شاعر: محمدمهدي رافع
ای یادگار عترت طاها، ظهور کن
آرام جان زهرهی زهرا، ظهور کن
از رخ بگیر معجر غیبت، عزیز دل
روشنترین ستارهی دنیا، ظهور کن
عمری در انتظار نگاهت نشستهایم
ای تکسوار سینهی سینا، ظهور کن
ای آنکه عرش، بسته به پایت کمند خویش
وی باده نوش ساغر ادنی، ظهور کن
هرگز بهانه از لب و خالی نجستهایم
"تنها" تویی بهانهی دلها، ظهور کن