تا ملک جهان را مدار باشد شاعر : انوري فرمانده آن شهريار باشد تا ملک جهان را مدار باشد در معرکه سلطان شکار باشد سلطان سلاطين که شير چترش در مرتبه گردون عيار باشد ...

اي نمودار سپهر لاجورد شاعر : انوري گشته ايمن چون سپهر از گرم و سرد اي نمودار سپهر لاجورد هم بهشت از غيرت صحنت به درد هم سپهر از رفعت سقفت خجل روي آن چون رنگ زرنيخ...

اي به شاهي ز همه شاهان فرد شاعر : انوري مشتري طلعت و مريخ نبرد اي به شاهي ز همه شاهان فرد مجلس و معرکه را مردم و مرد آسمان مثل تو ناديده به خواب همتت سايه از آن سان...

باغ سرمايه‌ي دگر دارد شاعر : انوري کان شد از بس که سيم و زر دارد باغ سرمايه‌ي دگر دارد که نه پيرايه‌ي دگر دارد هيچ طفل رسيده نيست درو چون همه مردمان خبر دارد مي‌نمايد...

عيد بر بدر دين مبارک باد شاعر : انوري سنقر آن آفتاب دولت و داد عيد بر بدر دين مبارک باد چرخ از عدل او نهد بنياد آنکه شغل نظام عالم را دهر از دست او کند آباد وانکه...

طغرل تگين به تيغ جهان را نظام داد شاعر : انوري زو بيشتر گرفت و به کمتر غلام داد طغرل تگين به تيغ جهان را نظام داد امنش قرار مملکت مصر و شام داد جيشش خراج خطه‌ي چين و...

اکنون که ماه روزه به نقصان در اوفتاد شاعر : انوري آه از حجاب حجره‌ي دل بر در اوفتاد اکنون که ماه روزه به نقصان در اوفتاد اينک نهيب او به جهان اندر اوفتاد هجران ماه روزه...

از ناخن محاق ابد چهره خسته باد شاعر : انوري واندر هرآنچه راي تو کرد اقتضاي آن از ناخن محاق ابد چهره خسته باد تا رسم تهنيت بود اندر جهان بعيد تقدير جز به عين رضا ننگرسته...

خسروا بخت همنشين تو باد شاعر : انوري مشتري در قران قرين تو باد خسروا بخت همنشين تو باد عرصه‌ي آسمان زمين تو باد خواجه‌ي اختران غلام تو گشت در يسار تو و يمين تو باد...

ملکا مملکت به کام تو باد شاعر : انوري ملک هم نام تو به نام تو باد ملکا مملکت به کام تو باد خواجه‌ي اختران غلام تو باد ساحت آسمان زمين تو گشت همه حشمت ز احتشام تو باد...