مسیر جاری :
عجیب ترین برج های جهان
طرز تهیه تن ماهی خانگی
نظام مدیریت وقف و امور خیریه در قطر، تحلیلی از ساختارها، نهادها و رویکردهای اسلامی
اگه خیارشور زیادی شور شد چه کنیم؟
سیمای چهار مادر آسمانی: آمنه، فاطمه بنت اسد، خدیجه و فاطمه زهرا (علیهمالسلام)
هر آنچه باید درباره قدیمی ترین کلیسای جهان بدانید
مقاوم ترین گل های آپارتمانی
خوشمزه ترین روش پخت ماهی
والدین آگاه با عیدی بچه ها چه کارهایی میتوانند انجام دهند؟
راه های مودبانه برای «متوقف کردن» افراد پرحرف
متن کامل سوره یس با خط درشت + صوت و ترجمه
چهار زن برگزیده عالم
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
نحوه خواندن نماز والدین
طریقه خواندن نماز شکسته و نیت آن
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
بهترین دعاها برای ختم به خیر شدن معامله کداماند؟
نماز قضا را چگونه بخوانیم؟
کاربردهای انرژی هسته ای
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
منوچهری
بر لشکر زمستان نوروز نامدار
کردهست راي تاختن و قصد کارزار بر لشکر زمستان نوروز نامدار
جشن سده، طلايهي نوروز و نوبهار وينک بيامدهست به پنجاه روز پيش
ز اول به چند روز بيايد طلايهدار آري هر آنگهي که سپاهي شود به رزم
منوچهری
ابر آذاري برآمد از کران کوهسار
باد فروردين بجنبيد از ميان مرغزار ابر آذاري برآمد از کران کوهسار
وان گلاب آورد سوي مرغزار از کوهسار اين يکي گل برد سوي کوهسار از مرغزار
مرغ پنداري که هست اندرگلستان شيرخوار خاک پنداري به ماه و مشتري...
منوچهری
صنما بي تو دلم هيچ شکيبا نشود
و گر امروز شکيبا شد فردا نشود صنما بي تو دلم هيچ شکيبا نشود
و آنکه او چون تو بود، يکدل و يکتا نشود يکدل و يکتا خواهم که بوي جمله مرا
تا مجرب نشود مردم، دانا نشود تجربت کردم و دانا شدم از کار تومن...
منوچهری
باد نوروزي همي در بوستان سامر شود
تا به سحرش ديدهي هر گلبني ناظر شود باد نوروزي همي در بوستان سامر شود
وين گل پژمرده چون ساهر شود زاهر شود گل که شب ساهر شود پژمرده گردد بامداد
آسمان بر رغم او در بوستان ظاهر شود ابر هزمان پيش روي...
منوچهری
آمد اي سيد احرار! شب جشن سده
شب جشن سده را حرمت، بسيار بود آمد اي سيد احرار! شب جشن سده
آذر برزين پيغمبر آذار بود برفروز آتش برزين که درين فصل شتا
برتر از دايرهي گنبد دوار بود آتشي بايد چونانکه فراز علمش
منوچهری
نوروز روز خرمي بيعدد بود
روز طواف ساقي خورشيد خد بود نوروز روز خرمي بيعدد بود
مفرش کنون ز گوهر و مسند زند بود مجلس به باغ بايد بردن، که باغ را
چون صدهزار همزه که بر طرف مد بود آن برگهاي شاسپرم بين و شاخ او
منوچهری
دلم اي دوست تو داني که هواي توکند
لب من خدمت خاک کف پاي تو کند دلم اي دوست تو داني که هواي توکند
بخورد بر ز تو آنکس که هواي تو کند تا زيم، جهد کنم من که هواي تو کنم
شايدم هر چه به من عشق و ولاي تو کند شيفته کرد مرا عشق و ولاي تو...
منوچهری
ابر آذاري چمنها را پر از حورا کند
باغ پر گلبن کند، گلبن پر از ديبا کند ابر آذاري چمنها را پر از حورا کند
گوهر حمرا کسي از لل بيضا کند گوهر حمرا کند از لل بيضاي خويش
باغ چون صنعا کند چون روي زي صحرا کند کوه چون تبت کند چون سايه بر...
منوچهری
وقت بهارست و وقت ورد مورد
گيتي آراسته چو خلد مخلد وقت بهارست و وقت ورد مورد
بنگر تا چون بديع گشت و مجدد گيتي فرتوت گوژپشت دژم روي
پير نديدم که تازه گردد و امرد برنا ديدم که پير گردد، هرگز
منوچهری
جز به چشم عظمت هر که درو در نگرد
مژه در ديدهي او خار مغيلان گردد جز به چشم عظمت هر که درو در نگرد
هاويه خوبتر از روضهي رضوان گردد گر نسيم کرمش بر در دوزخ به جهد
چون شجر نيک بود ميوه فراوان گردد هنرش هست فراوان گهرش هست نکو