0
مسیر جاری :
معناشناسی تأویل و اعتبار معرفتی آن در اندیشه ملاصدرا (1) حکمت متعالیه

معناشناسی تأویل و اعتبار معرفتی آن در اندیشه ملاصدرا (1)

« تأويل» يكي از اصلى ترین فرایندهای تفكر انسان است. فيلون در سنت يهودى، اوریگنس و اگوستین در سنت مسیحی و ابن عربي و ملاصدرا در سنت اسلامي از جمله نماىندگان برجسته تفكر تأویلى اند. در این مقاله سعی شده...
سياست متعاليه، سياستي جامع حکمت متعالیه

سياست متعاليه، سياستي جامع

نجف لك‌زايي: در آغاز لازم مي‌دانم كه از جانب خود و همه ي دوستان پژوهش‌گر از الطاف و عنايت‌هاي حضرت عالي براي تشكيل اين نشست‌ها تشكر و قدرداني كنم. از آن جا كه پرسش‌هايي كه در گذشته تنظيم شده بود و به...
تحول گرايي عرفان و سياست در حكمت متعاليه حکمت متعالیه

تحول گرايي عرفان و سياست در حكمت متعاليه

حضرت امام(ره) با تأثيرپذيري از مشرب فلسفي حكمت متعاليه، در تقابل با دو نظام سرمايه‌داري و كمونيستي توانستند نظامي را كه عهده دار سعادت فردي و اجتماعي است، تحقق بخشند. با همين مبنا، حكومت اسلامي را تئوريزه...
رابطه شريعت و سياست در حکمت متعاليه (2) حکمت متعالیه

رابطه شريعت و سياست در حکمت متعاليه (2)

حركت جوهري صدرالمتألهين، خواه در دايره ي طبيعي آن يا در دايره و حدود ارادي، بيشترين مسايل و دغدغه‌هاي فكري را حل كرده است. حركت جوهري نه تنها در جهان شناسي اهميت زيادي دارد، بلكه در عرصه ي انسان‌شناسي...
رابطه شريعت و سياست در حکمت متعاليه (1) حکمت متعالیه

رابطه شريعت و سياست در حکمت متعاليه (1)

از ديرباز، رابطه ي شريعت و سياست، دغدغه ي فيلسوفان و دين‌پژوهان بوده است. صدرالمتألهين نيز علي‌رغم تصور صوفي مسلكان و دنياگرايان- كه قائل به جدايي دنيا از آخرت هستند. به خوبي توانسته بين اينها پيوند ايجاد...
انسان شناسي صدرا و اثبات مسئله ولايت حکمت متعالیه

انسان شناسي صدرا و اثبات مسئله ولايت

صدرا فيلسوفي است كه به اصول و مباني شيعه، اعتقاد راسخ دارد و در مواضع متعددي به تبيين و توجيه آنها مي پردازد. عقيده به وجود ولي و امام، به عنوان حجت دايم خدا در روي زمين، از جمله اينهاست. از نظر او امامت...
انسان‌شناسي در فلسفه ي سياسي متعاليه(2) حکمت متعالیه

انسان‌شناسي در فلسفه ي سياسي متعاليه(2)

عقلانيت، به معناي تبعيت كامل از استدلال صحيح است. هنگامي حكمي عقلاني است كه همراه با احساسات، عواطف، تعبد يا گزينش‌هاي خودسرانه و بي دليل نباشد(1). خردورزي، در انسان شناسي صدرايي، حضوري جدي دارد. او براساس...
انسان‌شناسي در فلسفه ي سياسي متعاليه(1) حکمت متعالیه

انسان‌شناسي در فلسفه ي سياسي متعاليه(1)

معرفت نفس، گام آغازين براي رسيدن به شناختي دقيق از اجتماع و در نهايت، خداوند است. از آن جا كه حكمت متعاليه، منظومه‌اي دقيق و سامانه ي فكري سنجيده‌اي مي‌باشد، طبعاً نوع نگرش صدرا به انسان و ويژگي‌هاي آن،...
تحرك و پويايي در نظام سياسي صدرايي حکمت متعالیه

تحرك و پويايي در نظام سياسي صدرايي

در رويكرد صدرايي به حوزه ي اجتماعي و سياسي، ضمن پافشاري بر ضرورت آزادانديشي و وجود امنيت براي عالمان و انديشوران كه حيات جامعه، مرهون نظريه‌پردازي و نوآوري‌هاي آنان است، با مفروض انگاشتن توان ذهن انسان...
سياست متعاليه و دولت هادي (2) حکمت متعالیه

سياست متعاليه و دولت هادي (2)

غايت همه ي اين وظايف «سعادت» است، و وظيفه ي اصلي حكومت به سعادت رساندن مردم است. سعادت مراحل و مراتب مختلفي دارد، ضمن اين كه گاهي نيز سعادت حقيقي با غير حقيقي مشتبه مي شود و مردمان سعادت غيرحقيقي را حقيقي...