نوشته هاي ناب

مراقب گرماي دلت باش تا كاري كه زمستان با زمين كرد زندگي با دلت نكند
* امام رضا(ع): هدايت را در غير قرآن مجوييد كه گمراه خواهيد شد
* به آنچه داري شاكر باش و به آنچه مي خواهي مشتاق
* تنها زماني موانع را مي بينيد كه چشم از هدف برداشته ايد
* بهترين معلمت آن كسي است كه بدترين حالتت رابه تو نشان دهد نه مصيبتت را
* ميگن هر كي بميره فراموش مي شه، ولي من زنده ام و سخت از ياد تو رفتم
* براي انسان موفق هر هفته هفت «امروز» دارد و براي انسان ناموفق هر هفته هفت «فردا»
* پاهايت را جايي بگذار كه وقتي فيلم تكرار گامهايت را بگذاشتند از مكانهاي رفته پشيمان نشوي
* حافظ از چشمان قشنگ تو غزل ساخت! هر كس كه تو را ديد به چشمان تو دل باخت! نقاش غزل كه به چشمان تو پرداخت! ديوانه شد از طرز نگاهت قلم انداخت
* نخ محبت از ريسمان نفرت محكمتر است
* سخن خوبست ز اول خاطر كس را نرجاند كه بعد از گفتگو سودي ندارد لب گزيدن‌ها
* نتوان ترك تو اي رهزن دلها كردن، كه محال است دگر مثل تو پيدا كردن
* چه زيباست نوشتن وقتي مي داني او مي خواند
* دريا باش تا همه از با تو بودن لذت ببرند
* مولانا: دل كندن از هستي خاكي و رسيدن به هستي مطلق، ناگهاني و يك باره صورت نمي گيرد
* انسان با دست هايي گره كرده به دنيا مي آيد تابگويد همه چيز را مي خواهم،‌اما با دست هايي باز مي رود تا بگويد هيچ چيز نتوانستم ببرم
* خدمت و محبت،‌ اين دو لذت شريف را آفريدگار مهر در گوهر نهاد تا آدمي با آن شناخته است
* يقين داشته باش مرغ ستم ديده برنخواهد گشت
* بسياري از ما ضعف در برنامه ريزي را با بداقبالي اشتباه مي گيريم
* بنده‌ي آني كه در بند آني
* به افكاربزرگ فكر كن اما از شادي هاي كوچك لذت ببر
* آنكه از عشق رنج مي برد ميلي به شفا ندارد
* با قلبتان مهربان باشيد اگر مي خواهيد با شما مهربان باشند
* تقدير «تقويم» افراد عاديست ولي «تغيير» تدبير افراد عالي
* راز سكوت را نم نم اشك مي داند و غم تنهايي عشق را خلوت شب
* امام علي(ع): راستگويي زينت انسان و ستون ايمان است
* هر باوري كه برخاست ترديد تازه اي بود
* ستاره وقتي مي شكنه مي شه شهاب ولي دلي كه مي شكنه مي شه سوال بي جواب
* گفتي مسافريم و من سالهاست نماز دلم را شكسته مي خوانم
* اينگونه زندگي كنيم: شاد اما دلسوز، ساده اما زيبا، مصمم اما آرام، مهربان اما جدي، زيرك اما صادق، عاشق اما عاقل
* به نامت اي نوازش غمت آرام جان باشد
* جبران خليل جبران: بيكاري و بي ثمري، غريبگي ست با فصل ها و جا ماندن از كاروان زندگي
* جز توكل بر خدا سرمايه اي در كار نيست، هر كه را باشد توكل كار او دشوار نيست
* من اينجا بس دلم تنگ است و هر سازي كه مي بينم بد آهنگ است، بيا ره توشه برداريم قدم در راه بي برگشت بگذاريم ببينم آسمان هر كجا آيا همين رنگ است؟!
* دوستي قطره اشكي است كه در معبد محبت هر كجايش بچكد، مهر وفا مي رويد
* سحرها با ياد خدا بيدار باش، چون كاروان نيك بختي هميشه سحر بار مي كند
* مثل قطار از ريل پيروي نكن، مثل كشتي باش كه عظمت دريا زير پايت باشد
* عاشقانت همه نامي و نشاني دارند آنكه در عشق تو بي نام و نشان مانده منم
* شبت پر از ستاره هايي باشه كه هر شب سفارشتو به خدا مي كنن تا هميشه ماه بموني
* دود گذشت و مسير رفتنش را بر جاي گذاشت
* اين اشتباه تو نيست كه فقير به دنيا اومدي، اگر فقير بميري اشتباه توست
* يك ساعت كه آفتاب مي تابد، خاطره آن همه شبهاي باراني از ياد مي رود! اين است حكايت آدم ها
* چه شتابيست به راه؟ شايد آن نقطه نوراني دشت، چشم گرگان بيابان باشد
* مگذار گذشت در دلت گم بشود، مجذوب طلسم سيب و گندم بشود، مگذار زندگي به اين شيريني قرباني يك سوء تفاهم بشود، مجنون اگر از آتش ليلي سرخ است، يا لاله اگر به هر دليلي سرخ است، شرح دل ما حيف كه پنهان باشد، اين صورت ما به ضرب سيلي سرخ است
* دنيا به تو بخشش نمي كند تا تو را مسرور سازد، بلكه مي بخشد تا فريبت دهد
* هيچكس نمي تونه به دلش ياد بده كه نشكنه ولي من حداقل به دلم ياد دادم وقتي شكست لبه تيزش دست اوني كه دلمو شكسته رو نبره
* رهي معيري: خيال انگيز و جان پرور چون بوي گل سراپايي، نداري غير از اين عيبي كه مي داني كه زيبايي
* ياد گرفتم هرچه قدر عاشق تري تنهاتري
* خدايا! سرشار از غم و دردم و تهي از محبت و عشق، زير پاي كدامين عابر له شدم كه رنگم به غمگيني پاييز است و بي رنگتر از هرچه پاييزم
منبع:اطلاعات هفتگي 3430