مسیر جاری :
تمثیلات و مصادیق قرآنی صهیونیسم
5 ابزار ضروری برای زنده ماندن در صعودهای زمستانی
تحصیل در آلمان: فرصتی برای ساختن آیندهای بهتر
تحصیل پزشکی و دندانپزشکی در ترکیه: راهنمای کامل برای متقاضیان ایرانی
بوستان موشها و تاثیر آن در ترک و درمان اعتیاد
خوشنویسی در جهان اسلام
سامریهای منافق در جامعه امروز
پیوند خوشنویسی در هنرهای مختلف
معرفی خوشنویسان معروف قرآن کریم
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
دلنوشتههایی به مناسبت هفته بسیج
خلاصه ای از زندگی مولانا
داستان های کوتاه از پیامبر اکرم (ص)
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
نحوه خواندن نماز والدین
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
پیش شماره شهر های استان تهران
سپيدهدم که وقت کار عامست
نبيذ غارجي رسم کرامست سپيدهدم که وقت کار عامست
که من مخمورم و ميلم به جامست مرا ده ساقيا جام نخستين
نبيذ يکمني دادن کدامست وليکن لختکي باريکتر ده
اي با عدوي ما گذرنده ز کوي ما
اي ماهروي شرم نداري ز روي ما؟ اي با عدوي ما گذرنده ز کوي ما
با هر کسي همي گله کردي ز خوي ما نامم نهاده بودي بدخوي جنگجوي
رستي ز خوي ناخوش و از گفتگوي ما جستي و يافتي دگري بر مراد دل
ملکت چو قرآن، او چو معاني قرانست
ملکت چو چراگاه و رعيت رمه باشد ملکت چو قرآن، او چو معاني قرانست
لشکر چو سگان رمه و دشمن چون گرگ جلاب بود خسرو و دستور شبانست
ما را رمهبانيست نه زو در رمه آشوب وين کار سگ و گرگ و رمه با رمه بانست...
چرخست وليکن نه درو طالع نحسست
خلدست وليکن نه درو جوي عقارست چرخست وليکن نه درو طالع نحسست
چون روي پريرويان با رنگ و نگارست چون ابروي معشوقان با طاق و رواقست
منزلگه جود و کرم و حلم و وقارست بازيگه شمس و قمر و ببر و هزبرست
غرابا مزن بيشتر زين نعيقا
که مهجور کردي مرا ازعشيقا غرابا مزن بيشتر زين نعيقا
نبايد به يک دوست چندين نعيقا نعيق تو بسيار و ما را عشيقي
شدي زير سنگ زمانه سحيقا ايا رسم و اطلال معشوق وافي
چو از زلف شب بازشد تابها
فرو مرد قنديل محرابها چو از زلف شب بازشد تابها
بپوشيد بر کوه سنجابها سپيدهدم، از بيم سرماي سخت
فکنده به زلف اندرون تابها به ميخوارگان ساقي آواز داد
بوستانبانا! حال و خبر بستان چيست
وندرين بستان چندين طرب مستان چيست بوستانبانا! حال و خبر بستان چيست
وين نواها به گل از بلبل پردستان چيست گل سر پستان بنموده، در آن پستان چيست
اور مزدست، خجسته سر سال و سرماه در سروستان بازست، به...
بنمود چون ز برج بره آفتاب روي
گلها شکفت بر تن گلبن به جاي موي بنمود چون ز برج بره آفتاب روي
آمد به بانگ فاخته و گشت جفتجوي چون ديد دوش گل را اندر کنار جوي
گاهي سرود گوي شد و گاه شعرخوان بلبل چو سبزه ديد همه گشته مشکبوي
آمد بانگ خروس مذن ميخوارگان
صبح نخستين نمود روي به نظارگان آمد بانگ خروس مذن ميخوارگان
روي به مشرق نهاد خسرو سيارگان که به کتف برفکند چادر بازارگان
قوموا شرب الصبوح، يا ايها النائمين باده فراز آوريد چارهي بيچارگان
باز دگر باره مهر ماه در آمد
جشن فريدون آبتين به بر آمد باز دگر باره مهر ماه در آمد
کشتنيان را سياستي دگر آمد عمر خوش دختران رز به سر آمد
تا ببرد جانشان به ناخن و چنگال دهقان در بوستان همي سحر آمد