0
مسیر جاری :
سه خاطره از شهید همت در روزهای انقلاب خاطرات انقلاب

سه خاطره از شهید همت در روزهای انقلاب

جوانی پر شور و فعال بود. هر روز صبح زود با تنی چند از یاران انقلابی اش ماشین زوار در رفته ای را پر از کتاب، پوستر و نوار می کردند و همراه یک دستگاه آپارات مخصوص نمایش و چندحلقه فیلم عازم روستاهای منطقه...
حرف اول خاطرات انقلاب

حرف اول

این فعالیت دانشکده ی افسری روز به روز گسترده تر می شد و اعلامیه های تکثیر شده در دانشکده در شهر تهران نیز پخش می گردید. یادم می آید یک روز در شهرک دولت آباد شهر ری در خیابان قدم می زدم؛ ناگهان متوجه یک...
خاطرات انقلاب (2) خاطرات انقلاب

خاطرات انقلاب (2)

دوران انقلاب، خانوادگی در تظاهرات شرکت می کردیم. یک روز که به راهپیمایی می رفتیم، بدون آنکه «محمد تقی» متوجه شود، از پشت سر حرکاتش را زیر نظر گرفتم. وارد دبیرستان هفده شهریور شده بود. دور حوض راه می رفت....
گروهبان سوم خاطرات انقلاب

گروهبان سوم

به رغم فضای سراسر خفقان حاکم بر ارتش طاغوت، گروهبان سوّم زرهی احمد متوسلیان، از کمترین فرصتها برای افشای ماهیت ضدّ اسلامی و اجنبی پرست رژیم در بین سربازان هم قطار خود، به نحو احسن استفاده می کرد.
خاطرات انقلاب (1) خاطرات انقلاب

خاطرات انقلاب (1)

تظاهرات راه می افتد و او با آن قدّ بلند و جثه ی درشت پیشاپیش همه شعار می دهد، امّا مأموران ساواک در سه راه اسدی مانع آنها می شوند و «غلامرضا» و چند نفر دیگر را دستگیر می کنند. در محل بازجویی، مأموران او...