0
مسیر جاری :
آن باده‌ای كه روز نخستش نه خام بود اربعین حسینی

آن باده‌ای كه روز نخستش نه خام بود

آن باده‌ای كه روز نخستش نه خام بود يك اربعين گذشت و دوباره به جام بود شكر خدا كه صبح زيارت دميده است هر چند آفتاب حياتم به بام بود
آمده سر شکستۀ محنت اربعین حسینی

آمده سر شکستۀ محنت

آمده سر شکستۀ محنت آمده اشک‌ریز بت شکنت السلام ای مرملٌ بدماء چه خبر از هزار زخم تنت از دو تا لاله‌های من چه خبر
ای غایب از نظر اربعین حسینی

ای غایب از نظر

ای غایب از نظر، نظری کن به خواهرت زینب نشسته بر سر قبر مطهرت یک اربعین گذشته ولی زنده‌ام هنوز قامت خمیده آمده سرو صنوبرت
الا ای گل که پرپر زیر خاکی اربعین حسینی

الا ای گل که پرپر زیر خاکی

الا ای گل که پرپر زیر خاکی به زیر خاک و چون دل چاک چاکی نمی‌گویم ز خاکت سر برآری که می‌دانم برادر سر نداری
از جان خود اربعین حسینی

از جان خود

از جان خود اگرچه گذشتم به راحتی دل كنده‌ام ولی ز تنت با چه زحمتی می‌خواستم به پات سرم را فدا كنم اما به خواهر تو ندادند مهلتی كی گفته قطعه قطعه شدن درد آور است؟
اربعين آمد اربعین حسینی

اربعين آمد

اربعین آمد، دلم را غم گرفت بهر زینب عالمی ماتم گرفت سوز اهل آسمان آید به گوش ناله صاحب زمان آید به گوش جان اهل بیت عصمت بر لب است كاروان سالار آن‌ها زینب است