0
مسیر جاری :
بسوز ای دل ورود به ماه محرم

بسوز ای دل

بسوز ایدل که مضطر گردم اینجا شکوه نخل باور گردم اینجا در این صحرا مکن منزل برادر که ترسم بی برادر گردم اینجا نمی خواهم سیه پوش و عزادار زداغ زلف اکبر گردم اینجا نمی خواهم کنار نعش قاسم
باز محرم شد ورود به ماه محرم

باز محرم شد

باز محرم شد و لوای ماتم بپاست ماتم سلطان عشق شهید کرب بلاست به عرش و خلد برین فرقه کر وبیان حلقه ماتم زده صاحب ماتم خداست پیمبران سر به سر لباس نیلی به بر
باز دلبسته این پیرهنم کرد ارباب ورود به ماه محرم

باز دلبسته این پیرهنم کرد ارباب

باز پیراهن مشکی به تنم کرد ارباب باز دلبسته این پیرهنم کرد ارباب ای خدا شکر که در هیئت امسالش هم باز مشغول به سینه زدنم کرد ارباب
باز این چه نواست ورود به ماه محرم

باز این چه نواست

باز این چه نواست ، وز کجا می‌آید ؟ کاین نغمه به گوش آشنا می‌آید یا رب چه غبار دلنشینی است که باز بر لوح دل از خاطره ها می‌آید ؟
این شهر بی مجالس روضه جهنّم است ورود به ماه محرم

این شهر بی مجالس روضه جهنّم است

در كوچه ها نسیم بهشت محرّم است این شهر بی مجالس روضه جهنّم است پیراهن سیاه عزاداری شما زیباترین تجلّی عشق مجسّم است شكر خدا كه هیئت‌مان باز دایر است
از چه رو ماتم گرفته ورود به ماه محرم

از چه رو ماتم گرفته

جهان را از چه رو ماتم گرفته زمین و آسمان را غم گرفته چنان ماتم به گیتی سایه افکند که گویی نیّر اعظم گرفته مگر ماه محرم شد پدیدار که مه را هاله ماتم گرفته حسین ابن علی فرزند زهرا