(وف 556 ق)، فقیه حنفى، مفسر، محدث و واعظ. اهل سمرقند بود. در 542 ق به مكه رفت و در بازگشت مدتى در بغداد ماند. در سمرقند از دنیا رفت. از آثار وى: «الجامع الكبیر» یا «جامع الفتاوى»؛ «الفقه النافع»؛ «بلوغ الارب من تحقیق استعارات العرب»؛ «ریاضه الاخلاق»؛ «مصابیح السبل»، در دو مجلد، در فروع فقه حنفى؛ «الملتقط ...
(412 -325/330 ق)، صوفى، محدث، حافظ، مفسر و مورخ. در نیشابور متولد شد و در آنجا به تعلیم و حفظ قرآن و روایت اشعار و تحصیل زبان عربى و سپس به درس حدیث و علم باطن پرداخت. معاصر با القادر باللَّه خلیفه عباسى بود. به عراق وى و همدان و مرو و حجاز سفر كرد و شاگرد استادانى چون ابوالحسن دارقطنى، ابونصر سراج، ...
(ز 1297 ق)، قارى حافظ و عالم. اجداد وى همه قارى و حافظ بودند. وى قرائت عاصم را كه متقنترین قراآت است بواسطه پدرانش از خود عاصم روایت مىكرد. از آثارش: «التحفه المحمدیه»، در تجوید قرآن؛ «جواهر القرآن»، به عربى، و كتابى دیگر به همان ترتیب، به فارسى، به نام «حل الجواهر»؛ «خزائن القرآن»؛ «كفایه الحفاظ» ...
(وف 560 ق)، مفسر، قارى، فقیه حنفى، ریاضیدان و شاعر. وى از دانشمندان و عالمان بزرگ قرن ششم هجرى است كه با سلطان سنجر سلجوقى معاصر بود و آثار بسیار ارزشمندى در تفسیر و علوم دینى تالیف كرد. وى در سرودن شعر نیز توانا بود، اشعار چندى نیز از وى در تذكرهها نقل است. از جمله آثارش: «انسان عین المعانى» در تفسیر ...
(وف ح 1322 ق)، مفسر، اصولى. وى از بزرگان و علماى اعلام زنجان بود. مقدمات را در زنجان فراگرفت. سپس به نجف رفت و در آن حوزه نزد علماى نجف به تكمیل تحصیلات پرداخت. آنگاه به زنجان بازگشت و منصب تدریس و قضاوت را بر عهده گرفت و به تصنیف و تالیف اشتغال ورزید و به انجام وظائف دینى و امامت پرداخت تا از دنیا رفت ...
(وف 370 ق)، فقیه، مفسر، محدث و ادیب. وى در نواحى خراسان و ماوراءالنهر منصب قضاوت داشت و در بخارا از دنیا رفت. تصانیفى در «تفسیر» و «حدیث» و «فقه» و «ادب» دارد. ...
(س دهم ق)، مفسر، فقیه، محدث و ادیب امامى. وى از عالمان بزرگ تفسیر، حدیث و فقه و ادب بود در عصر شاه اسماعیل اول و شاه طهماسب صفوى در اصفهان مىزیست. وى از اكابر شاگردان محقق كركى، شیخ على بن عبدالعالى، سید غیاثالدین جمشید زوارهاى مفسر و سید امیر عبدالوهاب استرآبادى بود. تفسیر را از سید غیاثالدین جمشید ...
(وف 656 ق)، فقیه، اصولى، مفسر، محدث و لغوى شافعى. وى در بغداد متوطن بود. مدتى نیز نیابت قاضى القضاتى را بر عهده داشت تا عزل شد. در نظامیه به تحصیل و تدریس پرداخت. وى درایام فتح بغداد به دست هلاكو كشته شد. از آثارش: «السحر الحلال فى غرائب المقال»، در فروع فقه شافعى؛ «ترویح الارواح فى تهذیب الصحاح» جوهرى، ...
(538 -467 ق)، مفسر، محدث، نحوى، متكلم، لغوى و شاعر حنفى معتزلى. ملقب به جاراللَّه. نسبت وى به زمخشر، از آبادیهاى خوارزم است در زمخشر به دنیا آمد. او در ادب و لغت عرب و فقه و حدیث و تفسیر استاد و متكلم معتزلى بود و شعر را بسیار نیكو مىسرود. در ضمن مسافرتهاى خود مدت مدیدى در مكه اقامت كرد و به همین مناسبت ...
(وف 369 ق)، حافظ، محدث، اصولى و مفسر. وى از ابوالقاسم بغوى و ابومحمد بن صاعد و حسین بن على بن زید و همطبقهى آنان حدیث شنید. ابوبكر بن ابى على و ابونعیم اصفهانى و گروهى دیگر از وى حدیث روایت كردهاند.ابونعیم اصفهانى گوید كه زعفرانى به لحاظ شناخت استوار و دانش فراگیرش بندار اصول و حدیث شهر ما بود. او ...
(1127 -1058 ق)، مفسر، عالم دینى، ریاضیدان، شاعر و خطاط. در لاهیجان متولد شد. علوم عربى و سطح را در همان شهر نزد شیخالاسلام ملا حسن لاهیجى خواند. در بیست سالگى به اصفهان رفت و ریاضى را نزد ملا رفیع یزدى و سایر علوم متداول را از اكابر علماى آن شهر همچون آقا حسین خوانسارى فراگرفت و به مراتب عالیهى علمى ...
(تو 1309 ق)، محدث، مفسر، فقیه و مدرس. وى در قم به دنیا آمد. پس از گذراندن مقدمات و سطوح نزد میرزا سید محمد برقعى حدود ده سال از محضر حاج شیخ ابوالقاسم كبیر استفاده نمود. مدت دو سال در اراك اقامت داشت، سپس به قم مراجعت كرد و در درس فقه و اصول آیتاللَّه حایرى، موسس حوزهى علمیهى قم، حاضر شد. علم حكمت ...
(وف 546/545 ق)، فقیه، اصولى، مفسر، واعظ و متكلم حنفى. معروف به علاء زاهد. در آخر عمرش املاى حدیث مىكرد. وى از مشایخ صاحب «الهدایه» بود. از آثارش «تفسیر القرآن» یا «تفسیر محمد بن عبدالرحمان» یا «تفسیر علائى» است كه بیش از هزار جزء مىباشد. ...
(559 -472 ق)، حافظ، محدث، مفسر، لغوى و فقیه شافعى. منتسب به زاغول از قراى پنج ده مرو رود بود در انجا به دنیا آمد و در مرو سكنى گزید و اشتهار یافت. نزد ابوبكر محمد سمعانى و موفق بن عبدالكریم هروى فقه آموخت و از ابوالفتح نصر بن ابراهیم حنفى و ابومحمد بغوى و عیسى بن شعیب سجزى حدیث شنید. وى تمام عمر خویش ...
(1363 -1290 ش)، فقیه، مفسر، مورخ، رجالى، نویسنده و شاعر. در یزد متولد شد. پس از تصحیل مقدمات در بیست و یك سالگى براى تكمیل تحصیلات خود به قم مهاجرت كرد و از محضر آیتاللَّه حائرى و استادان دیگر استفاده برد. سپس به تهران آمد و به انجام وظائف مذهبى و ترویج دین مشغول شد. گاه گاهى شعر مىسرود. و غزلیاتى ...
(وف 369/367 ق)، صوفى، محدث و قارى. وى خواهرزاده ابوعلى رودبارى است. در رودبار به دنیا آمد و در بغداد نشو و نما یافت. مدتى در بغداد زندگى كرد و سپس به صور منتقل شد و تا پایان عمر در شامات زیست. او از اعاظم مشایخ صوفیه و عارفان شام به حساب مىآید. وى عالم به شریعت و حقیقت بود و معاصر ابوعبداللَّه باكو ...
(590 -512 ق)، قارى، محدث، واعظ و فقیه شافعى. در قزوین متولد شد. در هفت سالگى قرآن را حفظ كرد. از ملكداد عمركى و محمد بن یحیى نیشابورى و ابوعبداللَّه فراوى و عبدالغافر فارسى و عبدالجبار خوارى و زاهر شحامى و ابنقشیرى و ابنبطى در قزوین و نیشابور و بغداد فقه و حدیث آموخت. مدتى ساكن بغداد بود و در نظامیه ...
(ز 1168 ق)، شاعر، عالم، حكیم، مفسر، محدث و فقیه اصولى. اصل وى از قم است، ولى در همدان متولد شد. در همان جا نشو و نما یافت. او برادر صدرالدین رضوى قمى، شارح «الوافیه»، است ك از وى روایت كرده است. سید ابراهیم بعد از وفات برادرش به كرمانشاه رفت. وى یكى از مشایخ دوازدهگانه سید شبر حویزى است. حاج محمدجعفر ...
(وف ح 502 ق)، ادیب، لغوى، شاعر، مفسر، محدث، متكلم، حكیم و فقیه شافعى/ معتزلى. اهل اصفهان و ساكن بغداد بود. وى را همتا و قرین امام محمد غزالى مىدانند. به گفتهى كاتب چلبى، غزالى كتاب «الذریعه» او را از خود جدا نمىكرد و آن را به خاطر نفاستش مىستود. بعضى از علما به استناد اینكه او از اهلبیت (ع) بسیار ...
(وف بعد از 666 ق)، فقیه، مفسر، لغوى، ادیب و صوفى حنفى. اصل وى از رى است. طى سفرى از مصر و شام دیدار كرد و در پایان عمر، در سال 666 ق، در قونیه بود. او در تفسیر قرآن مشهور است. صاحب «ریحانه الادب» و به تبع آن دهخدا در «لغت نامه» رازى را از علماى قرن هشتم و متوفاى بعد از سال 768 ق دانستهاند. از آثار وى: ...