0
مسیر جاری :
بهاريّه ها در ادبيات فارسي (2) شعر

بهاريّه ها در ادبيات فارسي (2)

بهار در اشعار مولانا با مفاهيم عرفاني مانند رستاخيز طبيعت و تولد از درون مرگ درهم مي آميزد. همچنين رسيدن بهار همراه با وصال يار است. تمام عناصر طبيعت داراي چشم و گو ش و زبان هستند و تولد دوباره را نويد...
بهاريّه در ادب فارسي (1) شعر

بهاريّه در ادب فارسي (1)

با آغاز قرن هفتم و گسترش و نفوذ و انديشه هاي عرفاني، مفهوم بهار قرين تحول دروني گشت. بهار در اين دوره، نماد وجد درون، بيداري دل و تولد دوباره قلمداد مي شد و شاعر عارف، بهار، طبيعت و عناصر آن را متناسب...
در وصف یادگار امام شعر

در وصف یادگار امام

آن عشق مجسم كه خميني فر بود احمد خلف امام دين پرور بود مانند گل محمدي پرپر شد چون محو گل جمال پيغمبر شد احمد كه سهيل پاك پيغمبر بود محبوب قلوب امت و رهبر بود نستوه مجاهدي كه تا آخر عمر در خدمت دين، هميشه...
در وصف آیت جهاد و اجتهاد شعر

در وصف آیت جهاد و اجتهاد

سوگند كه در مسير خود موانع بازدارنده، زياد مي بينم سوگند كه تلاش بي نتيجه زمانه مرا از اراده ام باز نخواهد داشت هرچند هم كه روزگار خيانت پيشه بيهوده بكوشد تا بر سر راهم سختي هائي را فراهم آورد و...
اشعاری در وصف شهیدآیت الله مدرس شعر

اشعاری در وصف شهیدآیت الله مدرس

ز سير اين فلوك آبنوس و چرخ كهن كه هست شيوه ديرينش انقلاب و فتن ز بوالبشر كه بود اول آفرينش خلق نموده نسل و نژادش همه دچار محن دلي نماند كه خونابه اش نكرد و نريخت ز راه ديده چو لعل و عقيق در دامن
نگره ای به مجموعه ی یوما آنادا شعر

نگره ای به مجموعه ی یوما آنادا

سید علی صالحی از چهره های نام آشنا در حوزه ی زبان و ادبیات ایران به شمار می آید. وی در سال ۱۳۳۴ خورشیدی در استان خوزستان شهرستان ایذه و منطقه ای بنام مرغاب چشم به روی جهان باز کرد. صالحی از معدود شعرا...
يک دانه نقاشي کشيدم شعر

يک دانه نقاشي کشيدم

يک دانه نقاشي کشيدم يک چشمه و يک کوه و خورشيد آهسته و آرام خنديد يک مرد هم زودي کشيدم يک مرد با يک اسب زيبا الآن نشسته پيش چشمه مي نوشد از آب گوارا خورشيد کم کم مي شود داغ هي مي دهد گرما و گرما...
خانه ها شعر

خانه ها

خانه هاي شهر ما قدشان کوتاه بود در حياط خانه ها حوض بود و ماه بود خانه هاي شهر ما رفته رفته قد کشيد حوض ها بر باد رفت ماه هم شد ناپديد
در وصف ستاره طالقان(2) شعر

در وصف ستاره طالقان(2)

در سوگت اي پدر دنيا گريست سردار پير مجاهد! يادت به قاب عاطفه ها باقي است ايران تو را به قلب خويش نشانده است اي خطبه خون عشق و برادري و آزادي افتادگي تمام تو ساده تر از سلام بوي اي مرد افتادگي...
در وصف ستاره طالقان(1) شعر

در وصف ستاره طالقان(1)

ياران به آفتاب بگوييد صد پاره شو هزار ستاره شو تا ذره ذره ذره بسازيم بر بامي از سكوي شهادت تنديسي از عروج آب از وضوي دست شهيدان بياوريد