مسیر جاری :
#خواجه عبدالله انصاری در راسخون
#خواجه عبدالله انصاری در مقالات
#خواجه عبدالله انصاری در فیلم و صوت
#خواجه عبدالله انصاری پرسش و پاسخ
#خواجه عبدالله انصاری در مشاوره
#خواجه عبدالله انصاری در خبر
#خواجه عبدالله انصاری در سبک زندگی
#خواجه عبدالله انصاری در مشاهیر
#خواجه عبدالله انصاری در احادیث
#خواجه عبدالله انصاری در ویژه نامه
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من
دل من داند و من دانم و دل داند و من
خاک...
مي دوني 721 يعني چه؟ يعني بين 7 آسمان و 2 دنيا،1 را دوست دارم ، اونم تويي.
رهرو آن نيست كه گه تند و گهي خسته رود... رهرو آنست كه آهسته و پيوسته رود.(سعدي)
يا مكن با پيل بانان دوستي / يا بنا كن خانه ای در خورد پيل ![ سعدي ]
دایم گل این بستان شاداب نمی ماند
همت بلند دار که مردان روزگار / از همت بلند بجائي رسيده اند« سعدي»
پندار ما این است که ما مانده ایم و شهدا رفته اند، اما حقیقت آن است که زمان...
خدایا من در کلبه فقیرانه خود چیزی را دارم که تو در عرش کبریای خود نداری،...
از سه چيز بايد حذر كرد، ديوار شكسته، سگ درنده، زن سليطه ! «ضرب المثل ايراني»
آخرين درجه فساد به کار بردن قوانين براي ظلم است. «ولتر»
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 91
الهی از کُشتهٔ تو خون نیاید و از سوختهٔ تو درد، کُشتهٔ تو بکُشتن شاد است و سوختهٔ تو بسوختن خوشنود
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 90
الهی اگر خامم پخته ام کن و اگر پخته ام سوخته ام کن.
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 89
الهی بروز کار آمدم بنده وار با لب پُر توبه و زبان پُر استغفار، خواهی بکرم عزیز دار خواهی خوار که من خجلم و شرمسار و تو خداوندی و صاحب اختیار.
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 88
الهی بر عجز خود آگاهم و بر بیچارگی خود گواهم ف خواست خواست تو است من چه خواهم.
گر درد دهد بما و گر راحت دوست
ا ز دوست هر آنچیز که آید نیکوست
ما را نبود نظر بخوبی و بدی
مقصود...
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 87
الهی در سر خمار تو داریم در دل اسرار تو داریم و بزبان اشعار تو داریم ف اگر گوییم ثنای تو گوییم و اگر جوییم رضای تو جوییم
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 86
الهی اگر مستم و اگر دیوانه ام از مقیمان این آستانه ام، آشنایی با خود ده که از کاینات بیگانه ام
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 85
الهی تا بتو آشنا شدم، از خلق جدا شدم، در دو جهان شیدا شدم، نهان بودم و پیدا شدم
نی از تو حیات جاودان می خواهم
نی عیش و تنعم جهان می خواهم
نی کام دل و راحت جان می خواهم
هر چیز...
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 84
الهی مرا دل بهر تو در کار است وگر نه مرا با دل چکار است، آخر چراغ مرده را چه مقدار است ؟
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 83
الهی چون در تو نگرم از جمله تاجدارانم و تاج بر سر و چون در خود نگرم از جملهٔ خاکسارانم و خاک بر سر.
مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 82
الهی از هر دو جهان محبت تو گزیدم و جامهٔ بلا بُریدم و پردهٔ عافیت دریدم.
یارب ز شراب عشق سرمستم کن
وز عشق خودت نیست کن و هستم کن
از هر چه بجُز عشق خودت تهی دستم کن
یکباره به...