0
مسیر جاری :
عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 36

الهی ای سزای کرم، ای نوازندهٔ عالم، نه با وصل تو اندوه است و نه با یاد تو غم.
عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 35

الهی گهی بخود نگرم گویم از من زار تر کیست، گهی بتو نگرم گیوم از من بزرگوار تر کیست.
عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 34

الهی ای مهربان فریاد رس، عزیز آن کس که او با تو یک نفس، نفسی که آنرا حجاب ناید از پس.
عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 33

الهی تا از مهر تو اثر آمد، دیگر مهر ما بسر آمد.
عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 32

الهی روزگاری ترا می جستم خود را می یافتم، اکنون خود را میجویم و ترا می یابم.
عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 31

الهی دیگران مست شرابند و من مست ساقی، مستی ایشان فانی است و از من باقی. مست تو ام از جُرعه و جام آزادم مُرغ توام از دانه و دام آزادم مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو ورنه من...
عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 30

الهی در این درگاه همه ما نیازمند روزی باشیم که قطره یی از شراب محبت بر دل ما ریزی تا که ما را بر آب و آتش بر هم آمیزی.
عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 29

الهی از نزدیک نشانت می دهند و بر تر از آنی و دورت پندارند و نزدیکتر از جانی موجود نفسهای جوانمردانی، حاضر دلهای ذاکرانی، ملکا تو آنی که خود گفتی و چنانکه گفتی آنی.
عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 28

الهی آنچه ما خود کشتیم به بر میار و آنچه تو ما را کشتی آفت ما از آن باز دار.
عارفانه

مناجات نامه | خواجه عبدالله انصاری: شماره 27

الهی هر چه بی طلب بما دادی بسزا واری ما تباه مکن ف و هر چه بجای ناکرد از نیکی بعیب ما از ما بریده مکن و هر چه سزای ما ساختی بنا بسزایی ما جدا مکن.