شاعر: شهدی لنگرودی
امشب صنما باز که افسانه شنیدیم
وصف لب تو از لب پیمانه شنیدیم
پیمانه چو با یاد نگاه تو گرفتیم
از هر رگ دل نغمه مستانه شنیدیم
هر تاب سر زلف تو گویای حدیثی است
این راز نهان را همه از شانه شنیدیم
تا دیده به شمع رخ زیبای تو بستیم
آهنگ وفا از پر پروانه شنیدیم
آن شب که گره از سر زلف تو گشودند
فریاد و فغان از دل دیوانه شنیدیم
مشکل بود از کوی تو آسوده گذشتن
ما این سخن از ساقی می خانه شنیدیم