چگونه با جهش تولید و اشتغال زایی در نواحی مرزی، امواج مخرب مهاجرت به مرکز کشور را مهار کنیم؟

نواحی مرزی از مناطق مهم جغرافیایی و استراتژیک در هر کشور هستند که نیازمند سیاست گذاری دقیق بوده تا بتوانند با دارا بودن شرایط اجتماعی، اقتصادی، به عنوان حائلی قوی و مستحکم نقش خود را به بهترین شکل در دفاع و مراوده با همسایگان ایفاء کنند. بیکاری و کساد در اقتصاد این مناطق باعث بروز معضل مهاجرت به سوی شهرهای بزرگ شده که این موضوع سیاست گذاری و تدبیر خاص و دقیقی را می طلبد. بهترین سیاست در شرایط فعلی اقتصادی کشور، رونق کسب و کار، ایجاد جهش در تولید و اشتغال زایی است. راهکارهایی که می توانند باعث ایجاد اقتصادی پویا در این مناطق شوند و امکان به دوش کشیدن بخش عمده ای از بار داد و ستد را در این مناطق ایجاد کنند.
يکشنبه، 13 تير 1400
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
چگونه با جهش تولید و اشتغال زایی در نواحی مرزی، امواج مخرب مهاجرت به مرکز کشور را مهار کنیم؟

چگونه با جهش تولید و اشتغال زایی در نواحی مرزی، امواج مخرب مهاجرت به مرکز کشور را مهار کنیم؟

همیشه بشر برای تأمین مایحتاج روزانه و هزینه های زندگی خود کار کرده است؛ که این کار و فعالیت یا کشاورزی بوده یا داشتن حرفه و پیشه بوده یا داد و ستد. از سالیان دور حتی بسیار قبل تر از قرن اخیر، در تمام مناطق که بشر سکنی داشته است، با نبود امکانات و تخریب امکانات موجود، همیشه یکی از راه ها برای بهبود وضعیت معیشت مهاجرت به مناطق دیگر، به شهر دیگر و به طور خلاصه محلی بوده است که امکان کسب درآمد برای تأمین زندگی بوده است.

لذا مسئلۀ مهاجرت از مناطق روستایی، که عموم اوقات از نظر دسترسی به امکانات لازم در مضیقه بوده اند، به مناطق شهری از دیرباز موضوع و بحثی مهم و چالش برانگیز بوده که در هر زمانی نیازمند توجه خاص و برنامه ریزی بوده است. چرا که در غالب موارد همۀ ابنای بشر به طور غریزی و ذاتی علقه و علاقۀ خاصی به وطن و زادگاه خود دارند و عموماً در صورت فراهم بودن امکانات و کسب و کار مناسب، تمایل به ترک شهر و دیار خود و وطن خود ندارند.

اما مسئله این است که با نبود امکانات و فرصت اشتغال مناسب، خصوصاً با جاذبه های بعضاً کاذب شهرنشینی و امید به برخورداری از شرایط مناسب تر، افراد با سودای زندگی بهتر، مشقت های مهاجرت را بر خود هموار نموده و به سوی شهرهای بزرگ گسیل شده و کوچ می کنند که مشکلات و معضلات عدیده ای را به دنبال دارد.

نکته در اینجاست که آیا می توان راهکارهایی اتخاذ کرد که مانع این مهاجرت شد و یا حتی این مهاجرت را معکوس کرد؟ آیا با ایجاد فرصت اشتغال مناسب و جهش تولید خصوصاً در نواحی مرزی که از ضعف بیشتری برخوردار هستند، می توان مانع مهاجرت شد و امواج مخرب مهاجرت به شهرهای بزرگ را مهار کرد؟ در این مقاله قصد داریم به این مهم بپردازیم و بیشتر در این باره صحبت کنیم.

چگونه با جهش تولید و اشتغال زایی در نواحی مرزی، امواج مخرب مهاجرت به مرکز کشور را مهار کنیم؟

اشتغال زایی پایدار چیست؟

به طور معمول، اشتغال زایی روندی است که به موجب آن تعداد مشاغل در یک اقتصاد افزایش می یابد. ایجاد شغل غالباً به سیاست های دولت اشاره دارد که قصد دارد بیکاری را کاهش دهد. برنامه های اشتغال زایی ممکن است اشکال مختلفی داشته باشد. به عنوان مثال، یک دولت ممکن است مالیات را کاهش دهد و مقررات را کاهش دهد تا هزینه استخدام کمتر شود. از طرف دیگر، یک دولت ممکن است خود کارگران را استخدام کند؛ به عنوان مثال برای ساختن جاده. (1)

با مطرح شدن موضوع جامعه مدنی و توجه به عدالت اجتماعی و توسعۀ عادلانه و پایدار، نخستین بار در دهه 1980 بحث اشتغال زایی عنوان شد. بحثی که به نظر می رسید در مواجهه با معضل بیکاری که یکی از مشکلات مهم اقتصادی است، بخصوص در مراکز اقتصادی کوچک تر، لازم الاجرا است. سیاستی که امروزه در سطح جهانی مطرح و گریبانگیر بسیاری از جوامع اقتصادی کوچک و بزرگ است، مبارزه با بیکاری است. (2)

از آن زمان راهکارها و ابتکار عمل هایی برای اشتغال زایی همواره در دستور کار دولت ها قرار گرفته است تا با قدرت بخشیدن به اقتصاد و به کار بستن سیاست های اقتصادی مناسب به این مهم دست پیدا کنند. امروزه با مواجه شدن با مسائلی مانند جهانی شدن بازارها، انتقال قدرت اقتصادی از مرکز به مناطق محلی و استفاده از فناوری های جدید و همچنین افزایش توسعه پایدار، ابتکارات و تدابیر مربوط به توسعه محلی می تواند تلاش های ملی را برای ایجاد اشتغال، مقابله با مشکلات اقتصادی و بهبود حکومت تقویت کند.

استفاده از توان نیروها و پتانسیل های موجود در مناطق محلی و کوچکتر که به نسبت مناطق مرکزی و بزرگتر بیشتر درگیر معضل بیکاری هستند، به کار بستن سیاست های حمایتی و تخصیص بودجه های توسعه ای به این گونه مناطق راهکارهایی هستند که در بحث اشتغال زایی همواره مورد بحث و گفتگو بوده اند.(3)

اگر بخواهیم اشتغال زایی را یک فرآیند به حساب بیاوریم که قطعاً نیاز به برنامه ریزی دقیق و بررسی همه جانبه دارد، می توانیم این فرآیند را به سه بخش تقسیم نماییم:

1) شناسایی و ارزیابی فرصت ها

2) جمع آوری و بسیج منابع

3) بهره گیری از فرصت ها (برای خدمات خصوصی یا جمعی) (4)

چگونه با جهش تولید و اشتغال زایی در نواحی مرزی، امواج مخرب مهاجرت به مرکز کشور را مهار کنیم؟

دلایل مهاجرت در نواحی مرزی

از گذشته دور همه ساله خیل زیادی از افراد با از دست دادن فرصت های اشتغال و یا کسادی بازار کار، تن به مهاجرت می دهند و به سمت شهرهای بزرگ رهسپار می شوند؛ به امید یافتن کار و کسب درآمد بالاتر و برخورداری از امکانات معیشتی، رفاهی و فرهنگی مناسب تر. بسیاری از جوانان که تعداد افراد تحصیل کرده نیز در بین آن ها کم نیست، در پی یافتن فرصت های شغلی و تحصیلی به سوی شهرها می آیند. البته ناگفته نماند که عموم این افراد به آنچه انتظار دارند دست نمی یابند و بیشتر رنج حاشیه نشینی و انجام کارهای کم درآمد و کاذب را بر خود هموار می نمایند.

از دیدگاه اقتصادی هر فعالیتی که منجر به تولید و دریافت مزد و درآمد شود، شغل به حساب می آید، اما از دیدگاه جامعه شناسانه برخی از کارها به دلیل عواقب و مسائلی که ایجاد می کنند، اگر چه که منجر به کسب درآمد شده، کار و شغل به حساب نمی آیند. (5)

مهاجرت از روستا، نواحی مرزی یا مناطق دور دست به شهرهای بزرگ، تنها به دلیل بیکاری یا بی رونقی کشاورزی و مسائلی از این دست نیست، اما شاید عمدۀ دلایل وضعیت کساد کسب و کار باشد که سودای مهاجرت و شهرنشینی را گسترش می دهد. در همین راستا حمایت از طرح های روستایی، همانند رونق گردشگری و فرصت های شغلی زیادی که این گونه طرح ها در پی دارد، یا ایجاد بازارهایی برای فروش محصولات روستایی، می تواند راهگشا بوده و حتی در مواردی باعث مهاجرت معکوس شود.

در کنار فراهم آوردن فرصت های شغلی به منظور رفع معضل بیکاری، توجه به ساختارهای لازم و ایجاد آن ها در مناطق روستایی، ساختارهایی مانند گسترش سیستم تعاونی های روستایی که منجر به ایجاد شغل و همچنین قدرتمند شدن روستاها و صنایع روستایی می شود تا از این طریق زمینه رونق کسب و کار و داد و ستد در روستاها مهیا شود. (6)

چگونه با جهش تولید و اشتغال زایی در نواحی مرزی، امواج مخرب مهاجرت به مرکز کشور را مهار کنیم؟ 

جهش تولید و اشتغال زایی

از آنجا که همه ما انسان هستیم و امید، بزرگترین مشوق است برای گذران زندگی و تلاش برای رسیدن به اهداف گوناگونی که در زندگی داریم، تمایل داریم که با داشتن کار و درآمدی که امنیت مالی را برای ما ایجاد نماید و باعث ایجاد ثبات در زندگی مان شود، از رضایتمندی روانی و اطمینان خاطر لازم بهره مند شویم تا بتوانیم زندگی شخصی سالم تر و در نتیجه زندگی اجتماعی سالم تری را تجربه کنیم. اطمینان خاطر و استقلال مالی که در سایه اشتغال مناسب ایجاد می شود، باعث احساس قدر و منزلتی می گردد که به دنبال خود تعهد و تلاش به جهت آبادانی وطن را درپی دارد.

قطعاً واضح است که با توسعه و رونق تولید و برداشتن موانع تولید، میزان اشتغال زایی افزایش یافته و برای تعداد بسیاری از افراد که بیکار هستند فرصت شغلی ایجاد خواهد شد. اما نکته ای بسیار قابل توجه وجود خواهد داشت و آن این که اشتغال به کار در چرخۀ تولید شاید صرفاً به عنوان یک کارگر ساده کافی و لازم نباشد. اینجا نیاز به آموزش مطرح می گردد که در سه شاخه قابل بررسی است؛ شاخۀ آموزش دهندگان و تربیت کنندگان افراد ماهر و آشنا به تخصص لازم که عموماً وظیفۀ آموزش و پرورش در بخش آموزش فنی و حرفه ای را خاطر نشان می سازد یا آموزش عالی را، شاخه کارفرمایان که می بایست این افراد آموزش دیده را به کار گیرند و شاخه یا بخش حمایت کننده و حامی که عموماً در کشور ما این نقش را بیشتر دولت به عهده خواهد داشت.

پس پرواضح است که در هر جایی که نیاز به ایجاد شغل و اشتغال زایی مطرح باشد، برنامه اصولی در هر سه شاخه و زمینه مورد نیاز است. این بحث می بایست به صورت تخصصی قابل توجه سیاست گذاران قرار گرفته و بستر مناسب را فراهم نمایند تا نیروی کار لازم به موازات ایجاد فرصت های شغلی تربیت شود، نیروی کار و همچنین اشتغالی که متناسب با شرایط اقلیمی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی هر منطقه ای می باشد. با چنین رویکردی است که در دیگر کشورها، علی الخصوص کشورهای توسعه یافته، تلاش برای اشتغال زایی و فراهم آوردن قوانین، آموزش، تخصص و حمایت های لازم، سیاست گذاری برای رفع بیکاری و توسعه در مناطق روستایی انجام شده است. (7)

چگونه با جهش تولید و اشتغال زایی در نواحی مرزی، امواج مخرب مهاجرت به مرکز کشور را مهار کنیم؟

تأثیرات مهاجرت بر اقتصاد کشور

مهاجرت بسته به مدت زمان و قصد فرد مهاجر به دو نوع مهاجرت دائمی و موقت تقسیم بندی می شود و صزفاً با انگیزۀ اقتصادی صورت نمی گیرد، بلکه عوامل فرهنگی، زیستی، قومی، تحصیلی و... در آن مؤثر هستند. معمولاً شخصی که اقدام به مهاجرت می کند با در نظر گرفتن اصل هزینه فایده اقدام به مهاجرت کرده و تصور یافتن شرایط اقتصادی، شغلی، معیشتی و رفاهی بهتر و مناسب تر را در ذهن دارد، علاوه بر آن به دنبال یافتن شرایط زیستی و اجتماعی و فرهنگی بهتر نیز هست. بنابراین پرداختن به موضوع مهاجرت، تنها با دیدگاه اقتصادی راهگشا و کافی نخواهد بود. اینجاست که نیاز به بررسی فرآیند مهاجرت از چند جنبه و زمینه پیش می آید؛ اقتصادی، اجتماعی، روانشناختی و فرهنگی. (8)

با این دیدگاه که به مهاجرت تنها به عنوان یک مسئلۀ فردی و یا اقتصادی صرف نمی توان نگریست، اما در اینجا قصد بر بیان تأثیرات اقتصادی آن است. اولین و شاید برجسته ترین اثر مهاجرت، تأثیر اقتصادی آن بر جوامع روستایی و شهری در هر دو بخش است. از یک سو باعث از بین رفتن پویایی و رونق اقتصادی در روستا و مناطق مرزی شده و از دیگر سو باعث افزایش مشاغل کاذب و حاشیه نشینی در مناطق شهری و شهرهای بزرگ می شود.

کما اینکه حاشیه نشینی خود زمینه ساز بروز انحرافات اجتماعی و بزهکاری در سطح جامعه می شود و متأسفانه شهرهای بسیاری را داریم که سرنوشتی اینچنین دارند و از ساختارها و زیرساخت های لازم و استاندارد برخوردار نیستند، چرا که بر اساس زندگی حاشیه نشینی و اقتصاد بیمار رایج در این شهرها و بدون نظام اجتماعی مناسب شکل گرفته اند.

ممکن است در ابتدا چنین به نظر بیاید که مهاجرت منجر به تحرک اقتصادی شده، اما در واقع مهاجرت باعث از بین رفتن نیروی کار مولد در منطقه شده و به تبع آن تولید در منطقه دچار آسیب می شود. از سوی دیگر مهاجرت باعث برهم خوردن ترکیب جمعیت در مناطق مختلف می شود، این تغییر ترکیب جمعیت می تواند به جهت قومیت، سن، تحصیلات و جنسیت نیز اتفاق بیوفتد. تفاوت شرایط کاری کارگران بومی هر منطقه و کارگران مهاجر نیز از دیگر مسائل است که باعث تفاوت دستمزدها و ایجاد تغییر و دوگانگی در بازار کار می گردد. به سادگی می توان دریافت که مهاجرت باعث ضعف و تحلیل اقتصادی، به ویژه اقتصاد مولد، در مناطق مرزی و روستایی و افزایش بار اقتصادی در شهرهای بزرگ و مهاجرپذیر می شود و این روال به راحتی توازن را برهم می زند. (9)

چگونه با جهش تولید و اشتغال زایی در نواحی مرزی، امواج مخرب مهاجرت به مرکز کشور را مهار کنیم؟

ضرورت توجه به مناطق مرزی و روستایی با رویکرد جهش تولید و اشتغال زایی

آنچه مسلم است در شرایط اقتصادی کنونی که با موانعی که بر سر راه اقتصاد کشور قرار گرفته و چرخش چرخ اقتصاد را کند کرده است، وجود تحریم ها، بسته شدن راه سرمایه گذاری های خارجی و همچنین سوء مدیریت در بخش های اقتصادی، چاره ای جزء به کار بستن سیاست هایی که تا حدودی نقش حمایتی و تسکین دهنده دارند باقی نمی ماند که شاید بهترین آن، ضرورت جهش تولید و کمک به تسریع روال تولید و حمایت از تولید باشد.

اتخاذ سیاست هایی در بخش تولید که با رفع موانع قانونی و ایجاد طرح هایی در قالب حمایت از تولیدکننده، می تواند زمینۀ اشتغال نیروی جوان، کارآمد و متخصص و آموزش دیده را فراهم نماید. لازمۀ این امر توجه به برنامه هایی برای کمک به رشد تولید، آموزش و تربیت نیروی کار متخصص و توجه به طرح های حمایتی در مناطق مرزی و روستایی است، طرح هایی مانند ایجاد مشاغل خانگی، ایجاد بازارهای مرزی، رونق و رواج گردشگری، بهبود زیرساخت ها در مناطق مرزی؛ اقداماتی نظیر جاده سازی، ترانزیت، توجه به اقلیم این مناطق و ایجاد ساختارهایی که متناسب با شرایط هر منطقه جوابگوی فعالیت اقتصادی آن منطقۀ خاص باشد.

البته نظارت و کنترل دقیق و جلوگیری از تبدیل شدن طرح های اقتصادی به محل و مفری برای بروز معضلاتی مانند قاچاق کالا یا عاملی برای به گوشه راندن و کشاندن اقتصاد و کسب و کار محلی و واقعی نیز، موضوع دیگری است که نیازمند توجه و سیاست گذاری دقیق و اصولی است. (10)

پی نوشتها
  1. www.financial-dictionary.thefreedictionary.com 
  2. www.oecd.org
  3. www.oecd.org
  4. www.mdpi.com
  5. www.shahr-zabol.blogfa.com
  6. www.tasnimnews.com
  7. www.oecd.org
  8. www.ehyaa.com
  9. www.ensani.ir
  10. www.icana.ir


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.