خلاصه داستان: « تام پاورز » ( كاگنى ) آرام‏آرام از سرقت‏هاى كوچك و دزدى لباس به جنايت و قاچاق عمده‏ى مشروبات الكلى روى مى‏آورد. زندگى پرخشونتى را آغاز مى‏كند و به گنگسترى بدل مى‏شود كه سرانجامى دردناك...

خلاصه داستان: « مانوئلا » ( تيله )، دخترى حساس و با عاطفه، به مدرسه‏اى شبانه‏روزى ( مختص دختران افسران دون‏پايه‏ى امپراتورى ويلهلم دوم ) سپرده مى‏شود. او در آن جا فقط با يك نفر مى‏تواند رابطه برقرار كند....

خلاصه داستان: « استو اسميت » ( ويليامز ) از طرف سردبير روزنامه‏اى كه در آن كار مى‏كند مأموريت مى‏يابد تا گزارشى درباره‏ى رسوايى اخير خانواده‏ى ثروتمند « شويلر » تهيه كند. پسر اين خانواده با دخترى اهل نمايش...

خلاصه داستان: ميليونرى ( دسيكا ) هوس مى‏كند به نخستين كسى كه برخورد كرد و او را سخاوتمند يافت، پول خوبى بپردازد. او در جست‏وجويش خود را به شكل مردى فقير درمى‏آورد. شرح فيلم: فيلم‏نامه با هم‏كارى چزاره...

خلاصه داستان: در يك باند قاچاق مشروبات الكلى و در شرايطى كه گروه‏هاى گنگسترى بر شهرهاى امريكا سلطه دارند، مردى به نام « كيد » ( كوپر ) دل به « نان » ( سيدنى )، دختر سردسته‏ى يكى از اين گروه‏ها مى‏بندد....

خلاصه داستان: پاريس سال‏هاى پايانى قرن نوزدهم. « دكتر ميراكل » ( لوگوسى )، دانشمندى پيرو نظريه‏ى تكامل داروين، در پى ايجاد پيوندى ميان انسان و حيوان است. « ميراكل » گوريلى را براى ربودن دختران جوان تعليم...

خلاصه داستان: غواص جوانى ( ماتاهى ) كه صياد مرواريد است به دخترى ( شواليه ) دل مى‏بندد كه مقدر شده وقف خدايان شود. شرح فيلم: مورنا و فلاهرتى با دو سليقه و سبك متفاوت كنار يكديگر قرار مى‏گيرند و اتفاقا...

خلاصه داستان: وين، سال 1915. « ماگدا » ( ديتريش ) خيابان‏گردى است كه پس از خودكشى هم‏كارش، تصميم مى‏گيرد ثابت كند نه از مرگ مى‏ترسد و نه از زندگى. رئيس پليس خفيه‏ى اتريش، « ماگدا » را مى‏آزمايد و پس از...

خلاصه داستان: « اميل » ( ونكهاوز ) پسر دوازده ساله‏اى است كه مادرش ( هاك ) او را به برلين مى‏فرستد تا 140 مارك براى مادربزرگش ببرد. در راه، مردى ( راسپ ) پول را مى‏دزدد و « اميل » به كمك گروهى از پسر بچه‏هاى...

خلاصه داستان: لندن، دهه‏ى 1890. « مكى » ( فورستر )، سر دسته‏ى گروهى خلافكار با دخترى از طبقه‏ى پايين، « پولى » ( نئر ) ازدواج مى‏كند. اما پدر « پولى »، « پيچم » ( راسپ ) كه در حكم ريش سفيد گدايان شهر است...