نویسندگی
عباسعلی ادیب حبیب آبادی

(تو 1315 ق)، مؤلف و شاعر، متخلص به ادیب. وى در حبیب‏آباد برخوار متولد شد. مقدمات را نزد معلم حبیب‏آبادى به پایان رساند، سپس به اصفهان رفت و از محضر آقا سید مهدى درچه‏اى و آقا شیخ محمدرضا نجفى و دیگر استادان استفاده كرد. پس از آن به تدریس علوم فقه و اصول و عربى مشغول شد. گاهى شعر مى‏سرائید. در ابتدا ندیم ...

ابوبکر ربیع اخوینی بخارائی

(وف ح 373 ق)، طبیب و نویسنده. اهل بخارا بود و شاگرد ابوالقاسم طاهربن محمد بن ابراهیم مقانعى رازى و ابوالقاسم مقانعى شاگرد فیلسوف و پزشك معروف، زكریاى رازى بود. آگاهى ما درباره‏ى حوادث زندگانى اخوینى محدود است. در همه‏ى عمر به كار طباب اشتغال داشت و در عصر خود پزشكى مشهور بود و به علت توفیق در درمان بیماران ...

عبدالرزاق اخضر اصفهانی

(تو 1330 ق)، نویسنده و شاعر، متخلص به اخضر. وى در زفره از قراى كوهپایه‏ى اصفهان متولد شد. از محضر پدرش جمعى از فضلاى آنجا معلومات آموخت و به سرودن شعر پرداخت. اخضر داراى تألیفاتى است از جمله: «فصول اربعه»، در تاریخ زفره؛ «میزان الحساب»، در نظم كتاب حسبا علیخان؛ «حسن المنظر»، كه مجموعه‏ى اشعار اوست. در ...

سیف الدین اخسیکندی

(س دهم ق)، نویسنده. وى مؤلف كتابى است به نام «مجموع التواریخ» در احوال ائمه و مشایخ تا سال 964 ق، كه ناتمام ماند و پسرش نورمحمد پس از مرگ او آن را به پایان رساند. ...

ابورشاد احمد اخسیکثی

(528 /526 -466 ق)، ادیب، شاعر، نویسنده و مورّخ. ملقب به ذوالفضائل، و منسوب به اخسكیث ماوراءالنهر در نظم و نثر و نحو و لغت دستى توانا داشت و مرجع استفاده‏ى اكثر فضلا و كاتبان دیوان سلاطین بود. در مرو وفات یافت. از تألیفات او: «تاریخ ابى‏رشاد»؛ «الزوائد»، شرح «سقط الزند» ابوالعلاء معرّى؛ « كتاب فى قولهم ...

منیرالدین احمدی

(تو 1277 ش)، نویسنده. در كاشان متولد شد و پس از گذراندن تحصیلات ابتدایى به تهران آمد و در مدارس آلیانس، سن لویى و دارالفنون به تحصیل، ادامه داد. پس از پایان تحصیلات، به تدریس فیزیك و علوم طبیعى پرداخت و سمت‏هایى در وزارت فرهنگ و دارایى عهده‏دار شد. اثر به جاى مانده از وى: «فیزیك دوره‏ى متوسطه». ...

محمد علی احسانی طباطبائی

(تو 1282 ق)، نویسنده و پزشك. تحصیلات ابتدایى را در اصفهان گذرانید، سپس به تهران آمد و دوره‏ى متوسط را در شعبه‏ى علمى دارالفنون سپرى كرد. دانشكده‏ى پزشكى را در سال 1310 ش به اتمام رسانید و پس از دریافت گواهى دكتراى طب و تخصص در بیماریهاى عفونى، به مدت سى سال در طب ارتش از درجه‏ى سرگردى تا سرتیپى خدمت ...

علی محمد احتشام اولیایی شیرازی

(س چهاردهم ق)، نویسنده و شاعر. وى علوم معقول و منقول را در مدارس قدیمى شیراز نزد آیت‏اللَّه میرزا ابراهیم مجتهد محلاتى شیرازى و علوم جدید را نزد یكى از استادان صوفى هند آموخت از آثار وى: «اخوت و اتحاد»؛ «اصول اقتصاد»؛ «تكامل علم حقوق»؛ «روح الاجتماع»؛ «سیاست شرق»؛ «دیوان» اشعار. ...

محمد صادق اتابکی

(1325 -1266 ش)، نویسنده. در تهران متولد شد و پس از گذراندن تحصیلات ابتدایى، براى ادامه‏ى تحصیل به روسیه رفت و در آنجا دوره‏هاى متوسطه و عالى را گذرانید. پس از آن به ایران بازگشت و به كارهاى دولتى در كنسولگریهاى خارجى و وزارت خارجه و مؤسسات فرهنگى و وزارت كشاورزى پرداخت. آثار به جاى مانده‏ى از وى عبارت‏اند ...

ابوالیقین غیاث الدین محمد استرآبادی

(س نهم ق)، نویسنده. از پیروان طریقه‏ى حروفى و مؤلف «استوانامه» در عقاید حروفیان است كه آن را پس از رمضان 846 ق نوشته است. ...

ابوالوفای خوارزمی

(وف 835 ق)، عارف، شاعر، نویسنده و موسیقیدان. معروف به پیر فرشته. خواجه در خوارزم مى‏زیست، و در علوم ظاهرى و باطنى و حتى در علوم غریبه و موسیقى هم دست داشت، از آغاز جوانى در طریقه‏ى تصوف سیر كرد وسرانجام در خوارزم درگذشت و همان جا دفن شد. وى چند رساله در تصوف و رساله‏اى در موسیقى تألیف كرد. برخى از رباعیات ...

ابوالفاء

(س هشتم ق)، نویسنده. وى مؤلف «لب الالباب» بود؛ این كتاب در بیان عبارت و استعارات عرفا بویژه داود قیصرى شارح «فصوص الحكم» ابن‏العربى است . ...

منصور ابونصر مشکان

(وف 431 ق)، نویسنده و منشى معروف به شیخ عمید. صاحب دیوان رسالت محمود غزنوى و پسرش مسعود بود. از منشیان زبردست زمان خود كه در نثر عربى و فارسى استاد بود. ابوالفضل بیهقى مورخ معروف كه دستیار و دست پرورده‏ى او در دیوان رسالت بود، از استاد خود به نیكى یاد مى‏كند و سبك نگارش خود را متأثر از وى مى‏داند و چندین ...

ابومنصور محمد معمری

(ز 346 ق)، نویسنده. وى از اعقاب یكى از سرداران عهد ساسانى و از اصیل زادگان طوس و وزیر ابومنصور محمد بن عبدالرزاق سپهسالار خراسان بود، هنگامى كه ابومنصور محمد گروهى از دانندگان تاریخ ایران كهن را براى تألیف شاهنامه‏اى گرد آورد. ابومنصور معمرى را به سرپرستى آنان برگزید، و او چون كار توین آن كتاب در سال ...

محمد ابومنصور

(وف 350 ق)، نویسنده. بانى «شاهنامه‏ى منثور»، معروف به «شاهنامه ابومنصورى» و از بزرگان شهر طوس بود. چندبار از طرف سامانیان سپهسالار خراسان و والى طوس گردید. بنا به روایات متعدد او به وسیله زهر هلاك گردید. ...

ابوالمعالی محمد غزنوی

(س پنجم و ششم ق)، نویسنده. از خاندان علویان خراسان بود، اجدادش بیشتر در بلخ مى‏زیستند، و نقابت خراسان را داشتند. او در سال 485 ق كتابى درباره‏ى مذاهب و ادیان به نام «بیان الادیان» نوشت كه قدیمى‏ترین كتاب در ملل و نحل به زبان فارسى است. صاحب «الذریعه» وى را فرزند نعمةالله دانسته، كه نسبت وى به چند واسطه ...

ابوالقاسم محمود

(س هشتم ق)، نویسنده. وى كتاب «خلاصة الكلام» در ادب را به سال 755 ه ق. تألیف كرد. ...

عبدالکریم ابوحنیفه

(س هفتم ق)، نویسنده. اثر وى كتاب «مجمع الرباعیات» است. كه آن را براى محیى‏الدین، پسر قلج ارسلان از سلجوقیان روم تألیف كرد. ...

ابوعبداللَّه محمد ابن هندویه فارسی

(507 -440 ق)، فقیه، محدث و مصنف. در بغداد به شهرت رسید و همان جا مى‏زیست تا درگذشت و در كنار آرامگاه ابن‏سریج به خاك سپرده شد. وى داراى تألیفات و مجموعاتى بود. ...

بدرالدین احمد ابن‏ مُعظم رازی

(وف 730 ق)، نویسنده. از مردم رى بود. تنها اثر باقى مانده از وى «مقامات الاثنى عشریه» است كه آن را به شیوه‏ى مقامات حریرى نوشته است. این اثر در پاریس و تونس به چاپ رسیده است. ...