دموکراسی و تکنولوژی بدون ارتقا تا سطح تفکر وجودشناختی و بدون درک نسبت این پدیدارها با سنت متافیزیکی، بشرانگارانه، خودبنیاد و سوبژه محور غربی و بدون توجه به غفلت بنیادین سنت متافیزیک از مسئله وجود، نمی...

تمایز وجودشناختی میان موجود و وجود بنیادی را برای تقابل میان دو حوزه تاریخ و فراتاریخ فراهم می آورد و طرح اولیه وی در وجود و زمان به منظور نیل به نوعی وجودشناسی بنیادین در واقع به معنای تلاش به منظور فهم...

تحلیلی که هایدگر از ساختارهای وجودشناختی آدمی به دست می دهد این امکان را آشکار می سازد که آدمی صرفا محدود به شرایط کنونی و تاریخی خویش نباشد و بتواند در افقهای تاریخی گذشته یا آینده نیز زیست کند.