(س دوازدهم و سیزدهم ق)، خطاط و شاعر، متخلص به ادیب. وى از سادات شیراز و از سلسلهى ذهبیه بود. گویند تخلصش با كمالاتش چندان بىمناسبت نبود. او مردى معقول و آرام و خوش محاوره بود و در شعر بیشتر به غزل رغبت داشت. خط نستعلیق را نیز خوب مىنوشت. ...
(س دوازدهم ق)، خطاط و شاعر، متخلص به واله. وى خواهرزادهى میرزا طاهر وحید قزوینى بود. در چهارده سالگى به مشق خط پرداخت و در جوانى شهرت یافت و مدت چهارده سال به وزارت و مشاغل دیوانى اشتغال داشت. وى به شعر و شاعرى علاقه داشت و گاهى اوقات نیز شعر مىسرود. او شاگرد ابوتراب بود. در اواخر عمر گوشهنشینى اختیار ...
(وف 901 ق)، خطاط. مشهور به ادهم كور. از اهالى یزد بود و در خراسان مىزیست. خط نستعلیق را با ظرافت مىنوشت و معاصر با مولانا حیرتى اصفهانى از شعراى مشهور بود. گویند كه بزرگان تركمان او را از خراسان به اصفهان فرستادند تا كتیبههاى منازل ایشان را بنویسد. سپهر نام او را ابراهیم و تاریخ مرگش را سال 901 ق ...
(س دهم ق)، خطاط. اهل ابهر و اصل و نسب وى عرب بود. نسبش از طریق مادر به مالك اشتر و از سوى پدر به احمد غزالى مىرسد. وى چندى كاتب شاه طهماسب بود و در سال دوم سلطنت شاه طهماسب به دست دمرى سلطان شاملو كشته شد. جسد او بعد از مدتى به كربلا منتقل شد. ...
(س نهم ق)، خطاط. وى مردى دانشمند بود كه در انشاء و خط تعلیق مهارت تمام داشت. خط او اگرچه نازك و رعنا نبوده و پیرو خواجه عبدالحى بوده اما اسلوب و اصول خوب داشته است. او كاتب پادشاهان آق قوینلو، حسن پادشاه (وف 882 ق)، و رستم پادشاه (سلطنت 897 ق)، و الوندبیگ (وف 910 ق) بود. ...
(وف ح 1280 ق)، خطاط، شاعر و ادیب. وى از سلسلهى سادات كرمانشاه بود. از بیشتر علوم متداول زمان خود بهرهى كافى داشت. مردى ادیب و دانشمند بود. كتابى به سبك «گلستان» سعدى پرداخته و در آن حكایات خوبى همراه با شعر آورده است. وى در خط شكسته مهارت داشت. ادب در كرمانشاه بدرود حیات گفت. ...
(وف 928 ق)، خطاط و شاعر، متخلص به ادایى. وى همچون همشهریش سعدى پیوسته سفر مىكرد و با اهل فضل و كمال در اطراف و اكناف عالم مصاحب مىشد و از هر طایفهاى فضیلتى كسب مىكرد. وى نه تنها در سرودن شعر از مثنوى و قصیده و غزل توانا بود كه كاتب توانایى نیز بود و خط را خوش مىنوشت. در استانبول درگذشت. از آثار ...
(ز 1292 ق)، خطاط و شاعر، متخلص به اخگر. در قم متولد شد. وى نوادهى مؤلف «آتشكدهى آذر» بود و به جهت مشاغل دیوانى ساكن تهران شد و با صاحب «حدیقة الشعراء» معاشرت داشت. اخگر انواع كمالات ظاهرى و معنوى را دارا و در شكستهنویسى استادى بزرگ بود. از علوم متداول زمان خود بهره داشت و در سرودن انواع شعر توانا ...
(س سیزدهم ق)، شاعر و خطاط. اصل وى از اصفهان بود. در خط شكسته، تحریرى دلكش داشته و به میل خود در سلك نویسندگان و كتاب محمود میرزاى قاجار درآمده، به جمعآورى و تحریر اشعار او مشغول بوده است. از او است: به قتلم وعده داد آن شوخ بىپروا و میدانم كزین طالع كه دارم خواهد آخر رفت از یادش ...
(وف 990 ق)، خطاط. از معروفترین خوشنویسان خط تعلیق بود و از شاگردان تاج سلیمانى و عبدالحى منشى. مدت سى سال كاتب سلطان محمد میرزا صفوى در خراسان بود. كسانى كه نام خواجه اختیار را ذكر كردهاند، همگى وى را از مردم هرات دانستهاند، ولى مرقعى از آثار خطوط وى دیده شده كه نام و نسب خود را چنین ذكر كرده است: ...
(وف 928 ق)، شاعر، ادیب و خطاط. وى اهل تربت حیدریه بود. در جوانى از ولایت زاوه به هرات رفت و به تحصیل علوم دینى پرداخت و پس از آن به فن انشاء و شعر و معما نیز آگاهى یافت. در ابتدا كاتب محكمهى قضاوت نظامالدین امیر علیشیر بود و در زمان سلطان حسین بایقرا به منصب قضاوت رسید و به دلیل دانش و كمالاتش سرآمد ...
(وف 1232 ق)، خطاط و شاعر، متخلص به اختر. از غلام زادگان گرجى صفویه و اصل وى از تركهاى گرجستان بود كه در تبریز یا به قولى در اصفهان متولد شد و در اصفهان و شیراز نشو و نما یافت و چنانكه خود گوید: «از خدمت دانشمندان به قدر مقدور فى الجمله خطى و ربطى تحصیل نموده و در مراتب شهرى آنچه سخن شناسان دقیقه را به ...
(س دوازدهم ق)، خطاط. وى از اساتید معروف خط نسخ و ثلث در زمان شاه سلطان حسین صفوى بود كه شهرت و تسلطش در نسخ و ثلث مثل شهرت میر در نستلیق و درویش در شكسته و خواجه اختیار الدین منشى در تعلیق است و در اصطلاح خوشنویسان هر كجا میرزاى مطلق مىگویند همو مراد است. ظهور میرزاى نیریزى در شیوهى نسخ و ثلث تحوّل ...
(وف 986 ق)، خطاط و شاعر. اهل مشهد بود و پس از طى مراحل نخستین خوشنویسى از مشهد به هرات رفت و نزد میر على هروى به فراگیرى خط پرداخت و در كار خوشنویسى به پایهى استاد رسید. پس از فتح هرات به دست عبیداللَّهخان ازبك، به سال 935 ق، و انتقال اجبارى جمعى از هنرمندان از جمله میر على به بخارا، سید احمد نیز به ...
(س دهم ق)، خطاط. به خط وى: قطعهاى است از مرقع سید احمد مشهدى، به قلم چهاردانگ و كتابت خوش و با رقم: «كتبه العبد احمد لال». ...
(س سیزدهم ق)، خطاط. از آثار وى: دو لوحهى مذهَّب بر مزار مولوى در قونیه، كه یكى با ثلث چهار دانگ جلى خوش، با رقم: «كتبه الفقیر الحاج احمد كامل غفر ذنوبه 1228»؛ و دیگرى با ثلث سه دانگ كتیبهى عالى و رقم: «كتبه كامل 1320». اختلاف تاریخ رقمهاى او بسیار است. ...
(س نهم ق)، خطاط. به خط وى: یك نسخه «كلیات» كمال خجندى، كه به قلم كتابت خوش نوشته است و چنین تمام مىشود: «قد وقع الفراغ من تحریر دیوان... الشیخ كمال...، محمد الخجندى، فى... سنة خمسن و ستین و ثمانى مائة، على انامل اقل عباداللَّه الواهب، فخرالدین احمد الكاتب...»؛ همچنین بعضى ترجیعات، از مجموعه ترجیعبندهاى ...
(س سیزدهم ق)، خطاط. از آثار وى: قرآن وزیرى، جلد روغنى مذهّب، به خط نسخ كتابت خفى خوش، با رقم: «حرره العبد المحتاج الى رحمةاللَّه الغنى اللطیف احمد الشریف الیزدى فى رمضان 1263». ...
(س سیزدهم ق)، خطاط. وى شكستهى نستعلیق را خوش مىنوشت و به خط او، قطعهاى است، به قلم كتابت خفى خوش، با رقم: «العبد المذنب احمد الشریف فى شهر ذى قعدة الحرام من شهور ثمانین و مأتین بعد الالف 1280». ...
(وف 1264 ق)، خطاط. وى در اوایل دورهى قاجاریه مىزیست و با اینكه در خوشنویسى خط نسخ شهرت داشت، خط نستعلیق را خوش و شكسته را نیز عالى مىنوشت. میرزا احمد شاملو، خوشنویس سركارى محمد على میرزا، فرزند فتحعلىشاه قاجار و استاد خط وى بود. قدیمىترین اثرى كه از او بازمانده، یك نسخه رسالهى «ذخیرة الاخرة» در ...