی این عملکرد را خالص سازی نموده و به آن بعد توحیدی بخشیده و اجازه نمی دهند به انگیزه های ناصحیح انجام گردد. زیرا به تصریح پیشوایان دین، هرکس بنایی را به انگیزه ریا بسازد، آن را باید در روز قیامت به دوش خود بکشد![20] پس آموزه های اسلامی در موضوع وقف، نیازهای معنوی واقفین را از ابعاد گونه گون تامین می نماید.
 
در پایان بایستی یادآور شد در فقه پویای شیعی و اسلامی، مسائل جدیدتری نیز در کارآیی وقف و مال موقوفه مطرح می شود که در نگاه دقیق فقهی و حقوقی محل تامل و بررسی است؛ مانند وقف ارزش های مالی اعتباری[21]، وقف حقوق معنوی[22]، وقف پول[23] و نیز وقف در پیشگیری از بزهکاری و بزهدیدگی[24] که خارج از مجال این نوشتار است.


پی‌نوشت:
[1] . من لا یحضره الفقیه ج 4 ص 237
[2] . من لا یحضره الفقیه باب الوقف و الصدقه و النحل
[3] . خصال ج 1 ص 197
[4] . بیانات مقام معظم رهبری 31/5/95
[5] . کارکرد موقوفات در گسترش مراسم مذهبی دوره صفوی، نزهت احمدی، پژوهشهای تاریخی پاییز و زمستان 85 شماره 1.
[6] . بخشی از پیام مقام معظم رهبری به گردهمایی وقف 15/2/81
[7] . خصال ج 1 ص 197
[8] . وقف در فقه اسلامی و نقش آن در شکوفایی اقتصادی ص 421
[9] . نگاهی به وقف و آثار اقتصادی و اجتماعی آن. ص 168
[10] . مصباح الشریعه ص 13.
[11] . خصال ج 1 ص 197
[12] . بررسی تاثیر وقف بر شکل گیری مدارس در ایران دوره اسلامی. جمال الدین مهدی نژاد و مهین مقیمی؛ نقش جهان، سال هفتم؛ بهار 96 شماره 1.
[13] . نامه مقام معظم رهبری به وزیر فرهنگ 1 . 12 . 72
[14] . فاطمه اورجی و علی اصغر چاهیان، پژوهشنامه تاریخ اسلام، سال هشتم زمستان 97 شماره 32.
[15] . بیانات مقام معظم رهبری 1/12/69
[16] . ثواب الاعمال ص 291.
[17] . حمیده شهیدی،  مطالعات تاریخ اسلام، سال هفتم تابستان 94 شماره 25.
[18] . محاسن ج 1 ص 55.
[19] . محاسن ج 2 ص 608.
[20] . من لا یحضره الفقیه ج 4 ص 11.
[21] . سید محمد صدری و حکیمه سادات هندی زاده؛ پژوهشهای فقهی دوره دهم پاییز 93 شماره 3.
[22] . محمد جواد ولی زاده و عباسعلی سلطانی، پژوهشهای فقهی دوره دهم زمستان 93 شماره 4.
[23] . بررسی وقف پول با رویکردی بر آرای امام خمینی، حسین نمازی فر، پژوهشنامه متین سال پانزدهم زمستان 92 شماره 61.
[24]  . محمد علی حاجی ده آبادی، حقوق اسلامی، سال ششم پاییز 88.


مجله راسخون مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما