مسیر جاری :
#اشعار درباره معصومین در راسخون
#اشعار درباره معصومین در مقالات
#اشعار درباره معصومین در فیلم و صوت
#اشعار درباره معصومین پرسش و پاسخ
#اشعار درباره معصومین در مشاوره
#اشعار درباره معصومین در خبر
#اشعار درباره معصومین در سبک زندگی
#اشعار درباره معصومین در مشاهیر
#اشعار درباره معصومین در احادیث
#اشعار درباره معصومین در ویژه نامه
سامریهای منافق در جامعه امروز
پیوند خوشنویسی در هنرهای مختلف
معرفی خوشنویسان معروف قرآن کریم
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
هنر و زیبایى از منظر دین در بیان آیت الله جوادى آملى
بررسی بحث حجاب در دانشگاه و عدم رعایت آن در جامعه دانشجویی
علت بی غیرتی برخی مردان و نحوه تعامل با چنین همسری
در اقدام به طلاق، اولویت با کدامیک: منافع والدین یا فرزندان؟!
چه چیزهایی موجب رضایتمندی در زندگی می شوند؟
حضرت زهرا (س) حلقه ارتباط و اتصال در عالم هستی
دلنوشتههایی به مناسبت هفته بسیج
خلاصه ای از زندگی مولانا
داستان های کوتاه از پیامبر اکرم (ص)
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
نحوه خواندن نماز والدین
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
دعا برای ختم به خیر شدن امور و گشایش مسائل
ای گوش زمانها و مکانها به کلامت
ای گوش زمانها و مکانها به کلامت افلاکی و خاکی شده پژواک پیامت هم روح نبوت تو و هم جان امامت یعنی که خداحافظی ات عین سلامت
اولین بار
اولین بار که رنگ عددی پیدا شد جلوه بسیار شد و خوب و بدی پیدا شد چشم وا کردی و پلک ازلیت گم شد چشم را بستی و خواب ابدی پیدا شد با تو هم لیس کمثله سندی یافت و هم
امام ابرها
ای نهایت تواضع تمام ابرها ای خیال با شکوه! ای امام ابرها ! کوه پیش پای سر به سجده میبرد میچکد نگاه تو از کلام ابرها خواب دیدهام تو را بارها و بارها
افسانه شنیدیم
امشب صنما باز که افسانه شنیدیم وصف لب تو از لب پیمانه شنیدیم پیمانه چو با یاد نگاه تو گرفتیم از هر رگ دل نغمه مستانه شنیدیم
اصلاً نمیآید گدا بودن به ماها
هر چند که ما را نوشتند از گداها اصلاً نمیآید گدا بودن به ماها ما روسیاهان ارزش خاصی نداریم ماها کجا و نوکری دلرباها؟! ما هرچه قدر اصرار کردیم او نیامد
هواى جنّت
ز سيل اشک ديده، خاک را گل مىكنم امشب نباشد محرمم كس، راز با دل مىكنم امشب نظر بر آسمان مىافكنم گه بر مه و انجم گه از منزل برون، گه رو به منزل مىكنم امشب
وا مکن زخم سرم را
طبیبا وا مکن زخم سرم را مسوزان قلب زینب دخترم را طبیبا کار از درمان گذشته که آتش آب کرده پیکرم را طبیبا نسخه ننویسی که باید
نگاه عبّاس
شب بود و اشک بود و علی بود و چاه بود فریاد بیصدا، غم دل بود و آه بود دیگر پس از شهادت زهرا به چشم او صبح سفید همچو دل شب سیاه بود
نخل بارور
روا باشد كه گردد آسمان زير و زبر امشب كه شد فرق على شير خدا شقّ القمر امشب ز خون فرق حيدر دامن محراب گلگون شد به خاك افتاد از بيداد، نخلى بارور امشب شد از نيرنگ و تزوير رياكاران بد اختر
نخل از غم بارور بود
وجودم نخل از غم بارور بود تمام حاصلم خون جگر بود ز هر شاخه هزاران میوه دادم همانا پاسخم نیش تبر بود