0
مسیر جاری :
بلای عشق حسام الدین سراج

بلای عشق

نهادم سر به پای او نهادم سر به پای او که دل شد مبتلای او،فدای او بلای او،عطای او جفای او،وفای او اگر اشکم،اگر آهم چه غم گر غم زند راهم اگر اشکم،اگر آهم چه غم گر غم زند راهم گر این باشد پسند او
ساز و آواز نوا حسام الدین سراج

ساز و آواز نوا

ترسم در اين دل هاي شب از سينه آهي پر زند برقي ز دل بيرون جهد آتش به جايي در زند ني بي نوا مي بي صفا / وقت است اگر در بزم ما ساقي ميي ديگر دهد / مطرب رهي ديگر...
سرو خرامان حسام الدین سراج

سرو خرامان

مستان سلامت می‌کنند جان را غلامت می‌کنند مستی ز جامت می‌کنند مستان سلامت می‌کنند غوغای روحانی نگر سیلاب طوفانی نگر خورشید ربانی نگر مستان...
سلسله ی موی دوست حسام الدین سراج

سلسله ی موی دوست

سلسله ی موی دوست سلسله ی موی دوست, حلقه ی دام بلاست حلقه ی دام بلاست هر که دراین حلقه نیست هر که دراین حلقه نیست, فارغ از این ماجراست فارغ از این ماجراست
نغمه مهر حسام الدین سراج

نغمه مهر

خاک بودم آب بودم گل شدم عالمی گل کردم آخر دل شدم غیرت حزن احتضار شرم داشت لیلی بی پرده ی محمل شدم نغمه ها دارد مقامات ظهور او غنا ورزید و من سائل شدم
شور مستی حسام الدین سراج

شور مستی

دزدیده چون جان می روی اندر میان جان من سرو خرامان منی ای رونق بستان من چون می روی بی من مرو ای جان جان بی‌تن مرو وز چشم من بیرون مشو ای شعله تابان من
عشق و مستی حسام الدین سراج

عشق و مستی

دی دامنش گرفتم کی گوهر عطایی شب خوش مگو مرنجان که امشب از آن مایی افروخت روی دلکش شد سرخ همچو اخگر گفتا بس است کم کن تاچند از این گدایی با مدعی مگویید...
گریه بی بهانه حسام الدین سراج

گریه بی بهانه

ای عشق ، همه بهانه از توست من خامشم، این ترانه از توست من انده خویش را ندانم ندانم ندانم من انده خویش را ندانم ندانم ندانم این گریه‌ی بی‌بهانه از توست این گریه‌ی بی‌بهانه از توست
ملکا حسام الدین سراج

ملکا

ملکا ذکر تو گویم ، که تو پاکی و خدایی نروم جز به همان ره که توام راهنمایـــی نروم جز به همان ره که توام راهنمایـــی بری از رنج و گدازی، بری از درد نیازی بری از بیم و امیدی بری از چون...
من و ما حسام الدین سراج

من و ما

زین دو هزاران من و مااااا زین دو هزاران من و مااااا ای عجبا من چه منم ای عجبا من چه منم گوش بنه عربده راااااا دست منه بر دهنم دست منه بر دهنم