مسیر جاری :
وحدت وجود
وحدت شخصی وجود، به عنوان رأی اخیر ملاصدرا در ساحت وجودشناختی، بر بسیاری از مباحث فلسفهی متعارف تأثیر بنیادین داشته است. وحدت شخصیهی وجود عبارت است از اینکه یک وجود به هم پیوسته و یکپارچه و نامتناهی،
معرفت نفس
تا پیش از زمانهی ملاصدرا، مباحث نفس در بخشهای مختلف فلسفهی اسلامی مطرح میشد؛ اما ملاصدرای شیرازی، مباحث مربوط به نفس را از مرحلهی تکوین تا مرحلهی بقاء و معاد در بخش جداگانهای جمعآوری کرد و به آن...
کاستیهای روشی در دفاع از ملاصدرا
در شمارهی شماره 63، (آذر 1391) مجلهی کتاب ماه فلسفه مقالهای به قلم استاد اکبر ثبوت با عنوان «دفاع از فیلسوف: فیلسوف مخالف تقید و مقلدان مخالف وی» منتشر شد که ادامه مقالات دنبالهدار و پیوستهای ایشان
وحدت وجود و فردیّت
ریشههای اندیشهی وحدت وجود را که به انکار خویشتن، فدا کردن خویشتن و خداگونگی خویشتن میانجامد، شاید بتوان تا تفکر هندی دنبال کرد. در واقع، اندیشه هندی در مورد تفوق خویشتن همگانی بر خویشتن فردی
دگرسانیِ مغایرت عقل و عاقل و معقول
با توجّه به تباین ذاتی عقل و معقول از سویی، و تباین ذاتیِ عقل و عاقل از سوی دیگر، باید گفت: نمیتوان «عقل» را واسطه قرار داد و برای این سه، اتِحادی اثبات کرد.
دوگانگی عقل و عاقل
ماهیّت عاقل (همان که عاقل با «من» بدان اشاره میکند)، ذاتاً هیچ کمالی ندارد. یعنی ماهیّت عاقل، ظلمانی الذّات است و همهی کمالات- از جمله عقل- از او قابل سلب میباشد و فرض سلب آنها از او، تناقض آمیز نیست.
دو گانگی عقل و معقول
معقول چیزی است که به نور عقل کشف میگردد (مکشوف). بنابراین کاشف یا «ما بهِ الکشف» (آنچه به واسطه آن کشف صورت میپذیرد)، نور عقل است و آنکه کشفی برایش رخ میدهد (مکشوفٌ له)، عاقل است.
نظریّهی تشکیک در وجود در حکمت ایران باستان و فلسفهی اسلامی (1)
نظریّهی تشکیک در وجود یا وحدت در کثرت و کثرت در وحدت و جمع در فرق، مبتنی بر اعتقاد به حقیقت واحد و ذومراتب است؛ و نقشی بنیادی و سترگ در فلسفه دارد. سیر تاریخی آن را در دو بخش دنبال میکنیم
مفهوم انسان کامل و مصاديق آن
در اين مقالهي کوتاه دربارهي مفاهيم و حقيقت انسان کامل و مصاديق و افراد آن در عرفان نظري محييالدين ابن عربي مُرسيائي (560-638) و صدرالدين شيرازي (979-1050) سخن خواهيم گفت. اين دو بزرگ که در
عرفان و فلسفهی صدرایی
صدرالمتألهین با بنیان فلسفهی وجودی متعالی یک مکتب سازمند و حیرتانگیز فلسفی را تأسیس کرده که فلسفهی اسلامی را ازهمهی فلسفههای گذشته و حال مستقل ساخته و نه تنها کل نظام الهیات را بلکه طبیعیات و