مسیر جاری :
زیبایی عینی و زیبایی ذهنی
برای زیبانگری افراد، کافی است بر روانشان مسلط شویم؛ ولی چنین امری تقریبا همیشه و برای همه انسانها محال است.
زیبایی دوقطبی گرایان
زیبایی، مانند درد است. تا آدمی حس نکند و درک ننماید، مفهوم آن پدید نمی آید؛ برخلاف فلز که ما باشیم یا نباشیم فلز موجود است؛ ولی اگر ما نباشیم، زیبایی نیست.
زیبایی حسی و غیر حسی (قسمت اول)
زیبایی را به حسی (محسوس) و غیرحسی، و سپس دومی را به خیالی (معنوی) و عقلی (معقول) تقسیم می کند.
زیبایی حسی و غیر حسی (قسمت دوم)
حقیقت زیبایی در محسوس و غیرمحسوس یکی است؛ مانند حقیقت وجود. همه وجودند، ولی برخی وجودها محسوس اند و برخی دیگر از وجودها معقول اند. عقل موجود است، ولی محسوس نیست.
دو قطبی گرایی زیبایی
زیبایی معقول ثانوی نیست؛ زیرا زیبایی واقعا موجود است و به سبب وجود تناسب در زیبایی، هرکس که قدرت درک داشته باشد، می تواند آن را درک و فهم نماید؛ یعنی کسی با فهم خودش زیبایی را نسبت نمی دهد یا تولید نمی...
برتری زیباییهای معنوی
زیباییهای متعالی تری همچون زیبایی خیر، عدل، حق، آزادی، ایثار، ایمان و عقیده، جهاد در راه عقیده، عشق به خدا(جل جلاله)، شور شهادت طلبی، حس نوع دوستی، قدرت عفاف، مهرورزی، زیبایی عفو، و... هست.
صفات و ظواهر زیبایی
زیبایی فقط صفات و ظواهر که حواس هنرمند را متأثر می سازد، نیست؛ بلکه منظوراز زیبایی عمیقتر و معنویتری است که از نظام و هماهنگی اجزا ناشی شده و تنها عقل و فهم محض می تواند آن را ادراک نماید.
سعادت انسان و کمال مطلوب
معنای «سعادت، مطلق است» این است که حقیقت و طبیعتی که سبب سعادت یک فرد است، سبب سعادت همه افراد است، نه اینکه همان فردی از آن حقیقت که سبب سعادت یک فرد انسان است، حتما باید سبب سعادت همه افراد بشود.
زیبایی و کمال مطلوب
کمال مطلوبی که چیز زیبا برای آن آفریده شده است و به طور تکوینی بدان سو حرکت میکند، و کمال مطلوبی که مقصود بیننده است.
زیبایی و زشتی
راستی و امانت و درستی و عفاف و تقوا و حیا و مروت و جود و کرم و عدالت، به همین دلیل زیباست، و دروغ و خیانت و شهوت پرستی و بی بندوباری و بی شرمی و نامردی و بخل و امساک و ستم، به همین دلیل نازیبا و منفور...