0
مسیر جاری :
عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 56

الهی اگر بدوزخ فرستی دعوی دار نیستم و اگر به بهشت فرمایی بی جمال تو خریدار نیستم. مطلوب ما بر آر که جز وصال تو طلبکار نیستم. روز محشر عاشقان را با قیامت کار نیست کار عاشق جز تماشای و صال...
عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 55

الهی بهشت بی دیدار تو زندان است و زندانی بزندان برون نه کار کریمان است.
عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 54

الهی اگار بهشت چشم و چراغ است بی دیدار تو درد و داغ است.
عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 53

الهی گُل بهشت در چشم عارفان خار است و جویندهٔ تو را با بهشت چکار است؟
عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 52

الهی با بهشت چه سازم و با حور چه بازم، مرا دیده یی ده که از هر نظری بهشتی سازم.
عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 51

الهی همگان در فراق می سوزند و دوستدار در دیدار، چون دوست دیده ور گشت دوستدار را شکیبایی چه کار ؟
عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 50

الهی هر که تو را جوید اینقدر راستخیزی باید یا به تیغ ناکامی او را خون ریزی باید هر که قصد تو کند روزش چنین است یا بهرهٔ درویش خود چنین است.
عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 49

الهی چه غم دارد که تو را دارد و کرا شاید که تو را نستاید، آزادا آن نفس که بیاد تو بازان و آباد آن دل که بمهر تو نازان و شاد آن کس که با تو در پیمان است. ما را سر و سودای کس دیگر نیست در عشق...
عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 48

الهی ما بتو زنده ایم هرگز کی میریم ف ما که بتو شادمانیم کی اندوهگین شویم ف ما که بتو نازانیم چون بی تو بسر آریم، ما که بتو عزیزیم هرگز چون ذلیل شویم.
عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 47

الهی بشناخت تو زندگانیم، به نصرت تو شادانیم ف بکرامت تو نازانیم و بغزت تو عزیزانیم.