شاعر: امینه دریانورد
ای گوش زمانها و مکانها به کلامت
افلاکی و خاکی شده پژواک پیامت
هم روح نبوت تو و هم جان امامت
یعنی که خداحافظی ات عین سلامت
حسن تو همین بس که به پایان نرسیدی
آغاز تو حسن اش همه درحسن ختامت
نامی ست تو را راز نه و رمز نه اما
هر رمزی و رازی پی فهمیدن نامت
نوشید تو را هرکه نیوشید تو را حیف
برآنکه ندانست چه شهدی ست به جامت
قاف تو و سیمرغ تو نایافتنیتر
ماییم و همین سرخوشی گوشهی بامت