مسیر جاری :
کم حافظه ترین حیوان
سریع ترین حیوانات جهان
عجیب ترین برج های جهان
طرز تهیه تن ماهی خانگی
نظام مدیریت وقف و امور خیریه در قطر، تحلیلی از ساختارها، نهادها و رویکردهای اسلامی
اگه خیارشور زیادی شور شد چه کنیم؟
سیمای چهار مادر آسمانی: آمنه، فاطمه بنت اسد، خدیجه و فاطمه زهرا (علیهمالسلام)
هر آنچه باید درباره قدیمی ترین کلیسای جهان بدانید
مقاوم ترین گل های آپارتمانی
خوشمزه ترین روش پخت ماهی
استنادات قرآنی حضرت زهرا (س) در خطبۀ فدکیه؛ از تبیین حق تا افشای باطل
دلایل قرآنی و روایی بر عصمت حضرت زهرا (س)
استناد حضرت زهرا (س) به آیات قران در خطبه فدک
چگونه حضرت فاطمه (سلام الله علیها) حق خود را در مورد فدک مطالبه کرد؟
تاریخ ولادت امام حسن مجتبی(ع)
گذری براسرار تولد حضرت فاطمه زهرا(ع)(4)
متن کامل سوره واقعه با خط درشت + صوت و ترجمه
متن کامل سوره یس با خط درشت + صوت و ترجمه
گفتوگوهای فاطمه (س) با فرشتگان
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
منوچهری
آمد نوروز ماه با گل سوري به هم
بادهي سوري بگير، بر گل سوري بچم آمد نوروز ماه با گل سوري به هم
دست چغانه بگير، پيش چمانه به خم زلف بنفشه ببوي، لعل خجسته ببوس
وز دو کف سادگان ساتگني کش به دم از پسر نردباز داو گران بر به نرد
منوچهری
مي ده پسرا! برگل، گل چون مل و مل چون گل
خوشبوي ملي چون گل، خودروي گلي چون مل مي ده پسرا! برگل، گل چون مل و مل چون گل
گل بوي ربود از مل، مل رنگ ربود از گل مل رفت به سوي گل، گل رفت به سوي مل
بر بادک شبگيري، بانگ و شغب صلصل در زير گل خيري...
منوچهری
تويي وهاب مال و جز تو واهب
تويي فعال جود و جز تو فاعل تويي وهاب مال و جز تو واهب
يکي لفظ تو کاملتر ز کامل يکي شعر تو شاعرتر ز حسان
به اميد تو و اميد مفضل خداوندا من اينجا آمدستم
منوچهری
شبي دراز، مي سرخ من گرفته به چنگ
ميي بسان عقيق و گداخته چون زنگ شبي دراز، مي سرخ من گرفته به چنگ
هميخوريم و همي بوسه ميدهيم به دنگ به دست راست شراب و به دست چپ زلفين
يکي نبيذ و دو صد بوسه و شراب زرنگ نبيذ و بوسه تو داني همي چه...
منوچهری
نوبهار از خويد و گلآراست گيتي رنگ رنگ
ارغواني گشت خاک و پرنياني گشت سنگ نوبهار از خويد و گلآراست گيتي رنگ رنگ
آن ز عنبر برد بوي و اين ز گوهر برد رنگ گل شکفت و لاله بنمود از نقاب سرخ روي
جامهاي مي گرفته برگها هر سو به چنگ شاخ بادام...
منوچهری
بيني آن ترکي که او چون برزند بر چنگ، چنگ
از دل ابدال بگريزد به صد فرسنگ، سنگ بيني آن ترکي که او چون برزند بر چنگ، چنگ
چون کشد بر اسب خويش از موي اسب او تنگ تنگ بگسلد بر اسب عشق عاشقان بر تنگ صبر
با خروش و با نفير و با غريو و با غرنگ چنگ...
منوچهری
چو از زلف شب بازشد تابها
فرو مرد قنديل محرابها چو از زلف شب بازشد تابها
بپوشيد بر کوه سنجابها سپيدهدم، از بيم سرماي سخت
فکنده به زلف اندرون تابها به ميخوارگان ساقي آواز داد
منوچهری
هميريزد ميان باغ، للها به زنبرها
هميسوزد ميان راغ، عنبرها به مجمرها هميريزد ميان باغ، للها به زنبرها
ز بوقلمون به واديها، فروگسترده بسترها ز قرقويي به صحراها، فروافکنده بالشها
فشانده مشک خرخيزي، به بستانها به زنبرها زده ياقوت...
منوچهری
نوبهار آمد و آورد گل و ياسمنا
باغ همچون تبت و راغ بسان عدنا نوبهار آمد و آورد گل و ياسمنا
ميخ آن خيمه ستاک سمن و نسترنا آسمان خيمه زد از بيرم و ديباي کبود
مرغکان چون شمن و گلبنکان چون وثنا بوستان گويي بتخانهي فرخار شدهست