(وف 857 ق)، خطاط، نقاش، موسیقیدان و شاعر، متخلص به شاهى. از غزلسرایان معروف شیعهى قرن خود بود و ظاهراً در شاعرى، استاد عبدالرحمان جامى بوده است. در سبزوار به دنیا آمد و نیاكانش از امراى سربدارى و خود خواهرزادهى خواجه على مؤید سربدارى بود. علت اشتهار شاعر به امیر به همین سبب، و انتخاب تخلص شاهى هم ظاهراً ...
(س دهم ق)، خطاط و شاعر. از خوشنویسان اسكندرخان بكیشلو از اعیان دربار صفویه بود. مردى وارسته و صوفى مشرب و در غزلسرایى استاد بود. در یزد درگذشت و در همان جا دفن شد. ...
(س سیزدهم ق)، خطاط. مشهور به گلین خانم. وى خوشنویسى را از استادان این فن از جمله آقا زینالعابدین اصفهانى و حاجآقا فراگرفت. وى خط نسخ را با مهارت تمام مىنوشت. از خطوط او: یك رقعه نسخ كتابت به آب زر خفى متوسط، با رقم: «نمقت بنت شه امالسلمه 1240»؛ یك قطعه نسخ كتابت متوسط، با رقم: «نمقت بنت خاقان (فتحعلىشاه) ...
(س نهم ق)، خطاط و منشى. از زبر دستترین كاتبان قرن خویش بود كه ظاهراً در دربار سلطان یعقوب و رستم آق قویونلو به كار كتابت مشغول بود و به همین جهت یعقوبى و رستمى رقم مىكرد. از خطوط نستعلیق او: یك نسخه «انیس العاشقین»، به قلم نستعلیق كتابت عالى، با رقم: «تمت... به انیس العاشقین فى تاریخ سنة سبع و ثمانین ...
(س سیزدهم ق)، نقاش و خطاط. از سادات اصفهان بود و در كارهاى روغنى از قبیل قاب آینه و قلمدان و انواع جلدها ذوق داشت. در زادگاه خویش كارخانهى مجهزى دایر كرد و طراحى و اساس اولیهى نقوش را خود انجام مىداد و بقیه را به عهدهى شاگردان مىگذاشت؛ سپس كارخانه را به تهران انتقال داد. در ترسیم مجالس بزمى و رزمى ...
(تو 1226 ق)، نقاش و خطاط. ملقب به نقاشباشى و از خاندان امامى اصفهان بود. در گل و بوته و پرندهسازى و هنرهاى روغنى لاكى استدى مبرز به شمار مىآمد. میرزا نصراللَّه به غیر از قلمدانسازى در نقش جلدها و قاب آینهها استعدادى وافر و شیوهى مخصوص به خود داشت. سایهها را در پردازهاى درشتتر مىزد و از ریزهكاریهاى ...
(س سیزدهم ق)، نقاش و خطاط. از سادات اصفهان و خاندان هنرمند امامىبود. این هنرمند در سطح میرزا نصراللَّه امامىنقش مىآفرید و شاید شاگرد وى بوده است. علاوه بر صنعت نقاشى، در رشتهى گل و بوته و پرندهسازى و جدولكشى نیز قلمىخوش داشت. خط رقاع را نیز خوب مىنوشت. از آثار وى: قلمدان زیبایى است از گل و مرغ ...
(س سیزدهم ق)، خطاط. از آثار او: دعاى مشلول جانمازى است با جلد روغنى، سرلوح مرصّع، نسخ كتابت خفى متوسط، با رقم: «حسب الامر... میرزا محمدخان سپهسالار اعظم... محمدحسن الكاتب الالهى الشیرازى فى 1282». ...
(ز 1320 ق)، خطاط. به خط وى، یك نسخه «سیر العباد» سنایى در مجموعهى مهدى بیانى موجود است، به قلم كتابت خفىخوش، به شیوهى میراز رضا كلهر. از معرفىنامهى ابتداى كتاب چنین برمىآید كه وى در وزارت معارف به منشىگرى مشغول بوده است. این اثر، با رقم «الرّاجى... عیسى الالهى، فى شهر ذىالقعده 1320» است. ...
(وف 1126 ق)، عالم، خطاط و شاعر، متخلص به الهام. در سى سالگى علوم معقول و منقول را به اتمام رساند وى در فن سپاهیگرى یكتا بود. هفت قلم را به خوبى مىنوشت. پس از مرگ اورنگ زیب، فنون و كمالات خود را به بهادرشاه عرضه كرد كه مورد توجه شاه واقع شد. وى در جوانى درگذشت. ...
(وف 973 ق)، خطاط. نسب وى به خواجه نصیرالدین محمد مىرسد. منشى بىنظیر و استاد خطوط سته و خط تعلیق بود و طالب كسب علونم و فقه. قاضى اردوباد و آن سرحد و ولایات بود و اوقاف سر كار چهار معصوم(ع) را كه نزد مادر شاه سلطانمحمد بود، به خط رقاع نوشته است. در اواخر عمر به شهر قزوین رفت در خدمت شاه بود تا در همان ...
(س دهم ق)، خطاط. از آثار او: «نفحات الانس» جامى، به قطع نیم ربعى، به خط نسخ و نستعلیق خفى متوسط، با رقم: «قد تشرفت بكتابة هذه الرسالة الشریفه اقل عباداللَّه الغنى ضیاءالدین محمد الاكرمى القزوینى... فى شهور سنة تسعین و تسعمائه»(990). ...
(س سیزدهم ق)، خطاط. نستعلیق جلى را خوش مىنوشت و در جوانى درگذشت. ...
(س سیزدهم ق)، خطاط. از شكستهنویسان گمنام است. به خط وى یك نسخه «دیوان» ظهیر فارابى در كتابخانهى حاج سید نصرالله تقوى موجود است، به قلم كتابت خفى خوش، با رقم: «كتبه اقبال بندهى دولتشاه، فى شهر رمضان المبارك 1238». ...
(1322 -1267 ق)، نویسنده و خطاط. وى برادر شیخ احمد روحى و از دوستان سید جمالالدین اسدآبادى بود. افضلالملك پس از دستگیرى برادرش شیخ احمد و میرزا آقاخان كرمانى و میرزا حسنخان خبیرالملك، به استانبول گریخت و پس از مدتى توقف، به طور ناشناس به كرمان بازگشت و اندكى بعد به تهران آمد اما چون از دوستان سید جمالالدین ...
(1300 -1259 ق)، ادیب، خطاط و شاعر، متخلص به افسر. ملقب به افسر الشعراء. وى در كرمان به دنیا آمد و در این شهر تحصیل كرد. در حكمت و منطق سرآمد سخنوران عصر خود گشت بطورى كه ناصرالدین شاه وى را به حضور پذیرفت و او را به افسرالشعرا ملقب ساخت. افسر در حسن خط ممتاز بود و نثر را به شیوهى قایممقام نیكو مىنوشت. ...
(وف 1317 ق)، خطاط و شاعر، متخلص به افسر. مشهور به صادقالملك وقایعنگار. وى مردى مهربان و خلیق و با معلومات و داراى خطى خوش بود. به اقتفا و تقلید از گذشتگان شعر مىسرود و بیشتر به قصیدهسرایى تمایل داشت. از اشعار او مقدار بسیار كمى به جاى مانده است. اثر وى: «حدیقهى ناصرى». ...
(وف بعد از 1305 ق)، خطاط، ادیب و شاعر، متخلص به افسر. وى پزشكى نیز مىدانسته اما به این حرفه اشتغال نداشته است. بنا به گفتهى جلالالدین همایى در مقدمهى «دیوان» طرب: طرب در خط، ارشد شاگردان میرزا عبدالرحیم افسر شاعر خوشنویس معروف است كه وفاتش علىالتحقیق بعد از سنهى 1308 و به بعض احتمالات در سال 1315 ...
(وف 880 ق)، خطاط. شاگرد میرزا جعفر بایسنقرى بود كه در بدایت حال از تبریز به هرات سفر كرد و ملازم سلطان ابوسعید بن محمد بن میرانشاه گردید. بعد از تسخیر خراسان توسط الغبیگ، شاه گوركانى اظهر را به همراه خود از خراسان به سمرقند برد و مصاحب خود كرد. تذكرهنویسان متقدم به اظهر لقب ظهیرالدین و متاخرین به او ...
(س نهم ق 9، خطاط و شاعر، متخلص به اصیلى. از شعراى معاصر امیر علىشیر نوایى بود. مولف «مجالس النفائس» او را از شمار شعراى مشهد ذكر مى كند. ...